از هرچه بگذریم سخن #تورقوزآباد خوشتر است!!!😜
داشته باشین:
🔺جا داره بگیم آقای جاسوس اون پولی که گرفتی و یه عکس و آدرس از #تورقوزآباد دادی دست اسرائیل حلاله؟😲
تو شرف داری؟😎
🔻خدایی کی این نتانیاهو رو ایسگا کرده؟ خدا رو خوش میاد؟ 😁
🔺هدف اسکل بعدی ترامپه ، منتظر باشید 😂
🔻من موندم اون برادر وظیفه شناسی که مسئول القای گاف تورقوزآباد به نتانیاهو بوده چطور تو اون شرایط حساس تونسته جلو خنده هاشو بگیره 😂
🔺نامردا گولمون زدن ، با آب سنگین فرشامونو شستن 😁
🔻من موندم این اسرائیل چند سال دیگه نابود بشه ما به کی بخندیم؟؟😄
🔺به نتانیاهو بگیم سر کاره یا زوده؟😂
🌺@yaran_samimii
samimane.blog.ir🌺
#ارسالی_از_بر_و_بچ
عزیز جان به اونی که فرمودید اصطلاحا میگن سرقت فرهنگی!!!😎😎😎
اما یه نکته ی خیلی خیلی مهم رو بپا(بپایید😉):
بعضی از مطلبای کانال مثل #خوشبختی و #گول_جهانی چندین قسمتی و پیوسته ان.
مثلا ما برای خوشبختی بیشتر از هفتاد تا پست گذاشتیم. یه وقت جوری نباشه که کپی کردن مطالب، مفهوم اونا رو تغییر بده.
بالاخره وقتی تو کانال بوده قبل و بعد داشته، شاید منظور عوض بشه...
راستی، امیدواریم کانال تون هر لحظه بهتر💫 و پربار تر و باحال تر🌀 بشه...
🌺@yaran_samimii
samimane.blog.ir🌺
یه سوال❓❓❓
کسی که بیست هزار تومن رو بندازه دور عاقل تره
یا کسی که صد هزار تومن رو بده بره🗑؟!
حالا یه سوال دیگه:
آقای الف یه کفش👟 خریده بیست هزار تومن
آقای ب یه کفش👞 دیگه خریده صد هزار تومن
هر دو هم یه سال می پوشن و می اندازنش دور...
قضاوت باشما،
کدوما عاقل ترن؟!
پ.ن:
بعضی وقتا جوگیر میشیم عقلو نبوسیده میذاریم کنار...😐
البته منظورمون نخریدن نیستا، میگیم بفهمیم داریم چیو میدیم برای «چی»...
#تفکر
#تلنگر
🌺@yaran_samimii
samimane.blog.ir🌺
#نقد_رمان
#اسطوره
اسطوره فراتر از عالم ماده است. کسی که شبیه آرزو هاست. دست نیافتنی است. کسی که در خوبی ها سرآمد است. کسی که بی نظیر است. اسطوره نشانه ی راه است. کسی آنقدر متفاوت که ذهن و دل را به تسخیر در می آورد و باید مجسمه اش را ساخت.
رمان میخواهد شخصیتی به نام دیاکو را اسطوره معرفی کند. دیاکو جوانی کرد است، که در جریان جنگ کودکی هشت ساله بوده و مقابل چشمان او و برادرش کومله ها و بعثی ها پدر و مادرش را می کشند و او برادرش را نجات می دهد. به تنهایی در تهران کار می کند و برادر کوچکش(دانیار) که دچار بیماری روحی و روانی شده را بزرگ می کند. دیاکو حالا در رمان جوانی 34 ساله است، و مورد تقدیس دختری(شاداب) که عاشقش شده باز هم فداکاری می کند و به علت اینکه دختر از او ده سال کوچک تر است با او ازدواج نمی کند.
دختر از خانواده مستضعفی است، دیاکو به او کار می دهد و پشتیبانی مالی اش می کند و این می شود که دیاکوی با اخلاق و جوانمرد و خوش قد و بالا و غیرتی در ذهن دخترک(شاداب)یک اسطوره جلوه می کند. برادر دیاکو عاشق شاداب می شود و آخر سر با تمام خلق بد و مشکلات روحی و روانیش با او ازدواج می کند و هر دو خوشبخت می شوند. نویسنده در رمان تمام تلاشش را کرده که نکات مثبت و منفی را به خوبی به چشم خواننده بیاورد. اما نه نکات حقیقی بلکه آنچه را که خودش دوست داشته و خودش دوست نداشته. او وضعیت فعلی ایران را خوب نمیداند اما وضعیت آمریکا را مناسب نشان می دهد. مجاهد زمان جنگ را از ایران شاکی می داند و آن را ساکن آمریکا قرار داده. عجیب است بعد از این همه زجری که به کرد ها رفته، غیرتمندِ کرد برای آرامش و فرار از وضعیت فرهنگی ایران راهی آمریکا که سرچشمه ی تمام بدبختی های اوست می شود
دانیار زخم خورده از دیدن تجاوز بعثی ها به مادرش و سر بریدن او جلوی چشمانش، جوانی سرسخت و ظاهرا بی احساس نشان می دهد خود او کسی است که دختران را بی هیچ حد و ضابطه ای برای استفاده جنسی می خواهد و توجیهش هم این است که خود دختر ها می خواهند و او کسی را مجبور نکرده است و این عمل در طول رمان طوری توجیه شده که از او جوانمرد ساخته و دختران هرزه خوانده شدند....
عجب است که کرد غیرتمند در مقابل ناموس ایرانی غیرت نمی ورزد تا او را از منجلاب فساد بیرون کشد بلکه او را تا نهایت رذالت جلو می برد ولی فرد معتاد را برای ترک کمک می دهد.
نویسنده رمان تلاش کرده تنهایی دختر و پسر را عادی جلوه دهد بدون آنکه به هم میل داشته باشند. یعنی آتش و پنبه کنار همند در حالات و لحظات مختلف تنهایند اما مثل قدیس و قدیسه نوجوان ها هم این را قبول ندارند اذعان می کنند که چنین نیست اما چند سال روابط شاداب و دانیار طول می کشد و آنها پاک می مانند.
کاش اینقدر به جوان القا نمی کردند مثل دو دوست می توانند در همه لحظات با هم باشند و میل سرکششان خاموش باشد این دروغی است که حتی روانشناسان هم به آن می خندند.
به هر حال سخن کوتاه می کنم، با اینکه نویسنده رمان های مختلف فضای مجازی یعنی پگاه با قلم و ذهن توانمندش تلاش خوبی کرده است تا فضای دفاع مقدس و بازمامدگان آن و مظلومیتشان را به تصویر بکشد. اما کاش می توانست اسیر جو نشود و قوانین بشری را جانشین قوانین الهی نکند. که خدا خالق بشر است و حق این است حرف خالق را برای خوشبختی بپذیریم.
از کنار بسیاری از نکات مورد علاقه ی جوانان می گذریم و از آنان درخواست می کنیم علی رغم تمام احساساتی که با قلم نویسنده در ذهن و فکرشان غلیان پیدا می کند، اندکی به محتوا و نکات ریز و درشت رمان دقت کنند؛ ما در عالم واقع زندگی می کنیم نه در خیال با آرزو هایمان...
🌺@yaran_samimii
samimane.blog.ir🌺
#درنگ_نوشت
گاهی وقتا با خودم فکر می کنم؛
بزرگترین سرمایه زندگی آدما چیه؟؟؟😮
......
...
..
جو♥️ون؟؟؟؟
عمــــــــــــــــــــر؟؟؟؟
پوووووووووووووول؟؟؟؟
ســـــــــــلـامـــــــــــتی؟؟؟؟
عــــــــقــــــــل؟؟؟؟
امنیــــت؟؟؟؟
.
.
.
ولی من کسایی رو می شناسم که برای بهتر از اینا
همینا رو بی خیال شدن!!!😶
یعنی اونا چه فکری می کردن....؟؟؟!!!
#سرمایه_داری
🌺@yaran_samimii
samimane.blog.ir🌺