5.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
✍️سخنرانی استاد فاطمی نیا
📽موضوع: میزان محبت خود به پروردگار را چطور تشخیص دهید ؟!
.
خوشبختانه بيانات امام، نوشتهجات امام در بيست و چند جلد در اختيار مردم است؛ خلاصهى آنها در #وصيت_نامه جاودانهى امام منعكس است؛ همه مىتوانند مراجعه كنند.
ما مفيد نمىدانيم كه به اسم امام تمسك كنيم، اما #اصول_امام را به فراموشى بسپريم؛ اين غلط است. اسم امام و ياد امام به تنهائى كافى نيست؛ امام با اصولش، با مبانىاش، با نقشهى راهش براى ملت ايران يك موجود جاودانه است. #نقشه_راه در اختيار امام است و آن را به ما عرضه كرده است؛ اصول امام مشخص است.
بيانات در مراسم بيست و چهارمين سالروز رحلت حضرت امام خمينى رحمهالله در حرم امام خمينى رحمهالله (14/ 03/ 1392)
#نهضت_وصیت_نامه_خوانی
#امام_خمینی
فرازی از وصیت نامه امام خمینی (3):
اکنون ببینیم چه گذشته است بر #کتاب_خدا، این ودیعه الهی و ماترک پیامبر اسلام (ص)؛ مسائل أسفانگیزی که باید برای آن #خون گریه کرد، پس از شهادت حضرت علی (ع) شروع شد.
خودخواهان و طاغوتیان، قرآن کریم را وسیلهای کردند برای حکومت های ضد قرآنی؛ و مفسران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم (ص) دریافت کرده بودند و ندای "اِنّی تارکٌ فیکُمُ الثقلان" در گوش شان بود، با بهانههای مختلف وتوطئههای از پیش تهیه شده، آنان را عقب زده و با قرآن، در حقیقت قرآن را ـ که برای بشریت تا ورود به حوض بزرگ ترین دستور زندگانی مادی ومعنوی بود و است ـ از صحنه خارج کردند؛ و بر #حکومت_عدل_الهی ـ که یکی از آرمان های این کتاب مقدس بوده و هست ـ خط بطلان کشیدند و #انحراف از دین خدا وکتاب و سنت الهی را پایه گذاری کردند، تا کار به جایی رسید که قلم از شرح آن شرمسار است
#وصیت_نامه_امام
احسان؛ اولین فرزندمان تازه به دنیا آمده بود. فرصت #استخدامی برای من پیش آمده بود. حمید خودش رفت فرم ثبت نام را برایم گرفت. روز امتحان احسان را نگه داشت تا بروم و برگردم.
از امتحان که برگشتم، گفت: ببین فاطمه! درست است که رفتی امتحان دادی؛ ولی فکر میکنم در این شرایط جدید، وظیفه تو فقط #مادری است. اصلا با تو ازدواج کردم تا بچه ام خوب #تربیت شود. راضی نیستم آن را #مهد_کودک یا خانه اقوام بگذاری. سعی کن این ها را بفهمی.
مدام تاکید داشت: مادر حتما باید چشمش روی بچه اش باشد.
شاید به خاطر همه این تأکید ها بود که از سپاه آمدم بیرون و تمام هوش و حواسم را سپردم به احسان و بودن و نبودن های حمید.
#شهید_حمید_باکری
#اشتغال_زنان
#تربیت_فرزند
کتاب به مجنون گفتم زنده بمان؛ حمید باکری،نویسنده: فرهاد خضری، ناشر: روایت فتح، نوبت چاپ: دهم- ۱۳۹۲؛ صفحه ۱۱ و ۱۲.
یزد آن موقع کوچکتر بود. مردم بیشتر همدیگر را میشناختند. هرچه میشد همه جا میپیچید.
محمد هم به خاطر درسش و هم برای خطش خیلی معروف شده بود. اسمش سر زبانها افتاده بود.
در یک روز دیدم دستهایش را #حنا بسته. به مسخره گفتم «محمد! این دیگر چه کاری است؟»
گفت «این طوری کردم که از شرّ این دختر مدرسهایها راحت شوم. بگویند اُمُّل است و کاری به کارم نداشته باشند.»
#شهید_محمد_علی_رهنمون
#سیره_تهذیبی_شهدا
#برخورد_با_نامحرم
#کتاب_یادگاران؛ جلد ۱۶؛ کتاب رهنمون، نویسنده: محمد رضا پور، ناشر: روایت فتح،تاریخ چاپ: چهارم- ۱۳۸۹؛ خاطره شماره ۱۴.
نیمه ی پنهان ماه 3: حمید باکری به روایت همسر شهید
این کتاب، جلد سوم از مجموعه «نیمه ی پنهان ماه» می باشد که به بیان زندگی نامه و خاطرات شهید حمید باکری از زبان همسرشان می پردازد.
نقد و بررسی کتاب