eitaa logo
طلبه‌گمنام🇵🇸🌿
1هزار دنبال‌کننده
711 عکس
186 ویدیو
35 فایل
بسم‌الله .. هر که شد گمنام‌تر زهرا(س) خریدارش شود. و قسم به قلم‌هایی که از الفبایِ جنون می‌نویسند .. ناشناسِ‌الفبای‌جنون : @alefba_jonoun https://daigo.ir/secret/85808211
مشاهده در ایتا
دانلود
گاهی نگاهِ به گذشته و بررسی توقف‌هایَ‌م¹، و تلاش‌هایَ‌م را برای خودم لازم می‌دانم .. این که از خودم بپرسم: یعنی هنوز در راه تو هستم ؟ قدم‌هایَ‌م هم گام با قدم‌های تو است ؟ این همان سوالی‌ست که در گوشه‌ی قلب‌َ‌م مرا در مسیری قرار می‌دهد که به تو ختم می‌ شود و نوای تو را به گوشم می‌ رساند که می‌گویی : .. این همان عبارت نجات‌دهنده‌‌ی است که مرا به آغوشِ می‌رساند .. 🌑🌿 ¹ موانعِ رسیدن به تو ..
نحوه‌ی حضورت در لشکر امام را پیدا کن .. آیا می‌توانی به گونه‌ای باشی که سکون و آرامش قلب امامَ‌ت باشی ؟ اهدافت را بر چه مدار و نگاهی ریخته‌ ای ؟ برنامه‌ هایت را چگونه مشخص کرده‌ای ؟ فصل تحصیل نزدیک است .. حضورت را حتی در مدرسه، دانشگاه، حوزه و حتی در خانواده، به نحوی ببین و برنامه‌ریزی کن که‌بتوانی آرامش قلب امامَ‌ت باشی؛ تا امام از نحوه‌ی حضور تو خیال‌شان آسوده باشد .. این همان موفقیت تو و معنای درک تو، از عبارت عمیق حضور است ..
‌ ‌ من از آن روز می‌ترسم که در چشمان به اشک نشسته‌ات، خودم را ببینم؛ و ببینم که تو الگوی زندگی‌ام نبوده‌ای .. من از این می‌ترسم که نوای حزین تو را نشنوم و نفْس‌م مرا از تو دور کند .. من فقط می‌خواهم " تو " باشم.. من این هشدارها را دوست دارم و گاهی به این ترس‌ها نیاز دارم‌تا حضورم‌را یادآوری کند .. ، این‌همان‌نوای‌حضور است .. که‌نحوه‌ی‌درست حضور من را برایم یادآوری می‌کند .. ‌
بغض حاصل از آن نوای غمینِ انتظار را کجا بشکنم ؟ جز درک حضور تو، چگونه می‌توانم معنای حقیقی آن را دریابم ؟ گویی خودِ تو زودتر از من، از غم این انتظار در اندوه فرو رفته‌ای .. من ندبه‌هایم‌را به‌نیت وصال و دیدن روی ماه تو می‌خوانم .. دیده‌هایم صد چاک برداشته‌اند اما نفْس‌م اجازه‌ی دیدن روی تو را نمی‌دهد .. بیا و من را از اسارت این « من » نجات بده ..
و چه زیباست آن لحظه‌ای که قلب، نوایِ حزینِ او¹ را می‌شنود و خود را به نگاهِ² زیبای‌َش می‌سپارد .. ¹ ²
الهی مرا وابسته‌ی قلبی کن که‌ از همان ابتدا، وابسته‌ به قلبِ‌من، و دست‌هایش دعا گویِ من بوده است .. ..
خوش‌به حال دل‌هایی‌که محبوبِ‌ اویند در دعاهای خاص‌ش ..
چه بر سر دل و جانم آورده‌ام .. ؟ او کجای زندگی من است .. ؟ چه‌قدر برای رسیدن به او قدم برداشته‌ام‌ و «خودم» را برای یاری مظلومان آماده کرده‌ام.. ؟ اصلاً قدمی برداشته‌ام.. ؟ وای بر من اگر که در زمانِ‌ حرکت ، متوقف شوم .. ..
گاهی در تقابل میان نفس، و قلب‌ِ او به آن نگاهِ آخر بیندیش؛ که با آن می‌توانی لبخند پنهان شده در چشمان‌ش را به دل‌ت تقدیم کنی، یا اشکی که به اندازه‌ی کوه‌های سر به‌فلک کشیده،بر قلب‌ت سنگینی می‌کند؛ اما شاید خودت متوجه نیستی که این سنگینی و غم از کجاست ..
وای از زمانی که با بی‌تفاوتی‌ها و حرکت نکردن‌ها، تیر و نیزه‌ای بر قلبِ‌او شویم و وسیله‌ای برای جراحتِ بیشترش .. ..
تمام کارهای‌تان را برای آن چشم‌هایی برنامه‌ریزی کنید که شما را می‌بیند و شاید شما او را نبینید؛ اما قطعا قلبِ تان آن را احساس می‌کند .. ..
گاهی مشکل اصلی ما ، هم‌ مسیر نبودن دغدغه‌های‌مان با دغدغه‌های امام است .. مشکل‌مان به وجود نیاوردن و زنده نکردن دردهای امام در قلب‌ِمان است .. اگر درد های‌مان دردهای امام شود،برمدار نگاهِ او و اولویت‌های او حرکت می‌کنیم .. ..