عاشق سردار:
😅 #طنز_جبهه
اسیر شده بود!
مأمور عراقی پرسید: اسمت چیه؟!
- عباس
اهل کجایی؟!
- بندر عباس
اسم پدرت چیه؟!
- بهش میگن حاج عباس!
کجا اسیر شدی؟!
- دشت عباس!
😅افسر عراقی که کم کم فهمیده بود طرف دستش انداخته و نمی خواهد حرف بزند محکم به ساق پای او زد و گفت: دروغ می گویی!
او که خود را به مظلومیت زده بود گفت:
- نه به حضرت عباس 😂
💢#طنز_جبهه
#لبخندهای_خاکی
چفیه یه بسیجی رو از دستش قاپیدن؛
داد میزد: آهــای... سفره ، حوله ، لحاف
زیرانداز، روانداز، دستمال، ماسک، کلاه،
کمربند، جانماز، سایهبون، کفن، باندِزخم
تور ماهیگیریم ... هــمـه رو بُردن !!😂
شادی روحشون که دار و ندارشون
همون یک چفیه بود
💢 صلوات
💢✨💢✨💢