🚩قسمتی از خطبه حضرت امام زین العابدین علیه السّلام در شام:
من عرفني فقد عرفني و من لم يعرفني انباته بحسبي و نسبي.
أيها الناس! أنا ابن مکة و مني، أنا ابن زمزم و الصفا، أنا ابن من حمل الزکاة بالطراف الرداء، أنا ابن خير من ائتزر و ارتدي، أنا ابن خير من انتعل و احتفي، أنا بن خير من طاف و سعي، أنا ابن خير من حج و لبي.
أنا بن من حمل علي البراق في الهواء، أنا ابن من اسري به من المسجد الحرام الي المسجد الاقصي، أنا ابن من بلغ به جبرئيل الي سدرة المنتهي، أنا ابن من دني فتدلي فکان قاب قوسين أو ادني.
أنا ابن من صلي بملائکة السماء، أنا بن من اوحي اليه الجليل ما اوحي، أنا ابن محمد المصطفي، أنا ابن علي المرتضي.
أنا ابن من ضرب خراطيم الخلق حتي قالوا: لا اله الا الله.
⬜️هر که مرا مي شناسد که مي شناسد و هر که مرا نمي شناسد خود را به او معرفي مي نمايم و حسب و نسب خود را بيان مي کنم.
اي مردم!
منم فرزند مکه و مني، منم #فرزند_زمزم و صفا، منم فرزند کسي که زکات را با اطراف عبايش برداشت، منم فرزند بهترين کسي که لباس پوشيد، منم فرزند بهترين کسي که #نعلين به پا کرد و پاي برهنه رفت،
منم فرزند بهترين کسي که طواف و سعي نمود، منم فرزند بهترين کسي که حج و #تلبيه گفت.
منم فرزند آن که بر براق سوار شد و در هوا حرکت داده شد، منم فرزند آن که او از مسجد الحرام به مسجد اقصي برده شد،
منم فرزند کسي که #جبرئيل عليه السلام او را به #سدرة_المنتهي رسانيد، منم فرزند حضرت رسالت صلي الله عليه و آله و سلم که در #شب_معراج به قرب منزلت، مکانت و مقرب درگاه الوهيت گرديد و براي #سجده_عبوديت سر فرود آورد و در حالي که ميان پيامبر و حضرت رب العزه مقدار دو کمان بلکه کمتر از آن بود.
منم فرزند کسي که با #ملائکه آسمان نماز گزارد، منم فرزند کسي که خداوند جليل به سوي او آنچه مي خواست وحي فرمود، منم فرزند حضرت محمد مصطفي صلي الله عليه و آله و سلم و منم فرزند علی مرتضی.
منم فرزند کسي که مردم را مغلوب کرد تا کلمه «لا اله الا الله» را بگويند.
#خطبه_امام_سجاد_مجلس_یزید
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
📚هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام...
🌹از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:
سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟
▪️در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام...
امان از شام !
در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:
▪️١_ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله مینمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل میزدند.
▪️٢_سرهای شهداء را در میان هودجهای زنهای ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمههایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگهداشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه میآوردند و با سرها بازی میکردند، و گاهی سرها به زمین میافتاد و زیر سم سُتوران قرار میگرفت.
▪️٣_زنهای شامی از بالای بامها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامهام افتاد و چون دستهایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.
▪️۴_از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند: «ای مردم! بکُشید اینها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!»
▪️۵_ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها میگفتند: اینها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانههای آنها را ویران کردند . امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیرید.
▪️۶_ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.
▪️٧_ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شبها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر میبردیم...
صلی الله علیک یاسیدالساجدین، الامام العارفین،زین العابدین..
📕برگرفته از: تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
Ostad_Raefipour_Sazman_seri_shiee_Jalase_10_1401_05_16_Tehran_48kb.mp3
24.78M
🔊 سخنرانی استاد رائفیپور
📑 «سازمان سری شیعه» - جلسه ۱۰
🗓 ۱۶ مرداد ماه ۱۴۰۱ - تهران
🎧 کیفیت 48kbps
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
هدایت شده از نایت کویین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دعاى_قشنگ
#خدایا ...
قسم به لحظه ای که 👈🏻دلم را می شکنند و جز تو مرهمی نیست
قسم به لحظه ای که 👈🏻مرا می فروشند و جز تو خریداری نیست
قسم به لحظه ای که 👈🏻تنهایم می گذارند و جز تو همراهی نیست
قسم به لحظه ای که 👈🏻دوستم ندارند وعاشقی جز تو نیست
من دوستت دارم
بار الهی مرهمم باش،
خریدارم باش،
یارم باش،
عاشقم باش
که کسی جز تو دلسوزم نیست
🎊 @bluebloom_madehand 🎊
🌸🍃🌸🍃
#آیا_اجنه_علم_غیب_میدانند
خداوند در سوره سبأ میفرماید:
« فَلَمَّا قَضَیْنَا عَلَیْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَیَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ كَانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ مَا لَبِثُوا فِی الْعَذَابِ الْمُهِینِ » (سبأ/ 14)
ترجمه:
(با این همه جلال و شکوه سلیمان) هنگامىکه مرگ را بر او مقرر داشتیم، کسى آنها را از مرگ وى آگاه نساخت مگر جنبده زمین (موریانه) که عصاى او را مىخورد (تا شکست و پیکر سلیمان فرو افتاد) هنگامىکه بر زمین افتاد جنیان فهمیدند که اگر از غیب آگاه بودند در عذاب خوارکننده باقى نمىماندند.
سلیمان نبی به دو علت در پنهان مرد و مرگش را کسی ندانست:
یکی اینکه اجنه که تحت امر حضرت سلیمان بودند و بیتالمقدس را بنا میکردند، اگر میدانستند سلیمان از دنیا رفت، دیگر کار نمیکردند و کسی نمیتوانست از آنها کار بکشد لذا بنای بیتالمقدس ناقص می ماند.
دوم اینکه، بر همگان مشخص شود که اگر جن علم غیب میدانست، آن روزهایی که سلیمان از چشمها غایب شد و در خزینه مرده بود و همه دنبال او میگشتند، اجنه میتوانستند جای سلیمان را نبینند و بدانند و غیب بگویند.
پس طبق این آیه:
هر دعا نویسی اگر استناد کند جای گم شده را میداند مثال فلان طلایی گم شده کجاست یا دزدش کیست؟ یا آخر یک مشکل به کجا ختم خواهد شد، همه اینها دروغ محض است و «لایَعلَمها الّا هو» کسی جز خدا از علم غیب آگاهی ندارد.
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
🌸🍃🌸🍃
#بهشت_شداد
شدّاد، پادشاهی بود بی دین و به رسولان زمان خود کافر شده، ایمان نیاورد. چون صفات بهشت و عمارات و بساتین وانهار آن را از زبان انبیاء شنید، خواست که برای خود به صفات مذکوره بهشتی بنا نماید.
صد نفر از مُتعمدان خود را برگزیده و به دست هر یک هزار نفر کارگر از هر صنف سپرده و حکم نمود که جمیع جواهرات و طلا و نقره جمع آورد، در کار آن بنا مصروف نمایند، او شهر را به خشت طلا و نقره بنا نهاد و دیوارهای آن شهر را به نگین های مروارید و یاقوت و انواع جواهرات، مُرصّع ساختند و از چهل فرسنگی آن شهر، نهر آبی جاری ساختند که همه جا پوشیده از زیر زمین می آمد و در کنار شهر ظاهر می شد و از این نهر جداول در میان کوچه ها و بازارها و خانه ها جاری ساختند، در میان نهر آب، جواهرات سرخ و سبز و زرد، ریخته و در کنار انهار، درختان از طلا ساخته و میوه ها برای آن درختان از جواهرات نصب نمودند و... در کنار این نهر، برای شدّاد، قصری عالی تر از همه قصور ساختند که مُشرف بود بر جمیع قُصور.
خدای تعالی هود پیغمبر را بر شدّاد فرستاد، هر قدر که شدّاد را دعوت نمود به جز کفر و ضلال چیزی نیفزود، حضرت هود علیه السلام او را از عذاب خدای تعالی، ترسانیده و به زوال مملکتش وعید دادند.
در این هنگام شدّاد را خبر دادند که بنای بهشت به انجام رسیده و شدّاد در کمال خرّمی روانه ولایت ارم گردید. چون به یک منزلیِ شهر ارم رسید، عذاب خداوندی نازل شده صیحه ای از آسمان رسیده، شدّاد و جمیع لشکریان او با جمیع سرداران و صنعت سازان هلاک شدند و درباری در آن شهر باقی نماند و حق تعالی آن شهر را از نظر آدمیان پنهان نمود.
🍃
🦋🍃 !takhooda ✨