❤️ شهیدمهدی زین الدین:
🔺هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند، شهدا هم او را نزد حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام یاد می کنند...
🌷🌷شهدا را یاد کنیم با ذکر شریف صلوات
🌸اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم🌸
#فرهنگی_جهادی_شهید_نمازی
@shahidmena_namazi_maki
هدایت شده از طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
🌹روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم
🌹بردن نام حسین بن علی میچسبد
🌹اَلسلام علَی الْحسَیْن
🌹وعلی علی بْن الْحسین
🌹وعلی اولادالحسین
🌹وعلی اصحاب الحسین
#فرهنگی_جهادی_شهید_نمازی
@shahidmena_namazi_maki
#هر_روز_با_قرآن
#زنگ_قرآن
سوره مبارکه فجر آیه 18
وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ
و يكديگر را بر اطعام بينوايان ترغيب نمى كنيد.
#فرهنگی_جهادی_شهید_نمازی
@shahidmena_namazi_maki
#در_محضر_اهل_بیت
#حدیث_روز
امام على عليه السلام
زبان، درنده اى است كه اگر رها شود، گاز مى گيرد.
اَللِّسانُ سَبُعٌ إِن خُلِّىَ عَنهُ عَقَرَ؛
نهج البلاغه، حكمت 60
#فرهنگی_جهادی_شهید_نمازی
@shahidmena_namazi_maki
#سلام_امام_زمانم 😊
ما را ز پا در آورد ، این درد بیقراری
تا کی فراق و دوری تا کی چشم انتظاری؟
این خانه بی حضورت زندان زجر و دردست
شوقی دگر ندارد در این قفس ، قناری
#اللهم_عجـل_لولیـک_الفـرج🌷
#فرهنگی_جهادی_شهید_نمازی
@shahidmena_namazi_maki
💠از مکافات ستم غافل مشو
ابوعمر از بزرگان و مشاهیر کوفه بود می گوید در قصر کوفه حضور عبدالملک بن مروان نشسته بودم در آن هنگام سر بریده مصعب ابن زبیر را در مقابل خود گذاشته بود. از دیدن این منظره لرزه و اضطرابی اندامم را فرا گرفت چنان حالم تغییر کرد که عبدالملک متوجه شد. گفت ترا چه شد که اینطور ناراحت شدی ؟
گفتم در پناه خدا قرارت می دهم خاطره ای از این قصر در نظرم مجسم شد که از آن لرزه بر من وارد گردید. در همین مکان پیش عبیدالله بن زیاد لعنة الله علیه نشسته بودم سر مقدس حسین بن علی علیه السلام را در مقابل او دیدم ، پس از چندی باز همین جا در حضور مختار بن ابی عبیده سر عبیدالله را مشاهده کردم ، بعد از گذشت مدتی در همین مکان نشسته بودم مصعب بن زبیر امیر کوفه بود، سرمختار را در پیش روی خود گذاشته بود. اینک نیز سر مصعب بن زبیر در مقابل شما است . عبدالملک از شنیدن این سخن سخت تکان خورد، از جای خود برخاست پس از آن دستور داد عمارت و قصر را ویران کنند. و نیز نوشته اند عبدالملک گفت (لاَ اراک اللَّهِ الْخَامِسُ فَقَامَ وَ اءمر بِهَدْمِ الْقَصْرِ) از جا حرکت کرده گفت خدا پنجمی را نشانت ندهد دستور داد قصر را ویران کنند.
#فرهنگی_جهادی_شهید_نمازی
@shahidmena_namazi_maki
گاهے گمان نمیڪنی ولی میشود
گاهے نمیشود ڪه نمیشود🌸🍃
گاهے هزار دعا بی اجابتـست
گاهے نگفتہ قرعه بنام تومیشود🌺
ناامیدی ممنوع 🌹🍃
#فرهنگی_جهادی_شهید_نمازی
@shahidmena_namazi_maki
🔰🔰
حضرت امام مهدی (عج) :
ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم ، که اگر جز این بود گرفتاریها به شما روی می آورد و دشمنان شما را ریشه کن می کردند .
پس از خدا بترسید و ما را پشتیبانی کنید .
📚بحارالأنوار ، ج 53 ، ص 175
#حدیث
#فرهنگی_جهادی_شهید_نمازی
@shahidmena_namazi_maki
با همه لحن خوش آواییم .mp3
1.53M
🍃با همه لحن خوش آواییم
🍃در به در کوچه تنهاییم
🎤مرحوم آغاسی
💔 #جمعه_های_دلتنگی
🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#فرهنگی_جهادی_شهید_نمازی
@shahidmena_namazi_maki
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ - یاران امام زمان.mp3
1.11M
♨️یاران امام زمان(عج)
🎤حجت الاسلام #عالی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
#فرهنگی_جهادی_شهید_نمازی
@shahidmena_namazi_maki
هدایت شده از طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
2221762384.pdf
1.07M
📘 کتاب #تنها_میان_داعش
با سلام و احترام
فایل کتاب «تنها میان داعش» جهت شرکت در مسابقه کتابخوانی «مرد میدان»
جوایز نقدی به قید قرعه برای عزیزانی که جواب صحیح رو ارائه دهند.
مهلت شرکت تا ۱۲ بهمن و قرعه کشی همزمان با ولادت خانم حضرت زهرا سلام الله علیها
📌 سوالات مسابقه در کانال زیر سنجاق شده است.👇
#فرهنگی_جهادی_شهید_نمازی
https://eitaa.com/shahidmena_namazi_maki
طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
📘 کتاب #تنها_میان_داعش با سلام و احترام فایل کتاب «تنها میان داعش» جهت شرکت در مسابقه کتابخوانی «
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⁉️ چه کسانی قاتل محسوب میشوند؟!
🔴 چه اعمالی در حکم کشتن انسان هاست؟!
📌خداوند در آیه 93 سوره نساء میفرماید: «وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا؛ و هر كس عمدا مؤمنى را بكشد كيفرش دوزخ است كه در آن ماندگار خواهد بود و خدا بر او خشم مى گيرد و لعنتش مى كند و عذابى بزرگ برايش آماده ساخته است»
🔺گاهی کشتن، با تفنگ و چاقو و... نیست، بلکه اگر انسان آبروی کسی را ببرد، انگار او را کشته است چون با ریختن #آبرو ، انسان از هستی ساقط میشود
🔶گاهی تاکید میشود برای از دست دادن مال و حتی سلامتی، نباید غصه خورد؛ چون باز می گردد اما از دست دادن آبرو واقعا دشوار است، مگر آنکه انسان بخاطر حفظ ارزشهای اسلامی مجبور شود آبرویش را بگذارد که این مال خواص است.
🔷باید مراقب زبان مان باشیم که به واسطه #غیبت یا #تهمت ، کسی را به کشتن ندهیم! که البته غیبت از تهمت بدتر است، زیرا وقتی انسان به کسی تهمت بزند، در هنگام #توبه میتواند به دیگران بگوید که این سخنِ من دروغ بوده، اما در غیبت، انسان از یک عیبِ واقعی شخصی، پرده برداشته و آبروی او را ریخته است.
🔷باید مراقب باشیم، به ویژه در مسائل سیاسی؛ وقتی انسان تخصص ندارد چرا خود را جهنمی کند؟! و در آن دنیا بخاطر کسی که شاید خودش هم جهنمی باشد، بخواهد خود را اسیر کند!
💢مثلا در فضای مجازی موضوعاتی مطرح میشود که خلاف واقع و کذب محض است؛ چرا انسان با حرفی بی اساس آخرتش را بفروشد؟! غیبت و تهمت آسان است! اما رعایت انصاف و #تقوا دشوار.
حداقل برای یک نفر☝️ ارسال کنید🌹
#فرهنگی_جهادی_شهید_نمازی
@shahidmena_namazi_maki
طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
⁉️ چه کسانی قاتل محسوب میشوند؟! 🔴 چه اعمالی در حکم کشتن انسان هاست؟! 📌خداوند در آیه 93 سوره نساء
چه کسانی قاتل محسوب میشوند؟!!!
برای جواب لینک زیر رو لمس کنید👇
https://eitaa.com/shahidmena_namazi_maki/14181
#جملک
قدرت کلامت را بالاببر
نه صدایت را...!
این باران است که
باعث رشد گل ها می شود
نه رعد و برق !
#فرهنگی_جهادی_شهید_نمازی
@shahidmena_namazi_maki
#تلنگر
سرزمین مُردگان را بنگر
آنها که زمانی برو بیایی داشتند
اکنون زیر خاک خفته اند
و به سرای باقی سفر کرده اند
پس ای دوست
چه بهتر است آماده باشیم برای آن سفر
آن سفری که هر انسانی باید تجربه اش کند
#فرهنگی_جهادی_شهید_نمازی
@shahidmena_namazi_maki
هدایت شده از طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
🌹روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم
🌹بردن نام حسین بن علی میچسبد
🌹اَلسلام علَی الْحسَیْن
🌹وعلی علی بْن الْحسین
🌹وعلی اولادالحسین
🌹وعلی اصحاب الحسین
#فرهنگی_جهادی_شهید_نمازی
@shahidmena_namazi_maki
#هر_روز_با_قرآن
#زنگ_قرآن
سوره مبارکه زمر آیه 49
فَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِّنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
پس چون سختى و ضررى به انسان رسد ما را مى خواند، سپس همين كه از جانب خود نعمتى به او عطا كنيم گويد: «بر اساس علم و تدبيرم نعمت ها به من داده شده» (چنين نيست) بلكه آن نعمت وسيله ى آزمايش است، ولى بيشتر مردم نمى دانند.
#فرهنگی_جهادی_شهید_نمازی
@shahidmena_namazi_maki
#در_محضر_اهل_بیت
#حدیث_روز
امام صادق علیه السلام
تکمیل روزه به پرداخت زکاة فطره است، همچنان که صلوات بر پیامبر (ص) کمال نماز است.
اِنَّ مِن تَمامِ الصَّومِ اِعطاءُ الزَّکاةِ یَعنى الفِطرَة کَما اَنَّ الصَّلوةَ عَلَى النَّبِى (ص) مِن تَمامِ الصَّلوةِ؛
من لا یحضر الفقیه ج2 ، ص183 - وسائل الشیعه، ج 9، ص 318
#فرهنگی_جهادی_شهید_نمازی
@shahidmena_namazi_maki
#تلنگرانه
به تاريخ های روی سنگ قبر نگاه کنید:
تاريخ تولد- تاريخ مرگ؛
آنها فقط با يك خط فاصله از هم جدا شده اند، همين خط فاصله كوچك نشان دهنده تمام مدتي است كه ما روي كره زمين زندگي كرده ايم.
ما فقط به اندازه يك " خط فاصله" زندگي مي كنيم و ارزش اين خط كوچك را تنها كساني مي دانند كه به ما عشق ورزيده اند...
آنچه در زمان مرگ مهم است پول و خانه و ثروتي كه باقي مي گذاريم نيست، بلكه چگونه گذراندن اين خط فاصله است.
بياييد به چرايى خلقتمان بيانديشيم،
بياييد بيشتر يكديگر را دوست داشته باشيم،
دير تر عصباني شويم،
بيشتر قدرداني كنيم،
كمتر كينه توزي كنيم،
بيشتر احترام بگذاريم،
بيشتر لبخند بزنيم
و به ياد داشته باشيم كه اين " خط فاصله" خيلی كوتاه است..!
#فرهنگی_جهادی_شهید_نمازی
@shahidmena_namazi_maki
#داستان
پيرزني بود كه در قصر پادشاهي خدمت ميكرد. پيرزن خدمتكار يك پسر داشت. روزي از روزها پيرزن حالش خوب نبود و كارش زياد. پس به پسر گفت كه براي كمك به او به قصر بيايد.
پسر نيز چنين كرد ولي به محض ورود به قصر و ديدن دختر پادشاه يكدل نه صد دل عاشق دختر شد. به مادر گفت. و مادر او را از اين كار بر حذر داشت.
روزها گذشت و پسر نميتوانست عشق دختر پادشاه را از دل بيرون كند. به جايي رسيد كه از غصه بيمار شد. نه چيزي ميخورد و نه جايي مي رفت.
پيرزن كه براي پسرش نگران بود به نزد وزير داناي پادشاه رفت و حكايت را بازگو كرد. وزير قدري فكر كرد و به پيرزن گفت : به پسرت بگو به كوه برود و در آنجا به عبادت بپردازد. نه از كوه پايين بيايد و نه با كسي معاشرت نمايد. تو نيز هر از گاهي براي او قدري توشه ببر كه نياز نباشد او از كوه پايين بيايد. پس از چندي آوازه ي عبادت او در كوي و برزن مي پيچد وخبر به قصر مي رسد. من خود اين خبر را به پادشاه مي رسانم. آنوقت پادشاه براي جستجوي احوال اين بنده ي درستكار و عابد كه در سرزمين او ظهور كرده به ديدن پسرت خواهد آمد و براي خوش آمد او قصد اجابت درخواستي از سوي پسرت ميكند. آنوقت پسرت بگويد كه درخواستي كه دارد از جانب هيچكس برآوردني نيست. و از دست پادشاه هم كاري بر نمي آيد.
اين قضيه بر پادشاه گران خواهد آمد. اصرار خواهد ورزيد و پسرت نيز تكرار نمايد كه پادشاه نميتواند خواسته او را اجابت نمايد. در لحظه اي كه پادشاه بر انگيخته مي شود كه هيچ كاري نيست كه از دست او برنيايد , پسرت درخواست ازدواج با دخترش را بدهد. و پادشاه كه قول داده , مجبور به صدور اجازه ميشود.
القصه , پسر همان كرد كه وزير گفته بود...
روزها و ماهها گذشت و آوازه ي پسر عابد دركوي و برزن پيچيد و وزير خبر را به نزد پادشاه برد.
پادشاه كه از ظهور چنين عابد جواني در ملكش خوشحال گشته بود قصد ديدن او كرد. همراه وزير و همراهان به كوه رفت و در پايين كوه اتراق نمود.
سفيراني به بالاي كوه فرستاد تا پسر را به نزدش ببرند. پسر به سفيران گفت من با پادشاه كاري ندارم. اگر او با من كار دارد به بالاي كوه بيايد.
پادشاه اول عصباني شد ولي خود را از تك و تا نيانداخت. گفت عجب عابد خدا پرستي! حتي براي لحظه اي نمي خواهد دست از نيايش بردارد. باشد ما به ديدارش مي رويم.
با مشقت از كوه بالا رفتند و به درون غار پسر وارد شدند. پسر در حال عبادت بود. ملازمان خواستند ورود شاه را اعلام كنند ولي مجالي نبود. پسر پس از اتمام هر نمازي بلافاصله نماز بعدي را قامت مي بست. واين قصه ادامه داشت تا چند ساعتي...
ملازمان نااميد گشتند. وزير به كنار پسر رفت. نماز پسر كه تمام شد تا آمد نماز بعدي را قامت ببندد , وزير دستش را گرفت و گفت پسر چه ميكني؟ پادشاه آمده!
پسر گفت او با من كار دارد. من كه با او كار ندارم. صبر كند تا من عبادتم تمام شود. وزير عصباني شده بود ولي پادشاه گفت اشكالي ندارد عبادتت كه تمام شد با تو صحبت خواهم نمود.
و ساعتي ديگر نيز بگذشت كه وزير تاب تحمل از كف بداد و بار ديگر در ميانه ي نماز دست پسر را گرفت كه پسرك , پادشاه كار دارد. اين چه بازي است كه درآورده اي؟
پسر كه ديد رسم ميهمان نوازي را ادا نكرده عذر خواست و به نزد پادشاه و همراهانش آمد.
قصه همان شد كه وزير طراحي كرده بود. پادشاه از عابد بسيار جوان خوشش آمده بود. پس به او گفت هر چه مي هواهي از ما طلب كن تا به تو عنايت كنيم.
پسر گفت خواسته اي كه دارد از جانب پادشاه برآوردني نيست. پادشاه سبيلي جنباند و گفت مگر مي شود تو چيزي بخواهي و ما نتوانيم اجابت كنيم؟ بخواه. پسر گفت نميتواني. گفت بخواه مي توانم. پسر گفت نميتواني.پادشاه كه عصباني شده بود گفت هيچ چيز در اين دنيا نيست كه تو بخواهي و من نتوانم به تو بدهم.
پسر آرام پادشاه را نگاه كرد , ايستاد و قصد نماز بعدي كرد....
پادشاه كه هم عصباني بود و هم مغرور از اين عابد جوان دست از دنيا شسته , از غار بيرون آمد. وزير اما ايستاد. نماز پسر كه تمام شد با عصبانيت هر چه تمامتر دستش را گرفت و گفت پسر! ما را ملعبه دست خود كرده اي؟ اين همه زحمت كشيدي كه در اين لحظه دختر پادشاه را از او خواستگاري كني. چرا نكردي؟
مي دانيد پسر چه جوابي داد؟
او گفت خدايي كه من عبادتش ميكنم , پادشاهي را براي ديدن من از قصرخود بيرون كشيد. بخاطر من رنج بالا آمدن از كوه را تحمل كرد. براي مصاحبت با من ساعتها انتظار كشيد. براي چه بايد خود را به اين مرد بفروشم؟
من به خدايي رسيده ام كه پادشاه مملكتي را به پابوسي من آورد. من خود را به كم نمیفروشم...
📝 پ.ن:
امام علی علیه السلام:
...إِنَّهُ لَيْسَ لاَِنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلاَّ الْجَنَّةَ، فَلاَ تَبِيعُوهَا إِلاَّ بِهَا
#فرهنگی_جهادی_شهید_نمازی
@shahidmena_namazi_maki