💢سه مؤلفه برای پاسخ به اروپاییها
🔹نمکنشناسی، این شاید بهترین واژهای است که میتوان پیرامون حرکت اخیر اروپاییها به کار برد. علت را هم باید در کمکهایی دانست که در این مدت ایران به تأمین امنیت اروپاییها کرده است؛ اقداماتی مانند مبارزه با مواد مخدر و تقدیم بیش از 4 هزار شهید مبارزه با مواد مخدر، پذیرایی از میلیون اتباع بیگانه و جلوگیری از سرازیر شدن آنها به کشورهای اروپایی، مبارزه با نیروهای تروریستی تکفیری در منطقه و... . اما اروپاییها برخلاف رویه ایران، همیشه رویکردی غیر سازنده داشتهاند.
🔸در علتیابی این موضع باید برخی پروندههای فیمابین را ورق زد و علت را جست. یکی از علت حرکت اخیر اروپاییها شکست پروژه التهاب و آشوب در ایران است. اروپاییها اغتشاشات اخیر را کالبدی نیمه جان میدانند که هر مدتی تمایل به دمیدن در آن دارند تا شاید مجددا زنده شود. از سویی پایان یافتن اغتشاشات و بازگشت احتمالی به مذاکرات نیازمند دست پر است و اروپاییها به موضوعات این چنینی به چشم ابزار چانهزنی نگاه میکنند. اما بعید است اپوزیسیونی که در تریبون ملکه برای رهبری خودشان دست به یقه میشوند بتوانند عمری مجدد پیدا کنند.
🔹یکی از علتهایی که نام سپاه به عنوان نهادی تروریستی معرفی میشود شکستهایی است که در سیاستهای خود از سپاه متحمل شدهاند. شکست فشار حداکثری آمریکاییها، یکی از مؤلفههایی است که موجب حرکت اخیر شده است. سپاه به عنوان بازوی نظام در مقابله با سیاستهای فشار حداکثری، مورد غضب طرف مقابل بوده و هست. از سویی بخشی از مبارزه داعش در منطقه با تسلیحات اروپایی بود و شکست داعش توسط سپاه و گفتمان مقاومت بر این آتش کینه افزوده است.
🔸حال سؤال این است که در مقابله با این رویکرد خصمانه چه باید کرد؟ بیشک آنچه در صحنه در حال رخ دادن است علاوه بر ویژگیهای دیگر یک جنگ ادراکی است. در جنگ ادراکی کسی میتواند موفق باشد که بتواند محاسبات طرف مقابل را بخواند، مرعوب محاسبات او نشود و بتواند درست و صحیح محاسبهگری و اقدام نماید. لذا پاسخ به اقدام اخیر اروپاییها باید دارای سه ویژگی اساسی یعنی متناظر، قاطعانه و بازدارنده باشد. البته جمهوری اسلا می نشان داده است که در شطرنج سیاست توانایی حرکت مهرههای خود را برای موفقیت دارد نمونه آن پاسخ به موذیگری آمریکاییها در شهادت سردار سلیمانی بود که 3 ویژگی گفته شده را در خود جای داده بود.
✍🏻یعقوب ربیعی
#tahlilrahbordi
✅ حقابه ایران از هیرمند، حق مسلمی که مصالحهبردار نیست
🔹این روزها موضوع حقابه ایران از رود هیرمند که پیشتر در عرصه دیپلماسی پنهان و غیر رسمی پیگیری میشد، وارد فاز آشکارتر و جدیتری در حوزه سیاست خارجی کشورمان شده است.
🔻در این خصوص ثوابت و اصولی وجود دارد که باید به آن توجه داشت :
🔸نخست؛ به لحاظ حقوقی، طالبان اذعان کرده است که وفق توافقنامه سال ۱۳۵۱، هیچگونه شبههای در اصل لزوم دریافت حقابه رود هیرمند از سوی ایران وجود ندارد، لذا بدیهی است که پس از ایجاد یک «حق» و «تکلیف» میان دو کشور یا بازیگر بینالمللی، تثبیت و عملیاتیسازی آن باید در دستور کار قرار گیرد.
🔸دوم؛ طالبان مدعی کمآبی سد کمالخان و خشک بودن مجرای انتقال آب به ایران است، اما شواهد و مستندات موجود از جمله تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که ادعای مقامات طالبان در خصوص کمبود آب در سد کمالخان صادق نبوده و قابل پذیرش نیست.
🔸سوم؛ باید میان «مطالبه حقابه» و «اصالت حقابه» تفاوت قائل شد، زیرا حتی اگر اثبات شود که هیرمند کم آب شده یا سد کمالخان دارای آب کافی برای انتقال به ایران نباشد، نمیتوان از «اصل حقابه ایران» صرف نظر کرد.
🔸چهارم؛ در موضوع «حقابه ایران» از رود هیرمند «متن» ماجرا اصالت داشته و هیچ فرامتنی وجود ندارد. به عبارت بهتر، ملاحظات سیاسی، منطقهای، همسایهگی و... هیچیک نمیتواند ایران را وادار به سکوت در برابر حق مسلم خود از رود هیرمند کند.
🔸پنجم؛ در قبال مطالبه حقابه ایران از رود هیرمند شاهد بازی هدفمند رسانههای ضدانقلاب و حتی برخی رسانههای غربی هستیم که اهدافی از جمله اختلافافکنی میان دو ملت یا القاء مماشات تهران در قبال این مسئله را دنبال میکند.
🔹بر این اساس بهتر است طالبان تحت تاثیر این دست فضاسازیها قرار نگرفته و صرفا بر روی تعهدی متمرکز شود که اول یا آخر، ملزم به عینیتبخشی و اجراییسازی آن خواهد بود. /نور نیوز
#tahlilrahbordi