بازخوانی منشور روحانیت (11):
در شروع مبارزات اسلامی اگر میخواستی بگویی #شاه_خائن_است، بلافاصله جواب میشنیدی که #شاه_شیعه_است!
عدهای #مقدس_نمای_واپسگرا همه چیز را حرام میدانستند و هیچکس قدرت این را نداشت که در مقابل آنها قد علم کند.
#خون_دلی که پدر پیرتان از این دسته #متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است.
وقتی #شعار_جدایی_دین_از_سیاست جا افتاد و #فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احکام فردی و عبادی شد و قهراً فقیه هم مجاز نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست «و» حکومت دخالت نماید، #حماقت_روحانی در معاشرت با مردم فضیلت شد.
به زعم بعض افراد، روحانیت زمانی قابل احترام و تکریم بود که حماقت از سراپای وجودش ببارد و الا #عالم_سیاس و روحانی کاردان و زیرک، کاسهای زیر نیم کاسه داشت. و این از مسائل رایج حوزهها بود که هر کس کج راه میرفت متدینتر بود.
#یاد_گرفتن_زبان_خارجی، کفر و فلسفه و عرفان، گناه و شرک بهشمار میرفت.
در مدرسه فیضیه فرزند خردسالم، مرحوم مصطفی از کوزهای آب نوشید، کوزه را آب کشیدند، چرا که من #فلسفه میگفتم.
تردیدی ندارم اگر همین روند ادامه مییافت، وضع روحانیت و حوزهها، وضع #کلیساهای_قرون_وسطی میشد که خداوند بر مسلمین و روحانیت منت نهاد و کیان و مجد واقعی حوزهها را حفظ نمود.
#منشور_روحانیت
.