📚«ختم ناد علی و توسل به آقا امیرالمومنین علیهالسلام»
آیت الله مبشرکاشانی:
مرحوم آیت الله کشمیری از قول استاد معنوی خود «سید أفضل حسین هندی» برای حقیر چنین نقل فرمود: به نیت استمداد از وجود مقدس حضرت أمیر المؤمنین صلوات الله علیه ختم نادعلی صغیر به عدد 110 مرتبه أربعین بگیرد به مقصد میرسد و نیز فرمود: به تعداد دوازده هزار مرتبه در یک جلسه نیز موثر و مقصد حاصل است.
طریق این ختم را بعضی بزرگان چنین فرمودهاند:
هر کس که حاجت مهمی داشته باشد شب جمعه وضو بسازد و ده مرتبه سورة توحید بخواند و بعد پانزده مرتبه صلوات بفرستد و بعد دوازده مرتبه تسبیحات أربعه را بگوید و بعد با اخلاص تمام هفت مرتبه نادعلی[صغیر] بخواند حاجتش برآورده شود إن شاء الله.
.
« نادِ عَلیاً مَظهَرَ(مُظهِرَ) العَجائِب تَجِدهُ عَوَناً لَکَ فِی النَوّائِب
کلُّ هَمٍّ و غمٍّ سَیَنجَلی بِوِلایَتِکَ یا علیُّ یا علی یا علی»
.
از آیت الله کشمیری سؤال نمودم که چه توسلی به أمیرالمؤمنین صلوات الله علیه بهتر است؟ فرمود: مرحوم قاضی (رحمة الله علیه) به زیارت ششم أمیر علیه السلام بسیار سفارش میفرمود (همان زیارت ششم که در مفاتیح الجنان آمده است) و نیز فرمود: توسل به أمیر المؤمنین صلوات الله علیه با این ابیات به تعداد یکصد و ده مرتبه جهت حاجات مادی و معنوی مؤثر و خوب است.
یا أمیرَ المؤمنین یا ذَا النِعَم یا إمامَ المتّقین یا ذَالکَرَم
إنَّنا جئناکَ فی حاجاتِنا لا تُخَیِّبنا و قُل فیها نَعَم
و بعد از پایان این مصرع را بگوید: فَمَن دَقّ بابَ الکَریمِ انفَتَحَ
و در کتاب جواهر مکنونه ، همین توسل و رباعی آمده: جهت هر مشکلی و هر مطلبی و حاجتی روی دهد و خواهد که قضاء حاجت و انجاح مطلب شود، وضو بسازد و رو به طرف روضه مقدسه مبارکه حضرت أمیرالمؤمنین(ع) کند و این رباعی را یکصد و پانزده مرتبه بخواند که مجرّبست إن شاء الله تعالی و در پایان، دو دفعه این مصرع را بخواند.
و در بعضی از کتب آمده هر روز صبح بعد از نماز مشغول این رباعی شود و هفتاد مرتبه بخواند و بعد از رباعی سه مرتبه بگوید: «یا أبا الغوث أغثنی، أدرکنی أدرکنی أدرکنی»
.
و در جواهر مکنونه آمده تا سه روز هر روز یکصد و ده مرتبه این توسل و رباعی را بخواند. و در هر مرتبه سه مرتبه بگوید «یا أبا الغوث أدرکنی یا علیّ أدرکنی » تا سه روز این ختم خوانده شود مقصود به عمل آید.
📚سردلبران
🍃
🦋🍃 @takuooda ✨
📘#داستانهایبحارالانوار
از ما حرکت از خدا برکت
🔹یکی از یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله فقیر شد. محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و شرح حال خود را بیان کرد. پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود:
«برو هر چه در منزل داری اگر چه کم ارزش هم باشد بیاور!»
🔹آن مرد انصار رفت و طاقه ای گلیم و کاسه ای را خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله آورد.
حضرت آنها را در معرض فروش گذاشت و فرمود:
« چه کسی اینها را از من میخرد؟»
مردی گفت: من آنها را به یک درهم خریدارم.
حضرت فرمود: «کسی نیست که بیشتر بخرد!»
مرد دیگری گفت: من به دو درهم میخرم.
پیغمبر صلی الله علیه و آله به ایشان فروخت و فرمود: «اینها مال تو است.»
آن گاه دو درهم را به آن مرد انصار داد و فرمود:
« با یک درهم غذایی برای خانواده ات تهیه کن و با درهم دیگر تبری خریداری کن.»
🔹 و او نیز به دستور پیغمبر صلی الله علیه و آله عمل کرد.
تبری خرید و خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله آورد.
حضرت فرمود: «این تبر را بردار و به بیابان برو و با آن هیزم بشکن و هر چه بود ریز و درشت و تر و خشک همه را جمع کن، در بازار بفروش.»
مرد به فرمایشات رسول خدا صلی الله علیه و آله عمل کرد. مدت پانزده روز تلاش نمود و در نتیجه وضع زندگی او بهتر شد.
پیغمبر گرامی صلی الله علیه و آله به او فرمود: «این بهتر از آن است که روز قیامت بیایی در حالی که در سیمایت علامت زخم صدقه باشد.»
📚بحار ج۷۴ ص۵۲
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
#چون نگین انگشتری در میان یارانشان نشسته بودند. فضای مسجد، با حضور أمیرالمؤمنین علیهالسّلام پر از آرامش و عطر شده بود. افراد، سوالات خود را میپرسیدند و برترین پاسخها را میشنیدند.
🧩 در این میان شخصی پرسید: منظور خدای سبحان که میفرماید: «در آن شب مبارک، هر کار محکم و استواری فیصله داده و تفریق میشود.(دخان/۴)» کدام شب است؟
#کمیل، یار وفادار حضرت علی نیز همانند دیگران در جمع نشسته بود و تمام حواسش به کلام امیر مؤمنان بود تا گوهر کلام حضرت را با تمام وجودش بخرد.
امام علیهالسّلام در جواب آن مرد فرمودند: «منظور شب #نیمه_شعبان* است.
قسم به آن که جان علی در دست اوست، هیچ بندهای نیست که ... این شب را زنده بدارد و *دعای خضر* را بخواند؛ مگر این که اجابت شود.»
کمیل سخنان حضرت را با گوش جان میشنید و پس از آن در خلوت از ایشان خواست تا دعای خضر را به او آموزش دهند.
آری، این کمیل بود که در کلام حجّت خدا نقشه گنج یافته بود. گنجی فراتر از عمر کوتاه دنیا ...
☀️آن شب از چشمهی علم علوی، معارف، سیل آسا بیرون میریخت؛ همانگونه که خود وصف کرده بود: «ینهدر عنی السیل: همواره سیل خروشان (علم) از وجودم جاری است.» و کمیل قطرات آن را جمع مینمود. علی علیهالسّلام میفرمود و کمیل مینوشت. به همین دلیل آن دعای عظیم، «دعای کمیل» نامیده شد.
☀️امیر مؤمنان به او فرمودند:
اگر این دعا را در هر شب جمعه بخوانی یا در ماه یکبار، یا سالی یکبار یا در عمرت یکبار، از جانب خدا یاری خواهی شد و خدا رزق تو را خواهد رساند و مشمول مغفرت او خواهی شد.
*📚 إقبال الأعمال، ج۲، ص۷۰۶*
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
"نظم و نظافت در خانه"
یک خانم محترم باید همهی کارهایش سر وقت انجام شود و یک کار عقب افتاده نداشته باشد.
در خانهاش نباید نقص باشد.
اگر کسی وارد خانهٔ او شد,
برای او سوالی پیش نیاید که،
چرا اتاق او کثیف است،
چرا ظرفهایش نشسته است،
چرا لباسهای بچهٔ او کثیف است؟
سعی کنید که به نظافت منزل اهمیت دهید.
شما میگویید:
ما برویم نماز شب بخوانیم،
صبح خستهایم، نمیتوانیم
نظافت کنیم.
اگر قرار است بین #نظافت
و نماز شب یکی را انتخاب کنید، من می گویم نظافت را انتخاب کنید.
آلودگی و کثافت تاریکی میآورد. روحتان و روح بچههایتان
را کسل میکند.
آثار شومش بیشتر است.
ادامه دارد...
💐استاد حاج آقا زعفری زاده
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
#«يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا»
(آل عمران/٢٠٠)
خدا فرموده با امام خودت ارتباط برقرار کن.
قلبت را مرتبط کن.
امام متخلق به اخلاق الله است، آینهی تمامنمای صفات الهی است. همین صفات و همین حسن خلق در شما ایجاد میشود.
صفات حمیده در روح شما شکل میگیرد.
رفتهرفته شکل امام خود میشوی. حرفزدن شما، حرفزدن امام میشود.
نگاهکردن شما، نگاهکردن امام میشود.
سیره و رفتار شما مثل سیره و رفتار امام میشود.
برخوردت امامگونه میشود و شما مثَلِ امام خود میشوی.
شما ولیّ امام میشوی.
امام ولیّ خداست، در نتیجه شما هم ولیّ خدا میشوی.
جزو اولیاء الله میشوید.
💐استاد اخلاق حاج آقا زعفری زاده
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
📚داستان عبرت انگیز بسیار زیبا
حق، حق است ...
امام جماعت یکی از مساجد لندن تعریف می کرد :
به یکی از مساجد داخل شهر لندن منتقل شدم که کمی از محل زندگی ام دور بود...
هر روز با اتوبوس از مسجدم به خانه برمی گشتم...
هفته ای می شد که این مسیر را با اتوبوس طی می کردم که یک روز حادثه ی نه چندان مهمی برایم رخ داد…
سوار اتوبوس شدم و پول کرایه را به راننده دادم و او هم بقیه اش را به من پس داد، وقتی روی صندلی ام نشستم متوجه شدم راننده 20 پِنی بیشتر پس داده است
با خودم گفتم باید این مبلغ را به راننده پس بدهم، اما از یک طرف این مقدار مبلغ را چندان مهم نمی دانستم و با خودم می گفتم این چندان مبلغی نیست که لازم باشد پسش بدهم!
همین طور داشتم با خودم یکی به دو می کردم، تا اینکه تصمیم گرفتم بقیه آن پول را پس بدهم چون بالاخره حق، حق است…
هنگام پیاده شدن مبلغ اضافی را به راننده دادم و گفتم: ببخشید شما این 20 پنی را اشتباهی اضافی دادید.
راننده تبسمی کرد و گفت:
ببخشید شما همان امام جماعت جدیدی نیستید که تازه به این منطقه آمدهاید؟ من مدتی است که دارم درباره اسلام فکر میکنم، و این مبلغ را هم عمدا به شما اضافی دادم تا ببینم رفتار یک مسلمان در چنین موقعیتی چگونه خواهد بود؟!!!
آن امام جماعت مسجد می گوید:
وقتی از اتوبوس پیاده شدم حس کردم پاهایم توانایی نگه داشتن من را ندارند. به نزدیکترین تیر چراغ آن خیابان تکیه دادم…
اشکهایم بی اراده سرازیر بودند… نگاهی به آسمان انداختم و گفتم: خدایا! نزدیک بودم دینم را به 20 پِنی بفروشم!!!
چنان زندگی کن که.......
کسانی که تو را میشناسند، اما خدا را نمیشناسند، به واسطه آشنایی با تو، با خدا آشنا شوند...
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨