eitaa logo
معاونت تهذیب حوزه علمیه کرمان
720 دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
7هزار ویدیو
725 فایل
جهت ارتباط با معاون تهذیب @Amomen313 جهت ارتباط در مورد فعالیتها و شبهات قرآنی @ghadirmohyi جهت ارتباط با ادمین محتوایی کانال @boreshha_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂سلسله مباحث: پنجره اول: شماره 2 —————————— ◀️ ضرورت فراگیری مهارت تسلط بر مهارت های خاص و متناسب با فعالیت های عرصه زندگی فردی و اجتماعی، از جمله راهکارهایی است که می تواند به پیشبرد امور در کوتاهترین زمان انجامیده و ضمن تأثير مضاعف و عمیق در عرصه آن فعالیت، اهداف وغايات آن را نیز به بهترین صورت، تحصیل نماید. برای نمونه بسیاری از دانشمندان به علت فقدان مهارتهای انتقال مفاهیم و مطالب، قادر نیستند دانش و مفهوم مورد نظر خویش را به مخاطبانشان منتقل سازند. در مقابل افرادی با دانش کمتر پس از بهره گیری از مهارت هایی مانند سخنوری، نویسندگی، تدریس و روابط عمومی قادر خواهند بود مباحث و دانش خویش را به خوبی و در مدت زمان مناسب ، بر دیگران منتقل کنند و تأثیرات عمیقی در مخاطب خویش به جای بگذارند. بر این اساس، فراگیری مهارت ها، همواره مطلوب بوده و از همین رو در هر عرصه ای بر آن تأکید می شود؛ لكن هرچه امور از اهمیت و گستره نفوذ بیشتری برخوردار باشند، فراگیری مهارت ها در آن عرصه از اهمیت مضاعفی برخوردار می شود و ضرورت بیشتر می یابد. همچنین این مهارتها برای شخصیت های موثر و صاحب نفوذ در جامعه، ضرورت و اهمیت خاصی می یابد ◀️ فعالیت سیاسی امروزه دیگر نمی توان پذیرفت که ورود به عرصه سیاست ، به سیاستمداران اختصاص دارد؛ زیرا فعالیت های سیاسی، فراگیر شده است. ضمن اینکه عدم ورود در بسیاری از این امور نیز بار سیاسی داشته و ذیل رفتار سیاسی جای می گیرد. موضوعات و مسائل سیاسی، پیوند و ارتباطی ژرف، ناگسستنی و نظام مند با امور فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و ... مردم دارد؛ از این رو فعالیت های سیاسی در زوایای زندگی بشری نفوذ کرده و شناخت، درك و تحلیل موضوعات و پدیده های سیاسی، نیازمند بینش خاصی است. فراگیری این مهارت ها، موجب راهبری فکری و عملی ما روحانیان در زندگی سیاسی گشته، بلکه با توجه به وجود مؤلفه های سیاسی و تلفیق دو عنصر دین و سیاست، این امر دینداری مطلوب مردم را نیز تأمین می کند. مردم در این فرآیند قادر خواهند بود در رفتارهای سیاسی خویش، بهترین راهکارها را برگزینند و به بهترین گزینه تن دهند. ⚛️ موضوع پست بعدی ما (فردا شب) پاسخ به سوال: ❓❓چرا باید در عرصه سیاسی حضور یابیم؟❓❓ می باشد عزیزان می‌توانند نظرات و پاسخ های مفید خود را نیز از طریق کانال برای ما ارسال فرمایند ادامه دارد...
🍂سلسله مباحث: پنجره اول: شماره ۳ —————————— 💠چرا باید در عرصه سیاسی حضور یابیم؟👇👇💠 برخی کژاندیشان که به دلیل سوء نیت یا فقدان اطلاع از مبانی دینی عهده دار ترویج جدایی دین از سیاست شده و عملا در راستای ترویج اهداف کفار حرکت میکنند و حاکمیت حداکثری دین در عرصه جامع را به چالش میکشند. این عده جامعه سکولار را جامعه مطلوب معرفی نموده (1) و بر همین اساس، ورود روحانیت در عرصه های کلان جامعه (سیاست، اقتصاد، فرهنگ، حقوق و ...) را برنمی تابند. باید گفت ورود روحانیت به فعالیتهای سیاسی و حضور در عرصة تصمیم سازی و تصمیم گیری کلان جامعه، مرهون ادله بسیاری در متن دین است که برخی از آنها از نظر می گذرانیم: پاسخ اجمالی: 1️⃣ جامعیت دین اسلام 2️⃣ تاکید اسلام بر حضور در عرصه سیاست 3️⃣ گستردگی احکام اجتماعی اسلام 4️⃣ تاکید روایات بر حضور مومنان در سیاست 5️⃣ سیره اهل بیت (علیهم السلام) 6️⃣سیره علما پاسخ تفصیلی: 1️⃣ جامعیت دین اسلام دین اسلام که ادله عقلی و نقلی بسیاری بر جامعیت آن برای همه افراد، همه زمانها و مکان ها و همه شئون زندگی، گواهی میدهد، نه تنها بر عدم تفکیک عناصر دینی و دنیوی تأکید می کند، بلکه بانفي سکولاریسم، دین را در همه ارکان و عرصه های جامعه حاضر دانسته و آموزه های دین برای هر وضعیت و موقعیتی، حکم و توصیه ای مشخص ارائه کرده است. براین اساس، جامعه دینی، جامعه ای است که عناصر آن، بر اساس آموزههای شریعت شکل گرفته و تحت راهبری و هدایت فردی دین شناس و دارای تدبیر، اداره شود. در این صورت دینداران و عالمان دینی باید در عرصه جامعه دینی حضوری گسترده داشته باشند و حتی با توجه به تأثیر فوق العاده سیاست در فضای عمومی جامعه، عدم حضور عالمان مؤمن در این عرصه و وانهادن آن به اصحاب سیاست ، به تدبیر امور جامعه براساس آموزه های غیردینی میانجامد و عملا به سکولاریسم در جامعه خواهد انجامید. پی نوشت: 1.. ر.ک: عبدالکریم سروش؛ مدارا و مدیریت؛ ص۱۹۱؛ همو؛ هفته نامه جامعه مدنی. شماره ۲۰، ص ۹۶ محسن کدیور، روزنامه بنیان، ۱۳۸۰/ ۱۲ / ۲۸ ، ص 9 ادامه دارد...
🍂سلسله مباحث: پنجره اول: شماره 4 —————————— 💠چرا باید در عرصه سیاسی حضور یابیم؟👇👇💠 پاسخ اجمالی: 1️⃣ جامعیت دین اسلام 2️⃣ تاکید اسلام بر حضور در عرصه سیاست 3️⃣ گستردگی احکام اجتماعی اسلام 4️⃣ تاکید روایات بر حضور مومنان در سیاست 5️⃣ سیره اهل بیت (علیهم السلام) 6️⃣سیره علما پاسخ تفصیلی: 2️⃣ تاکید اسلام بر حضور در عرصه سیاست علاوه بر روایاتی که ضرورت حضور در جامعه و دخالت در امور مسلمانان رامد نظر قرار می دهند، دخالت در امور سیاسی- اجتماعی جامعه و مشارکت در فرایند تدبير امور، از دو سو در آموزه های دینی مورد تأكيد قرار می گیرد الف: از یک سو ، سنخ بسیاری از احکام شریعت، از نوع اجرا و دخالت در امور جامعه بوده و اجرای این احکام، خود به مشارکت سیاسی افراد می انجامد لازمه تمکین به این احکام، دخالت در امور سیاسی جامعه و توجه به امور سیاسی است که از آن جمله می توان به اموری چون «بیعت و اطاعت نسبت به حاکم مشروع»، «سر برتافتن از فرامین نامشروع حاكمان»، «دفاع از کیان اسلامی» و «نصیحت نسبت به ائمه مسلمين » اشاره کرد ب: از سوی دیگر، گرچه برخی از آموزه های شریعت، از سنخ امور اجرایی نیستند، تحقق این احکام جز در سایه تحقق مقدماتی که از سنخ اجرا هستند ممکن نخواهد بود. از آن میان می توان به مقوله حسبه اشاره کرد مطابق نظريه حسبه که به عدم رضایت شارع به اهمال اموری اجتماعی و سیاسی در سطح جامعه تعریف شده، شارع مقدس خواستار تحقق اموری خاص است، ولی با عنایت به اینکه فردی خاص را برای عهده داری آن معین نکرده، برعالمان و مؤمنان عادل است که این امور را بر عهده گرفته و به آن بی توجه نباشند. امور حسبه که امری کلی بوده و تحت ملاک عدم رضایت شارع به تعطیل امور ضروری در جامعه جای می گیرد، از تصدی اموال بدون مالک و محجورین، در عرصه مسائل فردی آغاز گشته و تا برعهده گرفتن اداره جامعه در عرصه سیاسی، اجتماعی و حکومتی توسعه می یابد. طبیعی است هر کدام از این امور، نیازمند تأمین بسترهای مناسب و تحقق مقدماتی اجرایی و تلاش جهت دستیابی به اوصاف و ویژگیهای خاص در این راستاست. 3️⃣ گستردگی احکام اجتماعی اسلام ملاحظه مجموعه ابواب و کتاب های فقهی، هراندیشمندی را بدین باور میکشاند که احکام شریعت، اداره مطلوب جامعه را مد نظر قرار داده و هر بخشی از فقه، متصدی عرصه ای خاص از نیازمندیهای فردی و اجتماعی است. در حالی که تعبديات، بخش محدودی از فقه را تشکیل میدهند، مباحث مفصلی وجود دارد که شامل اقتصاد، حقوق، امنیت، قضاوت، مجازات، احوالات شخصیه، دولت و مواردی از این قبیل می شود و در گستره امور سیاسی، مسائل مهمی چون «وظائف و اختیارات حاکمان»، «روابط متقابل مردم و حاکمان»، «حقوق اقلیت های سیاسی»، «روابط میان دولت اسلامی و دولت های بیگانه»، «جنگ و صلح»، «قراردادهای بین المللی»، «اطاعت و حمایت از اوامر حکومتی» و «نصیحت به ائمه مسلمین در قالب انتقاد از حاکم و کارگزاران» را در بر میگیرد. امام خمینی (ره): «حکومت در نظر مجتهد واقعی فلسفه عملی تمامی فقه است و فقه در تمام زوایای زندگی بشریت است، حکومت نشان دهنده جنبه عملی فقه در برخورد با تمامی معضلات اجتماعی سیاسی و فرهنگی است». (امام خمینی؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص 289) ادامه دارد...
🍂سلسله مباحث: پنجره اول: شماره ۵ —————————— 💠چرا باید در عرصه سیاسی حضور یابیم؟👇👇💠 پاسخ اجمالی: 1️⃣ جامعیت دین اسلام 2️⃣ تاکید اسلام بر حضور در عرصه سیاست 3️⃣ گستردگی احکام اجتماعی اسلام 4️⃣ تاکید روایات بر حضور مومنان در سیاست 5️⃣ سیره اهل بیت (علیهم السلام) 6️⃣سیره علما پاسخ تفصیلی: 4️⃣ تاکید روایات بر حضور مومنان در سیاست روایات بسیاری از اهل بیت علیم السلام وارد شده که بر ورود مؤمنان به فضای عمومی، سیاسی و اجتماعی جامعه تأکید کرده و خواستار تأثیرگذاری بر فضای سیاسی- اجتماعی جامعه و تلاش جهت تحقق جامعه مطلوب و آرمانی شده است. برخی از این روایات را از نظر میگذرانیم: .. از پیامبر روایت شده است که فرمودند: «مَن أصبَحَ لا يَهتَمُّ بِاُمورِ المُسلمينَ فلَيسَ بمُسلمٍ کسی که صبح کند و اهتمام به امور مسلمانان نداشته باشد مسلمان نیست (الكافي : ج 2 ص 163 ح 1». .از امام علی (ع) روایت شده است که فرمودند: «لَولا حُضُورُ الحاضِرِ، و قِيامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ الناصِرِ، و ما أخَذَ اللّهُ عَلَى العُلَماءِ أن لا يُقارُّوا على كِظَّةِ ظالِمٍ، و لا سَغَبِ مَظلومٍ ، لأَلقَيتُ حَبلَها على غاربِهِا . اگر نبود حضور آن جمعيت و تمام شدن حجّت با وجود يار و ياور و اگر نبود كه خداوند از دانايان پيمان گرفته است كه بر سيرى ستمگر و گرسنگى ستمديده رضايت ندهند ، هر آينه مهار شتر خلافت را بر شانه اش مى انداختم . (نهج البلاغة : الخطبة 3.)» عَنْ النَّبِيّ صلي الله عليه و آله: لاتَزالُ اُمَّتي بِخَيْرٍ ما أُمِروُا بِالمَعرُوفِ وَنَهَوا عَنْ الْمُنكَرِ وَتَعاوَنُوا عَلى البِرِّ فَإذا لَمْ يَفْعَلُوا ذلِكَ نُزِعَتْ عَنهُمْ الْبَرَكاتُ. [مستدرك الوسائل، ج 12، ص 181] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمودند: همواره امت من در خير و خوبى بسر خواهند برد مادامى كه امر به معروف و نهى از منكر نموده و در كارهاى نيك همكارى داشته باشند و اگر اين امور را ترك كنند بركت از ميان آنان خواهد رفت. الإمامُ عليٌّ عليه السلام : لا تَكُفُّوا عَن مَقالَةٍ بِحَقٍّ ، أو مَشورَةٍ بِعَدلٍ... امام على عليه السلام : از گفتن سخن حق ، يا مشورت دادن عادلانه ، خوددارى نكنيد... (نهج البلاغة : الخطبة 216) ادامه دارد...
🍂سلسله مباحث: پنجره اول: شماره 6 —————————— 💠چرا باید در عرصه سیاسی حضور یابیم؟👇👇💠 پاسخ اجمالی: 1️⃣ جامعیت دین اسلام 2️⃣ تاکید اسلام بر حضور در عرصه سیاست 3️⃣ گستردگی احکام اجتماعی اسلام 4️⃣ تاکید روایات بر حضور مومنان در سیاست 5️⃣ سیره اهل بیت (علیهم السلام) 6️⃣سیره علما پاسخ تفصیلی: 5️⃣ سیره اهل بیت (علیهم السلام) / قسمت اول علاوه بر مواردی که در خصوص ضرورت شرکت در فعالیت های سیاسی از نظر گذشت. می توان به سیره اهل بیت (ع) نیز اشاره کرد. اهل بیت از سوی خداوند، مأمور هدایت مردم و جامعه به سوی اهداف و غایات دین بوده و راهبری مردم به سوی سعادت دنیوی و اخروی را هیچ گاه از نظرگاه خویش دور نداشتند. از این رو هیچگاه در قبال مسائل جامعه خویش، بی توجه نبوده و همواره راهکاری خاص مبتنی بر آموزمهای شریعت در خصوص مسائل عمده جامعه ارائه میکردند. اهل بیت امام بر حق بودند و حاکمان ظالم معاصر ]ن حضرات نیز بر این قضیه واقف بوده و با مشاهده تمایل عمومی مردم به آنها، همواره ایشان را رقیب جدی خویش در عرصه سیاست و حاکمیت می پنداشتند. لذا همواره تقابل جدی میان حاکمان و ائمه معصوم از دو سو وجود داشته و این قضیه علاوه بر هدف هدایت حداکثری مردم از سوی آنان در عرصه جامعه، موجب شده است بسیاری از رفتارهای آن حضرات، در ذیل رفتار سیاسی جای گیرد. برخی از آنها را که رنگ و بوی سیاسی تری دارند، از نظر میگذرانیم: الف: دین اسلام، سعادت دین و دنیای مردم را مد نظر قرار داده است. در کنار دعوت پیامبر به اخلاق، معنویت و دینداری، دین اسلام، آموزه های بسیاری در عرصه سیاست و اجتماع دارد. بر این اساس، پیامبر مردم را به گوشه نشینی و عبادت فرا نخوانده، بلکه آنان را به مقابله عملی با ظالمان و متجاوزان دعوت کرده و خود نیز در صف اول این حرکت جای داشته است. سیره پیامبر نشان میدهد که دینداری به اقامه نماز و عبادات محدود نمی شود؛ بلکه دینداران باید با مشارکت در فرآیند تغییر و هدایت کلان جامعه، جهت تحقق جامعه مطلوب تلاش کنند. بر این مبنا پیامبر اکرم در طول زندگی شریفشان عملا جامعه جدیدی تشکیل دادند و حاکمیت سیاسی را در آن محقق ساختند. آن حضرت خود سرپرستی آن را عهده دار شدند و باسیاستگذاری و تصمیم گیری صحیح و رفع مشکلات و موانع، جامعه را به سوی مطلوب سوق دادند. ب: حضرت علی نیز جدا از اینکه در زمان پیامبر ، مأموریت های سیاسی، اجتماعی و نظامی را عهده دار می شدند، پس از رحلت پیامبر به عبادت بسنده نکردند و با سعی در اصلاح وضعیت جامعه، تمام توان خویش را جهت اتخاذ بهترین تصمیم، از طریق تعامل با حاکمان در راستای تأمین مصلحت جامعه اسلامی به کار گرفتند ادامه دارد...
🍂سلسله مباحث: پنجره اول: شماره 7 —————————— 💠چرا باید در عرصه سیاسی حضور یابیم؟👇👇💠 پاسخ اجمالی: 1️⃣ جامعیت دین اسلام 2️⃣ تاکید اسلام بر حضور در عرصه سیاست 3️⃣ گستردگی احکام اجتماعی اسلام 4️⃣ تاکید روایات بر حضور مومنان در سیاست 5️⃣ سیره اهل بیت (علیهم السلام) 6️⃣سیره علما پاسخ تفصیلی: 5️⃣ سیره اهل بیت (علیهم السلام) / قسمت دوم ج: - امام حسن (ع) نیز در راستای سیره نبوی و علوی ، عملا حاکمیت سیاسی را عهده دار شده، به جنگ مبادرت ورزیدند و مطابق وضعیت جامعه و بنا بر مصلحت اسلام، با معاویه صلح کردند. آن حضرت پس از صلح نیز گوشه نشین نشدند و اداره جامعه محدود خویش و تعامل با حاکم در راستای مصلحت جامعه را مد نظر قرار دادند. د: امام حسین ع در ده سال آغازین امامت خویش، تعامل با حاکم را به مصلحت جامعه می دیدند. آن امام برخلاف بسیاری از دینداران که با مرگ معاویه و سلطنت يزيد، عبادت و گوشه گیری را انتخاب کرده و اصلاح جامعه را به فراموشی سپرده بودند، بیعت با یزید را خیانت به اسلام دانست و از اطاعت و بیعت با او سربرتافت. آن حضرت دیگران را نیز به این امر فراخواند و عملا پرچم مبارزه با حاکم ظالم را برافراشت و دیگران را به آمدن ذیل این پرچم دعوت کرد. امام حسین ع در این راه ناملایمات بسیاری را به جان خرید و در نهایت، جان مبارک خویش را فدا کرد. ذ: با شهادت امام حسین عیة و حاکم شدن فضای رعب و وحشت علیه مسلمانان انقلابی و ضرورت رعایت تقیه در زندگی شیعیان، عملا دستگیری حکومت توسط ائمه غیر ممکن می نمود. از این رو هدایت حداکثری جامعه توسط آنان و بروز رفتارهای سیاسی فراگیر در قالب مخالفت و مقابله با حاکمان، بر مصلحت حفظ جان شیعیان منطبق نبود. لکن این قضیه موجب نشد اهل بیت که همواره مخالف حکومتها تلقی می شدند، به عبادت مشغول شده، از ورود به عرصه اجتماع و سیاست پرهیز کنند. ورود آنان به عرصه سیاست ورزی را در این دوره باید با سیاست ورزی معصومین پیش از خود، متفاوت ارزیابی کرد؛ زیرا چنانچه آنان به علت انتساب به پیامبران به عبادت مشغول می شدند و از فعالیت سیاسی دوری می جستند، نه تنها هیچ گاه حاکمان وقت آنان را اذیت نمی کردند. بلکه به آنان احترام میگذاشتند. با این حال آنان با تمکین نکردن از ظالمان، مردم را به این سو دعوت کردند و متناسب با وضعیت زمانه ، رفتارهای متفاوتی را در برابر حاکمان اتخاذ کردند و سعی در هدایت جامعه به سوی جامعه مطلوب و آرمانی داشتند. آنچه در خصوص رفتار سیاسی اهل بیت قابل توجه است ، گوناگونی رویکرد آنان در این خصوص است؛ زیرا اساسأ رفتار سیاسی مطلوب، امری مطلق نیست و تابع وضعیت محیطی است و خوبی و بدی رفتار بر اساس موقعیت خاص سنجیده می شود. جلوه های گوناگون رفتار سیاسی اهل بیت در طول زمان قریب به دو و نیم قرن و فعالیت سیاسی آنان در جامعه، اعم از مشارکت منفی و مثبت، در کلام حضرت آیت الله العظمی خامنه ای این گونه تبیین شده است: خط جهاد و مبارزه ائمه ... در تمام دوران دویست و پنجاء ساله و در شکل های گوناگون استمرار داشته و هدف از آن، او لا: تبیین اسلام ناب و تفسیر صحیح قران و ارائه تصویری روشن از معرفت اسلامی است. ثانيا، تبیین مسئله امامت و حاکمیت سیاسی در جامعه اسلامی و ثالثا، تلاش و کوشش برای تشکیل آن جامعه و تحقق بخشیدن به هدف پیامبر معظم اسلام و همه پیامبران، یعنی اقامه قسط و عدل و زدودن انداد الله از صحنه حکومت و سپردن زمام اداره زندگی به خلفاء الله و بندگان صالح خداوند (پیام آیت الله خامنه ای به سومین کنگره جهانی امام رضا (ع)، 1368/07/26) ادامه دارد...
🍂سلسله مباحث: پنجره اول: شماره 8 —————————— 💠چرا باید در عرصه سیاسی حضور یابیم؟👇👇💠 پاسخ اجمالی: 1️⃣ جامعیت دین اسلام 2️⃣ تاکید اسلام بر حضور در عرصه سیاست 3️⃣ گستردگی احکام اجتماعی اسلام 4️⃣ تاکید روایات بر حضور مومنان در سیاست 5️⃣ سیره اهل بیت (علیهم السلام) 6️⃣سیره علما پاسخ تفصیلی: 6️⃣سیره علما سیره عالمان شیعه در عصر غیبت نیز در راستای سلف صالحشان قرار داشته و آنان به تناسب موقعیت و وضعیت فرهنگی و سیاسی و محیط سیاسی زمانه خویش، در کنار تاکید ہر مسائل مادی و پاسخ به مؤمنان در خصوص پرسشها در عرصه خصوصی و احوالات شخصيه ، از دو سو فعالیت سیاسی، انجام می دادند. الف: از یک سو، کتب عالمان پر است از مسائل سیاسی و ابراز عقیده و اظهار نظر در خصوص نظام سیاسی و رفتار سیاسی مطلوب در عصر غیبت. ب: از سوی دیگر، عالمان شیعی در ادوار و زمانهای مختلف ضمن ورود به مسائل سیاسی در قالب تقابل و تعامل با حاکمان جائر و هدایت سیاسی اجتماعی جامعه به مقدار توان ، رفتارهای سیاسی متفاوت و متنوعی از خود بروز داده اند که بررسی هر کدام از آنها تحقیق مفصلی می طلبد؛ لکن به اجمال میتوان به برخی از آنها اشاره کرد: ◀️ و تعامل مثبت فقیهانی، مانند شیخ مفید با حاکمان آل بویه ؛ (ر.ک: شیخ مفید؛ نبرد جمل؛ ترجمه محمود مهدوی دامغانی ص 9) ◀️ ورود فقيهان شیعی جبل عامل به دربار حاکمان صفویه و همکاری با آنان؛ (ر.ک: مرتضی مطهری: مجموعه آثار، ج ۱۶) ◀️ تعامل و همکاری فقیهان با دربار قاجاریه جهت تأمین مصلحت جامعه اسلامی و هدایت فراگیر مردم و حاکمان؛ (ر.ک: فؤاد ابراهیم؛ «ولایت فقیه در عصر قاجاریه »؛ ترجمه محمد باغستانی؛ مجله فقه (کاوشی نو در فقه اسلامی)، بهار و تابستان ۱۳۹۰، شماره ۲۷ . ۲۸ ، ص۳۲۰.) ◀️ نگارش کتب اخلاقی برای هدایت حاکمان؛ برای مثال کتاب معراج السعاده تألیف ملا احمد نراقی (ر.ک: مقدمه معراج السعاده ونیز: سید سجاد ایزدهی؛ اندیشه سیاسی ملا احمد نراقی: فؤاد ابراهیم: « ولایت فقیه در عصر قاجاریه (بخش چهارم) »؛ ترجمه محمد باغستانی: مجله فقه (کاوشینودر فقه اسلامی) : بهار و تابستان ۱۳۹۰؛ شماره ۲۷-۲۸ ص۳۲۰.) ◀️ مشارکت فعال در نفی استبداد و تشکیل حکومت با محوریت مردم در قالب نگارش کتب و فعالیت عملی در نهضت مشروطه؛ (مرتضی شیرودی؛ جنبشها و نهضت های سیاسی اسلام معاصر؛ ص۲ ۴. ) ◀️ فتوای میرزای شیرازی در تحریم تنباکو و مبارزه با شرکت های انگلیسی در ایران؛ (همان، ص ۳۷-۴۱.) ◀️ فعالیتهای روشنگرانه ، عدالت طلبانه و تقریب مذاهبی سید جمال الدین اسدآبادی؛ (ر.ک: سید احمد موثقی؛ سید جمال الدین اسدآبادی، مصلحی متفکر و سیاستمدار قم: بوستان کتاب؛ ۱۳۸۰.) ◀️ فعالیت بسیاری از علما در انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی که به شکنجه، تبعید و شهادت بسیاری از آنها انجامید. امام خمینی در تأکید بر این مدعا و با استشهاد به سیره معصومین, این گونه فرموده است: ما مکلفیم در امور سیاسی دخالت کنیم، مکلفیم شرعا: همان طور که پیغمبر میکرد، همان طور که حضرت امیر می کرده . (امام خمینی؛ صحیفه امام، ج ۱۵، ص ۱۶) ◀️ مقام معظم رهبری نیز با تأکید بر این سیره مسلم، روش عالمان دینی در این خصوص را مورد عنایت قرار داده و در تأکید بر حضور روحانیت در این عرصه، این گونه اظهار داشته است: «تکلیف دوم (روحانیت) ... تکلیف مجاهدت برای مردم است. اگر انقلاب پیروز هم نشده بود، این تکلیف بود. دأب و روش علما این بود... که به فقرا و طبقات ضعیف کمک کنند و برای حفاظت از آنها، در مقابل زورگو بایستند؛ در مقابل خان بایستند؛ در مقابل سلطان بایستند. اصلا علمای ما... همیشه به این معنا معروف بوده اند... که با ضعفا خوب بودند و به آنها كمك میکردند و با حکومت های طاغوت و قدرتمندها در می افتادند.» ( سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع روحانیون و طلاب استان بوشهر: 1370/10/11) ادامه دارد...
🍂سلسله مباحث: پنجره اول: شماره 9 —————————— 💠چرا باید در عرصه سیاسی حضور یابیم؟👇👇💠 📍نتیجه مطالب گذشته📍 حضور روحانیان در عرصه سیاست واجب است؛ چراکه: 1️⃣ عدم ورود دین به عرصه های سیاسی - اجتماعی، مساوی است با نقصان دین که با فرضيه خاتمیت دین اسلام در تنافی است 2️⃣ فروگذاری امور سیاسی - اجتماعی در دین و واگذاری آن به دنیامداران، مساوی است با سکولاریسم. 3️⃣ اگر دینداران از گرد امور سیاسی، پراکنده شوند، دنیامداران از دست درازی به دین کوتاهی نکرده و از محدود کردن آن در راستای مطامع خود دریغ نمی کنند. 4️⃣ در روایات بسیاری بر حضور مؤثر مسلمانان در عرصه های مختلف سیاسی تأکید شده است. 5️⃣ سنخ بسیاری از احکام شریعت، از نوع اجرا و دخالت در امور جامعه بوده و اجرای این احکام ، به مشارکت سیاسی افراد خواهد انجامید. 6️⃣ تحقق بسیاری از احکام شریعت، جز در سایه فعالیت سیاسی و فراهم ساختن مقدمات و بسترهای اجرای آن، ممکن نخواهد بود. 7️⃣ ملاحظه مجموعه ابواب و کتابهای فقهی، هر اندیشمندی را بدین باور می کشاند که احکام شریعت، اداره مطلوب جامعه کلان را مد نظر قرار داده و مشتمل بر مباحث مفصلی در عرصه های اقتصاد، حقوق، امنیت، قضاوت، مجازات، دولت و ... است. تحقق شریعت در این عرصه ها به معنای مشارکت حداکثری مؤمنان و مسلمانان در عرصه های سیاسی و حکومتی است. 8️⃣ سیره اهل بیت (ع) پر است از مصادیق مختلف فعالیت سیاسی که در قالب مشارکت سیاسی سلبی یا ایجابی بوده است. 9️⃣ عالمان شیعه به تبعیت از اهل بیت ، در همه زمانها - حتی در زمان تقیه و حاکمان جائر- فعالیتهایی جهت احیای معارف شریعت داشتند که گسترده ترین آن مشارکت سیاسی در انقلاب اسلامی است. ادامه دارد...
🍂سلسله مباحث: پنجره اول: شماره ۱۰ —————————— 💠ملاک ها و معیارهای فعالیت های سیاسی طلاب 👇👇💠 1️⃣ سیاست اسلامی یا سیاست شیطانی عرصه سیاست، رویکردهای متفاوتی دارد و تفاوت آن در مکاتب مختلف را نیز باید در مبانی، اصول و خاستگاه هر مکتب و نوع نگرش آن به سیاست جست وجو کرد. طبیعی است تفاوت رویکرد در عرصه سیاست ، به انتظارات و رفتار خاص انجامیده و مستدعی توصیه های خاصی در این خصوص است. اساسی ترین نکته در تمایز مکاتب مادی از مکتب سیاسی اسلام در خصوص رفتار و فعالیت سیاسی، رویکرد آنان به سیاست است. سیاست در دیدگاه غربی، ماهیت مادی دارد و برای تدبیر امور مادی جامعه استفاده می شود و دارای دو گونه رویکرد شیطانی یا حیوانی است. اما سیاست در نظام اسلام، ابزاری در راستای هدایت مادی و معنوی مردم به سوی جامعه مطلوب محسوب می شود. مطابق دیدگاه برخی در نظام مادی، سیاست، رویکرد شیطانی دارد و در راستای مبارزه و دستیابی به قدرت تعریف می شود و هر گونه حیله و خدعه برای تأمین این غایت، جایز برشمرده میشود. از این رو در تعریف سیاست گفته اند: سیاست مبارزه و پیکار میان افراد و گروه ها برای فتح قدرتی است که فاتحان، آن را به سود خود و به زیان مغلوبان به کار می برند (موريس دوورژه؛ جامعه شناسی سیاسی؛ ترجمه ابوالفضل قاضی؛ ص۳۰-۳۱)» بر اساس رویکردهای دیگر، سیاست، در راستای تدبیر حیات مادی و متناسب با نیازهای حیوانی انسان ها تعریف می شود؛ لذا برخ سیاست را «علم حکومت بر جوامع» یا «فن و عمل حکومت بر جوامع تعریف کرده و هدف علم سیاست را «تشریح منظم و پیش بینی پدیده های سیاسی» دانسته اند. این در حالی است که سیاست در منطق اسلام، بعد هنجاری یافته و جدا از اینکه از حیث لغت به معنای اقدام برای سامان دادن چیزی به وسیله اموری آمده که آن را اصلاح می کند و سامان می بخشد، از حيث اصطلاحی، به مدیریت حیات انسان ها - چه در حالت فردی و چه در حالت اجتماعی - برای وصول به عالی ترین هدفهای مادی و معنوی تعریف شده است. بر خلاف رویکرد سیاست شیطانی یا حیوانی، در رویکرد اسلامی، سیاست پدیده مقدسی برشمرده می شود که انبیا و اولیا از آن به عنوان ابزار در جهت اجرای قوانین الهی، برقراری عدالت، حاکمیت خدا، احقاق حق و خدمت به بندگان خدا استفاده میکردند. چنانچه مشارکت سیاسی به صورت صحیح انجام شود، با ارزش ترین یا حداقل یکی از با ارزش ترین تکاپوهای انسانی است که در هدف بعثت پیامبران الهی منظور شده است. ادامه دارد...
🍂سلسله مباحث: پنجره اول: شماره 11 —————————— 💠ملاک ها و معیارهای فعالیت های سیاسی طلاب 👇👇💠 1️⃣ سیاست اسلامی یا سیاست شیطانی (قسمت دوم) در آموزه های اسلام، ضمن تأکید بر استفاده از سیاست به عنوان ابزار وصول به اهداف مادی و معنوی، رویکردی خاص از سیاست ، توصیه شده است: ◀️ سياسَةُ الدِّينِ بِحُسنِ الوَرَعِ و اليقينِ ؛ سیاست دین (و تکمیل آن) به پارسایی و یقین نیکو است (آمدی؛ غرر الحكم؛ ترجمه رسولی محلاتی، ج ۲، ص ۵۳۴.) ◀️ :مِلاكُ السِّياسَةِ العَدلُ ملاك و معیار سیاست و تدبیر کارها عدالت است (عيون الحكم والمواعظ : ص 486 ح 8960 .) ◀️ بئسَ السِّياسَةُ الجَورُ ستمکاری، بدسیاستی است ( عيون الحكم والمواعظ : ص 193 ح 3970 .) رویکرد به سیاست در دین اسلام، دارای ضوابط و ملاکهای خاصی بوده و از رویکرد شیطانی متمایز است؛ چنان که با رویکرد سیاست حیوانی که فقط دفع فساد از زندگی انسان را مورد توجه قرار داده و به ابعاد معنوی و الهی نظر ندارد نیز متفاوت خواهد بود امام خمینی در این باره فرمود: ما اگر فرض کنیم که يك فردی هم پیدا بشود که سیاست صحيح را اجرا کند، نه به آن معنای شیطانی فاسدش، و به خیر و صلاح ملت باشد، این سیاست یک بعد از سیاستی است که برای انبيا بوده است و برای اولیا و حالا برای علمای اسلام. سیاست های شیطانی و سیاست های صحیح اگر هم باشد، امت را در يك بعد هدایت میکند و راه می برد و آن بعد حیوانی است. بعد اجتماع مادی است و این سیاست یک جزء ناقصی از سیاستی است که در اسلام برای انبیا و برای اولیا ثابت است. ( امام خمینی؛ صحیفه امام؛ ج ۱۳، ص۴۳۲) در منطق سیاست ورزی شیطانی، دستیابی به قدرت اصالت دارد و رسیدن به قدرت، پول و امکانات مادی به هر قیمتی، هر چند با حیله، دروغ، خدعه و ظلم باشد، جایز خواهد بود. در این رویکرد، هدف سیاسی، توجیه کننده وسیله است. در منطق سیاست حیوانی, رویکرد معنویت مدار و كمال جو در عرصه سیاست، جایگاهی ندارد و اگر از اخلاق سیاسی یاد می شود، اخلاق مبتنی بر رفاه و مادیات است. رویکرد سیاسی مبتنی بر آموزه های اسلام، محدود به ملاکها و ضوابط برآمده از ارزشها و هنجارهای مورد پذیرش مسلمانان است. طبیعی است فعالیت سیاسی جز در ذیل این ملاک ها قابل قبول نیست. به عبارت دیگر می توان گفت مشروعیت فعالیت سیاسی در اسلام در گرو انطباق بر اصولی خاص است که شریعت آنها را توصیه کرده است. و عمل به آنها در عرصه فعالیت سیاسی، می تواند آن عمل را مشروع و مجاز جلوه دهد. ادامه دارد...
🍂سلسله مباحث: پنجره اول: شماره 12 —————————— ◀️ برخی از ملاک های فعالیت سیاسی این ملاکها را در فعالیت سیاسی لحاظ کنیم برخی از ملاک هایی را که شارع ارائه یا تأیید کرده و فعالیت های سیاسی باید بر آنها مبتنی باشد، می توان در ذیل عناوین زیر برشمرد: 1️⃣ وفای به عهد و عمل به وعده ها؛ 2️⃣ قرار گرفتن فعالیت ها بر محور عمل به شریعت؛ و تلاش در راستای تامین اهداف شریعت؛ 3️⃣ محوریت اخلاق دینی و پرهیز از هرگونه اعمال غیراخلاقی؛ 4️⃣عمل براساس عدالت و دوری از هر گونه ظلم و ستم؛ 5️⃣ عدم به کارگیری خدعه، نیرنگ، بهتان و دروغ؛ 6️⃣ مراعات مصلحت های شرعی و پرهیز از مصالح فردی؛ 7️⃣ محوریت عمل به تکلیف الهی و نه وصول به نتیجه به هر طريق ممکن؛ 8️⃣ عدم استفاده از مقدمات ناشایست و حرام برای رسیدن به هدف مطلوب؛ 9️⃣ مراعات کرامت انسانی در رفتارهای سیاسی و ضرورت حفظ آبروی مردم؛ 🔟 انطباق اعمال سیاسی بر فطرت، عقل و عرف ادامه دارد...
🍂سلسله مباحث: پنجره اول: شماره 13 —————————— ◀️ملاک های فعالیت سیاسی▶️ ✅ حکومت علوی را سرمشق خود قرار دهیم 1️⃣ صداقت و راستی پرهیز از دروغ از اولین اصول اخلاقی بشر به شمار می رود. شاید کم تر کسی را سراغ داشته باشیم که به ضرر خود نیز سخن راست بگوید. اما باید اذعان کرد که این امر در دنیای سیاست نه تنها عجیب و کمیاب است، بلکه کاری غیر معقول به شمار می رود. در عالم سیاست _ معمولاً _ آنچه را که منافع ایجاب می کند باید گفت، نه آنچه را که اصول اخلاقی ایجاب می کند؛ اما امام علی(ع) پایبندی به اصول اخلاقی را بر منافع سیاسی و معاملات دنیای سیاست ترجیح داد. حضرت علی(ع) در حاد ترین شرایط سیاسی حاضر نشد برای مصالح کشور، جامعه و اسلام دروغ بگوید. مسئله مهم دیگر برخورد صادقانه و صداقت آمیز حاکمان و حکومت با مردم است. در اندیشه سیاسی اسلام، حاکمان نباید از جهل مردم سوءِ استفاده کنند یا به خاطر منافع و مصالح، حقایق را بپوشانند یا از گفتن سخن حقی که به ضرر خودشان است خودداری کنند. 2️⃣ پایبندی به عهد و پیمان حضرت علی(ع) معتقدند که اگر حاکمی با دشمن خود پیمانی نهاد، یا براساس عهد و پیمان چیزی را بر ذمّه خود گرفت، باید به پیمان خود عمل کند و آنچه را بر ذمّه خود دارد ادا کند، و حتی خود را به عنوان سپری در مقابل پیمانش قرار دهد تا خود ضربه ببیند، ولی عهد و پیمان او خدشه دار نشود. بنابراین، به هیچ وجه خیانت و فریب در پیمان منعقده با دشمن روا نیست؛ زیرا خداوند تعالی از روی لطف و رحمت به بندگان، عهد و پیمان را امانی قرار داده و رعایت آن را به عهده همگان نهاده است. خداوند عهد و پیمان را چون حریمی استوار ساخته تا مردم در استواری این حریم، اطمینان، آرامش و امنیت را تجربه کنند. بنابراین، در عهد و پیمان نه می توان خیانت کرد و نه می توان به نوعی حیله و مکر در آن گنجاند. 3️⃣ توجه به ارزش های انسانی و فرا مذهبی در نامه حضرت علی(ع) به مالک اشتر، سی مورد جملاتی وجود دارد که تمام انسان ها از هر ملیت، نژاد، صنف و مذهب را در برمی گیرد. «ناس» به معنی مردم در نُه مورد، «رعیت» به معنی شهروند در سیزده مورد، «عامه» به معنی همگان در سه مورد، «کُلُّ امرِی ءٍ» به معنی هر انسانی در دو مورد، «عبادُاللّه» به معنی بندگان خدا در یک مورد و صریح تر از همه «نظیرٌ لکَ فی الخلقِ» به معنی همنوع تو در خلقت، در یک مورد در عهدنامه حضرت علی(ع) آمده است (جعفری 1369: ص 319). به اعتقاد امام، حاکمان و حکومت باید نگرشی انسانی و فرا مذهبی به شهروندان داشته باشند. آنچه امام در این جمله اخیر بر آن تأکید دارند، این است که تمام شهروندان جامعه اسلامی را به دو دسته تقسیم می کنند: دسته اول که مسلمان هستند و برادر دینی حاکمان به شمار می روند و دسته دوم که مسلمان نیستند ولی در آفرینش همانند حاکمان هستند و انسان اند (نهج البلاغه 1373: نامه 53، ص 326). حضرت علی(ع) صِرف انسان بودن افراد در یک جامعه را عاملی می داند که باید بر مبنای آن حقوق انسانی و شهروندی آنان تأمین شود. حضرت معیاری را ذکر می کنند که تحت هیچ شرایطی از بین نمی رود و جزو ماهیت و ذات موجودی به نام انسان است ادامه دارد...
🍂سلسله مباحث: پنجره اول: شماره 14 —————————— ◀️ملاک های فعالیت سیاسی▶️ ✅ حکومت علوی را سرمشق خود قرار دهیم (قسمت دوم) 4️⃣ نفی حیله و نیرنگ حضرت علی(ع) در هیچ شرایطی حاضر نبود به حیله و نیرنگ متوسل شود؛ زیرا معتقد بود: «حاکمی که مکر و حیله یا تکبر کند از بی عقلی و حماقت خود در حکومتش پرده برمی دارد.» معاویه برای پیشبرد اهداف خود از توسل به هرگونه حیله و نیرنگ فروگذار نمی کرد. به همین دلیل، برخی می گفتند که معاویه سیاستمدار است؛ ولی علی(ع) زیرک نیست و سیاست نمی داند. حضرت در پاسخ به این گونه سخنان فرمود: به خدا سوگند معاویه زیرک تر از من نیست، اما شیوه او پیمان شکنی و گناهکاری است. اگر حیله و پیمان شکنی ناخوشایند نبود، زیرک تر از من کسی پیدا نمی شد (نهج البلاغه 1373: خطبه 200، ص 236). حضرت حتی در صورت از دست رفتن قدرت و حکومت نیز به این شیوه ها متوسل نمی شد 5️⃣ پرهیز از تطمیع حضرت علی(ع) نسبت به امور مالی بسیار حساس و دقیق بود و با اینکه از حق و سهم خود به آسانی می گذشت و آن را به دیگران واگذار می کرد (مفید 1414 ب: ص 401)، ولی در امور بیت المال کاملاً نظام مند عمل می نمود و در حساب و کتاب بسیار سختگیر بود. نکته بسیار مهمی که وجود دارد، این است که حضرت علی(ع) نه از بیت المال، نه از مال شخصی و نه از هیچ اهرم مالی در جهت منافع و مصالح سیاسی کشور استفاده نمی کرد؛ زیرا آن را شیوه یی ناپسند و ناحق می شمرد. حتی پا را از این نیز فراتر گذاشت و سوءِ استفاده های مالی گذشته را پیگیری و جبران کرد و همین امر مخالفت های شدیدی را علیه او برانگیخت. ادامه دارد...