eitaa logo
طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
857 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
4هزار ویدیو
201 فایل
هر کس به هر نحو یک قدم در راستای کار فرهنگی با ما باشید تا به اندازه خودمون قدمی برداریم🌹 ✏️طلبه دهه هفتادی: @taha_00313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پيرزني بود كه در قصر پادشاهي خدمت ميكرد. پيرزن خدمتكار يك پسر داشت. روزي از روزها پيرزن حالش خوب نبود و كارش زياد. پس به پسر گفت كه براي كمك به او به قصر بيايد. پسر نيز چنين كرد ولي به محض ورود به قصر و ديدن دختر پادشاه يكدل نه صد دل عاشق دختر شد. به مادر گفت. و مادر او را از اين كار بر حذر داشت. روزها گذشت و پسر نميتوانست عشق دختر پادشاه را از دل بيرون كند. به جايي رسيد كه از غصه بيمار شد. نه چيزي ميخورد و نه جايي مي رفت. پيرزن كه براي پسرش نگران بود به نزد وزير داناي پادشاه رفت و حكايت را بازگو كرد. وزير قدري فكر كرد و به پيرزن گفت : به پسرت بگو به كوه برود و در آنجا به عبادت بپردازد. نه از كوه پايين بيايد و نه با كسي معاشرت نمايد. تو نيز هر از گاهي براي او قدري توشه ببر كه نياز نباشد او از كوه پايين بيايد. پس از چندي آوازه ي عبادت او در كوي و برزن مي پيچد وخبر به قصر مي رسد. من خود اين خبر را به پادشاه مي رسانم. آنوقت پادشاه براي جستجوي احوال اين بنده ي درستكار و عابد كه در سرزمين او ظهور كرده به ديدن پسرت خواهد آمد و براي خوش آمد او قصد اجابت درخواستي از سوي پسرت ميكند. آنوقت پسرت بگويد كه درخواستي كه دارد از جانب هيچكس برآوردني نيست. و از دست پادشاه هم كاري بر نمي آيد. اين قضيه بر پادشاه گران خواهد آمد. اصرار خواهد ورزيد و پسرت نيز تكرار نمايد كه پادشاه نميتواند خواسته او را اجابت نمايد. در لحظه اي كه پادشاه بر انگيخته مي شود كه هيچ كاري نيست كه از دست او برنيايد , پسرت درخواست ازدواج با دخترش را بدهد. و پادشاه كه قول داده , مجبور به صدور اجازه ميشود. القصه , پسر همان كرد كه وزير گفته بود... روزها و ماهها گذشت و آوازه ي پسر عابد دركوي و برزن پيچيد و وزير خبر را به نزد پادشاه برد. پادشاه كه از ظهور چنين عابد جواني در ملكش خوشحال گشته بود قصد ديدن او كرد. همراه وزير و همراهان به كوه رفت و در پايين كوه اتراق نمود. سفيراني به بالاي كوه فرستاد تا پسر را به نزدش ببرند. پسر به سفيران گفت من با پادشاه كاري ندارم. اگر او با من كار دارد به بالاي كوه بيايد. پادشاه اول عصباني شد ولي خود را از تك و تا نيانداخت. گفت عجب عابد خدا پرستي! حتي براي لحظه اي نمي خواهد دست از نيايش بردارد. باشد ما به ديدارش مي رويم. با مشقت از كوه بالا رفتند و به درون غار پسر وارد شدند. پسر در حال عبادت بود. ملازمان خواستند ورود شاه را اعلام كنند ولي مجالي نبود. پسر پس از اتمام هر نمازي بلافاصله نماز بعدي را قامت مي بست. واين قصه ادامه داشت تا چند ساعتي... ملازمان نااميد گشتند. وزير به كنار پسر رفت. نماز پسر كه تمام شد تا آمد نماز بعدي را قامت ببندد , وزير دستش را گرفت و گفت پسر چه ميكني؟ پادشاه آمده! پسر گفت او با من كار دارد. من كه با او كار ندارم. صبر كند تا من عبادتم تمام شود. وزير عصباني شده بود ولي پادشاه گفت اشكالي ندارد عبادتت كه تمام شد با تو صحبت خواهم نمود. و ساعتي ديگر نيز بگذشت كه وزير تاب تحمل از كف بداد و بار ديگر در ميانه ي نماز دست پسر را گرفت كه پسرك , پادشاه كار دارد. اين چه بازي است كه درآورده اي؟ پسر كه ديد رسم ميهمان نوازي را ادا نكرده عذر خواست و به نزد پادشاه و همراهانش آمد. قصه همان شد كه وزير طراحي كرده بود. پادشاه از عابد بسيار جوان خوشش آمده بود. پس به او گفت هر چه مي هواهي از ما طلب كن تا به تو عنايت كنيم. پسر گفت خواسته اي كه دارد از جانب پادشاه برآوردني نيست. پادشاه سبيلي جنباند و گفت مگر مي شود تو چيزي بخواهي و ما نتوانيم اجابت كنيم؟ بخواه. پسر گفت نميتواني. گفت بخواه مي توانم. پسر گفت نميتواني.پادشاه كه عصباني شده بود گفت هيچ چيز در اين دنيا نيست كه تو بخواهي و من نتوانم به تو بدهم. پسر آرام پادشاه را نگاه كرد , ايستاد و قصد نماز بعدي كرد.... پادشاه كه هم عصباني بود و هم مغرور از اين عابد جوان دست از دنيا شسته , از غار بيرون آمد. وزير اما ايستاد. نماز پسر كه تمام شد با عصبانيت هر چه تمامتر دستش را گرفت و گفت پسر! ما را ملعبه دست خود كرده اي؟ اين همه زحمت كشيدي كه در اين لحظه دختر پادشاه را از او خواستگاري كني. چرا نكردي؟ مي دانيد پسر چه جوابي داد؟ او گفت خدايي كه من عبادتش ميكنم , پادشاهي را براي ديدن من از قصرخود بيرون كشيد. بخاطر من رنج بالا آمدن از كوه را تحمل كرد. براي مصاحبت با من ساعتها انتظار كشيد. براي چه بايد خود را به اين مرد بفروشم؟ من به خدايي رسيده ام كه پادشاه مملكتي را به پابوسي من آورد. من خود را به كم نمی‌فروشم... 📝 پ.ن: امام علی علیه السلام: ...إِنَّهُ لَيْسَ لاَِنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلاَّ الْجَنَّةَ، فَلاَ تَبِيعُوهَا إِلاَّ بِهَا @shahidmena_namazi_maki
طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
#داستان پيرزني بود كه در قصر پادشاهي خدمت ميكرد. پيرزن خدمتكار يك پسر داشت. روزي از روزها پيرزن حال
عاشق شدن جوان فقیر و راهکار وزیر دانا اگر دختر پادشاه رو میخوای، این کار رو بکن...😳 ادامه داستان را در لینک زیر بخوانید👇 https://eitaa.com/shahidmena_namazi_maki/14191
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم کوتاه از شبی که اربیل در آستانه سقوط به‌دست بود و هیچ کشوری به کُردها کمک نمی‌کرد تا اینکه تنها با ۵۰ نفر وارد غائله شد... حداقل برای یک نفر☝️ ارسال کنید🌹 @shahidmena_namazi_maki
أگه خواستی تکیه بدی نه به چهره ها اعتماد کن نه به زبون ها به دوتا چیز اما میشه تکیه کرد یکی مرام و مردونگی دومی ایمان و خداباوری بامرام نمک میشناسه و با ایمان ظلم نمیکنه @shahidmena_namazi_maki
هنگام رانندگی وقتی متوجه می‌شویم دوربین پلیس مراقب ماست، سریعا سرعت را کم کرده و دقیقا طبق قانون رعایت می‌کنیم،‌ که مبادا جريمه شویم. اما هیچ میدانیم که در هرلحظه و هرزمان چهار دوربین زنده در حال فیلمبرداری از زندگی ما هستند که قرار است روزی در قیامت تمام زندگی ما را به نمایش بگذارند؟ 📸 دوربین اول خود است آیه 14 سوره علق: أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَری ‏آیا انسان نمیداند که خدا او را نگاه میکند؟ 📸 دومین دوربین مقرب خدا هستند آیه ی 18 سوره قاف: ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَيْهِ رَقيبٌ عَتيد از شما حرکتی سر نمیزند مگر اینکه دو مأمور در حال نوشتن آن هستند 📸 سومین دوربین است آیه 4 سوره زلزال: يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها در آنروز زمین هرچیزی که دیده را بیان میکند. 📸 چهارمین دوربین و جوارح خود ما می‌باشند آیه 65 سوره یس: تُكَلِّمُنا أَيْدِيهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ در آنروز دست‌ها و پاها شهادت می‌دهند که چه کاری کرده‌اند @shahidmena_namazi_maki
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم 🌹بردن نام حسین بن علی میچسبد 🌹اَلسلام علَی الْحسَیْن 🌹وعلی علی بْن الْحسین 🌹وعلی اولادالحسین 🌹وعلی اصحاب الحسین @shahidmena_namazi_maki
سوره مبارکه انفال آیه 40 وَإِن تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَوْلاَكُمْ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ و اگر (باز هم) سرپيچى كرده و روى بگردانند، بدانيد كه خداوند، مولى و سرپرست شماست، چه خوش مولايى و چه نيكو ياورى است. @shahidmena_namazi_maki
امام صادق عليه السلام شهادت فاسق را جز بر ضدّ خودش نمى پذيرم. لا أقبَلُ شهادَةَ الفاسِقِ إلاّعلى نَفسِهِ؛ (كافي، ج 7، ص 395، ح 5 - منتخب ميزان الحكمة، ص 304) @shahidmena_namazi_maki
✍بعضی دعاها عجیب به دل می شینه: ⬅️ خداوندا: نه آنقدر پاکم که مرا کمک کنی و نه آنقدر بدم که رهایم کنی … میان این دو گم شده ام هم خودم و هم تو را آزار می دهم هر چه تلاش کردم نتوانستم آنی شوم که تو می خواهی و هرگز دوست ندارم آنی شوم که تو رهایم کنی خدایا دستم به آسمانت نمی رسد اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن ... 🙏امین یارب العالمین🙏 @shahidmena_namazi_maki
صبحتون معطر به ذکر شیرین صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
روزی کفاشی در حال تعمیر کفشی بود ناگهان سوزن کفاشی در انگشتش فرو رفت از شدت درد فریادی زد سوزن را چند متر دور تر پرت کرد . مردی حکیم که از ان مسیر عبور می کرد ماجرا را دید سوزن را اورد به کفاش تحویل داد و شعری را زم زمه کرد درختی که پیوسته بارش خوری تحمل کن انگه که خارش خوری . این سوزن منبع درامد توست این همه فایده حاصل کردی یک روز که از ان دردی برایت امد ان را دور می اندازی! درس اخلاقی اینکه اگر از کسی یا وسیله ای رنجشی امد بیاد اوریم خوبی های که از جانب ان شخص یا فوایدی که از ان حیوان وسیله یا درخت در طول ایام به ما رسیده , ان وقت تحمل ان رنجش اسان تر می شود ... @shahidmena_namazi_maki
💥 🚫 لقمه‌ی حرام حتّی در نسلِ آدم هم اثر میذاره: 💠امام صادق علیه السلام فرمود: ️ كسبُ الحرام يَبينُ فی الذُّريّة. 👈 اثرِ مالِ حرام ، در ذريه و فرزندانِ انسان آشكار میشود. 📙 الکافی، ج ۵، ص ۱۲۵ ☝️ اگر امروز مواظبِ لقمه‌ی غذات نباشی! فردا مجبوری مواظبِ حجابِ دخترت غیرتِ پسرت حیایِ همسرت و.... باشی. 🔺 چون لقمه‌ی حرام شروعِ همه مصیبت‌هاست. حداقل برای یک نفر☝️ ارسال کنید🌹 @shahidmena_namazi_maki
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سیاه ⚫️ و سفید⚪️ یک صفحه سفید گذاشت جلوی دختر و گفت: _(بنویس ! هر چه می خواهی بنویس! بد،زشت،احساسی،هیجان انگیز، دوست داشتنی ، هی بنویس و پاک کن...) چند دقیقه بعد صفحه سفید کاغذ پر از علامت و حرف بود. چروک و خط خطی و کثیف. جای پاک کردن ها و نوشتن های مکرر رویش دیده می شد.کاغذ را گرفت یک کاغذ سیاه به او داد گفت: _(بنویس .همان هایی که آنجا نوشتی پاک کن؛خط خطی کن..) دختر گفت:(نمی شود استاد، روی برگه سیاه چیزی نوشته نمی شود!) استاد چادرش را سر کرد و لبخند ملیحی زد، نگاه دختر به سیاهی چادر خیره ماند. واکسن مقابله با تیر نگاه های آلوده است.. ؟ @shahidmena_namazi_maki
با سلام خداقوت خدمت رفقای قدیمی خیر مقدم خدمت رفقای جدید🌹 ممنون از اینکه مارو برای میزبانی نگاه گرم خودتون انتخاب کردین😉 برنامه های خوبی در پیش رو خواهیم داشت ان شاء الله با ما باشید و دوستانتون رو همراه کنید🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم 🌹بردن نام حسین بن علی میچسبد 🌹اَلسلام علَی الْحسَیْن 🌹وعلی علی بْن الْحسین 🌹وعلی اولادالحسین 🌹وعلی اصحاب الحسین @shahidmena_namazi_maki
سوره مبارکه زخرف آیه 33 وَلَوْلَا أَن يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَن يَكْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فَضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ و اگر نبود كه مردم يكسره و يك دست (كافر) مى شدند، براى خانه هاى كسانى كه به خداى رحمن كفر مى ورزند، سقف هايى از نقره قرار مى داديم و نيز نردبان هايى كه بر آنها بالا روند. @shahidmena_namazi_maki
امام صادق عليه السلام از نگاه [ناپاک] بپرهیزید که چنین نگاهى تخم شهوت را در دل مى‌کارد و همین براى فتنه‌ى صاحب آن دل بس است. اِیّاکُم وَ النَّظرَة فَانَّها تَزرَع فی القَلبِ الشَهوَة وَ کَفى بِها لِصاحِبِها فِتنَة؛ (تحف العقول، ص 305) @shahidmena_namazi_maki
با سلام ثواب اعمال نیکی که امروز انجام میدهیم رو هدیه کنیم به روح پاک شهید مدافع حرم با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد
🔴 زندگی کَلَمی ✍شخصی گرسنه بود برایش کلم آوردند اولین بار بود که کلم می‌دید. با خود گفت: حتما میوه‌ای درون این برگها است ‌اولین برگش‌ را کند تا به میوه برسد اما زیرش به برگ دیگری رسید. و زیر آن برگ یک برگ دیگر و... با خودش گفت: حتما میوه‌ی ارزشمندی است که اینگونه در لفافه‌اش نهادند. گرسنگی‌اش بیشتر شد و با ولع بیشتر برگها را می‌کند و دور می‌ریخت. وقتی برگها تمام شدند متوجه شد میوه‌ای در کار نبود! آن زمان بود که دانست کلم مجموعه‌ی همین برگهاست. ما روزهای زندگی را تند تند ورق می‌زنیم و فکر می‌کنیم چیزی اونور روزها پنهان شده که باید هرچه زودتر به آن برسیم درحالی که همین روزها آن چیزی است که باید دریابیم و درکش کنیم! زندگی، همین روزهایی است که منتظر گذشتنش هستیم بنابراین قدر فرصت‌ها را ثانیه به ثانیه و ذره به ذره بدانیم. @shahidmena_namazi_maki