#سیره_شهدا
اولین روز عملیات خیبر بود ، از قسمت جنوبی جزیره ، با یک ماشین داشتم بر می گشتم عقب.
توی راه دیدم یک ماشین با چراغ روشن داشت می آمد ،
این طور راه رفتن توی آن جاده ، آن هم روز اول عملیات ، یعنی خودکشی.
جلوی ماشین را گرفتم ، راننده آقا مهدی بود ، بهش گفتم ،
چرا این جوری می روی؟! ، می زنندت ها!
گفت ، میخواهم به بچه ها روحیه بدهم ، عراقی ها را هم بترسانم !
میخواهم کاری کنم آن ها فکر کنند نیروهای مان خیلی زیادند.....
#سردارشهیدمهدی_باکری
فرمانده لشکر 31 عاشورا
📕 ستارگان خاکی
« اللهم عجل لولیک الفرج »
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ محفل عشق ، زندگی به سبک شهدا
🇮🇷 eitaa.com/joinchat/644087811C0093ab0c88
#سیره_شهدا
در یکی از عملیات ها که بر عليه منافقین بود ، قرار شد منطقه ای را با موشک هدف قرار بدهیم. من موشک ها را آماده کرده بودم ، سوخت زده با سیستم برنامه ریزی شده ؛ موشک ها هم از آن موشک های مدرن نقطه زنی بود.
ایشان از عمق عراق تماس گرفت که:
مقدم آماده ای؟ گفتم: بله.
گفت: موشک ها چقدر می ارزد؟ گفتم مگر می خواهی بخری؟! گفت: بگو چقدر می ارزد.
گفتم: مثلاً شش هزار دلار. گفت: مقدم نزن اینها اینقدر نمی ارزند.
خیلی بعید است ، شما فرمانده ای وسط عملیات گیر بیاوری که اینقدر با حساب و مدبرانه عمل کند.
هر كـسى دوست دارد اگر کارش تمام است ، تیر خلاص را بزند و بیاید با این موفقیت عکس بگیرد.
ولی سردار کاظمی در کوران عملیات ، بیت المال و رضای خدا را در نظر داشت.
می دانید چرا؟ چون مثل مولایش امیر المومنین(ع) بود که وقتی می خواست کار دشمن را تمام کند ، کمی صبر کرد نکند هوای نفس ، حتی کمی غالب باشد و بعد برای رضای خدا قربتاً الی الله دشمن را نابود کرد.....
#شهیداحمد_کاظمی
راوى:
شهيد سردار حسن تهرانى مقدم
« اللهم عجل لولیک الفرج »
🌹🌹🌹
#سیره_شهدا
هیچ وقت درگیر خط و ربط ها نشد .
چراغ راهش فقط رهنمود های حضرت امام (ره) بود .
به دیگران هم سفارش می کرد تا با کلام امام ، راهشان را پیدا کنند .
حتی توی وصیت نامه اش نوشته بود ،
اگر خدای ناکرده از خط امام فاصله بگیرید ، من از هیچ کدامتان راضی نیستم....
#شهیدسیدعلی_حسینی
📕 خط عاشقی ، ج5
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ محفل عشق ، زندگی به سبک شهدا
🇮🇷 eitaa.com/joinchat/644087811C0093ab0c88
#سیره_شهدا
🏴 #علامه_حسن_زاده_آملی:
ما به شهیدانمان اظهار تذلل، تواضع،
بر آنها اشک می ریزیم،
خاکشان را می بوسیم؛ عکسشان را می بوسیم؛ چرا؟
در راه این هدف شهید شدند؛
در راه احیای این حقیقت شهید شدند؛
آنها ضرر نکردند. ما در معرض خطریم.
🌹🌹🌹
#سیره_شهدا
◽️نصیحتهای #شهید_ابراهیم_هادی به مردی که #حجاب همسرش برایش مهم نبود:
◽️دوست عزیز! همسر شما برای خود شماست، نه برای نمایش دادن جلوی دیگران!
میدانی چقدر از جوانان با دیدن همسر بیحجاب شما به گناه میافتند؟
#هادی_دلها
#سلام_بر_ابراهیم
نشر با ذکر #صلوات🌹
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا
#سیره_شهدا
#وصیت_شهید
هرکس به ولایت فقیه پایبند باشد ، بقیه امور او ( اگر انجام شود )
به نحو احسن قبول میشود
و گرنه ، عبادات دیگر بدون پایبندی به اصل ولایت فقیه مانند نمـاز بی وضوست .....
#شهیدسیدمحمود_موسوی
#عید_ولایت
🌹🌹🌹
#سیره_شهدا
#شهید_رجاییفر
احترام به مادر از زبان همسر
🌹شهید حسن رجایی فر (بابل)🌹
همیشه همین كه از بیرون منزل میآمد و لباسش را درمیآورد، فوری سراغ مادرش میرفت و دست و صورت او را میبوسید و او را نوازش میكرد.
گاهی هم سرش را روی پای مادرش میگذاشت و دراز میكشید، میگفت،
«آدم پیر هم كه میشود، در برابر مادرش احساس میكند هنوز بچه است.»
اگر گاهی میدید مادرش كمی گرفته و ناراحت است، سعی میكرد با رفتار ملاطفتآمیز و شوخیهای مناسب او را از آن حالت بیرون آورد.
ایام اعیاد كه میشد عطر میخرید و به خانه میآورد، اگر ایام تولد و شادی بود، مادرش را عطر میزد و دیدهبوسی میكرد. به نشانه احترام دست و صورتش را میبوسید.
🍃شادی روحش صلوات..
🌹🌹🌹
#سیره_شهدا
بار آخر که آمد آمل ، حسین همیشگی نبود.
هر که را می دید حلالیت می گرفت.
شب آخر که پیشمان بود تا اذان صبح نشستیم و با هم حرف زدیم.
حسین از شرایط سوریه گفت و آرزوهایش.
کم کم حرف هایش رنگ وصیت به خود گرفت ، دلم آشوب شد.
گفتم ببینم حسین مگر قرار نبود یک سال سوریه نروی و به درس و دانشگاهت برسی؟ هنوز سه ماه نشده که برگشتی ، کجا دوباره می خواهی بروی؟ سرش را پایین انداخت و گفت ،
بابا دشمن تا ۴۰ کیلومتری حرم جلو آمده باور کن به من نیاز است.
اسم حرم که آمد انگار دهانم را مهر کردند دوباره راضی شدم برود ، اما چیزی ته دلم می گفت دیگر برنمی گردد. مداوم حس می کردم شهید می شود. مراسم تشییعش از جلوی چشمانم رد می شد و مضطربم می کرد.
حق داشتم حسین تنها پسرم بود. جدای این ، داشتن پسری مثل حسین منتهای آرزوی هر پدر و مادری است. به همین خاطر دل کندن از او سخت بود.
وقتی خبر برگشتنش را داد باور نمی کردم. حتی وقتی آمد آمل و دیدمش
حالش خیلی رو به راه نبود ، هر چه می گذشت انگار بدتر می شد. چند روز در بیمارستان آمل بستری بود. وقتی دیدند کاری از دستشان برنمی آید منتقلش کردند تهران.
۱۹ مرداد با من تماس گرفتند و خبر شهادتش را دادند....
مدافع حرم
#شهیدحسین_دارابی
🌹🌹🌹
#سیره_شهدا
سال ۶۴ در طلاییه مجروح شد.
زمانی که خانواده به عیادتش رفتند ، پدر که همیشه نگران خانواده و فرزندان او بود گفت ،
خدا را شکر تو دیگر مجروح شدی و به جبهه نمیروی.
محمدصادق در جواب پدر لبخندی زد و گفت ،
اگر شما به همراه من به جبهه بیایید و معجزات و معنویتی که در جبهه هست را ببینید دیگر این حرف را نمیزنید و ادامه داد ، این بار پایم را در جبهه جا گذاشتم، و برای آوردن آن باید بروم.
با آن وضعیت به جبهه برگشت.
معاون لجستیک تیپ الهادی بود که در ۶۶/۱۲/۲۲ در منطقه دربندیخان (ارتفاعات بالامبو) و در عملیات والفجر ۱۰ براثر برخورد ترکش خمپاره به درجه رفیع شهادت نائل آمد...
سردار
#شهیدمحمدصادق_انبارلویی
📕 ستارگان خاکی
« اللهم عجل لولیک الفرج »
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ محفل عشق ، زندگی به سبک شهدا
🇮🇷 eitaa.com/joinchat/644087811C0093ab0c88
10.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سیره_شهدا
👈 فیلمی کوتاه که گوشه ای از زندگی شهید محمد منتظر قائم، فرمانده سپاه یزد را به تصویر می کشد.
🌹 ایشان در پنجم اردیبهشت سال59 در صحرای طبس به درجه رفیع شهادت نائل شدند.
#سیره_شهدا
#سبک_زندگی
هنگام صحبت با نامحرم، سرش را
پایین می انداخت، حجب و حیا در چهرهاش موج میزد.
وقتی برای کمک به مغازه پدرش می رفت، اگر خانمی وارد مغازه می شد کتابی در دست میگرفت
و سرش را بالا نمی آورد.
میگفت: پدر جان لطفاً شما جواب دهید!
#شهید_سیدمجتبیعلمدار
#سیره_شهدا
به رُفقایش گفته بود ،
من اهمیت نمیدهم درباره ما
چه میگویند !!
من میخواهم دلِ ولایت رو
راضی کنم !
این بصیرت چگونه حاصل میشود؟!
بر اثر گذشتن از خود...
سردار
#شهیدحسین_خرازی
📕 ستارگان خاکی
#محرم
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
🇮🇷 @mafeleshg