احمد درگیر #مسابقات_کشتی شهرستانی و کنکور بود. در این حال و هوا #ماه_رمضان هم رسید. در این حال و هوا کار بر او سخت شده بود؛ اما احمد مصمم بود که با دهان روزه مسابقات کشتی را ادامه دهد.
در مرحله نیمه نهایی حریفی داشت که خیلی سرحال و قبراق بود و فتیله پیچ و فتح پا را شگرد داشت. مربی به احمد پیشنهاد داد که در این مرحله از مسابقه #روزه را بی خیال شود؛ اما احمد زیر بار نرفت. برای او مسابقه اصلی همان ماه رمضان بود.
با دهان روزه تمرین می کرد و بعد از افطار روی تشک می رفت. هر چقدر حریف قدرت بدنی بالایی داشت؛ احمد هم از هوش و زیرکی برخوردار بود. بالاخره بعد از کش و قوس و افت و خیز فراوان احمد در تایم سوم حریف را بارانداز کرد و مدال طلای مسابقات شهرستان بابل را تصاحب کرد.
بعد از کشتی هم در کنکور و در رشته صنایع غذایی دانشگاه تهران قبول شد؛ اما تقدیر او را به نیروی هوایی سوق داد.
#شهید_احمد_کشوری
#سیره_عبادی_شهدا
#تقید_به_روزه_ماه_رمضان
#خاطرات_رمضانیه
#کتاب_خانه_ای_کوچک_با_گردسوزی_روشن خاطرات شهید احمد کشوری؛ نوشته ایرج فلاح و مسعود آب آذری، ناشرز: نشر یا زهرا، چاپ اول-۱۳۹۰؛ صفحه 34-35.