eitaa logo
تلنگر دینی
111 دنبال‌کننده
4هزار عکس
5.6هزار ویدیو
49 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 «پولتو تست کن» 💰 مردم برای امام حسین خیلی راحت پول میدن امام برای امام زمان نه... ❌ امام زمان خیلی ناز داره هر پولی رو نمی‌پذیره...
🔸️ عطر شعبان ...
─═┅┅═༅🍃🌺🍃༅══┅─ 🌐◁وقتی که بچه به دنیا اومد وارد مرحله جدیدی از زندگی خودش میشه. مرحله اول تربیت که تا پایان 7 سال قمری طول میکشه. ❖‌ این دوره یه سری ویژگی های مخصوص به خودش رو داره و پدر و مادر باید مواردی رو رعایت کنند تا بتونن بهترین فرزندان رو تربیت کنند. 🗯 اصل مهمی که باید در این 7 سال رعایت بشه اصل پادشاه بودن فرزند هست. 🌤 همونطور که اطرافیان یک پادشاه باید موارد زیادی رو رعایت کنند، والدین هم باید مواردی رو رعایت کنند تا بچه به طور طبیعی و خوب رشد کنه. ✪ برای رعایت این اصل چند موضوع مهم باید رعایت بشه. 🌀 اولین موضوع حفظ آرامش هست. یعنی پدر و مادر در هر صورتی باید مراقب آرامش روانی فرزند خودشو باشند اللّهــمَّ‌عَجِّـــلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَــرَج پایان قسمت چهارم ─═┅═༅𖣔3⃣9⃣𖣔༅═┅┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از منتظران ظهور
12.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 آیا جنگ داخلی اسرائیلی در راه است؟ از بریدن گوش معترضان تا اسب تاختن بر تظاهرکنندگان صهیونیست!! 🔹 گزارش شبکه "الجزیره" از تظاهرات ضد دولتی در تل‌آویو و سرکوب این تظاهرات توسط پلیس اسرائیل: 🔹 "این صحنه‌ها هرگز در تل‌آویو دیده نشده است؛ نتانیاهو نیز ضمن حمایت از سرکوب اعلام کرد که به کسی اجازه مسدود کردن جاده‌ها و حمله به پلیس را نخواهد داد." ⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/2182676614C2c2ec1c207
هدایت شده از منتظران ظهور
خدا میداند در دفتر امام زمان(عج) جزو چه کسانی هستیم؟! کسی که اعمال بندگان در هر هفته دو روز(دوشنبه، پنجشنبه) به او عرضه میشود، همین قدر می دانیم آن طوری که باید باشیم، نیستیم .. • آیت اللّٰه بهجت(ره) • 🌾 ⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/2182676614C2c2ec1c207
هدایت شده از منتظران ظهور
🌼منتظران ظهور ♨️قبولی نماز 💠مرحوم حاج اسماعیل دولابی می فرمود: 🔸عمل خیری که خداوند توفیق انجامش را به تو داد، [مثل و و ] در قبول شدنش شک نکن. اگر خدا نمی خواست قبول کند، توفیق انجامش را نمی داد. عبادات و طاعات خود را اگر کار خدا بدانی، دیگر در مقبول بودن آن شک نمی کنی. 📚 کشکول فرحزاد ، جلد ۱ ؛ صفحه ۲۵۱. 🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃 ⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/2182676614C2c2ec1c207
هدایت شده از سلامتی حضرت امام زمان(عج)صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ویژگیهای اخلاقی منتظران(8) 🚨پرهیز از گناه کبیره حسد و عواقب خطرناک حسادت 🔵قسمت اول ⬅️حسادت،تمنای سلب نعمت است از دیگری که به صلاح او باشد،یعنی حسود دوست دارد نعمت‌ها از طرف مقابل گرفته شود،خواه آن نعمت به حسود برسد! یا نرسد. ♻️حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) در این باره می‌فرماید: ⬅️«منشأ و ریشه رزایل حسادت است» غررالحکم،5242 ♻️حسد از ريشه‏هاى (كفر) است. ♻️امام صادق(ع) فرمود: «اُصُولُ الكُفرِ ثَلاثَةٌ: الحِرصُ وَ الاِستِكبارُ وَ الحَسَدُ. ⬅️ريشه‌هاى كفر سه چيز است: ⬅️حرص ⬅️تكبّر ⬅️حسد اصول كافى، ج ٢- ص ٢٨٩، حديث ١، امالى صدوق، ص ٣٤١، حديث ٧. ⬅️سپس در باره حسد فرمود: «وَ أمَّا الحَسدُ فَابنَا آدَمَ حَيثُ قَتَلَ أحَدُهُما صَاحِبَهُ. ⬅️اما حسد در داستان دو پسر آدم [هابيل و قابيل‏] است آنگاه كه يكى ديگرى را كشت.» اصول كافى، ج ٢- ص ٢٨٩، حديث ١، امالى صدوق، ص ٣٤١، حديث ٧. 🌿ویژگیهای_اخلاقی_منتظران ☘اخلاق_مهدوی ⬅️ادامه دارد
هدایت شده از منتظران ظهور
✳️منتظران ظهور ✅داستانی زیبا از خدمت آقا صاحب زمان(عج) ⃣ 🔸جناب آقا شيخ حسن كاظميني فرمود:سال 1224،در كاظمين،زياد طالب تشرف خدمت حضرت ولي عصر عجل اللّه تعالي فرجه الشريف بودم و به اندازه اي اين عشق و علاقه شديد شد كه از تحصيل باز ماندم و ناچاريك دكان عطاري و سمساري باز كردم . 🔹روزهاي جمعه بعد از غسل جمعه،لباس احرام مي پوشيدم و شمشير حمايل مي كردم و مشغول ذكر مي شدم.(اين شمشـير هميشه بالاي دكان ايشان معلق بود) دراين روز خريد و فروش نمي كردم و منتظر ظهور امام زمان عجل اللّه تعالي فرجه الشريف بودم. يكي از جمعه ها مشغول به ذكر بودم كه سه نفر سيد جلوي صورتم ظاهر و به در دكان تشريف فرما شدند. دو نفر از آنها كامل مرد بودند و يكي جواني در حدود بيست وچهار ساله كه در وسط آن دو آقا قرار داشت و فوق العاده صورت مباركشان نوراني بود. 🔸بحدي جلب توجه مرا نمودند كه از ذكر باز ماندم و محو جمال ايشان شدم و آرزو مي كردم كه داخل دكان من بيايند. آرام آرام با نهايت وقار آمدند تا به در دكان من رسيدند. 🌹سلام كردم . جواب دادند و فرمودند: آقا شيخ حسن ، گل گاوزبان داري؟ (و اسم دارويي را بردندكه ته دكان بود و الان اسمش در نظرم نيست. ) فورا عرض كردم: بلي دارم. حال آن كه روز جمعه من خريد و فروش نمي كردم و به كسي هم جواب نمي دادم. فرمودند: بياور. عرض كردم: چـشم و به ته دكان براي آوردن آن دارويي كه ايشان فرمودند،رفتم و آن را آوردم. وقتي كه برگشتم،ديدم كسي در دكان نيست،ولي عصايي روي ميز جلوي دكان قراردارد. آن عصا،عصايي بود كه در دست آن آقاي وسطي ديده بودم. عصا رابوسيدم و عقب دكان گذاشتم و بيرون آمدم و هر چه از اشخاصي كه آن اطراف بودند،سؤال كردم:اين سه نفر سيدي كه در دكان من بودند،كجا رفتند؟گفتند:ما كسي را نديديم. ديوانه شدم. به دكان برگشتم و خيلي متفكر و مهموم بودم كه بعد از اين همه اشتياق ،به زيارت مـولايـم شرفياب شدم،ولي ايشان را نشناختم . در اين اثناء مريض مجروحي را ديدم كه او را ميان پنبه گذاشته اند و به حرم مطهر حضرت موسي بن جعفر(ع )مي برند. آنها را برگردانيدم و گفتم:بياييد.من مريض شما را خوب مي كنم. مريض را برگردانيدند و به دكان آوردند.او را رو به قبله روي تختي،كه عقب دكان بود و روزها روي آن مي خوابيدم،خواباندم.دو ركعت نماز حاجت خواندم و با اين كه يقين داشتم كه مولاي من حضرت ولي عصر عجل اللّه تعالي فرجه الشريف بوده است كه به دكان من تشريف آورده،خواستم اطمينان خاطر پيدا كنم.در قلبم خطور دادم كه اگرآن آقا،ولي عصر(ع ) بوده است.اين عصا را بر روي ايـن مريض مي كشم.وقتي ازروي اورد شد،بلافاصله شفا براي او حاصل و جراحات بدنش به كلي رفع شود، لذاعصا را از سر تا پايش كشيدم.في الفور شفا يافت و به كلي جراحات بدن او برطرف شد و زير عصا گوشت تازه روييد.آن مريض از شوق،يك ليره جلوي دكان من گذاشت،ولي من قبول نكردم.او گمان كرد آن وجه كم است كه قبول نمي كنم.از دكان به پايين جست و از شوق بناي رفتن گذاشت. به دنبال او دويدم و گفتم:من پول نمي خواهم و او گمان مي كرد كه مي گويم كم است.تا به او رسيدم و پول را رد كرده و به دكان برگشتم و اشك مي ريختم كه آن حضرت را زيارت كردم و نشناختم. وقتي به دكان برگشتم،ديدم عصا نيست. از كثرت هموم و غمومي كه از نشناختن آن حضرت و نبودن عصا به من رو داد فرياد زدم : اي مردم هر كس مولايم حضرت ولي عصر(ع ) را دوست دارد، بيايد و تصدق سر آن حضرت هر چه مي خواهد از دكان من ببرد. مردم مي گفتند: باز ديوانه شده اي؟ گفتم: اگر نياييد ببريد،هر چه هست در بازار ميريزم. 🔹فقط بيست و چهار اشرفي را كه قبلا جمع كرده بودم،برداشتم و دكان را رها كردم و به خانه آمدم.عيال و اولاد را جمع كرده و گفتم: من عازم مشهد مقدس هستم پ.هر كه ازشما ميل دارد،با من بيايد.همه همراه من آمدند مگر پسر بزرگم محمد امين كه نيامد.به عتبه بوسي پ(آستان بوسي)حضرت رضا(ع )مشرف شدم و قدري از آن اشرفيهاكه مانده بود،سرمايه كردم و روي سكوي درصحن مقدس به تسبيح و مهر فروشي مشغول شدم.هر سيدي كه مي گذشت و از چهره او خوشم مي آمد،مي نشاندم. و برايش چاي مي آوردم. وقتي چاي مي آوردم،در ضمن دامنم را به دامن او گره مي زدم و او را به حضرت رضا(ع ) قسم مي دادم كه آيا شما امام زمان (ع ) نيستي؟ خجالت مي كشيد و مي گفت من خاک قدم ایشان هم نیستم.تا اینکه روزی به حرم مشرف شدم و بسیار می گرید.دست به شانه اش زدم و گفتم: آقا جان،برای چه گریه می کنید؟ گفت:چطور گریه نکنم و حال آن که حتی یک درهم برای خرجی درجیبم نیست. .... ❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄️ 🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃 ⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/2182676614C2c2ec1c207