فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_فخری_زاده
🔹تصاویری منتشر نشده از شهید محسن فخری زاده
🔸امام خامنه ای(مدظله العالی):
موضوع مهم را همهی دستاندرکاران باید به جِدّ در دستور کار قرار دهند، نخست پیگیری این جنایت و مجازات قطعی عاملان و آمران آن، و دیگر پیگیری تلاش علمی و فنی شهید در همهی بخشهائی که وی بدانها اشتغال داشت
#انتقام_سخت
#شهید
#شهید_محسن_فخری_زاده
#دانشمند_هسته_ای
#طلبگی_عشق_است
#مدرسه_علميه_جوادالائمه_درود
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
كانال مدرسه علمیه جواد الائمه علیه السلام
@talabegeeshgast
🌤«اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج»🌤
🌷🕊🌹🥀🌹🕊🌷
#شهیدانه
#ما_از_اینها_غافلیم
#دانشمند_هسته_ای
#شهید_والامقام
#مصطفی_احمدی_روشن
دستم را گرفت، از خوابگاه برد بیرون. روبهروی خوابگاه زنجان خانههایی بود که معلوم بود از قدیم مانده؛ از زمان آلونکنشینها.
همیشه چشمم به این خانهها میافتاد، اما هیچوقت فکر نکرده بودم به آدمهایی که توی این آلونکها زندگی میکنند. اوضاعشان خیلی خراب بود. رفتیم جلوتر. از یکی از خانهها خانمی آمد بیرون، سه تا بچه قد و نیم قد هم پشت سرش.
مصطفی تا چشمش به بچهها افتاد، قربان صدقهشان رفت. خانه درواقع، یک اتاق خرابه نمناک بود. در نداشت؛ پرده جلویش آویزان بود. از تیر چراغبرق سیم کشیده بودند و یک چراغ جلوی در روشن کرده بودند.
مصطفی گفت: «ببین اینا چطوری دارن زندگی میکنن. ما ازشون غافلیم.» چند وقتی بود بهشان سر میزد. برنج و روغن میخرید و برایشان میبرد. وقتی هم که خودش نمیتوانست کمک کند، چندتا از بچهها را میبرد که آنها کمک کنند .
#سالروز_شهادت
#طلبگی_عشق_است
كانال مدرسه علمیه جواد الائمه علیه السلام
@talabegeeshgast
🌤«اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج»🌤
🌷🕊🌹🥀🌹🕊🌷
#شهیدانه
#ما_از_اینها_غافلیم
#دانشمند_هسته_ای
#شهید_والامقام
#مصطفی_احمدی_روشن
دستم را گرفت، از خوابگاه برد بیرون. روبهروی خوابگاه زنجان خانههایی بود که معلوم بود از قدیم مانده؛ از زمان آلونکنشینها.
همیشه چشمم به این خانهها میافتاد، اما هیچوقت فکر نکرده بودم به آدمهایی که توی این آلونکها زندگی میکنند. اوضاعشان خیلی خراب بود. رفتیم جلوتر. از یکی از خانهها خانمی آمد بیرون، سه تا بچه قد و نیم قد هم پشت سرش.
مصطفی تا چشمش به بچهها افتاد، قربان صدقهشان رفت. خانه درواقع، یک اتاق خرابه نمناک بود. در نداشت؛ پرده جلویش آویزان بود. از تیر چراغبرق سیم کشیده بودند و یک چراغ جلوی در روشن کرده بودند.
مصطفی گفت: «ببین اینا چطوری دارن زندگی میکنن. ما ازشون غافلیم.» چند وقتی بود بهشان سر میزد. برنج و روغن میخرید و برایشان میبرد. وقتی هم که خودش نمیتوانست کمک کند، چندتا از بچهها را میبرد که آنها کمک کنند .
#سالروز_شهادت
#طلبگی_عشق_است
كانال مدرسه علمیه جواد الائمه علیه السلام
@talabegeeshgast
🌤«اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج»🌤