eitaa logo
تلنگر دینی
111 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
5.5هزار ویدیو
49 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
🙏 👣 وقتی روی ارتفاع راه میرم؛ - یادم میوفته که اگه پام انگشت کوچیک نداشت، چقدر حفظ تعادل برام سخت میشد. - تو وظیفه این کوچک ترین انگشتم رو منحصر به خودش در نظر گرفتی، - تا جایی که همه انگشتانم رو متصل بهم آفریدی اما این انگشتم رو تافته جدا بافته کردی و بهش ماهیچه ها و تاندون های جداگانه دادی.. - اینجوری با این عضو کوچولوی پاهام زمانیکه میدوم و بالا و پایین میپرم، ازم مراقبت میکنی تا تعادلم رو حفظ کنم و زمین نخورم. ممنونم ازت خدا...🙏 @Ostad_Shojae
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
🙏 وقتی میخوام به آسمون نگاه کنم؛ مُهره های گردنم رو به سمت بالا می‌چرخونی تا بتونم بالای سرم رو ببینم. - تو اونارو جوری طراحی کردی که نمیذارن سرم از پشت آویزان بشه! - با همین مُهره ها، بدون حرکت دادن به بدنم می‌تونم اطرافم رو ببینم. - تو این دوتا مهرۀ کوچیک رو تکیه گاه امنی برای جمجمه‌ام که حدودا 5 کیلو وزنشه، قرار دادی. سرم رو بالا می‌گیرم و بابت همین دوتا مُهرۀ کوچولو از ستون فقراتم ازت سپاسگزاری میکنم.💞 ممنونم ازت خدا... 🙏 @Ostad_Shojae
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
🙏 😴وقتی می خوابم؛ - تو، فشار خونم رو پایین میاری، و اینجوری، فعالیت همه اعضای بدنم، به جز مغز رو کند می کنی. - از غده هیپوفیز هورمون رشد رو آزاد می کنی، که باعث رشد و ترمیم پوست، استخوان و عضلاتم میشه. - وقتی خوابم عمیق میشه؛ اطلاعات بی ربط و اضافه رو از ذهنم پاک می کنی تا به پردازش مغز وحافظه ام کمک کنی. - بیدار میشم، در حالیکه اعضای بدنم سالم سالمن، چون تو مراقبشون بودی...💞 ممنونم ازت خدا... 🙏 @Ostad_Shojae
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
🙏 توی ازدحام جمعیت؛ - برای اینکه به بدنم آسیبی وارد نشه تو با حصار محکمِ استخوان‌های دنده‌ام، از دستگاه تنفس و قلبم محافظت می‌کنی. - تو این ۱۲ استخوان رو برجسته و قوس‌دار خلق کردی تا نقش محافظتی‌شون چندین برابر بشه. توی فشار جمعیت، ماهیچه‌های بین اونا منقبض میکنی، دنده‌هام بالا میان، حجم قفسه سینه‌ام رو زیاد می‌کنی و اینجوری هوا وارد شش‌هام می‌شه. اگه این استخوان‌های متقارن رو به‌من نداده بودی؛ مثل یک بی مهره، با اولین فشار روی سینه‌ام، می‌مردم... ممنونم ازت خدا... 🙏 @Ostad_Shojae
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
🙏 ★بعد از اینکه به یه شیء ریز خیره میشم؛ چشمام تار میشن و ...من پلک میزنم تا چشمام به دید معمولی برگردند! - بعد از باز کردن پلک‌ها، این اتفاق نمیفته مگر بواسطه‌ی قدرت تنظیم نور و فاصله، که به عنبیه و مردمک چشمان من بخشیدی، ساختاری شبیه یک دوربین عکاسی! - تو به مغزم سپردی تا بر اساس تفاوت چیزی که قبل و بعد پلک زدن میبینم، میزان گشاد شدن و تنگ شدن مردمک چشمم رو تنظیم کنه، تا با تنظیم نور و فاصله، هم اجسام رو در فواصل گوناگون، به وضوح ببینم، هم فاصله ام رو با اونها تنظیم کنم. اگه این مکانیزم قدرتمند رو نداشتم؛ بعد هر پلک زدن، دنیای اطرافم رو سایه دار و متلاطم می‌دیدم و با اجسام مکرارا برخورد می‌کردم. ممنونم ازت خدا... 🙏 @Ostad_Shojae
لا اله الا الله یاصاحب الزمان❣ 💞☺️ 🗣وقتی میخوام حرف بزنم؛ - تو قبل از هر چیز برای اینکه جمله‌هام مفهوم باشن، درک کاملی از اون کلمه‌ها توی مخچۀ مغزم ایجاد می‌کنی، - بعد این اطلاعات رو، از طریق رشته‌های عصبی به قسمت دیگه‌ای از مغزم‌ به اسم لوب پیشانی میبری تا حرکت‌های دهن، زبون و تارهای صوتیم رو کنترل کنی، - تو برای ادای یه عبارت ساده، در کسری از ثانیه، صدها عضله رو توی سینه، گردن، فک، لب و زبونم متناسب با اون کلمات به حرکت در میاری، هماهنگی بین این عضلات رو با رشته‌های عصبی زیادی که برام ساختی انجام میدی، - فقط این نیست، برای اینکه من بتونم خوب صحبت کنم، سیستم شنوایی بدون نقصی رو برام به وجود آوردی تا با درست شنیدن، آواها رو بهتر تلفظ کنم‌، - تو تمام این کارا رو همزمان و بدون تأخیر زمانی انجام میدی، تا من بهترین ابزار ارتباطی رو در اختیار داشته باشم! دوستت دارم ای مهربان خدای من🥰 ممنونم ازت ... 💝 تو بینظیری ای همه یِ هستیِ من💞💓💞 @talangore_dini
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
  🙏 وقتی غذامو قورت میدم، نگهبانانی در مسیر دستگاه گوارش من، قرار دارند که هدایت غذا در مسیر درستش بعهده اوناست! ※ غذای جویده شده از حلق وارد لوله مری میشه، و بعد نگهبانانی که عضلات حلقوی شکلی هستند، دروازه بین مری و معده رو باز میکنند و اجازه میدن غذا به معده‌ام وارد بشه. ※ بعد از اون بلافاصله بسته میشن تا محتویات معده‌ام وارد مری نشه و به اون آسیب نزنه. ※ وقتی معده در حال هضم غذاست، برای اینکه دل درد نگیرم، دوباره اون عضلات باز می‌شن تا گازهای اضافی از راه مری تخلیه بشه. ※ تو، این باز و بسته کردن به موقع نگهبانان غذا (عضله‌ها) رو بدون اینکه متوجه بشم، برام انجام میدی تا من به دردسر نیفتم. ممنونم ازت خدا... 🙏 @Ostad_Shojae
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
  🙏 وقت هضم غذا؛ - تو برای اینکه انرژی لازم برای فعالیت سلول‌هامو فراهم کنی، مواد قندی غذا رو از روده به رگ‌هام می‌فرستی، - بعد برای تجزیه مواد قندی، انسولین لازم رو از پانکراس می‌گیری، - تو با انسولین، قند موجود توی خونم رو تجزیه می‌کنی و برای سوخت و ساز، به سلول‌های بدنم می رسونی، - و اگه مواد قندی بیشتر از نیاز سلول‌هام باشن، اونا رو توی کبدم برای روز مبادا ذخیره می‌کنی، - اینجوری لحظه به لحظه حواست بهم هست، تا قند خونم بالا نره و دچار بیماری دیابت نشم . ممنونم ازت خدا... 🙏 @Ostad_Shojae
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
  🙏 • وقتی چشمم به رگ‌های بزرگ روی پاهام میوفته؛ - به این فکر می‌کنم که تو با همین رگ‌ها، خون اضافی رو از پاهام به قلبم می‌رسونی تا بتونم حرکتشون بدم و از همه مهمتر، راه برم. - اما فاصله کف پای من تا قلبم خیلی زیاده و گرانش زمین نمی‌ذاره اینهمه خون برگرده به قلب - بخاطر همین تو درست پشت ساق پای من، عضلات کمکی قوی برای قلبم قرار دادی که با انقباض و انبساط این عضلات، خونم رو به سمت بالاتنه‌ام پمپاژ می‌کنی. - در واقع قلب دوم من همین عضلات قوی هستن. - تازه فقط این نیست؛ سیاهرگ‌های پاهای من با همۀ سیاهرگهای دیگه فرق داره توی اونها دریچه‌هایی هست که نمیذاره خون دوباره به سمت پایین برگرده، - اگه این کارها رو برام نکرده بودی ، شاید برای اینکه خون به قلبم برگرده، مجبور بودم همیشه پاهام رو بالا نگه دارم. ممنونم ازت خدا... 🙏 @Ostad_Shojae
  🙏 • وقتی چشمم به رگ‌های بزرگ روی پاهام میوفته؛ - به این فکر می‌کنم که تو با همین رگ‌ها، خون اضافی رو از پاهام به قلبم می‌رسونی تا بتونم حرکتشون بدم و از همه مهمتر، راه برم. - اما فاصله کف پای من تا قلبم خیلی زیاده و گرانش زمین نمی‌ذاره اینهمه خون برگرده به قلب - بخاطر همین تو درست پشت ساق پای من، عضلات کمکی قوی برای قلبم قرار دادی که با انقباض و انبساط این عضلات، خونم رو به سمت بالاتنه‌ام پمپاژ می‌کنی. - در واقع قلب دوم من همین عضلات قوی هستن. - تازه فقط این نیست؛ سیاهرگ‌های پاهای من با همۀ سیاهرگهای دیگه فرق داره توی اونها دریچه‌هایی هست که نمیذاره خون دوباره به سمت پایین برگرده، - اگه این کارها رو برام نکرده بودی ، شاید برای اینکه خون به قلبم برگرده، مجبور بودم همیشه پاهام رو بالا نگه دارم. ممنونم ازت خدا... 🙏 @Ostad_Shojae
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
  🙏 وقتی به اکسیژن نیاز دارم؛ - تو هوا رو از بینی و دهانم هدایت می‌کنی به حلق و حنجره و از راه لوله نای می‌رسونی به ریه‌هام - حالا توی ریه‌ها، اکسیژن این هوا رو می‌گیری و از طریق مویرگ‌ها، انتقال میدی به دستگاه گردش خون - اینجوری اکسیژن رو برای سوخت و ساز به تمام سلول‌های بدنم می‌رسونی. - فقط این نیست، هم‌زمان با انتقال اکسیژن به مویرگ‌ها، دی‌اکسیدکربنی رو که از همه قسمت‌های بدنم جمع آوری شده از خون می‌گیری و می‌فرستی به ریه‌ها - بعد توی بازدم این گاز سمی و مضر رو می‌فرستی بیرون، - تو تمام این کارهای مهم و حیاتی رو بدون اینکه من حواسم باشه، بی وقفه برام انجام میدی. 💞 ممنونم ازت خدا... 🙏 @Ostad_Shojae
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
  🙏 🤚وقتی به سر انگشت‌های دستام نگاه میکنم؛ - متوجه میشم که خطوط روی هر کدوم رو مخصوص به خودش آفریدی. و همه این خطوط رو هم منحصر به من! - تو این خطوط ظریف و پیچیده رو قبل از اینکه من از شکم مادرم متولد بشم؛طراحی کردی - شرایط روحی و روانی مادرم در زمان بارداری رو، تو طراحی این خطوط دخیل کردی. - عجیب اینجاست که اگه به‌ هردلیلی از سطح پوستم پاک بشن؛ بعد از مدتی تو دوباره اونا‌ رو برمیگردونی. - بدون شک، این خطوط تمام هویت من هستن. بخاطر همینم حتی برای دوقولوهای همسانم اینا رو یه‌جور تعریف نکردی. - دارم فکر میکنم...خودت گفتی که تو قیامت، حتی میتونی خطوط سرانگشتامون رو هم دوباره مرتب کنی. اینجوری دیگه حجت رو به من تموم کردی تا مفهموم خاص بودن آفرینشم به دست تورو کاملا درک کنم. ممنونم ازت خدا... 🙏 @Ostad_Shojae