🔹 مبارزه، مبارزهی همتها و عزمها و ارادههاست. هر طرف ارادهی قویتری داشته باشد، او غالب است. آن کسی که دلش متکی به خدای متعال است، او غالب است. «ان ینصرکم الله فلا غالب لکم»؛ اگر نصرت خدائی را به دست بیاورید، هیچ کس بر شما غلبه نخواهد کرد؛ شما پیش خواهید رفت.
🔹امروز ما بیدار شدهایم.
🔹این قرن، قرن اسلام است.
🔹این قرن، قرن معنویت است.
۱۳۹۰/۱۱/۱۰
031_Jahad_Ba_Nafs_aminikhaah.ir.mp3
8.26M
💠 حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
«هر روز سعی کنید یک حدیث از کتاب #جهاد_با_نفس را مطالعه کنید و سعی نمایید به آن عمل کنید؛ بعد از یک سال خواهید دید که حتماً عوض شدهاید؛ مانند دارویی که انسان مصرف کند و بعد از مدتی احساس بهبودی میکند».
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْمُؤْمِنُ حَلِيمٌ لَا يَجْهَلُ وَ إِنْ جُهِلَ عَلَيْهِ يَحْلُمُ وَ لَا يَظْلِمُ وَ إِنْ ظُلِمَ غَفَرَ وَ لَا يَبْخَلُ وَ إِنْ بُخِلَ عَلَيْهِ صَبَرَ.
#جهاد_با_نفس
#وسائل_الشیعة
#مصطفی_امینی_خواه
جلسه سی و یکم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 یک آیه برای تمام زندگی
┄┅═✾•••✾═┅┄┈
💠 استاد مسعود عالی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 میزان عجیب علاقه خدا به ما
┄┅═✾•••✾═┅┄┈
💠 آیت الله ناصری دولت آبادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 مهربانتر از مهربان!!!
┄┅═✾•••✾═┅┄┈
💠 شیخ حسین انصاریان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید محمد حسین ایزدی
🌹شهید والامقام ، بسیجی شهید عبدالله حیدرزاده
ولادت : دهم اسفند ۱۳۱۹ در روستای جلده باخان از توابع سراب
شهادت : بیستم اردیبهشت ۱۳۶۳ در بوکان🌹
🌷اکنون که عازم جبهه های نبرد هستم، احساس می کنم که به سوی آزمایشگاه انسانهای پاکباختهاي قدم می گذارم که با نثار خون خود بزرگترین حماسه بشریت را آفریدند. رحمت خداوند بر شهیدان راه اسلام و بر صالحین و درود بر امام خمینی.🌷
ای خدا، مرگم را در راه خودت قرار بده و مرا بیامرز و بر گناهانم قلم عفو بکش. اگر نتوانستم آن طور که باید و شاید در خدمت اسلام باشم و نتوانستم هم به خودم و هم به جامعه خدمت کنم. مقرر فرما که خونم در راه تو ریخته شود و جامعه ی مسلمین را فیض ببخشد.🌷
💢پیر روشن ضمیر مرحوم ابوموسی محیی (ره) از شاگردان آقا سید هاشم حداد :
🍃آقای قاضی فرموده بود : یکی از فقها و علمای بزرگ را خواب دید و از او سببِ نجات را پرسید ، گفته بود : یک روز در کوچه ای رد می شدم ، پسر بچه ای گریه می کرد و سیب می خواست ، ولی مادرش قادر به خرید سیب نبود . مقداری سیب خریدم و به آن مادر و پسر دادم . پسر خوشحال شد و خوشحالی این پسر باعث نجات شد .
📕عطش حضور ، ج 1 ، ص 31
👇🔅👇🔅👇
https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d