حسن خیلی به امام زمان (عج) ارادت داشت و نشانه ای از آن حضرت در زندگی اش مشهود بود.
🔹بالای همه #نامه هایش می نوشت: به نام خدا و به یا حضرت مهدی (عج).
🔸وقتی هم که می خواستیم بچه دار شویم. حسن خیلی مایل نبود. #استخاره کردیم، آیه ای در مورد اعطای حضرت موسی (ع) به مادرش آمد.
گفت: اگر فرزندمان پسر باشد، موسی و اگر دختر باشد سوسن بگذاریم. در آن زمان سوسن نام خواننده ای مشهور بود. گفتم: نه. گفت: پس #نرگس.
🔹در هنگام شهادت هم اسم امام زمان (عج) از زبانش نمی افتاد.
#شهید_حسن_باقری
#شهدا_و_اهل_بیت (ع)
#شهدا_و_امام_زمان (عج)
راوی همسر شهید
#کتاب_ملاقات_در_فکه ؛ زندگی نامه شهید حسن باقری (غلام حسین افشردی) نویسنده: سعید علامیان نشر: سوره مهر نوبت چاپ: سوم- ۱۳۹۷؛ صفحه 36 و 298 و 309.
رفته بودم تهران. گفتم سری هم به خانواده حسن بزنم.
پدر حسن پرسید: عذرخواهی می کنم! شما در جبهه با حسن همکارید؟
گفتم: بله معاون ایشان هستم.
گفت: مگر آنجا چه کاره هست که معاون دارد؟ ما که هر وقت ازش می پرسیم در جبهه چه کاره ای؟ می گوید: جارو می کشم. بعد پرسید: شما چه کاره ای؟
گفتم: راست می گوید. ایشان جارو می کشند و من هم پشت سرشان تی می کشم. خیلی خندیدیم.
#شهید_حسن_باقری
#سیره_اخلاقی_شهدا
#گمنامی_و_فرار_از_چهره_شدن
راوی: علی ناصری به نقل از حمید معینیان
#کتاب_ملاقات_در_فکه ؛ زندگی نامه شهید حسن باقری (غلام حسین افشردی) نویسنده: سعید علامیان نشر: سوره مهر نوبت چاپ: سوم- ۱۳۹۷؛ صفحه 123.
فاصله بین شوش تا #فکه یک ساعت و نیم است. در صندلی های عقب بین حسن و مجید نشسته بودم. محید همیشه یک قرآن جیبی همراهش بود و در هر فرصتی تلاوت می کرد. توی این فاصله داشت #سوره_فجر را حفظ می کرد.
قرآنش را داد دست من و گفت: ببین درست می خوانم؟ من داشتم حفظ هایش را کنترل می کردم. وقتی رسیدیم به آیات آخر سوره فجر «یَآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِى إِلَى رَبِّکَ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً فَادْخُلِى فِى عِبَادِى وَادْخُلِى جَنَّتِى (27-30)»، رسیدیم به فکه.
مجید به حسن گفت: نمی دانم چرا آیات آخر سوره را نمی تونم حفظ کنم. گیر دارد. نمی دانم گیرش چیست؟
حسن با خنده گفت: می دانی گیرش چیست؟ گیرش یک #ترکش است. گیرش یک لقمه #شهادت است. بابا! یا ایتها النفس المطمئنة در شأن امام حسین (ع) است. شوخی که نیست.
راست می گفت حسن. گیر ورود به جمع یاران شهید، خصوصی های خدا، یک لقمه شهادتی بود که در فکه با هم نوش جان کردند.
#شهید_مجید_بقایی
#سیره_عبادی_شهدا
#حفظ_قرآن_شهدا
راوی: مرتضی صفاری
#کتاب_ملاقات_در_فکه ؛ زندگی نامه شهید حسن باقری (غلام حسین افشردی) نویسنده: سعید علامیان نشر: سوره مهر نوبت چاپ: سوم- ۱۳۹۷؛ صفحه 300-299.
ادامه مطلب قبل...
برش سوم:
بعد از ازدواج هم این عادت از سرش نیفتاد. تا جایی که #مهریه خانمش هم کتاب بود. یک دوره #کتاب_وسائل_الشیعه. اول از همه هم شروع کرد به خواندن کتاب النکاحش.
هر وقت از خانه به منطقه می رفت، با خودش کتاب می برد. آخرین کتابی که خواند #کتاب_ارشاد شیخ مفید بود که در وقایع مربوط به اهل بیت (ع) است. وقتی شهید شد یکی از چیزهایی که به من دادند به عنوان وسایل شهید همین کتاب بود.
#شهید_حسن_باقری
#سیره_فرهنگی_شهدا
#فرهنگ_کتاب_خوانی
#ترویج_کتاب_خوانی
#مهریه_همسران_شهدا
راویان: خواهر و همسر شهید و خلیل سبحانی و مصطفی رحیمی؛ هم محل های شهید
#کتاب_ملاقات_در_فکه ؛ زندگی نامه شهید حسن باقری (غلام حسین افشردی) نویسنده: سعید علامیان نشر: سوره مهر نوبت چاپ: سوم- ۱۳۹۷؛ صفحه ۲۲-۲۳ و ۳۰-۳۱ و ۵۳ و ۱۶۰-۱۶۱ و ۳۱۰.
.