eitaa logo
تک رنگ
9.7هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
86 فایل
یه وقتایی می‌شه به درو دیوار می‌زنی که یه آدم☺️ باشه تا حرفاتو براش بگی من رفیقتم، رفیق🥰 به تک‌رنگ خوش اومدی😉 #حال_خوب_من #کانال_نوجوونی ادمین: @yaranesamimi
مشاهده در ایتا
دانلود
تک رنگ
نویسنده: بیژن کیا این رمان، واقعیتی که چند سال رسانه ­های جهان مخفی کرده ­اند را لو می­ دهد … جیمز برای آن­ که برای مردم دنیا این معما را حل کند، جان خودش، ماریا، و … را به خطر می­ اندازد … معمایی پر کشش و کُشنده… آدم کشتن، یکی از کارهای راحتی است که مخصوص یانکی­ ها است. پوشاندن تاریخ هم کار دیگرشان است. کشتی کاشفی که از اروپا راه افتاد و به قول خودشان به قاره­ ی آمریکا رسید و در کتاب­ های تاریخی ما هم به طرز مسخره ­ای آمده است، که چه کسی قاره ­ی آمریکا را کشف کرد؟ و ما هم جواب می ­دهیم: کریستف کلمپ !!! در حالی که درست این است که بپرسند که افرادی که پا به قاره ی آمریکا گذاشتند چه کسانی بودند؟ و ما هم جواب بدهیم یک سری قاتل و جانی اروپایی که ساکنان قاره­ ی آمریکا را کشتند، زنانشان را عقیم کردند و سرزمینشان را تصرف کردند وخلق و خوی وحشی آمریکایی را پایه­ گذاری کردند. خلاصه داستان: داستان این کتاب، راجع به زن و شوهری است که حق دوستند. پسری که دنبال این است بداند چه شد که ناو آمریکایی، هواپیمایی مسافربری ایرانی را هدف قرار داد و ۲۸۰ زن و مرد و کودک را کشت؟ او طی تحقیقاتش به حقیقتی می­ رسد که آمریکایی ­ها با دروغ پوشانده بودنش. بعد از تذکرهایی که می ­گیرد و گوش نمی­ دهد می­کشنش. بعد همسرش را که پیگیر می­ شود می­کشند. بعد خبرنگاری که پیگیر شده بود را می­ کشند، بعد پدرش که یکی از بازمانده ­های سرخ­پوست­ ها بوده و پیگیری می­ کند را هم… منتهی پدرش زرنگی می­ کند، نتیجه تمام تحقیقات را در یک وبلاگ می­ گذارد. برای چند نفر از جمله یک ایرانی به صورت رمانی به نام آدم­خوار می­ فرستد. نویسنده تلاش کرده بود تا بتواند سبک و سیاق زندگی و کلام امریکایی را رعایت کند و به صورت ماجرایی معماگونه کار را جلو ببرد. یعنی هم معمای هواپیمایی ایرباس را حل کرده است، هم فکر و روش استکباری و جلادی آمریکایی­ ها را گفته است، هم به جریان سرخ­پوست­ ها پرداخته است. بهر حال کتاب جذابی است و اگر چه کمی طولانی، اما خواننده دوست دارد پایانش را بداند… یکی از ویژگی­ های بارز شخصیت­ های اول رمان: حق­ طلب بودن و نترسیدن از ظالم است که نتیجه ­ی کارشان رساندن حقیقتی که پوشانده شده بود به جهان است. یکی از ویژگی­ های کلی داستان، نشان دادن خلق و خوی استکباری آمریکایی­ هاست و فضای کنترل شدید رسانه و فضای مجازی در آن­جاست. در بوق و کرنا کردن آزادی، فقط همان آواز دهل است که به قول معروف از دور شنیدن خوش است. اما در بطن آن چیزی جز ترس و کنترل شدید و پوشاندن حقیقت نیست. نسل امروز ما باید این کتاب را بخواند. 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼
#ارسالی_از_بر_و_بچ 💞سلام رفیق!💞 بفرمایید!😊 اینا اصل کاریان...😉 #خدای_مهربانم #امام_هوای_دل_آدمو_داره #لذت #خدا_با_ماست #معرفی_کتاب #بریده_کتاب #عکس_نوشت #تلنگر #تفکر #کنترل_ذهن #مدیریت_زمان #نقد_رمان #مهربان_من #میخواهم_یار_تو_باشم #آهنگ #موسیقی #شوخی #بزرگ_شدن #گول_جهانی #ما_اینیم #کلیپ #من_بیکرانه_ام #ارسالی_از_بر_و_بچ #کتابخوانی #من_و_کتاب #فضای_مجازی #زندگی_فردی_نیست #شکرگزاری 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼
#نقد_رمان 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
نویسنده: دان براوون قلعه دیجیتالیِ اطلاعاتی آمریکا، یک قلعه بسیار پیشرفته و محکم است و غیرقابل نفوذ! یک ژاپنی که بر اثر بمباران شیمیایی امریکا معلول به دنیا آمده است، به مرور زمان نفرتش از آمریکا از بین می­ رود و جذب سازمان اطلاعاتی و رمزشکن آمریکا می­ شود. در قلعه دیجیتالی آمریکا، تمام مکالمات، تمام ایمیل­ها و نامه­ ها و… خوانده می ­شود و هیچ کس هیچ حریم شخصی ندارد. دانشمند معلول ژاپنی که حالا شهروند آمریکا حساب می­ شود، اعتراض می­ کند و اخراج می­ شود. در طول داستان خواننده راضی به این شکستن حریم شخصی و دزدی اطلاعاتش می ­شود؛ چون به خواننده القا می­ شود که جاسوسی زندگی شخصی مردم برای حفظ امنیت و کنترل دشمن و خنثی سازی توطئه بر علیه جامعه­ ی آمریکاست؛ حفظ امنیت شهروندانش توسط جامعه­ ی نخبه و نابغه­ ی آمریکا! پس معلول ژاپنی در نگاه خواننده مشکل دارد، اما او پس از اخراج و توطئه­ گر نشان داده شدنش در رسانه­ ها و اذهان مردم به دلیل آنکه کسی حرف­های حقش را باور نمی­ کند، سعی می­ کند قلعه را نابود کند، ولی در طول کتاب با تمام تلاش­ها و برنامه­ های دقیق و از جان گذشتگی نیروها نمی­ تواند قلعه را نابود کند. چند نکته: -دشمنِ آمریکا و کسی که زندگیش به خاطر جنایت آمریکا در معلولیت می­ گذرد، خودش می­ شود یکی از نیروهای خدمت کننده به آمریکا! یک ژاپنی نخبه و نابغه رو معلول نشان می دهند چون ژاپن تبعه آمریکاست و اجازه ندارد ارتش داشته باشد! البته هیچ کس تیزهوشتر از آمریکاییها نیست و نخواهد بود. اگر کسی هم ادعا کند فقط لاف زده. در داستان هم این ژاپنی الکی می­ گوید که رمز دستگاه اطلاعاتی را عوض کرده و نابودش می کند! یک ژاپنی نخبه و نابغه رو معلول نشان می دهند چون ژاپن تبعه آمریکاست و اجازه ندارد ارتش داشته باشد! البته هیچ کس تیزهوشتر از آمریکاییها نیست و نخواهد بود. اگر کسی هم ادعا کند فقط لاف زده. در داستان هم این ژاپنی الکی می­ گوید که رمز دستگاه اطلاعاتی را عوض کرده و نابودش می کند! -آمریکایی­ها سالم هستند و توانمند و دشمنشان معلول! در ادبیات دیپلماسی این شخصیت سازی پر از پیام است! ادامه دارد...🌀 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼
#نقد_رمان 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
جاسوسی در زندگی خصوصی و شخصی­ مردم مقبول می­ افتد! جالب این جاست که برای کار خلاف خودشان رمان می­ نویسند. به شدت رسانه­ ی مجازی بر علیه سپاه پاسداران فضا سازی می­ کند که نرم­ افزار سروش را وسیله­ ی جاسوسی دولت ایران معرفی می کند و مردم را از عضو شدن در این نرم افزار منع می­ کند اما کار خودشان که راست هم هست، درست و خوب نشان می­ دهد! -آخر داستان و بعد از پانصد صفحه فراز و نشیب بسیار، پیروز میدان آمریکاست! و ژاپنی باز هم خدمت می کند و رمز را نشان می دهد تا آمریکا نپاشد. با اینکه مردمش کشته شده ­اند. بالاخره همه دنیا باید کمک بدهند و باید ذلیل آمریکا باشند. -این قلعه شکست­ ناپذیر است. آمریکا پیروز است. -حتی اگر تا مرز نابود شدن قلعه برود ولی در لحظه آخر دشمن ­کشته و قلعه نجات پیدا می­ کند! -در این میان نزدیک به ۲۰ نفر کشته می­ شوند اما شما احساس ناراحتی نمی­ کنید و فکر می ­کنید که باید می­ مردند از زن و مرد و بچه… بمیرند تا قلعه حفظ بشود. هر چقدر آدم نیاز است باید قربانی شود تا آمریکای پرقدرت پرچمش بالا بماند! هر چقدر آدم نیاز است باید قربانی شود تا آمریکای پرقدرت پرچمش بالا بماند! در کتاب، آمریکاییها از جنایاتشان بر علیه چندصد هزار نفر زن و مرد و بچه­ ی ژاپنی ناراحت نیستند و در کمال خونسردی از رمز آن برای شکستن ویروسی که به قلعه حمله کرده کمک می­ گیرند… نابغه­ های آمریکا در حقیقت دنیا را تهدید می­ کنند که اگر بر علیه آمریکا اقدامی کنید بمب هسته­ ای در انتظارتان است. نتیجه: شکست­ ناپذیر بود آمریکا: ۱-نویسنده طوری ترسیم کرده که شما متوجه نمی‌شوی! ۲-بسیار پیچیده و وحشتناک و دور از ذهن سیستم اطلاعاتی آمریکا رو ترسیم کرده است. ۳-عمدا برای آمریکا ابهت ایجاد کرده ترس و ابهت! و یکسری کلمات رو به کار برده که خواننده متوجه نمی‌شود. ۴- یک سیستم رمزشکن خاص این‌ها دارند که می گویند هیچ رمزی تو جهان نیست که توسط اونا شکسته نشود بعد این رمز دانشمند ژاپنی را که نمی‌توانند بشکنند بخاطر این است که رمزی در کار نبوده و گرنه هیچ کسی در مقابل آمریکا هیچ چیزی برای ارائه ندارد. ⭕️ نکته مهم: فعلا که ایران نفوذ داشته روی سیستم امنیتی آمریکا و ۳تا پهپادشون رو ما نشوندیم روی زمین!😎 و اونا هنوز یک پهباد ما رو هم نگرفتند!😏 در جنگ ۲۲ روزه شکست خوردند. در جنگ ۳۳ روزه هم! و در عرصه­ های دیگه هم… وخیلی شکست های دیگه که می توانید در فضای مجازی بخوانید. 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼
#نقد_رمان #میرانا_و_هفت_جن 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
📖 کتاب مبارزه آخر الزمانی بین اجنه و انسان­ ها را ترسیم کرده است. اجنه دخالت زیادی در زندگی انسان­ ها می­ کنند و انسان­ ها را تحت فشار و سختی می­ گذارند. فردی دست به کار می ­شود و با کمک اذکار و اوراد و علوم غریبه به مبارزه با اجنه می­ رود. او برای نجات جان دختری به نام میرانا که تحت سیطره ­ی اجنه است با ۷ جن مبارزه می­ کند و البته از اجنه­ ی مسلمان هم کمک می ­گیرد. در این مبارزه و نجات جان دختر، او موفق می­ شود و در آخرین مرحله نزدیک است که انسان پلیدی به نام درویش (فودی اسرائیلی) که اجنه­ ی کافر را تسخیر کرده تا به رموز مدفون در قدس شریف دست یابد تا دنیا را به نابودی بکشاند، را از پا در بیاورد؛ که امام زمان به کمکش می ­آید و تمام شیاطین را نابود می­ کند و دنیا نجات می ­یابد. داستان از کشش بالایی برای همراه کردن مخاطب برخوردار است. فقط چند نکته می­ ماند: 🔹 فردی که به مبارزه با اجنه می­ رود، ترک دنیا کرده است، امری که در اسلام مذموم است. ما زندگی تارکانه نداریم. 🔹 او برای به دست آوردن یکی از علوم غریبه دست به دامان درویشی صهیونیست میشود و جالب است که در آخر امام زمان به او که علم مذموم دارد کمک هم می کند. (دشمن انسان­ها) 🔹 در اسلام کمک گرفتن از اجنه و تسخیر آنها حرام است حال آن که این فرد توفیق یاری امام زمان را هم پیدا می کند… روی آوردن به رهبانیت او در حالی است که او با خانواده اش قطع ارتباط کرده است در حالی که در اسلام گناه توفیق عمل خوب را از انسان می گیرد…. 🔹 قهرمان این داستان هم، راه­ های عجیب و غریب را طی می­ کند و اذکار و اوراد و دعاهایی را به کار می ­برد و تشویق می کند به رو آوردن سمت این کارها، به همین خاطر هم برای نسل امروز که اهل خواندن کتب هری پاتر است جذابیت داستان زیاد است. 🔹 کسی که در انجام واجباتش کمی لنگ می ­زند چنان توانمند است که کارهای بزرگی انجام می ­دهد فراتر از حد تصور… جادو، تسخیر، علوم غریبه امری نیست که در زندگی روزمره ی مردم ما ضرورتی داشته باشد چه برسد که به درد یاری امام زمان بخورد و مورد تایید ایشان باشد…. به هر حال نویسنده کتاب ۷ جن با دست گذاشتن روی موضوعی که برای خواننده ­اش عجیب و مجهول است ظاهرا توانسته موفقیت خوبی به دست آورد اما ایا تولید کنندگان این کتاب می دانند که چه اشتباهی مرتکب شده اند.. این که آیا پرداختن به چنین موضوعاتی آن هم در جامعه ­ی کنونی ما که رویکرد بسیاری از افراد ناآگاه به سمت این اذکار و اوراد بسیار زیاد شده است چقدر ضرورت دارد؟ دیگر اینکه پرداختن به جزئیات و بیان راه­ ها و کارهایی که نقش اول داستان انجام می­ دهد مخاطب را به توهم رو آوردن به این موضوعات وا می­ دارد هر چند نویسنده تلاش کرده است که ظاهرا همه را مستند نشان دهد. 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼
#نقد_رمان #خشت_اول نوشته ی فریده شجاعی نوشتن داستان زندگی دیگران عبرت‌آموز است و بیدار کننده، البته به دو شرط؛ 🔶نگاه گوینده، خاطره و داستان... 🔷قلم و اندیشه ی نویسنده... خشت اول داستان دختری است که از زمان پدربزرگ و مادربزرگش شروع می‌کند و خانواده، خودش و سه ازدواجش را توضیح می دهد. این‌که مردان خانواده از اول تا اینجا غالباً بی‌خیال و اهل شراب و مواد و ولگردی بودند و زنانشان اهل سختی و تحمل! درد و رنجی که زنان کشیده‌اند نتیجه‌اش بیماری‌ها و شکستگیها بوده است. گوینده فقط از تلخیها و نابسامانی ها می گوید بدون آن‌که از این زندگی صدساله­ ی اجدادشان عبرتی،راه‌حلی، گفتمان سازنده ای گرفته باشند. چه خودشان چه خواننده! فقط گفته و نویسنده هم نوشته! همین هم هست که وقتی کتاب تمام می شود حس بدی در درونت غلیان پیدا می‌کند و ناامیدی و پوچی ره آوردش می­ شود! من اما از خواندن این‌ داستان و هرزه گردیها و شراب و قمار و … فهمیدم که هرچه ما آدمها از خدا دورتر باشیم، فرمانهای خدا را کنار می­ گذاریم چون می­ گوییم سخت است و اذیت می­ شویم. غیبت نکردن سخت است، احترام به پدر و مادر سخت است، نماز سخت است، حجاب سخت است صدقه و خمس و زکات سخت است… زندگی واقعی که در این کتابها خواندم این بود که همه‌ی آنها سرشان گرم مشکلات و بدبختی‌های خودشان بوده، این‌که..‌. یک سختی بی اجر و مزد و افسرده کننده… به خودکشی رساننده… قرص آرام بخش خوراننده… به هرحال نویسندگی یک هنر است؛ هنر تبدیل شنیده‌ها و دیده‌ها به نوشته‌هایی که خواننده را به نتیجه برساند نه به پوچی دنیا! 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼
#نقد_رمان #معرفی_کتاب #دکتر_جکیل_و_آقای_هاید نویسنده: رابرت لویی استیونسن مترجم: محسن سلیمانی خوشگذران است و پرتوقع این آقای دکتر!🛍🎉 وای به روزی که… خلاصه🗒: دکتر جکیل یک پزشک💉 بسیار خوش گذران💸 و پولداری💰 است که درعین حال بسیار باشخصیت است و وجهه اجتماعی فوق العاده ای دارد. جکیل برای رسیدن به تمام خواهش های دلش تصمیم می گیرد ماده ای بسازد تا بتواند با آن به بُعد خوش گذران شخصیتش برود و با خیال راحت کارهایی را که فکر می کند غلط است ولی جالب وهیجان انگیز است انجام دهد، در همین راستا در طی تحقیقات پزشکی🔬 وعلمی خود موفق به کشف یک محلول شیمیایی می شود که می تواند او را به آدم 🕴دیگری تبدیل کند (بُعد خوش گذران وهوس باز وجودش) دکتر جکیل هر بار با خوردن آن محلول تبدیل به یک انسان زشت و بد قواره، وحشت انگیز، جنایتکار و وحشی می شود و خلاف های مختلفی را که دلش می خواهد، انجام می دهد.⛔️❌ دکتر جکیل هربار با خوردن این محلول از حالت خوب وجودش به حالت بد😈 وجودش می رود و دوباره برمی گردد. اما کم کم می فهمد که در هر مرتبه، باید مقدار بیشتری از محلول 🍺را بخورد تا بتواند به حالت خوبش برگردد. تا اینکه در اخر عمر به جایی میرسد که احساس می کند بُعد شر وجودش بر او غلبه پیدا کرده و اورا رها نمی کند و نهایتاً با خوردن مقدار زیادی محلول به بُعد شر وجودش می رود اما هر کاری می کند دیگر نمی تواند به بُعد خیر😇 خودش برگردد 😟و نهایتا؟!.... 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼
#نقد_رمان #من_پیش_از_تو👇👇👇👇👇👇
نوشته‌ ی جوجو مویز ترجمه: مریم مفتاحی زندگی در غرب را نه آن گونه که تصور ماست، بلکه آن طور که واقعیت است را می توانید در کتاب های داستانی شان ببینید. (البته اگر کسی مایل باشد که ببیند) انسان های غربی پر شده اند از«خودشان». فرقی ندارد، پیر و جوانشان دنبال این هستند که «من» شان را چگونه لذت مند جلو ببرند. داستان دختری که درخانواده متوسط زندگی می کند و برای آنکه بتواند روال معمولی دنیایش را بگذراند باید کار کند. کار کند که بخورد و بپوشد. بخورد که کارکند. چرخه ی حیوانی که دردنیا حاکم شده است. آن طرف یک پسر پولدار که دراوج لذت های دنیا بوده و براثر تصادفی فلج و خانه نشین شده است. پول که باشد می شود با دو مستخدم همه چیز را اداره کرد. یکی دختری که دل به دلش بدهد. یکی هم مردی که تمیز کاری هایش را کند. پدر و مادر غربی اش هم که دنبال «من لذت بر خودشان» هستند. اتفاقاتی که بین این پسر فلج و این دخترمی افتد داستان را جلو می برد و شما را همراه می کند. دخترک قهرمان داستان هم خانه ی دوست پسرش است و گرمی بخش رختخوابش تا شاید وقتی ازدواج کنند. درحالیکه دوست پسرش سرش با دختران ورزشکار گرم است برای پیشرفت ورزشش؛ دختر برای کسب درامد سراغ کار می رود و می شود همدل و همراه پسری فلج... دختر مهربان و صبور است، و پول نیاز دارد. نتیجه ی این پرستاری می شود: عشق به مفلوجی که می خواهد خودکشی کند و دلبستن به این فرد و ترک دوست پسر! پسر فلج داستان مغرور است. او خوشگذران، پردرآمد و پر آرزو بوده که باتصادفی تمام آرزوهایش بر باد می رود. حالا به موسسه ای پول داده و روز مرگش را هم تعیین کرده تا در موسسه بستری شود و آنها آنرا به دیار باقی بفرستند. این موسسه هرکس که از زندگی سیر شده باشد را با آرامش می کشنش!!! به اصرار پدر و مادرش (که هر دو پی عشقشان هستند سوا سوا !) قبول می کند زمان خودکشی اش را عقب بیندازد . عشق دختر به خودش را می فهمد اما چون اینطور زندگی کردن را بی فایده می بیند باز هم سر موعدش در موسسه بستری می شود و با کمک آنها می میرد. محبت در غرب انگار که مرده است... مبنای زندگی شان انگار فقط لذت است لذت. حالا در این میان اگر کسی از بین برود یا آسیب ببیند و یا هرچیز دیگر،چندان تو را نباید اذیت کند. خودت را دریاب بقیه چیزها به جهنم. رمان جذابی که تو را با خودش امیدوارانه می کشد و همین هم باعث می شود که تو زندگی دختر ورزشکار را ندیده بگیری که بخاطر نان و جا و شهوت با هم همخوانه می شوند. همچنین پدرو مادرهای خودخواه دختر و پسر فلج را ندیده بگیری، به امید پایان خوش داستان. ولی مواجه می شوی با یک ناکامی بزرگ و اندوه آور برای دختر و یک خودکشی وحشتناک قانون مند و با کلاس برای پسر فلج . #☹️☹️☹️ 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼
#نقد_رمان #سمفونی_مردگان👇👇👇👇👇👇👇👇
تک رنگ
#نقد_رمان #سمفونی_مردگان👇👇👇👇👇👇👇👇
نویسنده: عباس معروفی 📕⭕️ بهترین برداشت از کتاب: مرگ تمدنِ یک جامعه، مرگ ایران اسلامی با تمام افکار و اندیشه­ هایش... جمله­ ی کلیدی رمان هم این است: به نفع شماست که زیر نظر ما باشید.😈 نبض شما در دست ماست💀 بالاخره باد این پنکه های لردیک روز همه ما را خواهد برد؛☄️ و این­ها جملات تأکیدی است که به ظاهر در هذیان ­های فصل آخر کتاب سمفونی مردگان گفته می ­شود؛ اما در حقیقت فصل آخر ترسیم پیچیده ­ای از جهان در هم تنیده امروزی است که حق و باطل و کفر و واقعیت، چنان با هم قاطی شده­ اند که نه می ­توانی حق را تشخیص بدهی و نه می ­توانی از باطل گریزان باشی. چون به نفع توست زیر نظر باطل باشی و …😞 نویسنده در رمان سمفونی مردگان دقیقا می­ دانسته که می­ خواهد چه بگوید و تیرش را با مهارت به سمتِ نشانه فرستاده است. او با قلمی توانمند، با ذهنی هدف مند و با ایده­ ای بیمارگونه دست به نوشتن این رمان زده است... او زمان حمله روس­ ها به آذربایجان و اوضاع سیاسی آن را به تصویر می­ کشد و پر رنگ­ تر از آن خانواده ­ای با سه پسر و یک دختر را به صحنه­ ی داستان می­ آورد. پدر مسلمانی خشک مغز و متعصب، مغازه ­ی تخمه ­فروشی دارد و مادرزنی تو سری خور و سر در آخور زندگی.😐 آیدین پسری که دل به افکار و عقاید توده ای ­ها می ­دهد و می­ خواهد که مقابل پدر بایستد و پدر او را آن­قدر خُرد می ­کند که فراری می­ شود و عاطل و باطل و دیوانه. زندگی این خانوده بدبختی محض است، پسر اول در خود تنیده و فلج، دومی گریزان، سومی عقده­ ای و دخترشان که دنبال راه فرار است و سر آخر خودش را آتش می ­زند. پدر به بدبختی می­ میرد، مادر هم پسر سوم برادر فلجش را می ­کشد، آیدین را آن­قدر آزار می ­دهد که گمش می­ کند و خودش هم به جفت می ­رود. معروفی نماز و چادر و عبا و تربت و قبله و … را در ردای این خانواده و پدر آن به تصویر می­ کشد پدری که بی رحم است، کم فهم و کم شعور است، پدری که یک ظالم است و …. و انصاف و تدبیر و امنیت و … را در سایه لرد انگلیسی...! 📕🔴 حرف آخر: به هر حال گاهی قلمی، قد علم می­ کند و فرهنگ و آدابی را به سر بلندی می­ رساند، و گاهی قلمی می ­نویسد که ویران کند و… نویسنده خود می ­داند که چه نوشته است و کاش خوانندگان هم می ­دانستند!...😓 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼
#نقد_رمان #چشم_هایش اثر بزرگ علوی👇👇👇👇👇👇👇👇
تک رنگ
#نقد_رمان #چشم_هایش اثر بزرگ علوی👇👇👇👇👇👇👇👇
نوشته ی بزرگ علوی 🔆 بعضی خیلی زود پشیمان می شوند و بعضی خیلی دیر. پشیمانی ا‌ز کاری که مردود بوده و بد، خیلی خوب است.  اما خیلی ها از کار خوب هم پشیمان می شوند. شاید چون به آن کار خوب، راه درست، عقیده و باور نداشتند. وقتی عمر و سرمایه شان را سر آن کار می گذارند با اندک مخالفتی یا برخورد تندی، یا تبعید و رنجی پشیمان می شوند. 🔆رمان چشم هایش، سرگذشت مبارزه نقاشی به نام ماکان همراه با مریدانش بر علیه رضاخان است و از زبان زنی روایت می شود که روزی معشوقه ی همین نقاش سن بالا بوده و البته خودش نیز با اینکه خیلی کوچک تر از نقاش بوده عاشق و دل باخته ی او می شود. طوری که از تمام زیبایی، دارایی و حتی آینده اش به خاطر نجات نقاش از دست نیروی امنیه می گذرد. 🔅 نقاش و یارانش نه به خاطر عقیده ی دینی خاصی بلکه به دلیل ایران پرستی شان و مقام و جایگاه والای ایران با رضاخان در می افتند و به خاطر این امر از انگلیس و فرانسه تا خود ایران همبستگی پیدا می کنند، هرچند که به ناکامی می انجامد. 🔅 داستان از نکات ویژه ای برخوردار است. یکی اینکه این نهضت ضد رضاخانی رهبری دارد که نقاشی شجاع است، اما رویه و منش مشخصی ندارد و در نتیجه نمی تواند چه زمان بودنش و چه پس از دستگیری و تبعیدش، موجی در دل مردم ایجاد کند. به نظر می رسد مردم آن زمان دیندار بوده اند و ماکان نقاش، دل در گرو سبک زندگی غربی داشته و این مانع پیشرفت او می شود هر چند که به نفع مردم قدم برمی دارد. 🔆 دیگر این که رمان بیش تر واگوی های درونی خود نویسنده، آقای علوی ست، که در دوران زندگی اش مبارزه ی سیاسی را پی می گیرد که به زندان و فرارش به اروپا و مهجور ماندنش از نوشتن می انجامد. بزرگ علوی اقرار می کند که از مبارزه سیاسی اش پشیمان است، چرا که از دوستان نویسنده اش عقب مانده است و حسرت کتاب هایی که می توانست چاپ کند و نکرده را می خورد. این ناکامی در زمان هم اثر گذار بوده است. 🔆 کل دویست و خورده ای صفحه رمان به صورت گفت و گو و بازگفت روحی و فکری دو شخصیت نقش آفرین است که هر دو در مقابل تابلویی که نقش زنی با نگاهی ویژه دارد با فکر و درون خود به بیان احساسات، افکار و اندیشه هایشان می پردازند و قسمت زیادی از رمان سپری می شود تا به نقل داستان که باز هم بیشتر بیان حالات درونی فرد است برسد. 🔅 به هرحال باز هم می گویم که رمان تاثیر زیادی ازحالات بزرگ علوی به خاطر مبارزه اش و پشیمانی اش و شکست ها و مهجوریت هایش گرفته است. شاید بزرگ علوی اگر می خواست می توانست نقش انگلیس خبیث را در ظلمی که به ایران کرده با آوردن رضاخان و قتل و غارت و کشتار بیشتر بیان کند که متاسفانه بسیار کمرنگ بوده و با خواندن رمان حالت یاس از مبارزه جلوه ی بیشتری دارد تا تشجیع به مبارزه، که باز هم از روحیه ی بزرگ علوی برمی خیزد. 🔅 نویسنده ی توانمند کتاب، به مبارزه اش اعتقادی ندارد و این یاس را در کتاب چشمهایش هم القا می کند. کتابی که خواندنی ست اما به خاطر سپردنی و ماندنی نیست. یعنی الگوی خوبی برای روحیه ی پیش برنده و مشتاق نخواهد بود. 🔆 قلم بزرگ علوی زیبا بود هرچند که خیلی جاها آن قدر موضوع را با توصیفات حالات و روحیه ی تکراری کش داده بود. کاش بزرگ علوی از مبارزه اش به بزرگی یاد می کرد نه این که پشیمان و واخورده باشد. چون معلوم بود که برپایه ی اعتقاد و آرمان خاصی نمی جنگیده و همین هم می شود که حسرت روزهای گذشته در مبارزه اش را می خورد و راهکاری و تدبیری بهتر برای آن نمی یابد. بزرگ علوی در رمانش هم همین سرخوردگی از مبارزه را جا می دهد و رمان با گرفتگی خاصی پایان می پذیرد. 🔆 قلم ها می توانند روح ها را زنده کنند و شاداب وحرکت بدهند؛ می توانند به سستی بکشانند و از ترس حسرت خوردن سر به آخور بکشانند. قلمش زنده نمی کند...🍂🍂🍂 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼
#نقد_رمان #از_رویا_هایت_برایم_بگو 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
تک رنگ
#نقد_رمان #از_رویا_هایت_برایم_بگو 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🔹نویسنده: سیدنی شلدون 🔹مترجم: میترا معتضد داستان دختری که سه شخصیتی است شخصیت خودش آرام و دو شخصیت دیگر یکی پرخاشگر و دیگری هنرمند. سیدنی در کودکی مورد آزار و اذیت جنسی پدرش که پزشک متخصصی است، قرار می‌گرفته و این حالت چند شخصیتی برایش ایجادشده است که باعث می‌شد در بزرگی چند مرد را به طرز فجیعی به قتل برساند. در دادگاه با اثبات مریض بودنش تبرئه می‌ شود و طی پنج سال درمان می شود. 🔴 کتاب چند ویژگی دارد: ✖️ نگاه به جنس زن در غرب و آزارها و اذیت‌هایی که روان و روح زن‌ها را له و خورد می‌کند. ✖️ بی­ پناهی زن در غرب و عدم حمایت او حتی از طرف خانواده. ✖️ جوانان غربی ظاهرا مستقل و آزاد هستند اما در سیر کتاب­هایشان متوجه می­ شوید که چقدر در آپارتمان­ها و سوییت­هایشان گرد تنهایی و افسردگی و بی کسی ریخته شده است. ✖️ زنان غربی با تمام فریادهای آزادی حتی در محل کارشان هم آزاد نیستند و دائم تحت فشار درخواست­های کثیف مردان قرار می­ گیرند. در حالیکه مدام به ما القا می­ کنند چون حجاب دارید مردها را حریص کرده ­اید.آنجا هم که حجابی نیست و مردها منعی ندارند پس چرا بازهم حریص ­تر از همیشه اند… ✖️ شاید در فیلم­های غربی امکانات شهری و دارایی­های رفاهی و زیبایی­های جسمانی به تصویر کشیده شود اما در این رمان عمق واقعیت را می­ خوانید! ✖️ کودکان و نوجوانان در خانواده هم امنیت ندارند! سند بیست،سی که در آمریکا و اروپا اجرا می‌شود و می‌شده، پس چرا باز هم خشونت نسبت به کودک و زن کم که نشده، بیشتر هم شده است. معلوم می‌شود با توجه به این کتاب و آمارهایی که در انتهای کتاب نوشته شده است، روال آن‌ها رو به رشد نیست و زن‌ها با هر چند جنبش فمینیست هم که بخواهند نمی‌توانند حقشان را بگیرند. 🔰 یک فرهنگی باید در جهان حاکم شود که جایگاه زن را درست نشان دهد. فرهنگ نگاه خدا به زن!🌸 به هرحال خواندن این کتاب به دوستان و شیفتگان آزادی و رهایی زن، به مسیح علی نژاد توصیه می‌شوند و البته به مردانی که دلشان برای خودشان نمی‌سوزد و اما برای زن‌ها می‌سوزد؛ که چرا راحت نمی‌گذارید زن‌ها را… درحقیقت این‌ها زن را برای بهره‌کشی خودشان می‌خواهند!🙃 پ.ن: 😐😥😓😰😰 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼
#نقد_رمان 🔍📖🧐 #جای_خالی_خالی_سلوچ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
تک رنگ
#نقد_رمان 🔍📖🧐 #جای_خالی_خالی_سلوچ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🔍📖🧐 نویسنده: محمود دولت آبادی جالی خالی سلوچ پدری را به تصویر می­ کشد که بعد از رفتنش جایش چون چاهی عمیق در زندگی خانواده­ اش سرباز می­ کند و بار مشکلات را می ­آورد و درماندگی را چنان در درون خودش جای می­ دهد که رهایی از آن ممکن نیست. چنان که مادر هاجر به زور عروس💍 شده و عباس پیر شده و ابرام وامانده را رها می­ کند و به دنبال سلوچ گم و گور روان می­ شود و تو می­ مانی که پس از چند صد صفحه زجر و رنج و سختی، هیچ گشایشی که نشد تازه خانواده از هم پاشید به یک امید واهی.🙁 شاید عمق فاجعه، نبودن ستون یک خانه🏚 یعنی پدری آرام و فقیر آن هم در فضای فقر فرهنگی و دینی قبل از انقلاب را هیچ کس جز دولت آبادی نتواند به تصویر بکشد اما حقیقت جامعه غیر از این است❌ که زنی توانمند چون مردان نتواند زندگی را بچرخاند. بگذریم دولت آبادی است و توانمندی قلمش و غورش در دل جامعه­ ای پر از بدی . و من این تصویرسازی را دوست ندارم چون کتاب می­ خوانم تا یاد بگیرم، تا قدرتمند شوم.... تا امیدوار باشم و.... نه خسته و ناامید و....🙃 کتاب­های دولت ­آبادی را هر وقت دست می­ گیرم می­ دانم که پا بر دامنه کوه بلند توصیفات می­ گذارم. یا نباید خسته بشوم، یا باید که قید بسیاری از پاراگراف­ها را بزنم، یا در جایی باید تندخوانی کنم، و یا نه یکباره، که چند روز یا هفته­ ای به آرامی کتاب📘 را تمام کنم، و حتما آخر کتاب هم کمی سردرگم و ناامید و دِپرس خواهم بود.😔 کنار تمام جملات توصیفی زیبا و گاه حکمت­ آمیز و کلماتی که دولت­ آبادی مثل نانوایی با مهارت؛ که خمیر در دستش، آسوده چپ و راست و گلوله و پهن می­ شود؛ دولت آبادی هم چیدن و گزیدن تکرارهای بدون حس تکرار و چسباندن و قید زدن و مضاف کردن و وصف کردن و استعاره و تشبیه و ایهام مثل خمیر است برایش، می­ چیند و جلو می­ برد داستان را. هر چند که ترجیح می­ دهم چندان دور و بر دولت آبادی نچرخم تا از غم­ها و مشکلات وحشتناک و بی­ پایان انسان­های سردرگم🥺 و آواره­ ی از درون و خسته و نابود، دچار افسردگی😟 نشوم. 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir 🌼
#نقد_رمان #آب_نبات_هل_دار 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
تک رنگ
#نقد_رمان #آب_نبات_هل_دار 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
نوشته ی مهرداد صدقی رمان طنز گونه که خنده را به لب ها می نشاند و علامت سوال زیادی❓❓❓ را در ذهن ایجاد می کند. شاید باید مثل اسمش آب نبات🍭 می بود یعنی شیرین و خوشمزه و مناسب برای سوغات. اما هر چه که بیشتر جلو می روی تلخی یک چیز آزارت می دهد و آن هم ترسیمی از فرهنگ پایین مردم در خلال داستان… این رمان بیان زندگی مردم از زبان نوجوانی ۱۱،۱۰ ساله است که از دیدگاه خودش👁👁 همه چیز را صادقانه و درست تعریف می کند درباره: پدر، مادر، خواهر، برادر، مادر بزرگ، فامیل ها، همسایه ها، دوستان، معلم و مدیر، مغازه دار و … کتاب آب نبات هل دار داستان نوجوانی است که تنبل و دروغگو و بد دهن🗣 است. پدر و مادر بزرگش انسان های عوام پول دوستی🤑 هستند. مادربزرگ علاوه برخصلت پول دوستی بدبین است و البته کمی هم بد جنس و … هر چه شخصیت از کوچک و بزرگ و پیر و جوان هست غالبا از لحاظ فرهنگی ضعیف است الا: برادرش محمد که او هم به قول داستان سرش پایین است و الا او هم بله…😬 خلاصه این که به زبان طنز به وضعیت اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی مردم منطقه ای از ایران می پردازد و منصف هم باشیم طنز را شیرین جلو می برد. نویسنده در ۵۰،۴۰ صفحه ی آخر تلاش می کند که همه چیز را به صلاح برساند و به خواننده بگوید که با تلاش فراوان، نوجوان داستان شاگرد دوم شد و مودب و مهربان😇 و خلاصه همه چیز به خوبی و خوشی⛱ تمام شد. شاید تنها دلیلی که باعث شده است این کتاب را انتشاراتی مثل سوره مهر چاپ و خندوانه آن را معرفی کند، قالب طنز آن است و الا ۵۰ صفحه ی آخر هم، ذهن را از بی شعوری عامه ی مردم پاک نمی کند. به هر حال برای یکبار خواندن هم توصیه نمی شود.🙃🙃🙃 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir 🌼
🥀 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
‌• • •〖🎈.✿.🎈〗• • • +رنگ خوشبختیـ🌱' یا رنگین‌ڪمانِ محو شدنے...؟ 📙| 🔗| 📘| ✾"✾"✾"═══════╗ ‌‌‌🌈 @yaran_samimii ╚═══════"✾"✾"✾
. • ♦️ ❲ ‌نقدِرمـٰان‌ِقرار‌نبـود! ❳ رمانـۍ‌که‌من‌و‌شماهایِ‌زیادی‌را پای‌خود‌نشانده‌و . .‼️ • . 📕 | 🔖 | ⌈🌿° @Takrang1 ○°.⌋