🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
⭕️ #سلام_علی_ابراهیم
🔸قسمت پنجاه و چهارم
🔸 #تابستان_شصت_یک
#ابراهیم در #تابستان۱۳۶۱ که به خاطر مجروح شدنش تهران بود پیگیر مسائل آموزش وپرورش شد
در دوره های تکمیلی ضمن خدمت شرکت کرد همچنین چندین برنامه وفعالیت #فرهنگی را همان دوران کوتاه انجام داد
با عصای آموزش وپرورش بالا وپایین میرفت آمدم جلو وسلام کردم
گفتم آقا ابراهیم چی شده؟ اگر کاری داری بگو من انجام میدم گفتم نه کار خودمه بعد به چند اتاق رفت وامضاء گرفت کارش تمام شد و میخواست از ساختمان خارج شود پرسیدم این برگه چی بود اینقدر خودت رو اذیت کردی گفت این بنده خدا دوسال معلم بود اما هنوز مشکل استخدام داره کار او را انجام دادم پرسیدم از بچه های جبهه است ؟ گفت فکر نمیکنم از من خواست این کار را برایش انجام دهم من هم دیدم این کار از من ساخته است برای همین آمدم بعد ادامه داد
آدم_هر_کارمیتواندبایدبرای_بنده_های_خداانجام_دهد نشنیدی که امام فرمود اینها ولی_نعمت ما هستند
ابراهیم را در داخل محل همه میشناختند هرکس برای اولین برخورد عاشق مرام ورفتارش میشد همیشه خانه ابراهیم پر از رفقا بود بچه هایی که از جبهه می آمدند قبل اینکه به خانه بروند به ابراهیم سر میزدند
#ابراهیم را دیدم که با عصای زیر بغل در کوچه راه میرفت چند دفعه به آسمان نگاه کرد و سرش را پایین انداخت رفتم جلو وپرسیدم آقا ابراهیم چی شده؟
اول جواب نمیداد بعد با اصرار گفت : هر روز تا این موقع حداقل یکی از بندگان خدا به ما مراجعه میکرد وهر طور شده مشکلش را حل میکردیم اما تا حالا کسی به من مراجعه نکرده میترسم کاری کرده باشم که خدا توفیق خدمت را از من گرفته باشد
https://eitaa.com/vaqf_hadi
#وقف_هادی
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃