نیمه شب بود.
نسیمِ هوا به طرز عجیبی سوزِ ملیحی داشت. ماه را نمیدیدم. شاید هم او نمیخواست که ببینمش. به هر حال آنچه برایم قابل لمس بود تاریکیِ محض بود و نورِ چراغِ ماشینهایی که هرچه دورتر میشدند بیشتر از دیدنشان لذت میبردم. انگار این ستارهها بودند که یواش و آهسته، دور و دورتر میشدند. من هم از میانِ چراغها که از دید من ستاره ای در کهکشانِ خیالم بودند؛ یکی را برمیگزیدم و هرچه دورتر میشد برای فاصلهی ایجاد شدهی بینمان غصه میخوردم و ابیات را در کنار هم سوار میکردم.
تابلو های سبز رنگِ کنار جاده هم که همیشه توجه آدم را جلب میکنند. من همهشان را با دقت میخواندم. یکی از آنها با فلش سمت راست را نشان میداد و دیگری فاصله میان شهرها را نوشته بود. من اما در همه آن تابلوها به دنبال مقصدی بیبازگشت میگشتم. جایی که بتوانم خودم را به آن برسانم. جایی که بخاطرش پایم را روی پدال گاز فشار بدهم و تنها به رسیدن فکر کنم. جایی که بدانم میتوانم در آنجا بی دغدغه بمانم و به حیات ادامه دهم. اما حیف که آن تابلو های سبز رنگ نشانی نداشتند که بتواند من را مفرح کند. که بتواند لبخندم را واقعیتر جلوه دهد.
در این میان اما
من هنوز به دنبال ماه میگردم .
ماهِ عزیزی که شاید چون میداند خیلی دوستش دارم خودش را پنهان میکند...
پ.ن : هم اکنون در جاده
#طلبهیجوانحزباللهی
جهان بیرون غیرقابل کنترل و مدیریت توسط ما و تفکراتمان است. هرآنچه بخواهد پیش بیاید؛ بی اذن و ارادهی ما پیش میآید و ارادهی ما هیچ است. چرا که جهان در حال حرکت است بی آنکه بخواهد بداند نظر ما و خواستهی ما چیست؟ و بیآنکه بخواهد بداند چه چیز موجبات خوشحالی ما را فراهم میکند و چه چیز تا آسمان، مغمومِمان میدارد پیش میرود و رو به جلو حرکت میکند.
آنچه کامل در دستانِ ماست، جهانِ درون و تفکرتمان است. باورهای ما و نوع نگرش و دیدگاهمان نسبت به اتفاقات پیرامون، کامل در اختیار ما قرار دارد.
جهان دائم در تلاطم است. خوشیها و ناخوشیها در نوَسانند. هیچ چیز به صورت همیشگی در این جهانِ عظیم به حیات ادامه نمیدهد. این ذهن ماست که قدرت دارد از سختیها پلی برای موفقیت و از خوشیها و لبخندها خاطرهای انگیزهبخش برای آینده بسازد.
پ.ن: مراقب افکارمون باشیم. اعمال ما متصل به افکار ما هستن. میتونیم از هر اتفاقی به بهترین شکل ممکن درس بگیریم :)
#طلبهیجوانِحزباللهی
هرچیز از حدمیانه و وسط به طرف افراط
یا تفریط تمایل پیدا کند، عکس نتیجهی
مطلوب را خواهد داشت .
کل شیء جاوز حده، انقلب الی ضده .
هرچیز ازحدش بگذرد، به ضد آن تبدیل
میگردد . بنابراین، میانهروی در غضب،
شهوت، خواب، خوراك و هر کار دیگر،
منجی و نافع است، و دوطرف زیاده و
نقیصهی آن مضر و مهلک .
مگر امري که لاحد له .
- کتاب ِدرمحضر بهجت ره
اگر از چیزی غیر از خدا، میترسیم،
برای اینه که اون چیز رو از خدا بالاتر
میبینیم ..
برای اینه که به قدرت خدا و زور
رسیدهی خدا بر همه چیز
یقین نداریم .