eitaa logo
طلیعه
693 دنبال‌کننده
2هزار عکس
914 ویدیو
55 فایل
کانال طلیعه با هدف شناخت هویت حقیقی بانوی مسلمان ایرانی در سه حوزه فردی، خانوادگی و اجتماعی،طراحی گردیده است.تلاش می گردد تا ضمن آگاهی و آگاهی بخشی در خصوص رویدادها،مسیرهای اصلی بانوی مسلمان ایرانی در راه تمدن سازی و صدور انقلاب اسلامی،مورد بحث قرار گیرد.
مشاهده در ایتا
دانلود
1.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆این‌جا دعوا بر سر حجاب نیست‼️ 🔺تعدادی از آمریکایی با معلمین مدرسه خود درگیر شده‌اند، چون آنها مفاسد شنیع اخلاقی، مانند هم‌جنس‌بازی، تغییر جنسیت و هرنوع مسائل جنسی را به عنوان "ارزش‌های مدرن" به دانش آموزان ابتدایی " " می‌دهند‼️ 🔰شاید ۲۰۰سال پیش، کسی تصور نمی‌کرد که محصول طبیعی "لیبرال دموکراسی" تدریجا به در تحمیل "ضدارزش‌ها" به نسل بشر منجر شود! 🔥هنجارشکنی نسبت به حجاب زنان و دختران که بعد از آشفتگی‌های ناشی از جنگ اول در اروپا و امریکا عمومیت یافت، بعد از جنگ دوم، خیلی سریع به سمت "برهنگی زنان" در سینما و تئاتر و مجامع عمومی کشیده شد! 💥فروپاشی ارزش‌های اخلاقی در جوامع غربی، مبانی و حریم را متزلزل ساخت و کانون را بی‌خاصیت نمود و در نتیجه دو گروه اجتماعی "بی‌پناه" شدند: 🔹اول- "زنان" که به ابزار شهوترانی مردان هرزه‌طلب تبدیل شدند 🔸دوم- " " که در اوج بی‌پناهی و سرگردانی، مورد هرنوع سوءاستفاده فرصت‌طلبان قرار گرفتند‼️ 🔺اینک، در حالی‌که ما بر سر حجاب و پوشش عفیفانه زنان نجیب و دختران پاک ایرانی با پیروان و مقلدان غرب درگیر هستیم، در آمریکا و اروپا، دعوا بر سر صیانت از "آزادی نجابت" و حفظ "باقیمانده حیای انسانی" برای است‼️ 👤 محمدعلی رامین 🔰https://eitaa.com/talieeh313
♦️عصر وارونگی: « مردِ خواستنی، زنِ خواهان » در زمان‌هایی نه‌چندان دور، زن نیازی به تلاش برای جذب مرد نداشت. مرد، خود به‌دنبال او می‌دوید، چشم‌انتظار لحظه‌ای که شاید سایه‌ای از او را از پسِ پرده ببیند، یا دستی که برای برداشتن کوزه‌ای از آب یا گلدانی از گل دراز شده است. زن، کمیاب بود و دست‌نیافتنی؛👌 در خیابان‌ها نمی‌گشت،بلکه در پشت درهای بسته، در حجابی از سکوت و وقار، چشم‌به‌راه سرنوشتی بود که خود را تا آستانه‌ی در خانه‌اش می‌رساند. ازدواج، تقدیری ناگزیر بود، نه انتخابی پرزحمت... ❗️ ▫️اما ورق برگشت... زن، به نام ، از خانه بیرون آمد... بی‌آنکه بداند این آزادی، هدیه‌ای نیست، بلکه بهایی دارد؛ بهایی که خود او باید بپردازد❗️ مرد، بی‌هیچ هزینه‌ای، از حضور زن بهره‌مند شد. دیگر نیازی نبود که برای دیدن او کند، دیگر انتظار و اشتیاقی در کار نبود.❗️ زن، که روزگاری چون الماسی کمیاب در پسِ پرده‌ی حجاب پنهان بود، حالا در کوچه و خیابان، در محل کار، با لبخندهایی بی‌دریغ، با آستین‌هایی کوتاه‌تر، با لباس‌هایی باز و با مرزهایی نامرئی‌تر، بی‌آنکه بداند، خود را به حراج گذاشته است❗️ مرد، که روزگاری برای رسیدن به زن، باید از هفت‌خوان ازدواج می‌گذشت، حالا بی‌آنکه زحمتی بکشد، از وجود او بهره‌مند می‌شود. کافی است لبخندی بزند، حرفی از دوستی و عشق به میان آورد، و زن، که در این دنیای جدید، تنهاتر از همیشه است، دل به او بسپارد❗️ ، دیگر نیازی به ازدواج ندارد؛ چرا که همه‌چیز را بدون تعهد، بدون هزینه، بدون مسئولیت به دست آورده است.... و این‌گونه، مردی که روزی عاشق‌پیشه و خواهان بود، حالا بر تختِ دلالت تکیه زده است. زن است که حالا می‌دود، زن است که منتظر پیام و نگاه است، زن است که خود را تحقیر می‌کند، خود را تقدیم می‌کند، امید دارد که شاید مرد، از خوابِ اشباع‌شده‌اش برخیزد و بگوید: «می‌خواهمت»‼️ اما مرد دیگر نمی‌خواهد؛ زیرا همیشه و همه‌جا، زن هست. و هرچه در دسترس‌تر، بی‌ارزش‌تر. و ، که روزگاری رویایی بود که باید فتح می‌شد، حالا سایه‌ای است که به دنبال مرد می‌دود...!