eitaa logo
تحول
22 دنبال‌کننده
194 عکس
21 ویدیو
7 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❗️از این بابت نمی‌توانم در پیشگاه خدا پاسخگو باشم! ⬅️ در اوایل سال ۱۳۶۱ ش، روزی خانمی از همسایگان برای پرسیدن یک سوال به بنده تلفن کرد و گفت: آیا مصرف سیگار است یا حرام؟ گفتم: مباح است، علت سوال شما چیست؟ آن خانم گفت: من پسر جوانی دارم که سیگار می‌کِشد و وقتی به او می‌گویم سیگار نکش، در پاسخ می‌گوید: اگر سیگار بد بود، آقای جعفری سیگار نمی‌کشید! با شنیدن این سخن، انگار که دیوار زندگی، شکاف بردارد و ابدیت را نشان دهند، احساس عجیبی مرا فرا گرفت که: خدایا! این جوان به علت اینکه من سیگار می‌کشم، دست به چنین کاری می‌زند و از این بابت در پیشگاه تو نمی‌توانم جوابگو باشم. 🔸به آن خانم گفتم: از طرف بنده به فرزند بگو: جعفری از امروز اقدام به ترک سیگار خواهد کرد. لذا سریعاً تصمیم به ترک سیگار گرفتم و تا آبان ماه همان سال، به تدریج سیگار را برای همیشه کنار گذاشتم. 📚سیره فرزانگان، به نقل از علامه جعفری، سرگذشت و ایام، آراء و اندیشه‌ها، 🆔 @tahavol_howze
💠می خواهم بازار اسلامی بماند... 🔰در زمانی که مرحوم آخوند ملا علی معصومی همدانی(از مراجع تقلید همدان) پا درد نداشتند و سالم بودند شخصاً و پیاده از وسط بازار به می‌آمدند. هر چه دوستان اصرار می کردند که برای شما ماشین بفرستیم قبول نکرده و می فرمودند: من باید شخصا از بروم، به بازاریان سلام کنم، سوالات آن ها را جواب دهم و امر به معروف و نهی از منکر کنم تا بازار بماند! در نتیجه این رفتار آخوند در طی سال ها، بازاریان متدین زیادی تربیت شدند که علاوه بر رعایت واجبات و محرمات، هر روز به درس مرحوم آخوند حاضر شده و عده‌ای از آنها تا لمعه، مکاسب یا کفایه درس خواندند. بازاریانی که نماز شب آنها ترک نمی‌شد و امور دینی زیادی را در شهر انجام می‌دادند. با اینکه چند ده سال از فوت مرحوم آخوند گذشته هنوز عکس ایشان در مغازه ها موجود است و نام و یاد ایشان در قلب ها و ذهن ها پا برجا ست. 📚 سیره فرزانگان 🆔 @tahavol_howze
🔰شخصیت دهی به طلاب آیت الله مددی: 🔸آیت الله به من می‌فرمودند: درس آقای بروجردی می‌رفتم. جوان هجده ساله‌ای بودم و ریش هم نداشتم. آقای بروجردی برای تشویق ، می‌گفتند: اگر اعتراضی، سوالی دارید مطرح بکنید. روز بعد آنهایی که مهم بود را در درس بیان می‌کردند. آقای سیستانی می‌گفتند: گاهی اوقات من اشکال می‌کردم، روز بعد ایشان می‌خواند، نمی‌شناخت من که هستم. من یک طلبه هجده ساله، ریش هم نداشتم. 🔸 آقای می‌فرمودند: بعضی از اعاظم اینجور نوشتند به من. من از خجالت سرم را پایین می‌انداختم. روحیه را دقت می‌کنید. 🔹آقای بروجردی به طلبه‌ها با یک دید دیگری، با یک احترام خاصی برخورد می‌کرد که به اینها شخصیت بدهند و این نیروها بتوانند یک نقش موثر را بازی بکنند... 🌀 ایشان می‌خواهد بگوید که علم بماهو علم ارزش دارد. فرقی نمی‌کند که این مطلب را چه کسی نوشته، یک جوان شانزده ساله نوشته یا یک پیرمرد هشتاد ساله نوشته است. 📚 بررسی شیوه‌ استنباط فقهی و سیره‌ عملی آیت‌الله بروجردی در مصاحبه با آیت‌الله سید احمد مددی 🆔 @tahavol_howze
❗️از مطالعه ایشان آن هم در سنین بالا تعجب کردم! 🔸 در سال آخر عمر مرحوم آیت الله العظمی ، آخرین تألیف خودم، کتاب شب‌های سامرا را به ایشان تقدیم کردم. بعد از دو هفته ایشان تلفنی با بنده تماس گرفتند و فرمودند: من کتاب شما را خواندم و مرا مورد تشویق و تقدیر قرار دادند. من از علاقه ایشان به ، آن هم در سنین بالا تعجب کردم. 📚 سیره فرزانگان، نقل خاطره از حسین تهرانی 🆔 @tahavol_howze
📌 اول باید خانواده خودم را تربیت کنم، بعد به سراغ دیگران بروم... مرحوم پدر(آیت الله آقا مجتبی تهرانی) همیشه می‌گفتند: 🔰 من آن منبری را که بیرون باید بروم، اول در خانه برای می‌گذارم، چیزی را که به باید بگویم اول برای زن و بچه‌ام اجرا می‌کنم که نگویند این حرف‌ها فقط برای دیگران است! اول بچه‌ها و خانواده خودم را می‌کنم بعد دیگران، را، لذا از هر جهت اخلاق ایشان در رفتار با خانواده و فرزند بسیار خوب بود. 🔔 یک نکته در این میان برای من بسیار مهم بود و آن این موضوع بود که احساسات، بر ایشان حاکم نمی‌شد آن جایی که می‌دیدند خطایی از من سر زده، واقعاً من را متنبه می‌کردند، این موضوع که بچه من هستی و حالا چیزی به تو نگویم، ابداً این مسائل نبود! 📚 سیره فرزانگان، گفتگو با حسین تهرانی 🆔 @tahavol_howze
👈 من سنم بالا رفته است، نمی‌توانم استنباط کنم... 🔰 شنیده‌ام که در اواخر عمر، خودشان را نمی‌دانستند و می‌گفتند: سن من بالا، و قوای فکری‌ام تحلیل رفته است و نمی‌توانم استنباط کنم. لذا از شاگرد خود بحرالعلوم می‌پرسیدند و می‌گفتند: شما فقط فتوا را بدون ذکر دلیل نقل کنید تا در آن شبهه پیدا نکنم! مرحوم آقای حاج آقا رضا همدانی هم در اواخر عمر رساله‌اشان را جمع کردند و گفتند: من حافظه‌ام را از دست داده‌ام و نمی‌توانم فکر کنم و به مراجعه‌کنندگان می‌گفتند: کسی که از او تقلید می‌کردید، دیگر وجود ندارد و بدین شکل آن‌ها را رد می‌کرد. 📚 جرعه‌ای از دریا، ج۴، ص ۴۰۹ 🆔 @tahavol_howze
فکر کنید و بپذیرید 🔹نسبت به دوستان طلبه هم توصیه می‌کنم بعد از خودسازی، زیاد فکر کنند در تمام امور بیندیشند و از روی تفکر و اندیشه چیزی را بپذیرند؛ زیرا تعبدیات زیاد کارساز نیست و دوامی ندارد. 🔹تفکر منشاء اثر است و این اثر حتی در تتبع هم نیست؛ چرا که با حفظ تمام کتب رفع شک و شبه نمی‌شود، اما با تفکر این کار می‌شود. 📚مجله حوزه، شماره۱۶ 🆔 @tahavol_howze
💥حرام است نام مرا بالای منبر ببرید! مرحوم آیت‌الله محمدهادی بارها قبل از اعزام طلاب جهت تبلیغ می فرمودند: هر کجا رفتید از مردم آن منطقه بپرسید: از کدام مرجع,تقلید می کنید؟ بعد رساله همان آقا را بگیرید و بر اساس فتاوایِ همان مرجع تقلید مسائل شرعی را برای مردم بیان کنید! حرام است بر شما که نام مرا بر منبر ببرید و مرجعیت مرا تبلیغ و ترویج کنید! مرجع تقلیدِ مردم در هر منطقه ، محترم است. اگر مرجعِ دیگری معرفی شود ، قداستِ روحانیت شکسته می شود و اگر قداستِ روحانیت شکسته شد، مصیبت درست می شود. اگر مقلدانِ مرجعی خواستند از مرجع تقلید خودشان برگردند و از شما رساله مرا خواستند به آن ها ندهید! ایشان اصلا راضی نبودند که نامی از ایشان برده شود و مقلدانِ مرجعِ دیگری را ، مقلدِ ایشان کنیم. این حرکت در نگاه ایشان ، با کیان روحانیت سازگار نبود به همین خاطر می فرمودند: حرام است که نامی از من ببرید 📚مجموعه مصاحبه ها درباره آیت‌الله العظمی میلانی ، ص233 ✅کشکول ناب حوزوی 🔻 💎 @kashkolenab
🔘 تاثیر یک جمله ✅ مرحوم علامه طباطبایی، صاحب تفسیر عظیم المیزان می فرماید: یک روز در مدرسه بودم که یک نفر از پشت سر روی شانه ام زد، دیدم آقای قاضی است. ایشان فرمودند: "فرزندم! اگر دنیا را می‌خواهی، نماز شب بخوان، اگر را می‌خواهی، نماز شب بخوان." 🔸 حضرت علامه می‌گوید: این جمله به حدی در من اثر گذاشت که در همان چند سالی که در نجف بودم با مرحوم آقای قاضی ارتباط مستمری داشتم. 📚پرده نشین 🆔 @tahavol_howze
🔸مرحوم آیةالل‍ه آقای شیخ حسن مامقانی از حیث و تواضع آیتی بود، و از نشانه‌های تواضع ایشان قضیّۀ ذیل را می‌توان ذکر کرد که: 🔹 خودشان بنفسه شهریّهٔ را تقسیم می‌کردند. در تاریکی شب، بدون آن‌که کسی مطّلع شود، مبلغی را برای بعضی از طلّاب و محصّلین برده، با کمال تعظیم و احترام می‌فرمود: امانتی از شما در دست من بوده که می‌خواهم تقدیم کنم. 📚 نکته‌ها و خاطره‌ها، ص۱۸ 🆔 @tahavol_howze