💠 #درسهایی_از_سیره_علما
🔸آرامش آیتالله العظمی گلپایگانی در بحران مالی پرداخت شهریه
🔹نقل میکنند بعد از رحلت مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی که مخارج حوزههای علمیه به عهده ایشان بود، خرج حوزه و پرداخت شهریه به طلاب، به دوش آیتاللهالعظمی گلپایگانی و دیگر مراجع بزرگ آن زمان افتاد و سهم ایشان برای اداره حوزه ماهیانه سی هزار تومان بود.
🔹مدتی معظم له پول شهریه را نداشتند، به ناچار چند ماه (حدود سه ماه) را قرض کردند و چون به خداوند متعال ایمان و اعتقاد راسخ داشتند ناراحتی و نگرانی هم از بابت تأمین شهریه نداشتند تا آنکه فرمودند: روزی از مسجد حسینآباد که برمیگشتم شخصی را دیدم که دنبال من بیرون آمد و مقداری پول به من داد، اسم او را پرسیدم که فرمود: غیب علی، بعد آن پول را شمردم دیدم دقیق و درست به اندازه چند ماهی است که پول شهریه را نداشتم و آن را قرض کردهام، بعدازاین ماجرا هم دیگر در امر شهریه وا نماندم.
📘 مردان علم در میدان عمل
🌤«اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج»🌤
#طلبگی_عشق_است
@talabegeeshgast
💠 #درسهایی_از_سیره_علما
🔸ماجرای ازدواج دختر علامه مجلسی با طلبه ای مستمند
🔹ملا صالح مازندرانى در آغاز تحصیل بسیار تهیدست بود که با وضعى رقتبار به تحصیل می پرداخت. حتى قادر نبود چراغى براى مطالعه خویش بخرد. ملا صالح به اصفهان آمد و در سایه کوشش و پشت کار زائدالوصف خود، دروس مقدماتى را به پایان آورد. شور و شوق آن محصل جوان علوم دینى چنان او را به کمال رساند که توانست در حوزه درس ملا محمدتقى مجلسى دانشمند بزرگ عهد صفوى حضور بهم رساند و در اندک زمانى مورد توجه خاص استاد نامور خود واقع شود و بر تمام شاگردان وى فائق آید.
🔹ملاصالح سنین جوانى را پشت سر میگذاشت و همچنان مجرد میزیست. استادش علامه مجلسى متوجه شد این دانشمند نابغه که از مفاخر شاگردان اوست، شایسته نیست مجرد باشد. روزى بعد از پایان تدریس، علامه مجلسى به وى گفت: اجازه میدهی دخترى را براى شما عقد کنم که با ازدواج با وى بتوانى تشکیل خانه و خانواده بدهى و از رنج تنها زیستن آسوده شوى؟ ملا صالح سر به زیر انداخت و با زبان حال آمادگى خود را اعلام داشت .
🔹علامه مجلسى رفت به اندرون خانه خود و دختر دانشمندش را که در علوم دینى و ادبى به سر حد کمال رسیده بود، طلبید و به وى گفت: دخترم! شوهرى برایت پیدا کردهام که در نهایت فقر و تنگدستى و منتهاى فضل، صلاح و کمال است؛ ولى منوط به اجازه توست، منتظرم نظر خود را اعلام کنى . آن دختر دانشمند و پاک سرشت در پاسخ پدرش گفت: پدر! فقر و تنگدستى عیب مردان نیست و بدین گونه قبولى خود را براى ازدواج با داماد مستمند ولى دانشمند اعلام داشت و عقد آن دو در ساعتى بعد بسته شد.
📘داستانهای ما
🌤«اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج»🌤
#طلبگی_عشق_است
@talabegeeshgast