...ادامه مطلب قبل
برش دوم:
در آزادی #بوکمال مقرمان خانه یکی از اهالی بود که به امان خدا رها کرده بود. وقتی می خواستیم حاج قاسم دست به قلم شد تا از صاحب خانه برای تصرف بدون اجازه خانه اش عذرخواهی کند.
«صاحب خانه عزیز و محترم
سلام علیکم.
من برادرتان قاسم سلیمانی هستم…. من شیعه هستم و تو سنی هستی؛ ولی ماهم به شکلی سنی هستیم. چون به سنت رسول خدا (ص) اعتقاد داریم و انشاء الله سعی می کنیم به راه و روش او عمل کنیم.
تو هم به جهتی شیعه هستی؛ چون اهل بیت (ع) را دوست داری. من از قرآن کریم و #کتاب_صحیح_بخاری و کتاب های دیگری که در خانه تان بود فهمیدم متدین هستید.
اولا از شما می خواهم عذر ما را بپذیرید. چون بدون اجازه از خانه تان استفاده کرده ایم. ثانیا اگر #خسارتی به خانه تان زده ایم حاضر هستیم بهای آن را بپردازیم… بنده در خانه شما نماز خواندم و دو رکعت نیز به نیت شما خواندم و برای عاقبتبهخیریتان دعا کردم.
محتاج دعای شما
فرزند و برادرتان
سلیمانی».
با اینکه داشت برای آنها می جنگید و آنها باید ممنون حاج قاسم می شدند که جانش را برای آنها به خطر انداخته، انگار دلش آرام نگرفت. باز هم دلش آرام نشد. در آخر نامه اضافه کرد:
« اگر فکر میکنید بنده یا ما به خاطر استفاده بیاجازه از خانهتان مدیون شما هستیم، این شمارهی #تلفن بنده در ایران است. خواهش میکنم با ما تماس بگیرید و بنده حاضرم هر درخواستی داشته باشید انجام دهم. »
بعد هم شماره تلفنش را پایین برگه سمت چپ نوشت.
#شهید_قاسم_سلیمانی
#سیره_فرهنگی_شهدا
#اندیشه_تقریب
#پایبندی_به_احکام_شرعی
راوی: شیخ جابر رجبی (نماینده عصائب اهل الحق در ایران)
#کتاب_سلیمانی_عزیز ؛ گذری بر زندگی و رزم شهید حاج قاسم سلیمانی. نویسنده: عالمه طهماسبی، لیلا موسوی و مهدی قربانی. ناشر: حماسه یاران. نوبت چاپ: سوم-۱۳۹۸٫ ؛ صفحات ۷۲ و ۱۹۲-۱۹۳.