eitaa logo
آرامش حس حضور خداست
5.6هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
922 ویدیو
77 فایل
آرامش در زندگی نبودن جدال نیست بلکه تجربه حضور خداست!♥ کپی برداری با لینک کانال خودتون با افتخار حلال اندر حلال وثواب آن را تقدیم میکنم به ساحت مقدس آقا صاحب الزمان (عج ) التماس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت اول عارفی را به مجلس میهمانی دعوت کردند. عارف وارد منزل شد. دختر صاحبخانه وارد اتاق پذیرایی شد و چای آورده و سلام و تعارف کرد. عارف مشاهده کرد که دختر، حجاب مناسبی ندارد. نگاهی به پدر و مادر دختر که در مجلس حاضر بودند کرد و خطاب به دختر گفت: فرزند عزیزم! شما که ماشاءالله هزار ماشاءالله جوان فهمیده و مؤدبی هستید حجابتان را هم می توانید بهتر کنید! دختر در کنار مادرش نشست و گفت: حاج آقا! دل پاک باشد! پدر و مادر دختر نگاه نافذی به او کردند و به همین جهت دختر اظهار داشت: معذرت می خواهم حاج آقا! عارف افزود: نه دخترم! نظرت را گفتی و این خیلی خوب است که انسان صادقانه نظراتش را مطرح سازد. اما... ماجرا در قسمت دوم... 🍃 🦋🍃 @takhooda
قسمت دوم(قسمت آخر) اما.. اما دختر گلم از تو می پرسم که از کجا می شود فهمید دلی پاک است یا ناپاک؟ دختر اندکی فکر کرد و گفت: نمی دانم! عارف افزود: پاکی یا ناپاکی دل افراد، از گفتارشان و خصوصا از رفتارشان معلوم می شود. این ضرب المثل را شنیده ای که گفته اند: از کوزه همان برون تراود که در اوست؟ دختر گفت: بله عارف اظهار داشت: بنابراین وقتی شما گفتار پسندیده و رفتار شایسته از کسی دیدید، می توانید به پاکی دل و نفس او پی ببرید. اما اگر کسی گفتار ناشایست و رفتار نامناسب داشته باشد، آیا شما او را پاکدل و سلیم النفس می خوانید؟ دختر گفت: نه، زیرا اگر پاکدل بود این پاکی باید در گفتار و رفتارش نمود پیدا می کرد. هر ادعایی باید توسط عمل ثابت شود. عارف گفت: احسنت! چه خوب مسائل را درک می کنی! بنابراین کسانی که ادعا می کنند دلهای پاک دارند و خدا را دوست دارند اما به فرمانهای او بی اعتنایی می کنند هم چنین شرایطی دارند. دختر گفت: منظورتان این است که آنها هم باید در گفتار و رفتارشان دوستی و علاقه به خدا را بروز بدهند؟ عارف گفت: همینطور است! خودتان گفتید: ادعا وقتی قابل قبول است که با عمل ثابت شود! دختر اظهار داشت: بله، همینطور است. پدر دختر که تاکنون ساکت بود گفت: حاج آقا! خداوند متعال در این باره چه فرموده اند؟ عارف گفت: خداوند سبحان در آیه ۳۱ سوره آل عمران فرموده اند: قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله و یغفرلکم ذنوبکم والله غفور رحیم (ای پیامبر! به مردم) بگو: اگر خدا را دوست دارید از (دستورات خدا که) من (برایتان آورده ام) پیروی کنید، تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد؛ و گناهانتان را ببخشد، و (بدانید که) خداوند آمرزنده مهربان است. پس از تلاوت آیه نگاه عارف به دختر افتاد که حجاب خود را کاملا حفظ کرده بود و پدر و مادرش نیز با نگاهی رضایت بخش به او می نگریستند. عارف نیز این غزل حافظ را زیر لب زمزمه کرد: نه هر که چهره برافروخت دلبری داند نه هر که آینه سازد سکندری داند نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست کلاه داری و آئین سروری داند هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست نه هر که سر بتراشد قلندری داند... 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💎 خداوند در همه چیز تجلی می‌یابد، امّا "کلمه" یکی از ابزارهای محبوب او برای تجلّی یافتن است. چرا که کلمه، اندیشهٔ استحاله یافته به ارتعاش است. چیزی که پیش از این تنها انرژی بوده است، در فضا، در پیرامونت می‌پراکند. بسیار مراقب آنچه میگویی، باش. کلمه نیرویی عظیم‌تر از همه‌ی آیین‌ها دارد. وقتی کلامی را جاری کردی؛ ارتعاش میسازی و ارتعاش تو موجی میسازد در دل مخاطب. گاهی این موج می‌تواند کسی را به زیر ببرد و گاهی به اوج! اولین کسی که همراه این موج به بالا یا پایین میرود خودِ تو هستی. مگذار موج کلامت تورا به نزول سوق دهد. اگر نمی‌دانی نگو. اگر می‌دانی به بهترین شیوه بگو. باید همواره زیباترین‌هایت را به زبان آوری حتی به هنگامه‌‌ی خشم. آنچه را که کلام تو جاری میسازد همه‌ی آن چیزی است که تو در آن لحظه هستی. بگذار فقط خوبیهایت جاری شود. 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🦋🍃🦋🍃 🦋 بدن برای شفا دادن خود توانایی عجیبی دارد فقط باید با کلمات مثبت با آن صحبت کرد. ساده‌ترین راه برای شاد بودن دست کشیدن از گلایه است. تشویق یک آموزگارِ خوب می‌تواند زندگی شاگردانش را دگرگون کند. افراد خوش‌بین نسبت به افراد بدبین عمر طولانی‌تری دارند. نفرت مانند اسید، ظرفی که در آن قرار دارد را از بین می‌برد. اگر می‌خواهم خوشحال باشم باید سعی کنم دل دیگران را شاد کنم تا این انرژی چند برابر به خودم برگردد وقتی مثبت فکر می‌کنم شادتر هستم و افکار مهرورزانه در سر می‌پرورانم. من آموخته‌ام «با خدا همه چیز ممکن است.» 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🦋🍃🦋🍃 🦋 لحظه به لحظه ی زندگی را باید دوست داشت با تمام سختی ها، نامهربانی ها و تردید ها! هرچیزی در زمان خودش زیباست، تو نمیتوانی چیزی را که متعلق به زمان دیگری ست دوست داشته باشی، لذت ببری و طعم شیرینش را مزه مزه کنی! وقتی چیزی یا کسی را از دست می دهیم آنچنان غرق در تشویش می شویم که از یاد میریم درحال از دست دادن چیزهای بزرگ تری هم هستیم! زمان از دست رفته هیچگاه بازنخواهد گشت، هرچیزی به جای خودش و در زمان خودش میدرخشد حتی اگر بهترین ها را در زمانی دگر داشته باشی بازهم جایگزینی برای روزهای ازدست رفته نمیشود! باید همان دقایقی را دوست داشت که زندگی میکنی میگریی میخندی و میجنگی... 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️فرازی از نامه دردناک حضرت مهدی(عج) به جناب شیخ مفید در بیابان‌های تاريک و ظلمانی و صحراهای خشک و بی آب و علف كه دست تطاول زمان بدان نمیرسد، برای شما دعا میكنم. احتجاج طبرسی، ج۲، ص۴۸۹📚 گناه قدمی به سوی ظهور 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢اسمـاعيل بن سهـل گويد: ↫◄ خدمت امام جـواد علیه‌السلام نوشتم چيزى بہ مـن تعليم فرما ڪه اگر آن را بگويم در *دنيـا و آخـرت* با شمـا باشـم! ✍حضـرت بہ خـط خود نوشت: 💠سـوره «اِنّا اَنزَالناه» را زياد بخوان 💠و لب‌هایت بہ گفتن «استغفار» تَر باشد 👈🏻يعنى آنقدر استغفار كنى ڪه دائـم لبت از گفتن استغفار در حرڪت باشد. 📗ثواب‌الأعـمال، صفحه ۱۹۷ 🌱اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج🤲 یااباالصالح المهدی عج ادرکنی اللّهمّ اجعل عواقب امورنا خیرا🌱 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 یکی از آداب خیلی زیبای نماز، کنترل چشم هاست. در واقع توصیه شده که موقع نماز چشمای ادم زیاد این طرف و اون طرف نچرخه و هیچ وقت پلک ها بالا نیاد.😌 🌹 مومن به خاطر ادب مقابل خداوند متعال موقع قرائت حمد و سوره باید نگاهش به مهر باشه. 🔷 موقع رکوع هم باید نگاهش به سمت پاهاش باشه و مراقب باشه پلک هاش بالا نیاد موقع تشهد هم نگاهش به سمت زانوهاش باشه. ✅ این یک تمرین بسیاااار ناب برای ادب مقابل مولا هست. همه شما عزیزان این ادب رو سر هر نماز تمرین کنید تا آثار قشنگش رو توی زندگیتون 🔶 از آدابی که خیلی خوبه انسان همیشه رعایت کنه اینه که تا زمانی که حرف طرف مقابل تموم نشده وسط حرفش صحبت نکنه. 💢 خیلی وقتا میشه که طرف مقابل داره یه حرف حتی بی فایده هم میزنه و شما حرف خیلی مهمی داری ولی بازم صبر کن تا حرفش تموم بشه. ✅ یه سختی هایی داره این کار ولی خب نفس انسان ادب میشه... 🔸 مَن عَرَضَ لأِخيهِ المُسلِمِ (المُتَكَلِّمِ) في حَديثِهِ فكأنَّما خَدَشَ وَجهَهُ؛ هر كه در ميان سخن برادر مسلمانش وارد شود، چنان است كه چهره او را بخراشد. میزان الحکمه، ج۷، ص۴۰۴ 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محدث نوری نقل فرموده که یک نفر تاجر مسیحی در بصره زندگی می کرد. دوستانش از بغداد به او نوشتند که برای تو بغداد بهتر است، او نیز همۀ مال التّجاره اش را برداشت به طرف بغداد حرکت کرد، در مسیر راه، دزدان بر او تاختند و همۀ اموالش را گرفتند. او خجالت کشید که با آن وضع به بغداد برود، در برخی از چادرها اقامت نمود و با اهالی آن جا مأنوس شد. در ایام عاشورا آن ها عازم کربلا بودند، او را نیز به همراه خود به نجف اشرف، سپس به کربلا بردند. شب عاشورا او را در نزد وسایل خود گذاشتند و گفتند: ما فردا بعد از ظهر به نزد تو می آییم. پاسی از شب گذشت و او را خواب برد، در عالم رؤیا دید که سه نفر شخص جلیل القدر از حرم مطهر بیرون آمدند، یکی از آن ها به یکی دیگر امر فرمود که در شهر بگردد و اسامی زائران را در دفتری ثبت کرده به نزد او بیاورد و به شخص دیگر امر فرمود که اسامی زائرانی را که در صحن هستند بنویسد و بیاورد. پس از مدتی آن دو نفر آمدند و لیست زائران را به آن حضرت ارائه دادند.آن حضرت اسامی زائران را ملاحظه کردند و فرمودند: بقیّه دارد. آن دو نفر رفتند و گشتند و آمدند و گفتند: ما همه را نوشتیم، کسی نمانده است. آن حضرت فرمود: نه، بقیّه دارد. یکبار دیگر رفتند و همه جا را گشتند و آمدند و گفتند: همه جا را گشتیم، کسی از قلم نیفتاده است. فرمود: نخیر، بقیّه دارد. بار سوم همه جا را گشتند و برگشتند و گفتند: به جز یک نفر مسیحی، احدی باقی نمانده است. آن حضرت فرمود: پس چرا نام او را ننوشتید؟! ألیس قد حلّ بساحتنا؟! مگر او قدم در آستانۀ ما ننهاده است؟! این جا بود که آن مسیحی به نور اسلام منوّر شد و در زمره مسلمانان قرار گرفت. خداوند بدین سان از ثروت به سرقت رفته اش، سعادت ابدی و نعمت های جاویدان الهی را به او ارزانی نمود. 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥آقا شیخ باقر نجفی نقل می کند: شخص صادقی که دلاک بود، پدر پیری داشت. او در خدمتگزاری پدرش کوتاهی نمی کرد، همیشه مواظب خدمت او بود مگر در شبهای چهارشنبه که به مسجد سهله می رفت، پس از مدتی رفتن به مسجد سهله را هم ترک نمود. از او پرسیدم: چرا رفتن به مسجد را ترک کرده ای؟ گفت: چهل شب چهارشنبه به آنجا رفتم، وقتی شب چهارشنبه آخر رسید، تا نزدیک غروب، رفتن برایم ممکن نشد، من هم همان وقت تنها به راه افتادم. شب شد و من همچنان می رفتم تا اینکه فقط یک سوم راه باقی ماند. ✨💫✨ آن شب مهتابی بود ناگاه شخص عربی را دیدم که بر اسبی سوار است و بطرف من می آید. با خود گفتم الان این عرب مرا برهنه می کند. وقتی به من رسید به زبان عربی بدوی با من سخن گفت و از مقصدم پرسید. گفتم: به مسجد سهله می روم. فرمود: خوراکی همراه خود داری؟ گفتم: نه! فرمود: دست در جیب خود ببر. گفتم: چیزی ندارم. باز همان سخن را تکرار فرمود. من هم دست خود را در جیبم کردم. مقداری کشمش یافتم که برای طفل خود خریده بودم ولی فراموش کرده بودم به او بدهم و در جیبم مانده بود. ✨💫✨ آنگاه به من فرمود: "اوصیک بالعود" (در زبان عربی بدوی، پدر پیر را "عود" می گویند. یعنی تو را نسبت به پدر پیرت سفارش می کنم.) و از نظرم غایب شد. متوجه شدم ایشان آقا حضرت مهدی روحی فداه بوده اند و باز فهمیدم که آن حضرت راضی به جدایی من از پدرم، حتی شبهای چهارشنبه نیستند، لذا دیگر به مسجد نرفتم. 📗ملاقات با امام زمان در کربلا ص ۲۳۸ 🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 مرحوم حبیب‌الله‌ چایچیان(حسان) درباره‌ی ماجرای سرودن شعر «آمدم ای شاه پناهم بده» می‌گوید: مادرم در آخرین لحظاتی که خدمتشان رسیدم، همیشه آن حال و هوای ارادت به چهارده معصوم را داشت و در همان حال که سکته کرده بود، دکتر را خبر کردیم. 🌺 دکتر مشغول گرفتن نوار شد و وقتی خواست برود، متأسفانه مادرم سکته دیگری کرد. من به دکتر آن را اعلام کردم. دکتر خطاب به من گفت: «فردی که این گونه سکته کند، کمتر زنده خواهد ماند!» به هر حال دکتر راهی شد و من خدمت مادر برگشتم و به ایشان عرض کردم، شما آرزویتان چیست؟ 🌼 ایشان گفت: آرزوی من این است که یک بار دیگر حضرت رضا را زیارت کنم (و این نکته را هم بگویم که راه رفتن ایشان خیلی سخت بود و حال خوبی نداشت و من دو بازوی مادر را می‌گرفتم تا بتواند یواش یواش حرکت کند.) 🌷 با هواپیما به سمت مشهد رفتیم. نمی‌دانم در ایام تولد حضرت رضا بود یا شهادت، حرم خیلی شلوغ بود. وارد شدن به حرم هم یقیناً مشکل و حتی برای مادرم غیرممکن بود، 🌟 گفتم مادرجان! از همین جا سلام بدهی، زیارتت قبول است. گفت: «ما قدیمی‌ها تا ضریح را نبوسیم، به دلمان نمی‌چسبد» گفتم: دل چسبی‌اش به این است که حضرت جواب بدهد. 🌺 هر چه کردم دیدم مادر قبول نمی‌کند. خلاصه بازوی مادر را گرفته بودم و همین طور به سمت ضریح حرکت می‌کردیم؛ در همین حال دیدم که حال شعر برایم فراهم شد، من تمام توجه‌ام را به شعر و الهامی که عنایت شده بود دادم، دیدم زبان حال مادرم است نه زبان حال من! و شعر تا «تخلص» رسید. 🌸 وقتی شعر به «تخلص» رسید دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم نمی‌توانست برود، خودش را به ضریح رسانده بود و داشت ضریح را می‌بوسید و من هم ضریح را بوسیدم؛ و این شعر در حقیقت زبان حال مادرم در آخرین لحظات عمرش است... 🌼 شعر کامل به شرح زیر است: 🌷 آمدم ای شاه پناهم بده 🌷 خط امانی ز گناهم بده 🍀 ای حرمت ملجأ درماندگان 🍀 دور مران از در و راهم بده 🌷 ای گل بی‌خار گلستان عشق 🌷 قرب مکانی چو گیاهم بده 🍀 لایق وصل تو که من نیستم 🍀 اذن به یک لحظه نگاهم بده 🌷 ای که حریمت مَثل کهرباست 🌷 شوق و سبک‌خیزی کاهم بده 🍀 تا که زعشق تو گدازم چو شمع 🍀 گرمی جان‌سوز به آهم بده 🌷 لشکر شیطان به کمین منند 🌷 بی‌کسم ای شاه پناهم بده 🍀 از صف مژگان نگهی کن به من 🍀 با نظری یار و سپاهم بده 🌷 در شب اول که به قبرم نهند 🌷 نور بدان، شامِ سیاهم بده 🍀 ای که عطابخش همه عالمی 🍀 جمله حاجات مرا هم بده 🌷 آن چه صلاح است برای «حسان» 🌷 از تو اگر هم که نخواهم بده 🌹 "السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا"🌹 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 قطره ای به وسعت دریا«اولین رمان پیرامون زندگی حاج قاسم عزیز» ✍ طاهره سادات حسینی 💰قیمت پشت جلد ۴۹۰۰۰تومان اگر از طریق این کانال اقدام به تهیه کتاب نمایید، تخفیف خوبی هم خدمتتان می دهیم 🔻🔻🔻 برای تهیه ی مستقیم و سریع کتاب با این شماره تماس حاصل فرمایید👇👇👇👇 09147026388 🔺️🔺️🔺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا