🔻ولادت باسعادت سفره دار مدینه، کریم اهل‌بیت، حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام بر امام زمان عجل الله فرجه و همه محبین ایشان مبارک باد. 🔺 @nasery_ir ‌ ‌

* #امام_حسن 🔻ما با اهمالمان، بر غربت امام مجتبی علیه السلام اضافه نکنیم و نیفزاییم، فکر نکنیم که فقط مدینه و فقط بقیع و فقط نداشتن حرم، غربت است، درصد اطلاعاتی که ما باید در مورد امام شناسی داشته باشیم، راجع به آقا امام مجتبی علیه السلام و اتقان این حرکت و جایگاه امامت و نوع معرفتی که باید داشته باشیم، نسبت به آقا امام مجتبی علیه السلام و نوع توسلی که باید داشته باشیم، اگر نداشته باشیم خود همین هم، همراهی کردن در راستای غربت حضرت است و بعد هم کتاب‌ هایی که راجع به حضرت نوشته شده را، معرفی کنیم. ‌ ‌ ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔺کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔹 تلگرام و ایتا: @Nasery_ir 🔸 واتساپ: www.al-hady.ir ‌ ‌

* #سخنرانی_تصویری #امام_حسن 🎥 فضائل امام حسن مجتبی علیه‌السلام 🎤 حجت‌الاسلام والمسلمین ناصری 🗓 تاریخ جلسه: ۱۳۹۸/۲/۲۶ 📺 تاریخ پخش از شبکه افق: ۱۳۹۸/۲/۳۰ ⏱ زمان: ۱۴ دقیقه 📥 حجم: ۲۳ مگابایت 🎞 آپارات: aparat.com/v/mPYc7 🔺 @nasery_ir ‌ ‌

این کلیپ رو تو گوشی‌تون ذخیره کنید تا هر چند وقت وسط این همه گند و کثافت دنیای مدرن با این صدای محصور کننده، آرامش پیدا کنید شهید سید مرتضی آوینی @BisimchiMedia

آقای ظریف این آیه‌های قرآن هم مانع دیپلماسی شماست! اینا رو هم ببینید اگر می‌تونید گرا بدید دوستای آمریکایی‌تون بسوزونن! تفسیر آیه 143 - 144 نسإ @BisimchiMedia

🌹بالا ترین عمل در ماه رمضان

✍#داستان_زن_سنی ...! یک جوان سنی(اهل سنت) آمد پیش علامه امینی و گفت: مادرم دارد می میرد! علامه گفت: من که طبیب نیستم! جوان گفت: پس چه شد آن همه کرامات اهل بیت شما ...؟؟؟ علامه امینی با شنیدن این حرف، تکه کاغذی برداشت و چیزی داخل آن نوشت و آن را بست./ سپس آن را به جوان داد و گفت این را بگیر و ببر روی پیشانی مادرت بگزار... ان شالله که خوب می شوند... اما به هیچ وجه داخل آن را نگاه نکن./ جوان کاغذ را گرفت و رفت... چند ساعت بعد دیدند جمعیت زیادی دارند می آیند... علامه پرسید چه خبر شده است؟ شاگردان گفتند: آن جوان به همراه مادر و طایفه اش دارند می آیند گویا مادرش شفا یافته است... سپس آن زن داستان را چنین تعریف کرد: زن گفت: من درحال مرگ بودم و فرشتگان آماده ی انتقال من به آن دنیا بودند... ناگهان مرد نورانی بزرگواری ( با وقار و شکوه غیرقابل وصفی) تشریف آوردند و به ملائک دستور دادند که من را رها کنند... و فرمودند: به آبروی علامه امینی ، او را شفا دادیم... سپس اطرافیان اصرار کردند و از علامه پرسیدند که: در آن کاغذ چه نوشته بودید؟ علامه گفت: چیز خاصی ننوشتم . باز کنید نگاه کنید.. کاغذ را باز کردند و دیدند علامه فقط این 3 جمله را نوشته بود: بسم الله الرحمن الرحیم از عبدالحسین امینی به مولایش امیرالمومنین(ع) اگر امینی آبرویی پیش شما دارد، این مادر را شفا دهید والسلام... ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌👈 کانال حکایت نامه 🆔 @hekayatnameh

ميزان/ رئيس قوه قضاييه با بيان اينکه شهيد سليماني يک مجاهد اثرگذار بود که بين ميدان و ديپلماسي پيوند برقرار کرده است، گفت: حاج قاسم فقط يک فرمانده و سردار نظامي نبود بلکه يک ديپلمات انقلابي به معناي واقعي کلمه بود و حقيقتا در کار ديپلماسي انقلابي اثربخش، گره‌گشاي در ميدان بود. آيت الله رئيسي در جمع قضات تهران ايستادگي و مجاهدت قضات را در رسيدگي شجاعانه و عادلانه به پرونده‌ها به ويژه پرونده‌هاي مربوط به فساد اقتصادي و اعاده حقوق بيت المال عنوان کرد. رئيس قوه قضاييه تاکيد کرد: اقدامات شما در مبارزه با فساد و اجراي عدالت، اعتماد مردم به سازمان اداري کشور و کارآمدي مجموعه نظام به ويژه نظام قضايي را افزايش مي‌دهد که اين اعتماد پشتوانه امنيت ملي ماست. آيت الله رئيسي در ادامه از سردار شهيد حاج قاسم سليماني به عنوان نماد ايستادگي و مجاهدت ياد کرد و گفت: حاج قاسم يک استراتژيست بزرگ بود که در ۴۰ سال گذشته و به ويژه در تحولات اخير منطقه نقش بسيار روشن و موثر داشت. رئيس قوه قضاييه گفت: حاج قاسم فقط يک فرمانده و سردار نظامي نبود بلکه يک ديپلمات انقلابي به معناي واقعي کلمه بود و حقيقتا در کار ديپلماسي انقلابي اثربخش، گره‌گشاي در ميدان بود. آيت الله رئيسي افزود: شهيد سليماني يک مجاهد اثرگذار بود که بين ميدان و ديپلماسي پيوند برقرار کرده و کاري کرده بود که مشکل ميدان را با کار ديپلماسي و مشکل ديپلماسي را در ميدان حل کند و در اتاق در بسته ننشسته بود. رئيس قوه قضاييه گفت: حاج قاسم منطقه را با حضور خود از وجود تروريست‌ها پاکسازي کرد و اگر کسي مي‌خواهد بفهمد که او چه کرده است، بايد به مردم منطقه مراجعه کند تا ببيند از او چگونه ياد مي‌کنند. آيت الله رئيسي به سفر اخير خود به عراق اشاره کرد و گفت که در جلسه‌اي که مسئولان عراقي و هيئت سياسي اقليم کردستان عراق با او داشتند از حاج قاسم ياد مي‌کردند و مي‌گفتند که امروز امنيت منطقه مرهون حاج قاسم و آقاي المهندس است. رئيس قوه قضاييه ادامه داد: آن‌ها در ديدارهايشان از جمهوري اسلامي ايران و حاج قاسم تشکر مي‌کردند و مي‌گفتند که ما هيچ زماني خدمات سردار سليماني را از ياد نخواهم برد و امنيت امروز عراق مرهون جوانان عراقي و کمک‌ها و رهنمود‌هاي بي‌دريغ حاج قاسم است. آيت الله رئيسي افزود: حاج قاسم با کار ديپلماسي و حضور فعال در صحنه کاري کرد که به نماد و نمود مجاهدت تبديل شد و يقينا آثار آن باقي خواهد ماند و عصر‌ها و نسل‌ها بايد حاج قاسم را به عنوان الگوي مجاهدت و چهره انقلابي که ديپلماسي را با انقلابي‌گري در کنار هم دنبال کرد بشناسند. رئيس قوه قضاييه گفت: قاضي انقلابي ما هم امروز بايد قضاوت و نظارت را با انقلابي بودن در هم آميزد تا يک قاضي انقلابي و بازرس انقلابي و يک مدير انقلابي اثربخش باشد که جامعه را پيش ببرد. آيت الله رئيسي با بيان اينکه ما اصحاب مي‎‌توانيم هستيم ادامه داد: حاج قاسم نماد ما مي‌توانيم بود و با همه وجود در مقابل دشمن ايستاد درحاليکه خيلي‌ها مي‌گفتند مگر مي‌شود با داعش با آن همه امکانات و تجهيزات روبرو شد. رئيس قوه قضاييه گفت: داعش مولود صهيونيست‌ها و غربي‌ها بود و پول‌هايش را سعودي‌ها مي‌دهند و بهترين سلاح‌ها را غربي‌ها در اختيارشان مي‌گذارند و پشتيباني جدي آمريکايي‌ها را دارند، اما حاج قاسم گفت که ما مي‌توانيم در برابر آن‌ها بايستيم. آيت الله رئيسي افزود: داعش تا نزديک حرم مطهر حضرت زينب (س) و تا نزديک مرز‌هاي بسياري از کشور‌ها آمده بودند، اما حاج قاسم گفت ما مي‌توانيم آن‌ها را شکست دهيم و شد. رئيس قوه قضاييه بر همين اساس به قضات توصيه کرد که با پيروي از راه حاج قاسم در با صلابت، رشادت و مدد گرفتن از اهل بيت عصمت و طهارت (ع) و اميرالمومنين (ع) شهيد بزرگوار ماه رمضان و امام حسن مجتبي (ع) به پرونده‌ها رسيدگي کنند

✍#زینب_کذابه در زمان متوکل عباسی، زنی ادعا کرد که من زینب دختر فاطمه ی زهرا هستم. متوکل گفت: از زمان زینب تا به حال سال‌ها گذشته و تو جوانی؟! گفت: پیامبر و دست بر سر من کشید و دعا کرد در هر چهل شمالی جوانی به من برگردد؟ متوکل، بزرگان آل ابوطالب و اولاد عباس و قریش را جمع کرد و آنها گفتند: او دروغ می‌گوید؛ زیرا زینب در سال شصت و دو هجری قمری وفات کرده است. زینب کذابه گفت: ایشان دروغ می‌گویند، من از مردم پنهان بودم تا الآن که ظاهر شدم. متوکل قسم خورد که باید شما با دلیل، ادعای این زن را باطل کنید. آنان گفتند: دنبال امام هادی بفرست تا بیاید و ادعای او را باطل کند. متوکل امام را طلبید و جریان را بازگو کرد. امام فرمود: او دروغ می‌گوید و زینب در فلان سال وفات کرد. متوکل گفت: دلیلی بر بطلان قول او بیان کن. امام فرمود: گوشت فرزندان فاطمه علی بر درندگان حرام است، او را نزد شیران بینداز اگر راست میگوید! متوکل به آن زن گفت: چه میگویی؟ گفت: می‌خواهند مرا بکشند. امام فرمود: این جا جماعتی از اولاد فاطمه (ع) هستند و هر کدام را خواهی بفرست. راوی گفت: صورتهای تمام سادات تغییر یافت، بعضی گفتند: چرا حواله بر دیگری می‌کند و خودش نمی رود؟ متوکل گفت: چرا خودتان نمی روید؟ فرمود: اگر بخواهی می‌روم؛ متوکل قبول کرد و دستور داد نردبانی نهادند؛ حضرت داخل جایگاه شیران درنده شدند و آنها از روی خضوع سر خود را جلوی امام بر زمین نهادند و امام دست بر سرشان می‌مالید، بعد امر کرد کنار روند و همه ی درندگان کنار رفتند. وزیر متوکل گفت: زود او را بطلب که اگر مردم این کرامت را بینند به او میگروند. پس نردبان نهادند و امام بالا آمد و فرمود: هرکس اولاد فاطمه عالی است بیاید میان درندگان بنشیند؟ آن زن گفت: ادعایم باطل است، من دختر فلان مرد فقیر هستم، بی چیزی سبب شد که این خدعه را به کار برم. متوکل گفت: او را نزد شیران بیندازید؛ اما مادر متوکل او را شفاعت کرد و متوکل او را بخشید. 📙منتهی الآمال 678/2. ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌👈 کانال حکایت نامه 🆔 @hekayatnameh