هدایت شده از گاه نویس// یداله یاسینی
.
علت برتری ۱۱ روز بر ۱۳ سال!
✍یداله یاسینی
چند نکته در خصوص از دست دادن حاصلِ تلاش ۱۳ ساله محور مقاومت و سقوط حکومت و دولت #سوریه طی ۱۱ روز گذشته!
#یکم و مهمترین عامل؛ از دست دادن یکان یکانِ عقولِ محور مقاومت از شهید سلیمانی تا شهید نصرالله که به معنای حقیقی، ثلمه ای برای اسلام و محور مقاومت بود! که خود نتیجه اِنفعال و تعللِ محور مقاومت در پاسخ مناسب، مکفی و به موقع در مقابل این جنایت ها تلقی میشود!
#دوم - عدم فهم و هوش استراتژیک شخصِ بشار اسد در موضوع های مرتبط با ادامه ی بقای دولتش، به خصوص عدم توفیق در بحث اصلاحات مدیریتی و اقتصادی کشورش!
#سوم- عدم همراهی سوریه و اسد با سیاستهای رأس محور مقاومت« ایران» وخالی کردن سوریه از نیروهای مردمی و مورد وثوق خودش مثل #تیپ_فاطمیون و تکیه به نیروهای روس و ترکیه!
#چهارم - اعتماد زیاد اسد به ترکیه و فریب وعدههای چند کشور عربی در خصوص باز سازی سوریه به شرط فاصله از ایران و محور مقاومت!
#پنجم- فرسوده شدن ارتش سوریه به واسطه چندین سال حضور در جنگ و نیز عدم رسیدگی به ارتش از لحاظ حقوق و مزایا و معیشت! همچنین وجود شکاف عمیق اعتماد بین ارتش و دولت بشار! که نتیجه آن حضور و ازدیاد معارضین و مسلحین و دواعش در استان ها و شهرهای سوریه بود!
#ششم - با توجه به نکات ذکر شده همچنین استفاده به موقع و بازی هماهنگ اضلاع غربی/ترکی/عربی/صهیونسیتی از موقعیت به وجود آمده و دسترسی به نتیجه مطلوب و جلب اعتماد و اتحاد معارضین با تکفیری ها و گسیل آنها با هدف ۱- سرنگونی دولت اسد به علت حمایت وی از محور مقاومت به خصوص در طوفان الاقصی ۲- روی کار آمدن دولتی کاملاً ضعیف و کشوری بدون دولت و تحت سلطه ۳- انتقام از رأس محور مقاومت «ایران» ۴- اجرای وعده های پشت پرده ای مثلِ(گسترش سرزمین های اشغالی اسرائیل) ۵- انسداد کامل و همه جانبه راه های تسلیح و کمک به محور مقاومت ارزیابی خواهد شد!
نکته پایانی؛ به نظر نگارنده، ضرورت اقدام به عملیات #وعده_صادق۳ و پاسخ به رژیم صهیونسیتی به همان اندازه ملموس است که حمله پیش دستانه اسرائیل به رأس محورِ مقاومت محتمل!
شهید سلیمانی:
"من با تجربه این را میگویم که میزان فرصتی که در بحرانها وجود دارد در خود فرصتها نیست. اما شرط آن این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم..."
و چه زیبا فرمود امام على عليه السلام :
مَن نامَ لَم يُنَمْ عَنهُ
«هركه از دشمن خود غافل باشد، دشمن از او غافل نباشد»
#فرصت_انتقام
#فتامل❗️
#همراه_با_تحلیل // یداله یاسینی 👇
@hamraah_batahlil
دلایل اقتصادی سقوط بشار اسد
✍محمد طاهر رحیمی
شروع دومینوی شکست سوریه به 2005 باز میگردد زمانیکه برخی «اقتصادخوانهای سیاستندان» با بلاگری رسانهای بر طبل توهمِ «دولت بزرگ و پرخرج» کوبیدند تا سیاستهای «رفاه عمومی» سوریه را در هم بشکنند که امروز ثمره شوم آن بشود انهدام سرمایه اجتماعی دولت.
سوریه با همه نواقص اقتصادی که داشت اما چتر رفاهی عمومی را در حوزه خدمات عمومی مثل بهداشت و درمان، آموزش، بیمه و تأمین اجتماعی و نظام بازنشستگی فراهم کرده بود. حتی تسهیلات دهی خوبی برای حوزه کشاورزی و خودکفایی کالاهای اساسی خود به اجرا گذاشته بود تا اینکه عده ای مبتنی بر آموزههای جزوات اقتصادی خود، بدون توجه به هیچ کدام از سایر ابعاد سیاسی، اجتماعی، امنیتی و اقتصادی سوریه، با اهدافی مثل «کاهش مخارج دولت، چابکسازی دولت، توزیع عادلانه!! یارانه و ...» و دقیقا با همین واژگان، بشار اسد را به سمت حذف سیاستهای رفاه عمومی در سوریه بردند.
حذف یارانهها شروع شد، سوخت و نان گران شد، حمایت دولت از تولید کالاهای اساسی غذایی و کشاورزی شدیدا کاهش پیدا کرد، سوریه به واردکننده بسیار از همین کالاها تبدیل شد. نظام بیمه عمومی عملا لغو شد و بیمارستانهای دولتی به سمت خصوصی شدن رفتند و هزینه درمان سر به فلک کشید.حتی حوزه آموزش هم به سمت خصوصی شدن پیش رفت تا جاییکه از مهدکودک تا دانشگاه را شامل میشد.
اما نه دولت چابک شد، نه بخش خصوصی توسعه یافت، نه درآمد سرانه رشد کرد، نه بهرهوری و توسعه به صرفه شد و نه هیچکدام از درهای آرمانشهر تَوَهمی آن اقتصادخوانهای مشاور بشار اسد باز شد.
رسانههای دولتی سوریه هم با تریبون دادن به این جریان، ناخواسته سقوط را تسریع کردند.
نتیجه: انهدام سرمایه اجتماعی اسد و شروع و توسعه ناامنی های گاه و بیگاه از شمال و جنوب سوریه.
⛔️ این عاقبت حتمی هر دولتی است که حکمرانی را به دست «اقتصادخوانهای سیاستندان» و بلاگرها بدهد.
به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇
@tahlilisiyasiseraat
@seraat_tahlil_siyasi
کانال تحلیلی سیاسی صراط
. وقایع محتمل کوتاهمدت پس از سقوط دولت بشار اسد در سوریه: .
.
✍سید نیما موسوی
۱- آغاز نزاع ترکی-عربی در سوریه. پیروزی مسلحین نزدیک به ترکیه در سرزمینی که از پایههای ناسیونالیسم عرب بود به همراه کاهش نقش ایران در منطقه باعث رقابتهای بیش از پیش اعراب و ترکیه در آغاز عصر ترامپ خواهد شد و البته این شکاف میتواند فضای تنفسی برای ایران در منطقه باز کند.
۲- تضعیف شدید نقش منطقهای ایران که باعث خواهد شد اسراییل بدون اهرم فشار بتواند با باقیمانده متحدین ایران تسویه حساب کند. آنچه که از گفتارهای مارک روبیو و یا یسراییل کاتص قابل فهم است؛ حتی رسیدن شدت تعارض به سطح حمله به تاسیسات اتمی ایران یک امر غیرمحتمل نخواهد بود.
۳- اسراییل دارای دو متحد مهم در شمال و جنوب سوریه است. دروزیها در جنوب و کردهای YPG در شمال. متصل کردن این دو از طریق راهگذر التنف در امتداد مرزی سوریه با عراق و اردن یک سناریوی رویایی برای نتانیاهو خواهد بود. کشورهای عربی همچون امارات از ایجاد این محیط حائل جهت حفاظت از راهگذر هندوعربی(IMEC) استقبال خواهند کرد.
۴- با توجه به بازتولید عنوان سیاسی مقتدی صدر ذیل "جریان ملی شیعی" و همینطور احتمال تشکیل "چارچوب هماهنگی سنی" حتی ممکن است شاهد بازگشت صدر به مرحله اعتراضات خیابانی علیه احزاب قدیمی شیعی همچون مقطع ۲۰۱۵ و ۲۰۱۹ باشیم.
۵- چالش کردی-ترکی که از حمله به مرکز هوافضای ترکیه در ماه گذشته تشدید شد و حال با سقوط بشار اسد تداوم یافت؛ ممکن است به تقابل بیشتر هستههای PKK، HDP و YPG با دولت ترکیه بیانجامد. در این میان بازیگران منطقهای هم ممکن است تقویت گروههای کُرد را برای تسویه حساب با اردوغان برگزینند. البته این نزاع از مدتها پیش آغاز شدهاست و در روزهای آتی نیز بیشتر خواهد شد.
۶- پیشترگفته شدکه پیروزی ترامپ، روسیه را از ایران دورتر خواهد کرد. بهنظر میرسد که آنچه در هفتههای گذشته در مورد آتشبس لبنان و سقوط بشار اسد اتفاق افتاد آغاز این شکاف باشد. نزدیک شدن روسیه به امارات در پرونده یمن بسیار محتمل خواهد بود.
به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇
@tahlilisiyasiseraat
@seraat_tahlil_siyasi
هدایت شده از گاه نویس// یداله یاسینی
#اعتماد_به_غرب_و_شرق
✔️تاریخ برای عبرت گرفتن است یا تکرار؟!
✍ یداله یاسینی
1⃣ اولین مورد #لیبی؛ در سال 2004 با امضا ی معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای بازرسان آمریکایی و انگلیسی برای ازبین بردن سلاحها وارد این کشور شدند.
امضای معاهدهای نظامی 2006 انگلیس «نامه مشترک صلح و امنیت» و التزام به حمایت از این کشور همچنین پیمان های اقتصادی آمریکا، عهدشکنیهای غرب آغاز شدو تنها پس از گذشت 5 سال آمریکا به صورت هوایی به این کشور حمله کرد!
2⃣ دومین مورد #کره_شمالی؛ در سال 2004 نیز خلع سلاح کره شمالی مورد تاکید قرار گرفت و قرار بر همزیستی مسالمتآمیز این کشور با کشورهای حاضر در مذاکره شد و سرانجام پذیرفت که برنامههای هستهای خود را کنار بگذارد؛ اما هنوز در لیست سیاه و تحریم ِ❗️
3⃣ سومین مورد #عراق؛ تلاش آمریکا برای بازرسی از این کشور از سال 1991 به بهانه سلاحهای شیمیایی نیز آغاز شد. صدام در سال 1998 شروع به همراهی با آمریکا کرد .
اجازه نصب دوربین نظارتی مراکز حساس اجازه بازدید ازسایت های نظامی و قانون آزادی عراق برای تغییر رژیم در این کشور اجرا شد.
با وجود تمام این اقدامات، بازرسان سازمان ملل اعلام کردند "عراق با آنها همکاری لازم را ندارد"❗️
برهمین اساس بود که در آخرین روزهای سال 1998 حمله آمریکا به عراق و جنگ دوم خلیج فارس آغاز شد. و نهایتاً بوش به این کشور در سال 2003 حمله کرد ورژیم بعث را از بین برد!
4⃣مورد چهارم #مصر؛ با وجود تلاش مُرسی برای نزدیکی به آمریکا؛ در 12تیر 1392 پس از ناآرامیهای چندروزه و حالت بحرانی مصر، ونیز پس از کودتایی به دست ارتش مصر، مرسی برکنار و زندانی و سپس دولت نظامی و غربی جایگزین وی شد ❗️
5⃣ مورد پنجم #اوکراین؛ که به بهانه تضمین از سوی آمریکا و روسیه در۱۹۹۴ بمب های هسته ایش را کنار گذاشت و حالا.... ویرانی و اشغال سهمی است که دریافت کرده!
6⃣ مورد ششم؛ سال ۹۴ #ایران هم با دولت روحانی به بهانه #امضای_کری_تضمین_است برجام رو پذیرفت! اما در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ شمسی، دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالات متحدهٔ آمریکا رسماً از برجام خارج و بازگشت تحریمها به صورت گذشته را اعلام کرد❗️
7⃣ و مورد آخر #سوریه؛ رژیم صهیونسیتی فقط ظرف مدت کوتاه ۴۸ ساعت گذشته تمامی مراکز استراتژیک و نظامی، امنیتی، علمی، تحقیقاتی همچنین تمامی تسلیحات نظامی از هواپیما تا هلیکوپتر تا سامانه های پدافندی و حتی یگان های زرهی این کشور را بمباران و نابود کرد! علاوه بر این حالا شروع به ترور شخصیت های علمی و دینی و نظامی و بدتر از همه اشغال سرزمین سوریه نموده است که البته تجزیه، کمترین تاوان و سرنوشت محتوم این اعتماد است!
بله این است عاقبت اعتماد به گرگ ها❗️
📍موارد عبرت، بسیار است. به فرموده امام علی (ع):
«ما اکثر العبر و اقّل الاعتبار؛عبرت ها چه بسیار است و پند گرفتن چه اندک!»
✍ یکی از مصادیق را ببینید 👇
https://eitaa.com/seraat_tahlil_siyasi/82
http://eitaa.com/hamraah_batahlil
هدایت شده از صراط (تحلیل_سیاسی)
بیانات رهبر انقلاب در دیدار هزاران نفر از اقشار مختلف مردم درباره… - Khamenei.ir.mp3
24.48M
🎙 بیانات صبح امروز رهبر انقلاب حضرت آیت الله امام خامنه ای در دیدار هزاران نفر از اقشار مختلف مردم درباره تحولات منطقه.
چهارشنبه ۱۴۰۳/۹/۲۱
به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇
@tahlilisiyasiseraat
@seraat_tahlil_siyasi
کانال تحلیلی سیاسی صراط
🎙 بیانات صبح امروز رهبر انقلاب حضرت آیت الله امام خامنه ای در دیدار هزاران نفر از اقشار مختلف مردم د
.
#بسیار_مهم
درباره سخنان مهم رهبرانقلاب پس از سقوط بشار اسد
✍علی_قلهکی
۱. مهمترین فراز سخنرانی رهبر انقلاب قولِ بازپسگیری مناطق تصرفشدهیِ سوریه به دست جوانان این کشور است؛ این حرف یعنی دولتِ احتمالیِ مستقر و تیم جولانی روی آرامش را نخواهند دید و جنبشهای نوظهور از داخل و خارج سوریه، جولانی را ناکام خواهند گذاشت. قطعا لایهی اول و دوم حامی جولانی از امروز حفاظت از او را افزایش خواهند داد! شبکهی عظیم انسانیِ ایران که طی سالهای اخیر بنا بر سیاست منطقهای و سنگاندازیهای بشار از سوریه کوچ کردهبودند، مجدد احیا و بازخواهند گشت.
۲. کشور همسایهای که بنا بر گفتهی رهبر انقلاب در ماجرای سقوط بشار دخیل بوده، "ترکیه" است؛ اردوغان در ماجرای کودتای ترکیه _که بخشی از آن خودساخته بود_ مدیون ایران است. ولی بنا بر منافع خودش بارها ایران را آزار داده؛ از تقویتِ جمهوری آذربایجان و حمایتِ ضمنی از سیاست های جدایی طلبانه در ایران، تا پشتیبانیِ اولیه دستگاه اطلاعاتی این کشور از پروژه آمدنیوز (زم) و کریدور زنگزور و اتفاقات منطقه خصوصا سوریه و فلسطین. برداشت من از صحبتهای رهبرانقلاب، تأدیبِ حاکمِ کشورِ همسایه بر میآید؛ ابزارهای ایران در صورت تصمیمِ قطعی بسیار زیاد است، از "بخش کردنشینِ نسبتا ناراضی از اردوغان" تا "فعال سازی هستههای مختلفِ غیرهمسو با او"؛که البته اردوغان توجیهش این است که ترکیه دالانِ بزرگ دور زدن تحریمها توسط ایران است و باید جمهوری اسلامی از این سیاستها چشم پوشی کند!
۳. محدودسازی فضای سوریه برای حضور لجستیک و نیروی نظامی در سوریه که رهبری گذرا به آن اشاره کردند، پیچیدهتر از این حرفهاست؛ اینبار رسما آمریکا ورود کرد و اولتیماتومهای سنگین و البته در بخشی، کُنش نظامی موثر برای عدم حضور جدی ایران در سوریه داشت. برتریِ هوای اسرائیل و آمریکا بلای جانِ توانِ نظامی ایران شده؛ باید از طریق دو قدرت نظامی دیگرِ جهان (روسیه و چین که البته روسها گشایشهایی را رقمزدند که کافی نیست!) بخشی از معضلِ هوایی خود را حل کنیم در غیر این صورت قدرت پهپادی و موشکیِ ما، آنطور که باید جوابگوی تامین نیازِ نظامیِ منطقهای ایران نیست!
۴. رهبرانقلاب در بخشی از صحبت خودشان اشارهای به گزارشهای هشدارآمیز به مسئولان سوریه در شهریور، مهر و آبان کردند و گفتند "نمیدانیم این گزارشها به دست مسئولان عالی سوریه رسیده و یا آن وسطها گم و گور شده"؛ نه فقط مسئولان سوری، بشار ارسد و ارتش سوریه بلکه اسناد بهجای مانده در سفارت ایران _اسناد فارسی تعامل اقتصادی ایران با سوریه و لبنان_ و همچنین سیاستِ رسانهای متناقض تریبونهایِ رسمیِ کشور در مورد گروه تحریر الشام نشان میدهد که مسئولان خود ما هم غافلگیر شدند!
جمع بندی: بنا بر صحبتهای رهبری، سرزمین سوریه "سگکِ کمربندِ جریانِ مقاومت" است؛ دیر یا زود باید معادله در این کشور تغییر کند در غیر این صورت بازوی سوپر راهبردی ایران (حزب الله) به سرنوشت حماس دچار میشود، عراق درگیر جنگ شده و باید تا چندماه آینده در مرزهای خود با طراحیِ اسراییل، آمریکا و ترکیه دست و پنج نرم کنیم! اینکه آیا ایران تواناییِ تغییر معادلهی پیچیده منطقه را دارد و میتواند مثلث اسرائیل_آمریکا و ترکیه را در سوریه مشغول کند یا خیر، بحث دیگریست که امیدوار به انجام آن هستم.
به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇
@tahlilisiyasiseraat
@seraat_tahlil_siyasi
اسرائیل و آینده سوریه!
✍صابر_گل_عنبری
سوال کانونی این روزها بعد از سقوط نظام سابق سوریه درباره آینده این کشور است؛ لیبیایی و سودانی شدن و تجزیه آن یا ساخت سوریهِ جدید که در مسیر آبادانی و توسعه گام بر دارد یا ....
کشته شدن بیش از نیم میلیون نفر، مفقودی دهها هزار نفر، آوارگی یک سوم جمعیت و نظامیزدگی جامعه سوریه و تبدیل شدن سلاح به فیصلهگر بحران در جنگ داخلی 13 ساله ظرفیت لازم را در دل خود برای ورود این کشور به عصر تاریک انتقامگیری و درگیری میان فاتحان مسلح برای تقسیم کیک قدرت دارد؛ اما تاکنون با وجود مواردی از اعدام و انتقامگیری در برخی شهرها، فضای انتقام و ناامنی عمومیت پیدا نکرده و علت آن کاربست قسمی عقلانیت برای انتقال قدرت و عدم انحلال ارتش فروپاشیده و غیره است.
با این حال تداوم این سیاست و کنترل فضای خشمآلود در سایه فراوانی سلاح، مداخلات و فرصتطلبی بازیگران خارجی برای نقشآفرینی در سوریه جدید چالشی جدی است.
اسرائیل با نابودی زیرساختهای نظامی سوریه قبل از شکلگیری نظام سیاسی جدید به نوعی این کشور را خلع سلاح کرد که البته اهداف دیگری نیز چون خشکاندن بستر کار نظامی علیه اسرائیل در آینده و تاثیرگذاری بر محاسبات راهبردی حاکمیت اسلامگرای سوریه دارد که فکر تقابل را در آینده از سر بیرون کند.
با توجه به ژئوپلیتیک حساس سوریه و همجواریاش با اسرائیل، متغیر اسرائیلی و آمریکایی پارامتری تاثیرگذار در ترسیم آینده این کشور است.
تا اینجای کار منفعت مشترک مخالفان سوری، اسرائیل و دیگر بازیگران دور کردن ایران و متحدانش از این کشور بود. پس از تحقق این هدف، اسرائیل دو اولویت در سوریه دارد؛ نخست جلوگیری از بازگشت ایران به سوریه از طریق ارتباطگیری با حاکمیت جدید این کشور و ممانعت از تبدیل شدن آن به پایگاهی برای حماس است.
اولویت دوم نیز «بیخطرسازی سوریه» به نحوی است که به تهدیدی در آینده مانند غزه و جنوب لبنان تبدیل نشود. خلع سلاح ارتش سوریه بخشی از این برنامه است؛ اما اسرائیل به علت بیاعتمادی به رهبری جدید و خاستگاه ضداسرائیلی اسلامگرایی در این کشور به همین حد راضی نخواهد بود.
اما سکوت حاکمان سوریه در قبال حملات اسرائیل و اشغال بخشی از اراضی آن پرسشبرانگیز شده و احمدالشرع(جولانی) بدون اشارهای به این حملات گفته است که کشورش توان درگیر شدن در جنگ دیگری را ندارد.
در وهله نخست میتوان این رویکرد را نوعی مصلحتاندیشی مبتنی بر اولویتسنجی قبل از «تمکین»(تثبیت قدرت) مانند موارد مشابهی در مصر و مراکش دانست. به احتمال زیاد یک علت مهم آن به نقش ترکیه بر میگردد که محافظهکاری مصحلتاندیشانه را در بزنگاهها در مواجهه با تهدیدهای کلان بر میگزیند و برآمدن عدالت و توسعه و ادامه حیات آن و حذف ارتش از معادلات سیاسی ترکیه را نتیجه آن میدانند.
از این منظر صرف نظر از موانعی مرتبط با جنگ ایران و مخالفان سوریه، فعلا بستری برای همکاری تهران با سیستم جدید سوریه با محوریت کار علیه اسرائیل فراهم نیست.
روشن نیست که این رویکرد سوریه جدید در قبال اسرائیل تا کجا پیش میرود. در همین حد هم چه بسا و لو موقت قسمی اطمینانخاطر برای اسرائیل به همراه دارد. اما در هر صورت، به احتمال زیاد اسرائیل همچنان اهرم فشار نظامی و از طریق آمریکا نیز اهرمهای اقتصادی (شاکله تحریم) و تا حدودی فشارهای سیاسی را حفظ کند. در عین حال نیز احتمال شل کردن تحریم و خارج ساختن تحریرالشام از لیست سیاه آمریکا زیاد است.
اما تداوم فشار نظامی اسرائیل بر سوریه ممکن است که در آینده در نقطهای طرف مقابل را مجبور به کنار گذاشتن رویکرد مصلحتاندیشانه خود کند و زمینهای برای همکاری با ایران در آینده فراهم شود و این چیزی نیست که اسرائیل میخواهد.
در همین حال نیز برخلاف برخی تحلیلها، ناامنی فراگیر خارج از کنترل در سوریه مطلوب اسرائیل و آمریکا نیست و چنین فضای غیر قابل کنترلی میتواند بستر کافی را برای شکلگیری کار مقاومتی علیه اسرائیل در آینده فراهم کند.
از این رو میتوان گفت که اساسا سقوط آسان دمشق پس از رسیدن نیروهای مسلح به دروازههای آن و هماهنگی میان دولت اسد و مخالفان برای انتقال قدرت احتمالا برآیند نوعی تفاهم مشترک روسیه، ترکیه و آمریکا برای جلوگیری از همان بیثباتی فراگیر بوده باشد.
همچنین برخی با یادآوری سرنوشت اسلامگرایان در مصر و تونس و کشورهای دیگر معتقد هستند که طیف سوری آن نیز چنین وضعی پیدا خواهد کرد؛ اما چنین مقایسهای درست نیست؛ به این علت که نمونه سوری فعلا از توان نظامی بیرقیبی برخوردار است.
در کل در صورت عبور موفق سوریه از ابرچالش بحران داخلی و برقراری امنیت و ثبات عمومی میتوان گفت که سیاست بینالملل نیز پس از اطمینان ولو موقت از تقابلی نبودن سیاست دمشق با اسرائیل تسهیلگر حرکت سوریه با حمایت ترکیه در مسیر بهبودی اقتصادی و توسعه شود.
@tahlilisiyasiseraat
غرب و اجتماعیزدایی از مقاومت
✍سیدحامد ترابی
شاید سقوط حکومت اسد بهانه خوبی باشد برای زدن برخی حرفها...
۱- معادله غرب با بسیاری از کشورهایی که در مقابل آن قرار دارند، اجتماعزدایی از کشورها و سیاستهای مقاومتی است.
۲- این سیاست با استفاده از ابزارهای اقتصادی، اجتماعی و رسانهای و با هدف از بین بردن پشتوانه مردمی مقاومت علیه غرب است.
۳- تحریم اقتصادی و ایجاد فشار بر مردم مهمترین ابزار این سیاست و شکاف اجتماعی مهمترین هدف این سیاست است.
۴ـ هدف این کاهش پشتوانه اجتماعی نیز مشخص است، ایجاد تمایل در کشورهای مقاومت برای دست دراز کردن در مقابل غرب و مذاکره است.
۵- فرقی نمیکند این محاصره به شدت غزه باشد، به گستردگی روسیه یا به تنوع ایران باشد و یا زیرساخت سوریه. ابزار و روش یکی است.
۶- کاهش صادرات نفت ایران، کاهش روابط ارزی روسیه، قطع ارتباط بانکهای لبنانی با حزبالله لبنان و...همه در یک پازل است.
۷- غربیها دو چیز را مکمل و در مسیر تحریم میدانند. جنگ به آن کشور یا مذاکره یا ترکیب هر دو.(به نقل از دیوید کوهن مسئول اعمال تحریم در دوره اوباما)
۸- در مقابل کشورهای مقابل غرب یا با روشهای داخلی، ایجاد اتحاد، دوری جستن از ابزاری که ترحیم را تأثیرپذیر میکند و افزایش عدالت در داخل، مشکلات اقتصادی را کاهش میدهند یا تن به مذاکره میدهند.
۹- ادامه مذاکره ضعیف شدن کشور هدف و فراهم شدن شرایط تضعیف و یا حتی حمله به آن کشور است. شرایطی که مقاومت را سخت کند. سوریه نمونه خوبی از دل بستن به غرب علیرغم سالها سابقه مقاومت است.
۱۰- تضعیف ایرانی که ۸ سال اسیر برجام، خروج از آن، اثرات آن بود نیز، نمونه دیگری است. وقتی تحریمهای ایران را نیز مرور میکنیم متوجه میشویم تقویم زمانی آن بیش از آن منطبق با مسئله هستهای باشد منطبق با توان تحریمها در افزایش تنش اجتماعی دارد.
پن: همه اینها ارزش ایستادگی مردم غزه را بیش از پیش نشان میدهد.
اجتماعزدایی از مقاومت و نسبتاش با مسئله هستهای
1⃣ همانطور که گفته شد، غرب تحریمها را براساس میزان اثر آن بر فرآیندهای اجتماعی مقاومت بنا میکند نه صرفا درصد غنیسازی ما!
2⃣ ما در طرف مقابل به بحث هستهای بیش از آنکه به چشم یک نیاز برای پیشرفت کشور فکر کنیم، به چشم ابزار معامله با غرب فکر میکنیم.
3⃣ این موضوع باعث پیشبینی پذیری رفتار ما شده، به گونهای که افزایش درصد و حجم غنیسازی تاثیر بالایی در محاسبات غرب برای افزایش تحریم، فعال کردن مکانیزم ماشه و...ندارد، چراکه غرب هدفاش افزایش مشکلات اقتصادی و کاهش تابآوری اجتماعی با تحریم، مذاکره و تضعیف طرف مقابل است.
4⃣ اگر فهم کردیم که هدف اصلی غرب کاهش تابآوری اجتماعی است نه کاهش درصد غنیسازی، واکنش ما متفاوت خواهد بود.
💢مثلا اگر این موضوع را فهم میکردیم، کف پایه حقوق را ۱۲_۱۳ و سقف پایه حقوق را ۹۱ میلیون تعیین نمیکردیم. اگر فهم میکردیم سبک زندگی اشرافی را در تبلیغات ترویج نمیدادیم. اگر فهم میکردیم چنانکه رهبری قبلا گفته بودند، در کنار برخورد با برهنگی اجازه دور دور عدهای با ماشینهای لوکس و سبک زندگی خاص در مناطق شهری را نمیدادیم تا دیگران حسرت بخورند. اگر درک میکردیم رسانه را تجهیز به فهم و فهماندن این جنگ و ترویج الگوها و روشهای تربیت انسان مقاوم میکردیم و...
✔️ حقیقت این است که میتوان راههای زیادی برای بیاثر کردن تحریمها مثل استفاده از پیامرسان بومی، افزایش تجارت با کشورهای غیرمحور غرب و... بیان کرد. اما تا زمانی که درک نکنیم این موضوع یک فرآیند اجتماعی است، حرفهای ما در موضوع تحریم حول افزایش درصد غنیسازی برای داشتن ابزار در مذاکره و افایتیاف میچرخد و راهحلهای اقتصادی ما هم همان راهحل همیشگی گرانکن هست. نمیدانم این مسیر چند بار باید تکرار شود؟؟؟
به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇
@tahlilisiyasiseraat
@seraat_tahlil_siyasi
کانال تحلیلی سیاسی صراط
آغاز شکستِ یک ملت!
.
✍داود مدرسی_یان
این نمودار مقایسه GDP(تولید ناخالص داخلی) سه کشور #سورية (آبی)، #تركية (نارنجی) و #عراق (سبز) است. در سال ۲۰۱۰، gdp سوریه از ترکیه بالاتر رفته اما از ۲۰۱۰ اقتصاد سوریه با کله به زمین میخورد و یکسال بعد درگیریهای داخلی کمکم آغاز میشود. براستی علت چه بود؟
ماجرای سوریه، هم علل داخلی دارد هم خارجی. مهمترین علل داخلی را میتوان نبودِ آزادیهای سیاسی و برخورد سخت با منتقدین و تبعیض(بیعدالتی) و فقر (در عین رشد اقتصادی و بزرگتر از ترکیه) و همچنین نبودِ حسِ هویت ملی جمعی(عدم یکپارچگی خرده فرهنگها و اقلیتها) دانست.
مهمترین علل خارجی را میتوان: الف)نانجیبی رقیبِ منطقهای(ترکیه) و ب)دشمنی غرب و اسرائیل دانست. چون سوریه طی چنددهه گذشته مقابل اسرائیل ایستاد و زمینه لجستیک جبهه مقاومت را در خاک خود فراهم کرد.
رژیم تکحزبی سوریه، فضای تحرک به سایر احزاب و گروهها نمیداد و فضای خفقان ایجاد میکرد؛ از طرفی اجرای سیاستهای نئولیبرالیسمِ(هم اقتصادی - هم فرهنگی) از سال ۲۰۰۵ باعث دو شکاف عمده شد.
شکاف اول که ناشی از تبعیض بود. حذف یارانهها، جهانیسازی قیمتها، وابستگی بیشاز پیش به دلار و افزایش خصوصیسازی، هم باعث شکلگیری طبقه سرمایهدار شد هم افزایش جمعیت زیر خط فقر.
شکاف دوم: از طرفی اجرای سیاستهای فرهنگی نئولیبرال منجر به تقابل بیشتر طیفهای سنتی سلفی با حکومت شد. لذا فقر گسترده، تورم بالا و فاصلههای طبقاتی و درگیریهای فرهنگی و دینی، بهترین بستر را برای رشد گروههای تکفیری فراهم کرد.
از طرفی، بلندپروازیهای ترکیه و دشمنی غرب با سوریه در چندمحور بر سوریه موثر بود.
اولین محور، حمایتِ فکری لجستیکی ترکیه از گروههایی مثل #جبهة_النصرة که بعد به #تحرير_الشام تغییر نام داد؛ دومین محور حمایت فکری لجستیکی آمریکا از کردهای سوریه که در ۲۰۱۵ به عنوان نیروهای دموکراتیک سوریه(قسد) نامگذاری شد. محور سوم، تحریم اقتصادی سوریه توسط آمریکا و اروپا بود.
به اینها اضافه کنید اقدامات عربستان سعودی، قطر، امارات واسرائیل(هرکدام جداگانه و بعضاً هماهنگ) علیه سوریه.
منتهی ضربه اصلی را دولت ترکیه وارد کرد که از افزایش قدرت اقتصادی سوریه بسیار نگران بود و روند رشد اقتصادی سوریه این را هم نشان میداد. اما از ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ با جنگ داخلی، اقتصاد سوریه با ضربه کاری مواجه شده و این روند از ۲۰۱۰ تاکنون نیز ادامه دارد.
به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇
@tahlilisiyasiseraat
@seraat_tahlil_siyasi