با مشکلات کشور چه کنیم؟
رئیسجمهور طی چهار ماه گذشته دو بار به وزارت صمت دستور ساماندهی بازار خودرو را داده است؛ ولی تنها چیزی که امروزه در بازار خودروی کشور مشاهده نمیشود، ساماندهی است! نگاهی ولو سطحی و با عینک مردم کوچه و بازار به سایر بازارها و حوزههای اقتصادی نیز کموبیش از همین نگاه حکایت دارد! اما علت یا علل رها بودگی مسئولیتها در مباحث اقتصادی چیست؟ چگونه میشود همچنان امور را با انگیزه و جدیت کامل تا روز آخر مسئولیت پیگیری کرد؟
نکات تحلیلی: 1- دو مدل و الگو در این حوزه قابل شناسایی است؛ در کشورهای غربی و توسعهیافته، تکلیف دولت با داشتن رویکرد و عقبه حزبی، مشخص است. حزب به خاطر آبرو و حفظ سازمان رأی خود و برای اینکه فرصتهای آتی خود را تخریب نکند، تا لحظه آخر کار میکند و دولت متبوع خود را به کار و پایان دادن به برنامهها و وعدهها، ولو با کمترین امید به رأی آوری، وادار میسازد. 2- اما در دولتهایی که ساختار حزبی جا نیفتاده، مکانیزمهای پایشی و کنترلی دیگری در قانون پیشبینی شده است. البته شکی نیست که بهترین سازوکار کنترلی در منظر دینی و دولت اسلامی، انجام کارها به قصد قربت و خدمت و پاسخگویی به وجدان بیدار خود، ملت، تاریخ و در آخر دادگاه عدل الهی است؛ اما بههرحال لازم است مکانیزمی بیرونی نیز تعبیه شود. این موضوع در قانون ما، در کارکردهای مجلس پیشبینی شده است. مجلس در کنار وظیفه جعل قانون، رسالت نظارت بر حسن اجرای آن را نیز بر عهده دارد. از این منظر، کسانی که سفرهای استانی نمایندگان خانه ملت را دور از ابعاد قانونی تحلیل کردند، به کژ راههای افتادند که خود در تحلیلهایشان نگران آفات و شائبههای سیاسی آن بودند! چراکه اصل کار مجلس در راستای جدیت بخشی و مصونسازی به اقدامات دولت قانونی است. اساساً، هر سفری از سوی هر مسئولی که سبب آشنایی با مشکلات مردم شود و در نهایت به حل و گرهگشایی از آنها منجر گردد، پسندیده است.
نکته نهایی: مجلس باید صیانت کند و با درایت و نظارت میدانی، جلوی ورود ویروس تنبلی، بیتفاوتی، رهاسازی کارها و تزلزلها را در دولت بگیرد؛ این بزرگترین خدمت به دولت و حیثیت آن است. مجلس کارآمد و هوشمند تنها با نیت کارگشایی و البته به دور از شائبههای سیاسی میتواند با پیشنهاد راههای قانونی و گشایش روزنههای حقوقی در جذب سرمایهگذاریهای تازه، شناسایی منابع درآمدی جدید، هموارسازی قانونی مسیر، دولت را تا روز پایانی آن ترغیب به کار و خدمت نماید.
(نویسنده: فتحالله پریشان)
گدایی حیثیت!
اعلام عادیسازی روابط بین برخی کشورهای مرتجع حاشیه خلیجفارس با رژیم صهیونیستی بهصورت دومینووار یکی از تحولات رخ داده در غرب آسیا است. به نظر میرسد در مرحله بعدی کشور کوچک دیگری قربانی سیاستهای ترامپ و رژیم صهیونیستی باشد.
گزاره خبری: «آری شابیط» تحلیلگر سیاسی کانال 13 تلویزیون رژیم صهیونیستی در گزارشی در این کانال اعلام کرد: «بحرین حقیقتاً کشور مستقلی نیست و تحت نظارت و کنترل عربستان قرار دارد؛ بنابراین باید بگوییم که عربستان بهطور کامل در جریان روند عادیسازی روابط میان بحرین و اسرائیل قرار دارد.» کانال 13 تلویزیون رژیم صهیونیستی در گزارشی اعلام کرد، «پس از امارات و بحرین، کشور سوم عربی که توافقنامه عادیسازی روابط با اسرائیل امضا میکند، تا پیش از نوامبر امسال، این اقدام را عملی خواهد کرد». این کانال نام این کشور را اعلام نکرد.
گزارههای تحلیلی: عادیسازی روابط بین برخی از کشورهای منطقه همچون امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی دارای ابعاد مختلف تحلیلی است؛ 1- یکی از مهمترین بازیگران اصلی در امضای این توافقنامههای بهاصطلاح صلح، ترامپ و داماد یهودی وی هستند. ترامپ که بدترین سیاست خارجی را در طول چندین دهه گذشته برای ایالاتمتحده به ارمغان آورده است، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، نیاز اساسی به راهاندازی شوی تبلیغاتی ولو با کشور کوچکی همچون بحرین دارد. لذا اعلام دومینووار سازش، برنامه تبلیغاتی است که ادامه خواهد داشت؛ بنابراین امضای این نوع توافقنامههای بهاصطلاح صلح، برای ترامپ تا روز انتخابات اهمیت خواهد داشت. 2- آل خلیفه در بحرین و آل نهیان در امارات از هیچگونه حمایت مردمی برخوردار نیستند. آنها برای ادامه ظلم خود به مردمشان که از کوچکترین حق آزادی برخوردار نیستند، سرسپرده آمریکا و صهیونیسم شدهاند، غافل از آنکه رژیم پهلوی سالها خود را خام آمریکا کرد و در آخر نیز با سیلی محکم مردم از کشور رانده شد. وضعیتی که در منطقه حاکم است، بیشباهت به ایران قبل از انقلاب اسلامی نیست. امنیت پایدار، محصول داخلی است نه امری وارداتی. (نویسنده: اکبر معصومی)
ترور چهرههای انقلابی، دستور کار تیمهای تروریستی وارداتی
رزمندگان قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع) در پاسخ به شرارتهای ضدانقلاب، در چند روز اخیر مقر گروهکهای ضدانقلاب در منطقه کردستان عراق را طی سلسله عملیاتهای توپخانهای، موشکی و پهپادی هدف قرار دادند. معاون عملیات این قرارگاه با اعلام این خبر از مأیوس شدن آمریکاییها با انهدام کامل تیمهای تروریستی در مرزهای شمال غرب کشور طی سالهای گذشته خبر داد و گفت: «از سال گذشته ایادی استکبار با طرق مختلف، ایجاد ناامنی در مرزهای کشورمان را در دستور کار خود قرار دادهاند.» سردار خلیل زاده با بیان اینکه اقتدار نیروهای مسلح در مقابله مؤثر با گروهکهای تروریستی ضدانقلاب باعث شد تا آنها نتوانند بهصورت نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران اقدام کنند، افزود: «استکبار جهانی با سازماندهی هستهها و اعزام عناصر وابسته خود به داخل کشور، نقشه شوم ترور افراد انقلابی را در دستور کار خود قرار دادهاند. عملیات اخیر سپاه در پاسخ به شرارت ضدانقلاب در انجام یک مورد ترور در استان کردستان بود. در عملیاتهای چند روز اخیر مقر ضدانقلاب کاملاً منهدم شد و علاوه بر این تعدادی از گروهکهای تروریستی نیز که در جدار مرزی کشور ترکیه و کشورمان، با هدف ایجاد اختلاف، مستقر شده بودند، هدف قرار گرفتند.» سردار خلیل زاده تصریح کرد: «پیام ما به عناصر وابسته گروهکهای ضدانقلاب این است که اگر شرارتهای خود را ادامه دهند مقر ضدانقلاب در آن سوی مرز مورد هدف حملات توپخانهای سپاه قرار خواهد گرفت.»
تئوریسازی برای پذیرش ذلت
نشريه صدا در تمجيد رفتار رئیسجمهور صربستان مقابل ترامپ، نوشت: «آيا اقداماتي از جنس كنش رئیسجمهور صربستان را بايد مايه شرمساري او دانست؟ فرض كنيم سياستمدار صرب همچون متهمي در اتاق بازجويي و حتي يك برده در مقابل همتاي آمريكايي خود نشسته است؛ اگر منافع صربستان چنين اقتضايي كند، بايد اقدام رئیسجمهور اين كشور را تمسخر كرد يا بايد آن را عقلانيتي سياسي خواند؟! حالا رئیسجمهور آمریکا (برای انتخابات) عکس دلخواهش را گرفته، در مقابل، رئیسجمهور صربستان هم به آنچه منافع کشورش بوده، دست یافته است؛ آیا این، دستاورد برای ووچیچ در مقام یک سیاستمدار است؟ باید بلند میشد و بر سر ترامپ عربده میکشید یا به صورتش تف میانداخت یا حداقل جلسه مذاکره را ترک میکرد؟ رویکردی که سیاست را نه کنشی منطقی بر شجاعت اخلاقی و تصمیمی مبتنی بر تدبیر که رفتاری هیجانی و جنجالی با شعارهای تند میداند که هرچه هیجان و تندی آن بیشتر و هرچه از عقلانیت و تدبیر دورتر شود، انقلابیتر و مقدستر است، این رویکرد به سیاست و روابط بینالملل، ناسیونالیسمی وارونه و هراسی است انزواطلبانه که حاصلی جز عقب ماندن کشور از مسیر توسعه اقتصادی و حذف شدن از چرخه تعاملات بینالملل ندارد». گفتنی است، طرفداران این نوع نگرش بودند که هفت سال پیش شعار گذر از مشکلات اقتصادی با مذاکره و بستن با کدخدا را سر میدادند و اکنون نیز بعد از تجربه بدعهدیها هنوز چاره کار را در مذاکره و زانو زدن در برابر دشمنی که تمامی موجودیت کشور را نشانه رفته، میدانند.
چرا روحانی تنها مانده است؟
جعفر گلابی در بخشی از یادداشت خود در روزنامه اعتماد با عنوان «رئیسجمهور تنها!» نوشت: «درست است که دستان دولت برای اقدام و اجرا چندان باز نبوده و نیست ولی آنجا که ربطی به محدودیتها و فشارهای مخالفان هم نداشت، بسیاری از انتظارها عقیم ماند و به مشورتها و دلسوزیها وقعی نهاده نشد. ظاهراً یکی از مشکلات اصلی به روابط رئیسجمهور با شخصیتها، چهرهها، جریانها و گروههای مختلف و حتی مدیران ارشد دولتی بازمیگردد که ظاهراً مسئولانه مدیریت نشد و در اختصاص زمان به آن اهتمامی نشد و شاید از این زاویه انزوایی خودساخته پیش آمد! رئیسجمهور افزون بر تمشیت امور اجرایی، باید توان اقناع حداکثری و جذب همدلی و همکاری افراد و مدیران مختلف را داشته باشد و برای آن وقت بگذارد که در این صورت برای دولت و برنامههایش جریانی قدرتمند از حمایت ساخته میشود. به نظر میرسد این معنا حتی برای وزیران و رؤسای سازمانهای عریض و طویل دولتی هم برساخته نشد، تا جایی که خود آقای روحانی از ایشان انتقاد کرد که روزه سکوت گرفتهاند! چرا کسانی که پست و سمت و صندلی خود را مدیون رئیسجمهور هستند، انگیزه لازم برای دفاع از دولت را نداشتهاند و دیده نشده که به دفاع تمامقد از منویات ایشان بپردازند؟»
هدایت شده از رسول
#مهم #سرخط
🔴 #خطر_تحریف_عدالتخواهی | عوامل انحراف و ابتذال در جنبش عدالتخواهی
🔻عدالت در عدالت خواهی
حرکتهای عدالتخواهانه حق طبیعی همه آحاد ملت است اما توجه به اصول و شیوههای صحیح عدالتخواهی نیز ضروریست وگرنه عدالتخواهی به نوعی انحراف و ابتذال تبدیل میشود.
🔻 عوامل تهدید کننده:
1️⃣ مصداقسازی: انتقادهای شخصی و مصداقسازی به جای پرداختن و بسط گفتمان عدالتخواهی است. در مصداق سازی احتمال خطا زیاد است ، گاهی پایه دادهها و اطلاعات ضعیف، شخصی را مورد اعتراض قرار میدهد و منجر به تهمت و افتراء میشود. در صورت اشتباه بودن اعتماد جامعه را نسبت به آن شخص و جریانات همسو سلب میکند و راه را برای فرار مفسدان اصلی فراهم میکند
🔹 مقام معظم رهبری: «گفتمان عدالتخواهی را فریاد کنید؛ اما انتقاد شخصی و مصداق سازی نکنید.
2️⃣ عدالتطلبی منهای معنویت:
🔹 رهبر معظم انقلاب: « عدالتی که همراه با معنویت و توجه به آفاق معنویِ عالم وجود و کائنات نباشد، به ریاکاری ، دروغ ، انحراف و ظاهرسازی و تصنع تبدیل خواهد شد» ؛ عدالت ذاتا با ظلم ناسازگار است و این دو نقیض یکدیگرند، بنابراین معنویت اصیل در ذات خود عدالتخواهی را به همراه دارد و عدالت منهای معنویت نیز سرانجامی جز انحراف و ظاهرسازی نخواهد
3️⃣ خود حقپنداری: نوعی احساس «خود حقانگاری» است که افراد را به «غرور» دچار می کند. این احساس «غرور» سبب میگردد تا فرد با این توهم که دارای مطلقیت در حق است و هرآنچه که میگوید عین حق است، دچار نوعی اعتیاد به «افشاگری جنجالی» شود ، به نحوی که با دستیابی به کوچکترین قرینه و مدرکی دال بر فساد ، آن را به تنور افشاگری میچسباند بیآنکه مراحل سخت و دقیق صحتسنجی، پیگیریهای پیش از انتشار عمومی و سایر شروط شرعی و اخلاقی و قانونی برای «امر به معروف و نهی از منکر» را به سرانجام برساند.
🔹 این افراد براحتی دچار دام چاله های حقوقی- قضایی شده و بازنده نهایی «جنبش عدالتخواهی» است که اعتبار آن ضربه جدی می بیند و برنده واقعی ، مفسدان حقیقی هستند که از افشاگری درست و جریانهای ضدفساد زخمخورده هستند
4️⃣ رفتارهای پوپولیستی: رفتارهای عوامفریبانه به جای ریشهیابی و عملکرد دقیق، معقولانه و ریشهای از دیگر عوامل تهدید کننده و به زوال برنده جریان عدالتخواهی است. رفتارهایی همچون افشاگریهای بیسند و مدرک ، برچسب زدن بر اساس عکس و امثالهم به شخصیتها و فرزندانشان ، جنجال به راه انداختن در فضای مجازی بدون پایههای حقوقی محکم که بسیاری از این کنشهای ضعیف را میتوان در رفتارهای سلبریتیها مشاهده کرد.
🖌 #موذنیان
Sedayeenghelab 171.mp3
3.06M
🔷 صوتی/
🎙 موضوع: « عاشورا نتیجه تحریف»
✅ یدالله جوانی_کارشناس مسایل سیاسی
🔻در عصر امروز به مانند کربلا جریان تحریف به دنبال تخریب؛ سیاه نمایی و دروغ پردازی است.
🔹نظام جمهوری اسلامی با محوریت ولایت فقیه؛ عامل پیشرفت، اقتدار، موفقیت و حفظ کشور در مقابل فشارها و توطئه ها است.
🔺جریان تحریف با آدرس های غلط سعی دارد مردم و ذهنیت ها را به سمت مذاکره با آمریکا سوق دهد.
#نشستهای بصیرتی
#شهید کمالی
#ثامن
مرام سياسي- اسلامي
چند روز پيش بود که خبر درگذشت آیتالله يوسف صانعي از بزرگان و مراجع تقليد قم در سن 83 سالگي منتشر گرديد. در پس اين خبر رهبر معظم انقلاب پيام تسليتي بدين شرح صادر کردند: «درگذشت مرحوم مغفور آيتالله آقاي حاج شيخ يوسف صانعي رضوانالله عليه را به فرزندان و خاندان مکرّم و به برادر معزز و محترم ايشان و نيز به شاگردان و علاقهمندان و دوستان آن عالم بزرگوار تسليت عرض میکنم. آن مرحوم از شاگردان پرتلاش درسهای فقه و اصول و از نزديکان حضرت امام خميني اعليالله مقامه بودند و پس از پيروزي انقلاب در مسئولیتهای مهم قضائي و غيره به خدمت اشتغال داشتند و اميد است اینهمه مقبول درگاه احديت و موجب اعتلاي مقامات اخروي ايشان باشد. رحمت و مغفرت حضرت حق را براي آن مرحوم مسألت میکنم». مواضع انتقادي و تند سياسي سالهاي اخير مرحوم صانعي از نظام اسلامي، موجب فاصله گرفتن وي از محور نظام اسلامي گرديده بود؛ اين واگرايي بالأخص پس از فتنه 88 آشکارتر گرديد و صانعي به يکي از حاميان سران فتنه بدل شد و فتنهگران از مواضع وي به نفع خود سوءاستفاده کردند. در پي اين مواضع، تصور چنين پيام تسليتي از جانب رهبر معظم انقلاب که مورد بيشترين هجمههاي تخريبي فتنهگران پس از سال 1388 بود، دور از ذهن به نظر ميرسيد.
نکات تحليلي: 1- نگاه راهبردي امام خامنهای در طول حيات سیاسیشان، بر جذب حداکثري و دفع حداقلي بوده است. ايشان هیچگاه پيشگام حذف و واگرايي از افراد نبودهاند و واگراييهاي صورت گرفته آنجايي بوده که طرف مقابل بر طبل جدايي زده و دست دوستي و رفاقت را پس کشيده است. 2- دشمنان انقلاب اسلامي همواره تلاش کردهاند تا از اختلافات درون اردوگاه انقلاب اسلامي بهرهبرداری کنند. حکيم انقلاب با فهم صحيح از صحنه سياست و فهم اولويتها، هیچگاه دچار خطاي محاسباتي نشده و اجازه نداده تا دشمن از اين اختلافات بهرهبرداری کند. لذا صدور پيامهاي اينچنيني با فهم دقيق از وضعيت دشمنان ملت ايران صورت گرفته است. 3- حفظ انسجام ملي و وحدت جامعه يکي از مهمترین شاخصهایی است که رهبر معظم انقلاب همواره تلاش کرده تا در جهت تحقق آن عمل نمايد. بدون شک صدور چنين پیامهایی با لحاظ کردن رکن وحدت صورت گرفته، هرچند با چشمپوشی نسبت به عملکرد ناصواب افراد انجاميده باشد.
نکته راهبردي: مشي و مرام و سلوک سياسي حکيم فرزانه انقلاب اسلامي، مهمترین مرجع براي ملت مسلمان ايران است که بايد هم فهم شده و هم به الگوي رفتاري آحاد جامعه در دهه پنجم انقلاب اسلامي بدل گردد. (نویسنده: مهدی سعیدی)
وارونهسازی پرونده شرارت
«نوید افکاری» در سال 1397 با چاقو مرحوم «حسن ترکمان»، کارمند سازمان آب منطقهای شیراز را به قتل رساند. پس از برگزاری جلسه علنی رسیدگی، با حضور دو قاضی، افکاری به قصاص نفس محکوم شد؛ حکمی که مقدمه حمله و جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی شد، عاملین این جنگ روانی با تحریف واقعیت، جرم افکاری را به اعتراضات مرداد 98 ارتباط داده و خواهان آزادی وی شدند. دراینبین علاوه بر مزدبگیرانی مثل ایران اینترنشنال، رادیو فردا، بیبیسی و سازمان منافقین، برخی از سلبریتیها و سردمداران آمریکایی نیز به این موضوع واکنش نشان داده و آن را محکوم کردند.
گزارههای خبری: 1- «ترامپ» در توئیتی ضمن حمایت از این قاتل محکوم به اعدام، نوشت: «از رهبران ایران ممنون میشوم اگر نوید افکاری، کشتیگیر معروف ایرانی را که به خاطر شرکت در اعتراضات، به اعدام محکوم شده را ببخشند و اعدامش نکنند!» 2- «پامپئو» وزیر خارجه آمریکا نیز گفت: «اعدام نوید افکاری به دست رژیم ایران یک عمل وحشیانه و ظالمانه است. ما آن را شدیداً محکوم میکنیم. این تعرضی خشمآور به حیثیت انسانی حتی با استانداردهای این رژیم است. صدای مردم ایران خاموش نخواهد شد». 3- «جو بایدن» نامزد حزب دموکرات در انتخابات آمریکا هم نوشت: «اعدام بیرحمانه نوید افکاری، بیمعنی و تکاندهنده است. هیچ کشوری نباید معترضان یا فعالان مسالمتجو را دستگیر، شکنجه یا اعدام کند. ایران باید سایر زندانیان سیاسی، ازجمله نسرین ستوده و آمریکاییهایی که غیرعادلانه دستگیر شدهاند را آزاد کند»
نکته راهبردی: مطابق گزارش مؤسسه آمریکایی LDF، تا بهار سال جاری میلادی، 2603 نفر در لیست اعدام این کشور قرار دارند که حکم قطعی 1523 نفر از آنان به اجرای احکام رفته و در صف اجرای اعدام قرار دارند و اینکه طبق توضیحات مرکز مجازات اعدام در آمریکا بسته به قوانین هر ایالت شرایط اعدام در این کشور متفاوت است؛ برخی از ایالتها مانند میزوری، وایومینگ و آریزونا، قانون اعدام با گاز سمی را دارند. ایالتهای واشنگتن، نیوهمپشایر و دلاوِر، قانون حلقآویز کردن، ایالتهای آلاباما و فلوریدا، قانون اعدام با صندلی الکتریکی و دو ایالت یوتا و اوکلاهاما هنوز روش منسوخ تیرباران را برای اعدام مجرمان به کار میبرند! موضعگیری خلاف، دروغگویی و کینه دشمنان و سرسپردگان آنها علیه جمهوری اسلامی امری طبیعی است و انتظاری غیر از این از دشمنی همچون آمریکا نمیرود، اما اظهارت ناصواب، غیرواقعی، غیرکارشناسانه و غیرمسئولانه برخی سلبریتیهای داخلی که هر از گاهی در موضوعات مختلف امنیتی، فرهنگی و حتی پزشکی بروز میکند، تا چه زمانی باید بدون پیگیری و عواقب قانونی ادامه پیدا کند؟! (نویسنده: فرهاد کوچکزاده)
ناکارآمدی مدیران یا ناکارآمدی نگرش مدیریتی!
رسانههای اصلاحطلب زبان به اعتراف در مورد ناکارآمدی مدیران دولت روحانی گشودهاند؛ روزنامه اعتماد به نقل از نظرسنجی ایسپا، نوشت: «69 درصد پاسخگویان معتقدند که وضع زندگی امروز آنان نسبت به 5 سال پیش (قبل از برجام) بدتر شده و فقط 12 درصد اعلام کردهاند، بهتر شده است. طبق همین نظرسنجی، 53 درصد مردم، علت اصلی مشکلات را ناکارآمدی برخی مدیران برشمردهاند. 76 درصد افراد با تحصیلات دانشگاهی نیز ریشه اصلی را ناکارآمدی مدیران دانستهاند». سردبیر روزنامه اصلاحطلب آفتاب یزد نیز با انتقاد از گرانیهای اخیر نوشت: «به لطف مدیران لایق(!) و باسواد(!) اقتصاد کشور به ثبات عجیبوغریبی رسیده است؛ البته در استمرار تورم! رئیسجمهور در تبلیغات ریاست جمهوری سال 96 ورزشگاه شهر مشهد، وعده رفع تمامی تحریمها را میداد و میگفت حتی تحریمهای اولیه را نیز از بین میبرد. روزنامه شرق نیز مینویسد: «دولت آنقدر در معرض انتقاد قرار گرفت که حتی دبیرکل حزب کارگزاران که اصلیترین متحد حزبیاش قلمداد میشد هم در سال ۹۷ زبان به انتقاد از روحانی گشود و گفت: اینکه رئیسجمهور سخنانی را مطرح کنند که عملیاتی کردن آنها در توانشان نیست، فکر نمیکنم قابل دفاع باشد». ناکارآمدی مدیران دولت روحانی که عمدتاً چهرههای سرشناس جریان اصلاحات هستند، نتیجه شیفتگی به غرب است که بهجای تکیه بر ظرفیتهای درونی، به دنبال باز کردن گرههای کشور با دست کشورهای غربی بوده و هستند!
اول قانون اساسی را بخوانید!
«محمدرضا باهنر»، فعال سیاسی اصولگرا معتقد است: «الآن اداره کردن کشور واقعاً خیلی سخت است، بودجه عمومی دولت ٤۰ درصد است، ولی ما مطلع هستیم که دولت حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد کسری دارد؛ یعنی بیستوپنجم ماه که میرسد دولت فقط دغدغه دارد که چطور حقوق کارمندان را بدهد یا یارانهها را چطور واریز کند، یا کمک معیشتی را چه کند. گرفتاریهای دولت زیاد است. البته کمی بیانگیزگی هم هست.» وی تصریح کرد: «در انتخابات ۱۴۰۰ من حتماً نیستم تا خیال بقیه کاندیداها راحت باشد که رقیبی به نام باهنر ندارند. واقعاً معتقد هستم باید نسلها بچرخد. به شوخی گفتهام بعضیهایمان آنچنان به پستهایمان چسبیدهایم که فقط ملکالموت باید بیاید، مردم و جامعه را نجات دهد. گفتم قبل از اینکه ملکالموت به سراغمان بیاید خودمان تحویل دهیم.» باهنر همچنین رفتار برخی کاندیداهای ریاست جمهوری دورههای اخیر را موردنقد قرار داد و گفت: «بعضی وقتها اشکال دوستان این است که وقتی رأیشان بالا میرود، فکر میکنند میتوانند با حکومت درگیر شوند؛ هیچ حکومتی اجازه نمیدهد که با حکومت درگیر شوند. متأسفانه بیشتر کاندیداهای ریاستجمهوری ما نمیدانند چه اختیارات و چه وظایفی دارند. میبینید که دولتها در دور دومشان میگویند اختیارات ما کم است. اینکه بعد از هفت سال بگوید من اختیاراتم کم است، کملطفی است. آقایان محترم کاندیداها بروید اول درست قانون اساسی را بخوانید.»
عرضاندام انگلیس مقابل ایران با ناو جنگی فرسوده!
همزمان با عادیسازی روابط رژیمهای امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی، سفر دورهای وزیر دفاع انگلیس به کشورهای عربی آغاز شده که در چارچوب تلاشهای انگلیس برای تقویت حضور نظامیاش در منطقه ارزیابی میشود. «بن والاس» وزیر دفاع انگلیس در جریان سفر منطقهای خود، از فرصت گفتوگو با تلویزیون «الجزیره» برای حمله علیه ایران استفاده و همچنین تلاش کرد به افکار عمومی در کشورهای حوزه خلیجفارس اینگونه وانمود کند که لندن قادر است از امنیت خلیجفارس، حتی در صورت اقدام آمریکا به کاهش حضور نظامیاش در این منطقه، دفاع کند. والاس در تأیید اظهاراتش به ناو جنگی «مونتروز» اشاره کرد و مدعی شد که این ناو در تنگه هرمز بهمنظور مقابله با آنچه آن را «مداخله سپاه پاسداران» خواند، میماند. موضوع خندهدار این است که ناو انگلیسی مونتروز، که بن والاس به آن افتخار میکند، تجربه تلخی را با نیروی دریایی سپاه پاسداران در تابستان سال گذاشته داشت. در آن زمان نیروی دریایی سپاه نفتکش انگلیسی «استینا ایمپرو» تحت اسکورت این ناو جنگی را که با بیتوجهی به قوانین و مقررات دریایی و در مسیر معکوس در حال ورود به تنگه هرمز بود را توقیف کرد. عملیات ایران برای توقیف این نفتکش انگلیسی با موفقیت انجام شد و ناو انگلیسی که آن را اسکورت میکرد، هیچ اقدامی نتوانست بکند؛ چرا؟ انگلیسیها در آن زمان فهمیدند که ایران شوخی نمیکند و واقعیت را درباره قدرت جمهوری اسلامی میدانستند. آنها همچنین میدانستند که اگر ایران بخواهد کاری انجام دهد، این کار را میکند؛ بنابراین بهتر بود دفاع انگلیس برای شاخوشانه کشیدن به ایران، به قایق «مونتروز» استناد نکند که نتوانست از خودش دفاع کند و مانند ناو «فرسوده» مقابل نیروی دریایی ایران متوقف شد.