eitaa logo
تحلیلگر ۵۷
6.3هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
12.2هزار ویدیو
152 فایل
اینجا داغ‌ترین تحلیل‌های سیاسی و انقلابی رو می‌بینید. ارسال سوژه و تبادل👇 @Sardar69
مشاهده در ایتا
دانلود
سالگرد شهادت #شاهرخ_ضرغام در ۱۷ آذر ۵۹ خدا #امام_خمینی را فرستاد تا ما را آدم کند، زندگی ما در لجن بود، اما #خدا دست ما را گرفت. امام خمینی را فرستاد تا ما را #آدم کند. البته بعدا هر چه پول در آوردم به جای آن پول‌ها #صدقه دادم. گذشته من اینقدر خراب بود که روز‌های اول، در کمیته برای من مامور گذاشته بودند، فکر می‌کردند که من #نفوذی ساواکی‌ها هستم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• #صدای_انقلاب #آتش_به_اختیار ☑️ @tahlilgar57
تحلیلگر ۵۷
سالگرد شهادت #شاهرخ_ضرغام در ۱۷ آذر ۵۹ خدا #امام_خمینی را فرستاد تا ما را آدم کند، زندگی ما در لجن
🔴 🔻 از چه میدانید؟ رفقای نااهل پای شاهرخ را به و گعده‌های قمار، باز کرده بودند. هر بار که قمه به دست به خانه‌ برمی‌گشت دعا می‌کرد. اطرافیان به التماس‌های او می‌خندیدند اما او مصرانه امام زمان را صدا می‌کرد و می‌گفت: آقا! پسر مرا خودت کن! دعای مادر سرانجام کارگر افتاد. بحبوحه بود. آن روزها حتی قاب تلویزیون‌های ۱۴ اینچ کافه‌ها و کاباره‌ها هم مسّخر چهره و اخبار حضرت امام در شده بودند. رفقای شاهرخ می‌گویند اولین بار که صورت باصلابت (ره) را که دید پیک تازه لبالب شده‌اش را روی میز گذاشت. با آن قامت بلند و شانه‌های پهنش جلوی تلویزیون ایستاده به صحبت‌های آقا گوش کرد و از آن روزبه بعد به‌جای کردن و قشون‌کشی از این محله به محله‌ای دیگر پای ثابت تظاهرات و منبر مساجد شد. روز هفدهم آذر سال ۱۳۵۹ بود. نیروی‌های اعزامی عملیات بی‌سروصدا و شبانه به کانال نزدیک شدند و تا نزدیکی صبح ۳۰۰ نفر از نیروهای رژیم بعث را به هلاکت رساندند. اما با روشن شدن هوا نیروهای تحت امر از ستون خودی‌ها پشتیبانی نکردند. دشمن پاتک زد و در ناباوری شاهرخ و یارانش تعداد زیادی از رزمنده‌ها به خاک و خون کشیده شدند. شاهرخ در سنگر ماند و با آرپی‌جی شروع به منهدم کردن تانک‌های بیشمار دشمن کرد. در همین حین با فریاد از دوستانش می‌خواست زخمی‌ها ما را به عقب برگردانند. در همین وانفسا تیری به سینه اش اصابت کردند. یارانش دیدند که آن چطور به زمین افتاد. نیروهای بعثی بالای سر آمدند و با شناسایی او شروع به هلهله و پای‌کوبی کردند. ابوالفضل ضرغام مدت‌ها بود که با دلاوری‌هایش کابوس گردان‌های بعثی شده بود. کار به‌ جایی رسید که صدام برای سر او جایزه تعیین کرد. خبر رشادت‌های به جماران رسید. پیر انقلاب جمله‌هایی تاریخی و ماندگار در رثای شهادت شاهرخ ویاران بسیجی شده‌اش فرمودند: «اینان ره صدساله را یک‌شبه طی کردند. من دست و بازوی شمارا می‌بوسم و از خدا می‌خواهم من را با این محشور گرداند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ☑️ @tahlilgar57