✨به نام خدا✨
◼️به مناسبت ۱۵ مرداد ماه، سالگرد درگذشت حاجیه خانم خدیجه میردامادی، مادر محترم مقام معظم رهبری
🔵 فرزندان بانو خدیجه آموزشهای مذهبی خود را در دوران کودکی و نوجوانی مدیون مادرشان می دانند. «اولین بار من داستان پیامبران را مثل داستان حضرت موسی، ابراهیم، یعقوب، ایوب و داستان های گوناگون را از مادرم شنیدم که هنوز همه معلومات من از پیامبران، همانهایی است که مادرم گفته است».
🔵 او هر از گاه، در میان گفتههای خود تاکید میکرد که این سخن «حدیثی» است، یعنی بر روایات ثقه استوار و از پیرایه های های خرافی به دور است. متن اصلی روایت او بر آیات قرآن تکیه داشت.
🔵 بانو خدیجه با دعا و مستحبات مانوس بود. از اعمالی چون ام داوود، ادعیه ای مانند عرفه و نمازهایی چون جعفر طیار غفلت نمی ورزید. او فرزندان خود را در این موانست شریک می کرد. در حیاط کوچک خانه فرش میانداخت و دعاها و اعمال روز عرفه را همراه فرزندانش به جا میآورد. « در سایه ای مینشستیم و ساعتهای متمادی اعمال روز عرفه را انجام میدادیم. هم دعا داشت هم ذکر و هم نماز، مادرم می خواند و من و بعضی از برادر خواهر ها هم بودند، میخواندیم »
🔵 قرآن را با صدای خوش تلاوت میکرد به ویژه در دوران جوانی، گوش فرزندانش از این نوا حظ می برد. « من اولین نغمه های خوش قرآن را از حنجره مادرم شنیدم. آن وقت ها که ما بچه بودیم، ایشان جوان بودند و صدای خیلی خوبی داشتند دور هم جمع می شدیم و می نشستیم و ایشان قرآن را با صوتی خیلی شیرین و دلپذیر برای ما می خواند و آیاتی از آن را ترجمه می کرد.»
🔵 این جملات را خانم میردامادی در تربیت فرزندان گفته است: « به بچه هایتان ظلم نکنید تا بچههای تان ظالم نشوند، به بچه هایتان رحم کنید تا بچه هایتان رحم دل شوند، به بچه هایتان دروغ نگویید تا بچه هایتان دروغ نگویند، مال حرام به بچه هایتان ندهید، شیر ناپاک به بچههای تان ندهید، غذای ناپاک به بچههای تان ندهید، بچههای تان را فقط تشویق به درس خواندن نکنید، تشویق به امور دینی هم بکنید. بچههایم وقتی قصه می خواستند قصه های قرآن را میگفتم، قصه انبیا و قصههای قرآنی. مواظب بودم که تغییر و تبدیل ندهم واقع آن را میگفتم. مادر در تربیت اولاد خیلی تاثیر دارد من بچه هایم را اینطور بزرگ کرده ام.»
🔵 او به دیوان حافظ تسلط داشت و ضمیر خود و کودکانش را با اشعار خواجه صیقل میداد. خدیجه جوان وقتی که به خانه سید جواد خامنه ای آمد در میان جهیزیه خود که نباید بیشتر از همان صندوقچه افتاده در کنار آشپزخانه متروک بوده باشد، یک دیوان حافظ آورد. او با این کتاب انسی دیرین داشت و آن را در سفرهای دور و نزدیک همراه میبرد و حاشیه هایش با یادداشت ها و دل نوشته های او پر شده بود.
🔵 بانو خدیجه زن شجاع بود و این خصلت در همه زندگی او نمود می یافت. این ویژگی در دوره مبارزه پسرانش با حکومت پهلوی بارها چه در برخورد با ماموران دستگاه امنیتی و چه در ملاقات با پسران زندانیش بروز داشت. میگویند در این موارد دیده نشد که زبان التماس به کار برد و در برابر اهانت یا درشت گویی های مأموران کوتاه بیاید. کسی یاد ندارد بانو خدیجه در میان خانواده یا نشستهای خویشاوندی از زندان رفتن فرزندان خود شکوه کرده باشد. در برابر اظهار ترحم دیگران می ایستاد و به آنان گوشزد میکرد که این اقدام دلسوزی ندارد، مبارزه کرده در راه خدا زندان رفته، اگر افتخار نمی کنید، به ترحم شما هم نیازی نیست. « هر بار از زندانی می آمدم بیرون و می شنیدم که مادرم برخورد هایش اینطوری بوده مقدار زیادی از خستگی من در می آمد»
🔵 خانم میردامادی وقتی برای دیدار پسرانش به زندان می رفت، مادرانه حرف نمی زد و از رنجهایی که می کشید و واگویه نمی کرد. آنها را به کوتاه آمدن در فعالیتهای سیاسی تشویق نمی نمود. کلمه ای نمیگفت که روحیه ی پسرانش را بلرزاند. با ماموران زندان در بیرون و درون ملاقات بیاعتنایی رفتار میکرد و زبانش تند و تیز بود.
⚫️⚫️ حاجیه خدیجه میردامادی در ۱۵ مرداد ۱۳۶۸ بر اثر سکته قلبی درگذشت و پیکرش روز بعد رخ بر تراب تیره نهاد. آرامگاه او در حرم امام رضا علیه السلام، کنار شوی اش واقع است.
-برگرفته از کتاب شرح اسم، هدایت الله بهبودی
روحشان قرین رحمت الهی🤲، با ذکر فاتحه و صلوات
#حاجیه_میردامادی
https://eitaa.com/farzande14
🌱🌷{°طلبه عصر ظهور°}🌷🌱
@talabeasrezohoor1