4_5942637770039100928.mp3
1.81M
🔸ترتیل صفحه 293 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام نهاوند - رست
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
🌷نکته تفسیری صفحه ۲۹۳🌷
نزول تدریجی قرآن:
به گواهی تاریخ، پیامبر اسلام چهل سال پس از «عام الفیل» (سالی که ابرهه و لشکریان فیل سوارش به مکّه حمله کردند و گرفتار عذاب الهی شدند) و در سن چهل سالگی به پیامبری مبعوث شد و در سن شصت و سه سالگی، از دنیا رحلت فرمود. در طول این بیست وسه سال، حـضرت جبرئیل ،فرشته ی وحی، مرتّب و در فاصله های زمانی متفاوت، بر پیامبر فرود می آمد و پیام های خدا را برای آن حضرت بازگو می کرد. به این فرایند پیچیده و غیر مادّی، «وحی» گفته می شود. از روایات استفاده می-شود که وحیِ بر پیامبر، دو گونه بوده است: «وحی قرآنی» و «وحی غیر قرآنی». وحی قرآنی، آیاتی بوده که جبرئیل از سوی خدا بر پیامبر نازل می کرده، و وحی غیر قرآنی، پیام های دیگر خدا بوده که فرشته ی وحی به پیامبر می رسانده است. بدین ترتیب، آیات قرآن به تدریج و بر اساس صلاحدید خدای بزرگ نازل می شد. برخی از آیات قرآن، در پی حادثه ای نازل می شد، و بعضی دیگر، پس از سؤال مردم در مورد مطلبی فرود می آمد. برخی از آیات نیز بدون مقدمه بر پیامبر نازل می شد و مردم را از حقایق مهمّی آگاه می کرد. البتّه نزول تدریجی یک کتاب آسمانی، در ادیان دیگر سابقه نداشته و کتابهای آسمانی دیگر مانند تورات و انجیل یکباره بر پیامبر زمان نازل شده اند. از این رو یهودیان و مسیحیان صدر اسلام و مشرکان بهانه جو به پیروی از آنان به پیامبر اعتراض می کردند که چرا آیات قرآن مانند کتاب های آنان، یکباره نازل نمی شود.
خداوند در این آیه و آیه ی 32 سوره ی فرقان، به دو علّت مهم نزول تدریجی قرآن اشاره می کند. بر اساس این آیه، یکی از علل نزول تدریجی قرآن این بوده که پیامبر آیات آن را بر اساس نیاز مردم و مصالح مسلمانان، برایشان بازگو کند: در زمان جنگ، آیات جنگ، و در زمان صلح، آیات صلح خوانده شود، و در هر موقعیتی، آیات متناسب آن؛ همچنین در ابتدای بعثت، بیشتر بر مسائل کلیدی و اعتقادی مردم مانند توحید و معاد تأکید شود، و در اواخر آن، بیشتر احکام و دستورهای فردی و اجتماعی بازگو شود. به فرموده ی آیه ی 32 سوره ی فرقان اما یکی دیگر از علل نزول تدریجی قرآن این بود که پیامبر پیوسته با جهان غیب در ارتباط باشد و بدین وسیله، در برابر مشکلات و سختی های طاقت فرسایی که برای رسالت خود پیش رو داشت، آرام و پایدار بماند. خداوند بارها و در زمان های گوناگون، به پیامبر خود دلگرمی می داد و به او یادآوری می کرد که از لطف و حمایتش برخوردار است. همچنین خداوند بارها از پیامبر خود در برابر تهمت های مشرکان و منافقان دفاع کرد و مسلمانان را به اطاعت از او فرمان داد، و بدین وسیله، جایگاه ویژه ی او را محکم تر از پیش کرد. البته از آیات قرآن فهمیده میشود که قرآن به دو صورت نازل شده، و غیر از نزول تدریجی، یک بار دیگر در شب قدر یکجا بر پیامبر نازل شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ اسرائیل کثیف ترین پدیده ای است که تاریخ به خود دیده است.
🟢 خدایا به حق خونهای به ناحق ریخته شده تعجیل کن در فرج منجی عالم بشریت
#بیمارستان_المعمدانی
قرار هفده - قسمت نود و یکم.mp3
40.81M
●━━━━━━───────
⇆ ㅤ◁ㅤ ㅤ❚❚ㅤ ㅤ▷ㅤㅤ↻
📻 #رادیو_نماز| برنامه قرار هفده
🎬 قسمت: نود و یکم (ویژه مقاومت حماس و غزه)
🎙 اجرای برنامه: امین عارف
▫️مظلوم نمایی رژیم صهیونیستی (در کلام مقام معظم رهبری)
▫️قدرت نماز (در کلام استاد قرائتی)
▫️دلنوشتهای برای حماس و فلسطین (گوینده: نرگس عبدی)
▫️سرودی برای فلسطین
▫️قبله مسلمانان (در کلام حجت الاسلام بهشتی)
▫️خاطرات نماز اُسرا - این قسمت: فقط روز جمعه (گوینده: وحید سعیدی)
▫️سرود حی علی الصلاه (خواننده: محمدحسین پویانفر)
▫️معرفی کتاب "اصلاح سبک زندگی" (گوینده: مریم سهرابی)
✉️ شنوندگان محترم می توانند با ارسال نظرات خود به سامانه پیامکی ۱۰۰۰۰۱۷ ما رو در تهیه و تولید برنامه مجله رادیویی قرار هفده یاری نمایند.
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
4_5944863185868686590.mp3
929.8K
🔸ترتیل صفحه ۲۹۴ با صدای استاد حامدولی زاده
🔸مقام : چهارگاه
🛑 فایل بدون ترجمه
4_5944863185868686591.mp3
2.06M
🔸ترتیل صفحه 294 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام چهارگاه
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
🌷نکته تفسیری صفحه ۲۹۴🌷
اصحاب کهف:
بین سال های 49 تا 251 میلادی، در امپراتوری روم شرقی، در شهری به نام «افسوس»، پادشاهی به نام «دکیوس» (که به عربی «دقیانوس» گفته می شود)، فرمانروایی داشت. این پادشاه نه تنها به خدا ایمان نداشت، بلکه مدّعی خدایی بود و پیروان دین مسیح را به شدّت سرکوب می کرد. در یکی از سال ها، در مجلسی عمومی، به دقیانوس خبر دادند که لشکر ایران به روم حمله کرده و وارد مرزهای آن شده است. دقیانوس که ادّعای خدایی داشت از این خبر به شدّت ناراحت شد و از ناراحتی چنان بر خود لرزید که تاج از سرش به زمین افتاد. در این هنگام، یکی از شش وزیر دقیانوس که «تلمیخا» نام داشت به فکر فرو رفت و از خود پرسید: چگونه شخصی که ادّعای خدایی دارد، چنین می ترسد؛ در حالی که او دقیقاً مانند دیگر انسان هاست. این جرقه، آتشی به جان تلمیخا افکند و پس از در میان گذاشتن آن با پنج وزیر دیگر معلوم شد که آنان نیز مانند تلمیخا دچار تردید و اضطراب شده اند. بدین ترتیب، آن شش نفر از اعتقاد شرک آلود خود دست برداشتند و پس از مدتی، راحت قصرنشینی را رها کرده، برای پاک ماندن از کفر و گمراهی، شهر خود را ترک گفتند. در میان راه، چوپانی با آنان ملاقات کرد و شیفته ی اعتقادشان شد و با آنان همراه. سگ او نیز در پی آنان راهی شد؛ چنان که گویی برای محافظت از ایشان مأموریت دارد. این هفت نفر به راه خود ادامه دادند تا به کوهی رسیده، از آن بالا رفتند و در کنار غاری قرار گرفتند. بر در غار، چشمه و درختان میوه ای یافتند. از میوه های آن درختان خوردند و خود را از چشمه ی آب، سیراب کردند. هنگامی که تاریکی شب فرا رسید، به غار پناه بردند، و سگشان در حالی که دست و پاهایش را گشوده بود، بر در غار دراز کشید. در این حال، خداوند خواب عمیقی را بر آنان مسلّط کرد.
این آیات که به بخشی از داستان اصحاب کهف اشاره کرده اند حاوی نکات تربیتی و آموزنده ای هستند که به برخی اشاره می شود:
الف ـ در آیات 10 و 13، به اصحاب کهف، «فتیه» جمع «فتی» (جوانمرد) گفته شده است. در روایتی می خوانیم که امام صادق از یکی از یاران خود پرسید: «فتی به چه کسی می گویند؟» او عرض کرد: «فتی را به جوان می گوییم.» امام فرمود: «آیا تو نمی دانی که اصحاب کهف همگی پیر بودند؛ امّا خدا به سبب ایمانشان به آنان فتیه [جوانمردان] نام داده است. هر کس به خدا ایمان داشته باشد و تقوا پیشه کند، جوانمرد است.»
ب ـ بر اساس آیات 13 و 14، خداوند در برابر ایمان اصحاب کهف، بر هدایتشان افزود (فزدناهم هدی) و دلهایشان را بر آن اعتقاد حق، محکم و استوار کرد(رَبَطنا عَلیّْ قُلوبِهِم). آری، بدونشک کسانی که به دعوت پروردگار جهان، پاسخ مثبت می دهند، از لطف او برخوردار می شوند و در دنیا و آخرت مورد حمایت او قرار می گیرند. ج ـ یکی از درس های مهم این آیات، پرهیز از تقلید کورکورانه است. اصحاب کهف، بی توجّه به آیین باطل نیاکانشان و تفکّر حاکم بر جامعه ی زمانشان، در پی دلیل و منطق بودند و از قوم مشرک خود گله می کردند که چرا برای انکار خود، دلیل درستی نمی آورند (لَو لا یَأتونَ عَلَیهِم بِسُلطانٍ بَیِّن).