eitaa logo
𝗣𝗼𝗹𝗶𝘁𝗶𝗰𝗮𝗹 | تحلیل‌سیاسی
6.3هزار دنبال‌کننده
56.8هزار عکس
63.3هزار ویدیو
701 فایل
کانال رسانه تحلیلی سیاسی با حضور بیش از 5000 استاد حوزه و دانشگاه ♨️ تحلیل سیاسی https://eitaa.com/joinchat/3832938513C10428c852e ارتباط با ما: @ansar_mgh @aboozar58 @zareir @aliakbari20 کانال‌ سخنرانی سیاسی @PS1400
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 در مقابل ترور دانشمندان هسته‌ای چه‌کنیم؟ 💬 🔹 فلسفه ترور دانشمندان و اندیشمندان توسط صهیونیست‌ها ایجاد ترس در جامعه اسلامی است. دریافت داغترین کلیپ های سیاسی در کانال 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1655832592Cd30cd51591
🔰 انتخابات؛ صحنه کارنامه، نه ادعا 👤 🔸فلسفه انتخابات قوه مجریه در کشورها و از جمله در کشور ما، فقط ادامه روند اجرائی نیست، بلکه جبران کاستی‌ها، رخنه‌ها و پر کردن حفره‌های اقتصادی و فرهنگی (و هر آنچه در مسئولیت قوه مجریه می‌باشد) نیز هست. انتخابات باید با پر کردن این خلأها، مسیر حرکت به سمت جلو را هموار نماید و این در حالی است که کشور ـ همان‌طور که در نام امسال آمده ـ به «جهش» نیاز دارد. 🔸ملت ایران در این شرایط خاص بین‌المللی باید دولتی متناسب با تحولات کلان بین‌الملل که خود انقلاب اسلامی مهم‌ترین نقش در وقوع این تحولات داشته است، سر کار بیاورد. 🔸در این کشاکش بین‌المللی، مردم ایران باید ضمن حضور فعال در صحنه انتخابات و شکل دادن به «عدد افتخارآمیز»، فردی را بر سر کار بیاورند که در سابقه و جبین او استفاده کامل از استعدادهای طبیعی و انسانی کشور دیده شود. صحنه انتخابات ریاست‌جمهوری، صحنه ادعا نیست، صحنه «کارنامه» است. 🔸انتخابات در جمهوری اسلامی باید با شأن این جمهوری و شأن مردمی که این جمهوری را پدید آورده‌اند، متناسب باشد. حضرت امام خمینی قدس سره الشریف در مورد مجلس برآمده از آراء ملت نکات بسیار ارزشمندی فرموده‌اند که البته در مورد کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری و شخص رئیس‌جمهور منتخب هم کاملاً صدق می‌کند. 🔸افرادی که به جای ارائه تصویری از برنامه‌هایی که برای پیشرفت کشور تدارک دیده‌اند، صحنه انتخابات را به آوردگاهی غیراخلاقی تبدیل می‌کنند و از طریق بدگویی، تهمت زدن، لجن‌پراکنی کردن، سعی در جلب توجه دارند، به آبروی ملی لطمه می‌زنند و در تراز ریاست جمهوری اسلامی ایران نیستند. https://kayhan.ir/001DJs ـــــــــــــــــــــــ ✍کانال تحلیل سیاسی دهید https://eitaa.com/joinchat/3832938513C10428c852e
🔰 غلبه بر «مقاومت» ممکن نیست؛ چرا؟ (۱) 👤 🔸به نظر این نگارنده آنچه در حد فاصل هفتم تا هجدهم آذر ماه جاری در سوریه مشاهده کردیم، به‌زعم طراحان بخش اولیه اتفاقی است که برای کل منطقه و فراتر از آن تدارک دیده شده است. البته موفقیت هدف‌گذاری اتفاقی که طراحی شده بحث دیگری است و تجربه طولانی ما پاسخ این موضوع را می‌دهد. اگر ما به اسناد و اظهارات مقامات طی این حدود ۳۰ سال نگاه بیندازیم متوجه می‌شویم اسناد و مقامات دستگاه‌های مختلف آمریکا، بقاء ابرقدرتی این کشور را در سیطره و سلطه یکپارچه و یا تا حد زیادی یکپارچه بر غرب آسیا ـ به قول ‌آن‌ها خاورمیانه ـ می‌دانند. خاورمیانه برای آمریکا رمز بقاء این کشور در قامت یک ابرقدرت است و هیچ معاوضه و بدلی هم ندارد. این در حالی است که در خاورمیانه کنونی، سلطه آمریکا تا حد زیادی از بین رفته است و روند تحولات از شیب تند انزوای آمریکا خبر می‌دهد. در همین ماه‌های اخیر شاهد بودیم که با اندک حرکت استقلال‌طلبانه‌ای که صورت گرفت، ابقاء نظامیان آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی در دست‌کم پنج‌کشور آفریقایی مورد تجدیدنظر قرار گرفت و روند خروج نظامی غربی‌ها از این کشورها شروع شد. خب در غرب آسیا ظرفیت مخالفت با ادامه حضور نظامیان آمریکایی و انگلیسی خیلی قوی‌تر از ظرفیت آفریقا می‌باشد. 🔸بحث از لزوم شکل دادن به «خاورمیانه جدید» یا «خاورمیانه بزرگ» که دست‌کم از سال ۱۳۷۳ شروع شد و در سال ۱۳۷۹ در قالب یک طرح جامع روی میز دولت آمریکا قرار گرفت و اندکی پس از آن با خلق حادثه نمادین یازده سپتامبر، جنگ‌های افغانستان و عراق و پس از آن چندین جنگ دیگر و حوادث بسیار تروریستی در سطح منطقه و فراتر از آن راه افتاد، هدف‌گذاری آمریکا از تحولات در غرب آسیا را روشن می‌نماید. 🔸بمباران همزمان توانایی‌های سوریه از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی پس از اسقاط نظام سیاسی این کشور کاملاً بیانگر آن است که اغراض این دو رژیم متجاوز فراتر از اسقاط یک دولت در یکی از کشورهای غرب آسیا می‌باشد. آنچه در طرح آمریکا دیده شده، باز مهندسی غرب آسیا بر محور اقتداربخشی به رژیم شکست‌خورده اسرائیل است. دولت آمریکا در حالی که وانمود می‌کرد با کشتار وسیع مردم مظلوم غزه مخالف است، مسیر انتقال وسیع بمب‌های قوی به رژیم متجاوز را بی‌وقفه ادامه داد و یا در حالی که وانمود می‌کرد در تدارک آتش‌بس در جنگ رژیم صهیونیستی علیه لبنان است، چشم خود را بر ادامه جنایات اسرائیل در لبنان و نقض مکرر آتش‌بس بست و نیز در حالی که وانمود می‌کرد با اقدامات تروریستی در سوریه مخالف است، در برابر تهاجم تروریست‌های تحریرالشام و در برابر حمله وسیع رژیم غاصب به سوریه پس از تغییر دولت در دمشق هیچ موضع مخالفی نگرفت و حتی بلافاصله پس از سقوط دمشق اعلام کرد در حال بررسی خارج کردن «تحریرالشام» از لیست گروه‌های تروریستی است. بنابراین کاملاً واضح است که از نظر آمریکا صرفاً تغییر دولت‌ها کفایت نمی‌کند بلکه به تضعیف مطلق کشورها از دو حیث اقتصادی و نظامی چشم دوخته است به گونه‌ای که رژیم غاصب صهیونیستی بتواند به آسانی سیاست‌های توسعه‌طلبانه خود را پیش ببرد. 🔸در پرونده سوریه، آمریکا ابتدا بر منابع اقتصادی آن در شرق این کشور مسلط و مانع برخورداری دولت از دارایی‌های خود شد به گونه‌ای که دچار فقر مطلق شود و قادر به اداره نیروهای نظامی خود هم نباشد و سپس با اعمال تحریم‌های شدید تزار یا قیصر، مجاری تنفسی دولت و مردم سوریه را بست. دولت سوریه به دلیل ضعف مالی، قادر به تأمین توانایی و روحیه ارتش نشد و این در حالی بود که در یک سال گذشته، کمک مالی دولت آمریکا به رژیم غاصب از ۴۰ میلیارد دلار فراتر رفت و علاوه‌بر آن نزدیک به ۱۲۰ هزار تن انواع سلاح‌ها و بمب‌ها را در اختیار رژیم قرار داد. بر این اساس حتی پس از سقوط دمشق، تهاجم سنگین زمینی و هوائی رژیم صهیونیستی علیه سوریه ادامه یافت و شدت گرفت. با این وجود بسیار ساده‌لوحانه است اگر تحولات اخیر سوریه را صرفاً از منظر هجوم یک گروه مسلح داخلی و یا صرفاً از منظر سیاست‌های تجاوزکارانه همسایه شمالی آن تجزیه و تحلیل کنیم. امروز سیاست‌های همسایه شمالی سوریه و گروه وابسته به آن، نوعی عملگی در طرحی است که اگر مجال پیدا کند، در انتهای آن و در افق جایی برای جولان آنها نیز در سوریه باقی نمی‌ماند. 🔸اما البته آنچه در عمل در سوریه و در بقیه منطقه اتفاق خواهد افتاد، کامیابی آمریکا، اسرائیل و تروریست‌ها و دولت‌هایی که ساده‌لوحانه در این روند ایفای نقش کرده‌اند نخواهد بود. مردم سوریه در طول ۵۰ ـ ۶۰ سال گذشته بیش از هر ملت دیگری در غرب آسیا، در برابر آمریکا، رژیم اسرائیل و دولت‌هایی در اطراف خود و گروه‌های تروریستی قرار داشته‌اند. زمین سوریه در همه این ده‌ها سال، زمین مقاومت بوده است. 🔻ادامه دارد... 🇮🇷 @Tahlill
🔰 غلبه بر «مقاومت» ممکن نیست؛ چرا؟ (۲) 👤 🔸مردم سوریه رشیدتر از آن هستند که عمق توطئه‌ای که این روزها علیه سرزمین‌‌شان جریان دارد را متوجه نشوند و قدرتمندتر از آن هستند که از پس خنثی‌سازی این توطئه برنیایند. مقاومت در منطقه یک «طرح سیاسی» نیست که با توافق دو یا چند دولت و یا چند حزب سیاسی پدید آمده باشد. مقاومت مقتدرانه، حاجت عمومی مردم این منطقه در برابر طمع‌ورزی‌های آمریکا و رژیم غاصب است و این چیزی نیست که با سقوط یک دولت دچار دگردیسی و کاستی شود. در سوریه، اگر بار مقاومت تا امروز عمدتاً بر دوش یک دولت یا یک حزب بوده، امروز بر دوش کل ملت سوریه و همه اجزاء آن قرار گرفته و این چیزی نیست که قابل اسقاط باشد. 🔸نکته مهم این است که آمریکا و رژیم صهیونیستی با اقداماتی که در یک سال اخیر علیه سه کشور عربی و اسلامی ـ فلسطین، لبنان و سوریه ـ به اجرا گذاشته و «نقض حاکمیت» کردند، بیش از گذشته خود را در برابر جهان اسلام قرار داده‌اند. آنان در حالی که سودای تسلط بر این منطقه دارند و می‌خواهند قدرت سابق خود را احیا کنند، در همان حال علیه سه کشور و سه ملت دست به جنگ، کشتار و تجاوز زده‌اند! این یک تناقض آشکار است. خود این تجاوزات و کشتارها و نقض حاکمیت‌ها، آنان را از بازیابی قدرت نامشروع خود بازمی‌دارد. هیچ دولت عربی هر چند خائن باشد، به دلیل عصبانیت عمومی ملت‌ها از این تجاوزات، جرأت همکاری علنی از قبیل عادی‌سازی با اسرائیل را نخواهد داشت. در واقع آنچه این روزها در غزه‌، لبنان و سوریه مشاهده می‌کنیم، خود برهان قاطعی بر حقانیت مقاومت و روایی آن است. به همین دلیل است که جامعه سنی، جامعه دروز و جامعه مسیحی لبنان هم در کنار جامعه شیعه، در مقابل تضعیف حزب‌الله ایستادند و هیچ تحمیل جدیدی بر حزب‌الله را نپذیرفتند. کما اینکه جوامع اسلامی و عربی منطقه به ‌طور یکپارچه در مقابل طرح تغییر وضعیت سیاسی ـ امنیتی غزه ایستاده‌اند. 🔸اکثر ملت‌ها و دولت‌های منطقه به خوبی می‌دانند، مقاومت سرمایه آنان در برابر نقض حاکمیت ملی‌شان در برابر آمریکا و رژیم اسرائیل است. اگر آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها براساس تعلیمات ضداسلامی‌شان گمان می‌کنند مانور قدرت آنان علیه سوریه، لبنان و فلسطین سبب تسلیم ملت‌ها و دولت‌ها در منطقه می‌شود، حتماً دچار خطا هستند. نگاهی به مواضع ضدآمریکایی و ضداسرائیلی ماه‌های اخیر ملت‌ها و دولت‌های عربی، علی‌رغم آن که با حماس، حزب‌الله و دولت اسد اختلاف داشته‌اند، به خوبی وضع منطقه را نشان می‌دهد. مقاومت نه تنها بخشی از هویت‌جدایی‌ناپذیر منطقه است بلکه در رأس نیازهایی است که ملت‌ها و دولت‌ها به آن توجه دارند. تحرکات دشمنان اسلام و دشمنان اعراب، مقاومت را به حاشیه نمی‌برد، خودشان را بیش از پیش منزوی و منفور می‌گرداند. ـــــــــــــــــــــــ ✍کانال تحلیل سیاسی https://eitaa.com/joinchat/3832938513C10428c852e ✅ کانال سخنرانی سیاسی https://eitaa.com/joinchat/567345168Ce3301f68f1 💯انتشار این صوت صدقه جاریه است.
🔰 چرا آمریکا، اسرائیل و حوزه عربی نگران تحولات سوریه هستند؟ (۱) 👤 🔸جدای از اینکه تحول راهبردی هفتم تا هجدهم آذر ماه سوریه بر مبنای طراحی شناخته شده و مستند چند ساله صورت گرفته است، آینده سیاسی و حکمرانی و مناسبات خارجی سوریه در ‌هاله‌ای از ابهام قرار دارد. اجلاس فوری کشورهای عربی در اردن و بیانیه نهائی آن‌ها و اظهارات افراد ارشد تحریرالشام و اظهارات مقامات آمریکایی و مواضع و عملکرد رژیم صهیونیستی مجموعاً از «نگرانی» حکایت می‌کند. بر این اساس واقعاً تصویر روشنی از آنچه خواهد شد وجود ندارد. افراد ارشد تحریرالشام ضمن خویشتنداری زیاد در بیان مواضع، سعی کرده‌اند با وعده‌های پررنگ اقتصادی نظیر افزایش ۴۰۰ درصدی حقوق‌ها، داخل را تحت کنترل قرار دهند و با وعده «شکل دادن به دولتی تکنوکرات» نگرانی‌های طرف‌های مختلف خارجی را برطرف نمایند اما به همان اندازه که عمل به وعده حل اقتصادی ـ به دلیل محدودیت‌ شدید منابع مالی ـ غیرممکن می‌باشد، تحقق وعده شکل‌گیری دولتی تکنوکرات ـ عمل‌گرا ـ هم که خواسته مشترک غربی‌ها و کشورهای عربی می‌باشد، دور از دسترس است. در میان گروه‌های چهار یا شش‌گانه شکل‌دهنده به گروه تحریرالشام هم درباره دولت عملگرا توافق وجود ندارد، چه رسد به حدود ۱۵ گروه اصلی که در بخش‌های مختلف سوریه فعال هستند. 🔸تخلف از وعده قبلی تحقق یک خلافت اسلامی هم مدعیان حکومت جدید را با چالش اساسی امنیتی داعش مواجه می‌گرداند. هم‌اینک و با از بین رفتن زندان‌ها، لااقل ۲۰ هزار نیروی داعش در سوریه به‌خصوص در نواحی شرقی و شمالی سوریه حضور دارند و در کمین گروه‌های تحریرالشام نشسته‌اند. این موضوع مهم است و سران مدعی حکومت در دمشق را در صورت پذیرش دولتی تکنوکرات تحت فشار شدید قرار می‌دهد و وضع داخلی را از کنترل آن‌ها خارج می‌کند. همین چند روز پیش بیانیه‌ای علمایی با ده‌ها امضا از کشورهای مختلف خطاب به سران تحریرالشام صادر گردید که در آن بر تأسیس یک دولت مذهبی و احیاء خلافت تأکید شده بود. گروه مدعی حکومت در دمشق با فشار امنیتی داعش و مطالبه علمایی که هر کدام در واقع پدران مذهبی تروریست‌های تکفیری کشور خود بوده و در ترکیب گروه‌های تروریستی سوریه سهم دارند، چه می‌خواهد بکند؟ تحریرالشام بزرگی این چالش را می‌داند. 🔸در سطح همسایگان و تا دوردست‌ها در حوزه عربی و اسلامی، احیاناً تنها ترکیه ایده خلافت را پشتیبانی می‌کند اما اولاً نه خلافتی از جنس داعش و نه با مرکزیت دمشق، ترکیه ایده «خلافت تکنوکراتیک سنی با مرکزیت آنکارا» یا شهری دیگر در ترکیه را مطلوب می‌داند. این ایده که منحصر به رهبران حزب عدالت و توسعه ترکیه می‌باشد، از یک‌سو خلافتی شریعت‌مدارانه از نوع آنچه داعش دنبال می‌نماید را رد می‌کند و از سوی دیگر بازخیزی خلافت از نوع اموی را رد می‌نماید. بنابراین می‌توانیم بگوئیم فعلاً همه آنانکه در سرنگونی دولت اسد به‌ هم رسیده بودند، در شکل دادن به «یک حکومت جایگزین» دچار اختلاف می‌باشند و این، سوریه را با چالش «استقرار» و چالش دولت مستقر مواجه می‌گرداند. 🔸الان کم و بیش مشخص شده همه آنانکه برای سرنگونی دولت متحد مقاومت همداستان و همدست شده‌اند در مورد «جایگزین»، یا ایده مشترکی نداشته‌اند یا آنچه در عمل با آن مواجه گردیده‌اند، ایده مشترک آنان را بر باد داده است. این را می‌دانیم که در داخل گروه‌های مسلح تروریستی سوریه اختلاف شدید وجود داشته و بارها کار به درگیری شدید مسلحانه میان آنان کشیده شده و این چیزی نیست که با پیروزی مشترک بر بشار حل شده باشد. برای گروه‌هایی که به مسایل معنوی آراسته نیستند و در عین حال به دین تمسک می‌‌نمایند تا به قدرت دست پیدا کنند، صحنه پیروزی، صحنه امتیاز و سهم‌خواهی است. پس یک سطح اساسی تعارض در داخل است که ماهیتاً و نتیجتاً تعارض امنیتی می‌باشد و با تعارض چند حزب سیاسی متفاوت است. 🔸در تغییر دولت در سوریه، ترکیه خود را دایرمدار می‌بیند و در تدارک ایجاد یک دولت تکنوکرات و مذهبی وابسته به خود در سوریه است، به گونه‌ای که مورد پذیرش منطقه‌ای و بین‌المللی قرار بگیرد و در آینده تقویت‌کننده تمایلات شریعت‌مدارانه در ترکیه نباشد، چرا که چنین تمایلاتی با ایده‌های پان‌تورانی اردوغان و حزب عدالت و توسعه در تعارض بوده و مانع همکاری کشورهای سکولار ترک در دو سوی خزر با پروژه مذکور می‌شود. اما آیا تحقق دولتی تکنوکرات و مذهبی بر مدار ترکیه در سوریه به سادگی نوشتن عباراتی است که رجب اردوغان و‌ هاکان فیدان روی کاغذ رقم زده‌اند؟ مسلماً خیر. چرا که این ایده در داخل سوریه معارض دارد، در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی هم معارض دارد. جمله دولت‌های عربی حتماً زیر بار چنین ایده‌ای نمی‌روند و این هزینه ترکیه را به ‌شدت بالا می‌برد. 🔻ادامه دارد... ـــــــــــــــــــــــ ♨️دریافت به‌روز ترین 👇 🇮🇷 @Tahlill
🔰 راه‌حل، صدای واحد و ایستادن (۱) 👤 🔸منطقه در یک وضعیت خاص تاریخی است. بسیاری از «تحولات آینده» به نحوه رقم خوردن تحولات فعلی منطقه وابسته است. غرب با محوریت دولت آمریکا یک بار دیگر و پس از بارها تجربه شکست، درصدد برآمده بر منطقه غلبه و موانع فعلی آن را حذف کند. اگر دشمن در این مرحله موفق شود ولو این موفقیت نسبی باشد، کار برای همه کشورهای منطقه و همه مسلمانان سخت و پرهزینه می‌شود. 🔸اما اگر کشورهای منطقه خطر مشترک فعلی را درست درک و بر اساس آن عمل کنند، یک مشکل کلیدی و پرپیامد را پشت‌سر گذاشته و روابط آنها با محیط خارجی منطقی‌تر می‌شود. رئیس‌جمهور جاهل و مغرور آمریکا در جریان دیدار اخیر پادشاه اردن با وی در پاسخ به سؤال خبرنگار که پرسیده بود به چه دلیل به موفقیت کوچاندن فلسطینی‌ها اعتماد دارد؟ گفت «قدرت». بنابراین واضح است که خنثی کردن فتنه‌ای که نه فقط علیه فلسطین بلکه علیه همه کشورهای منطقه طراحی شده است جز با نشان دادن قدرت ممکن نیست. کشورهای منطقه بر یک جغرافیای قدرتمند قرار دارند و می‌توانند آمریکا را در این مواجهه به عقب‌نشینی وادار نمایند. همه باید بدانند ترامپ باید به جای خود بنشیند تا امکان اداره منطقه بر مبنای منافع مشترک اعضای آن وجود داشته باشد. از آنجا که ترامپ با شعار «آمریکا اول» به میدان آمده و رسیدن به این شعار را در دوره‌ای کوتاه میسر پنداشته، سیاست «نزاع با همه» را در پیش گرفته و محیط پیرامونی این کشور یعنی آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی را هم در این دایره قرار داده است، شکست دادن او آسان‌تر می‌باشد و لذا کشورهای منطقه نباید در مواجهه با گنده‌گویی‌های ترامپ دچار رعب گردند و احساس ضعف نمایند. 🔸تهدیدات فعلی آمریکا و دنباله پلید آن در منطقه بیانگر آن است که هرگاه سنگری در برابر آمریکا و رژیم اسرائیل تضعیف شود - آن‌گونه که در سوریه پیش آمد - همه کشورهای منطقه اعم از اینکه بخشی از مقاومت باشند یا نباشند، در معرض تهدید قرار می‌گیرند. کمااینکه در زمانی که ارتش آمریکا عراق را به اشغال درآورد، جرج بوش رئیس‌جمهور وقت آمریکا گفت «این بازگشت ما به جنگ‌های صلیبی و پیروزی در آن بود». بنابراین در چنین فضائی فرقی میان ایران، عربستان سعودی، ترکیه و دیگر قطعات این منطقه نیست. 🔸منطقه با دور تازه‌ای از فشار مواجهه می‌باشد. این فشار با علامت توسعه جنگ همراه است ولی آیا قرار است جنگ‌های تازه‌ای رخ دهد؟ اگر بله، ابعاد آن چیست؟ و اگر نه قرار است چه اتفاقاتی با حربه جنگ در منطقه پیش آید؟ 🔸اینک در آمریکا دولتی سر کار آمده که کار خود را با «تهدید همه» شروع کرده است؛ تا آنجا که به ایران مربوط می‌شود، صدور «یادداشت اجرائی» ترامپ می‌باشد که فهرستی از خواسته‌ها و آرزوهای کهنه و شکست‌خورده را بازنویسی کرده است. طبق این یادداشت ایران باید فعالیت هسته‌ای خود را در همین نقطه متوقف کند و اجازه دهد خود آمریکا بر آن نظارت داشته باشد و فعالیت‌های نظامی و تولید سلاح‌های متعارف خود را متوقف و محدود نماید و از گروه‌ها و دولت‌های مقاومت در منطقه که در دو - سه دهه گذشته، طرح‌های استیلاطلبانه و اشغالگرانه آمریکا و اسرائیل را به چالش کشیده‌اند، حمایت نکند و خواسته‌های دیگری که مجموعه آنها یعنی ایران از هرچه به قدرتمندی و توان پاسخ نه دادن آن به آمریکا منجر می‌شود، فاصله بگیرد. کشورهای منطقه و جهانیان و خود آمریکا می‌دانند ایران توان کافی برای نادیده گرفتن تهدیدات ترامپ دارد اما واقعیت این است که آمریکای ترامپ مجموعه‌ای از اقدامات را در نظر دارد که کل منطقه را تهدید می‌کند و اگر منطقه در برابر فتنه ترامپ ضعف نشان دهد همه کشورهای منطقه از جمله ایران دچار خسارت می‌شوند. 🔸اینک یک تهدید جدید به‌طور مشترک علیه فلسطین از سوی آمریکا و رژیم اسرائیل مطرح می‌باشد که نقطه کانونی آن کوچاندن فلسطینی‌های غزه و کرانه باختری است که خود این با توجه به تبعات آن یک تهدید علیه منطقه عربی است. البته طرح کوچاندن فلسطینی‌های مقاوم به دیوار می‌خورد و به سرانجام نمی‌رسد اما اگر دولت‌های عربی در خود طرح این موضوع، منفعل باشند بحث‌های جدیدی با هدف تثبیت رژیم صهیونیستی و سیطره آن بر شئون عربی پیش می‌آید و چهره منطقه را تغییر می‌دهد این موضوعی است که استقلال همگان را مخدوش می‌گرداند. الان یک سر تهدیدات مشترک فعلی آمریکا و رژیم اسرائیل، کشور سوریه است، بخش‌های حساس و مهمی از این کشور اسلامی و عربی. اینک در معرض اشغال دائمی رژیم اسرائیل قرار گرفته است. ارتش اسرائیل سرگرم ساخت موقعیت‌های دائمی در مناطق تازه اشغال‌شده «قنیطره» و حومه دمشق است. انهدام زیرساخت‌های نظامی سوریه که در جلو چشم کشورهای عربی و اسلامی صورت گرفته علامتی از تلاش جدی برای استیلای رژیم اسرائیل بر همه کشورهای عربی و اسلامی منطقه است. 🔻ادامه دارد... 🇮🇷 @Tahlill @PS1400
🔰 راه‌حل، صدای واحد و ایستادن (۲) 👤 🔸الان یک سر دیگر تهدیدات مشترک آمریکا و رژیم غاصب، کشور لبنان است. جدای از اینکه طی دو ماه گذشته بخش‌های حساسی از مرز مشترک سوریه با لبنان به اشغال ارتش اسرائیل درآمده است، شاهد تلاش ارتش اسرائیل برای ابقا در مناطق مرتفع لبنان - در شمال منطقه خیام و مرجعیون - هستیم اگر با این اقدام برخورد نشود، دولت اسرائیل بر کشور و دولت لبنان سیطره دائمی پیدا می‌کند و از این طریق فشار بر حوزه عربی را افزایش می‌دهد. 🔸تهدیدات کنونی محدود به محور مقاومت نیست، مصر، اردن، عربستان و ترکیه هم از سوی آمریکا و رژیم اسرائیل تهدید حاکمیتی و سرزمینی شده‌اند. دونالد ترامپ در دیدار با پادشاه اردن تأکید کرد مصر و اردن باید بخش‌هایی از سرزمین‌شان را بدهند تا منطقه به آرامش برسد. رئیس‌جمهور آمریکا اعتقاد دارد دولت‌های مصر و اردن را می‌تواند مرعوب کند و موافقت آنها را بگیرد. در حالی که اگر این دو کشور عربی همسایه فلسطین زیر بار طرح واگذاری بخشی از سرزمین خود به طرح آمریکا بروند، وارد دالانی از بحران‌های داخلی از یک‌سو و امتیازدهی ‌های پی‌در‌پی از سوی دیگر می‌شوند. ترامپ بر خواسته خود اصرار دارد و به نظر نمی‌آید به راحتی رها کند در این میان همه چیز به مصری‌ها و اردنی‌ها بستگی دارد اگر بر موضع «نه» خود بمانند بدون آنکه با هزینه زیاد مواجه گردند، خطر طولانی‌مدت را پشت‌سر گذاشته‌اند و اگر ضعف‌ نشان دهند دچار مشکلات پیاپی می‌شوند. مصر و اردن در دوره اول ترامپ زیر بار طرح «معامله قرن» که دقیقاً همین مضمون داشت و ناظر به واگذاری بخش‌هایی از سرزمین این دو کشور بود، نرفتند و مشکلی هم برای آنان پیش نیامد. 🔸یک سر تهدیدات دولت جدید آمریکا و رژیم صهیونیستی هم کشور عربستان سعودی است. ترامپ اعلام کرد عربستان خیلی بزرگ است و می‌تواند بخشی از کشور خود را بدهد. کمااینکه دولت اسرائیل هم معتقد است عربستان در بازی با آمریکا و اسرائیل صداقت ندارد و به یک بازی خراب‌کن تبدیل شده است پس واضح است که نزدیک‌ترین دولت‌ها در منطقه به دولت آمریکا هم از فتنه کنونی برکنار نیستند. 🔸آمریکایی‌ها در این مرحله صرفاً به مصاف جبهه مقاومت نیامده‌اند به مصاف کل منطقه آمده‌اند. واقعیت آشکار این است که در طول ۲۵ سال گذشته، آمریکا و رژیم اسرائیل بارها با جبهه مقاومت زورآزمایی کرده و هر بار به شکست رسیده‌اند از جمله در جریان جنگ ۱۶ ماهه غزه - که شواهد از آغاز دوباره این جنگ‌ طی روزهای آینده حکایت می‌کند - شکست خورده‌اند. به نظر می‌آید آمریکا در تجزیه و تحلیل تحولات و با ارزیابی دقیق از توانایی‌های خود و توانایی‌های منطقه غرب آسیا به این نتیجه رسیده است که باید طرحی کلی‌تر را دنبال نماید و در دل آن مصاف تازه‌ای با جبهه مقاومت شکل بدهد. مثل اینکه در یک منطقه عملیاتی یک قله وجود دارد که تسخیر آن ممکن نیست، راه‌حل دور زدن آن است. آمریکا در پوشش بحث «صلح مسلح» و «امنیت عمیق» درصدد درگیرسازی بخش‌هایی با بخش‌هایی دیگر در منطقه است. آمریکا با ترسیم جغرافیای جدید می‌خواهد چالش‌های خود را از طریق تبدیل کل منطقه به منطقه چالش حل کند، فلسطینی‌ها، سوری‌ها، لبنانی‌ها، اردنی‌ها، مصری‌ها، عربستانی‌ها، ایرانی‌ها و... همه باید درگیر چالش‌های امنیتی و سیاسی بشوند، تا چالش منطقه با آمریکا رفع شود. راهبرد«آمریکا اول» ، برای ابرقدرتی آمریکا در دهه‌های آینده می‌باشد در حالی که دوران ابرقدرتی آن به پایان رسیده است. در بازیابی قدرت فروپاشیده آمریکا، چشم ترامپ به تسلط بر غرب آسیا دوخته شده است چرا که این منطقه در شکل‌گیری قدرت بین‌الملل، نقش کانونی دارد. 🔸راه‌حل منطقه در این وضعیت فتنه‌گون اولا؛ً «صدای واحد» بودن است. الان وضع آمریکا به‌گونه‌ای است که همین صدای واحد بودن، آن را به عقب می‌راند. ثانیا؛ً نشان دادن اقتدار از سوی جبهه مقاومت است که امروز هم این صدای واحد و هم این علامت اقتدار را مشاهده می‌کنیم. این باید با قدرت ادامه پیدا کند. ـــــــــــــــــــــــ ✍کانال تحلیل سیاسی https://eitaa.com/joinchat/3832938513C10428c852e