مكارم اخلاق ده خصلت است : سخاوت و حياء و صداقت و دادن امانت و فروتنى و غيرت و شجاعت و بردبارى و صبر و شكر . - معیار دین، امیرالمؤمنین علیه‌السلام المواعظ العددیة . | #نهج_المؤمن

امام زمان عج رو در روزمرگی‌هامون گم نکنیم . . روزمرگی‌هامون رو در نوکری ِ امام زمان عج گم کنیم .

به سمت کرمان-بافق ۱:۲۵

یه چیزم بگیم برا یه سریا.از اینکه پشتتون بد میگن ناراحت نباشید، یه جمله تو کتاب ملت‌ عشق بود که میگفت: «نمی‌دانم چرا آدمیزاد تمایل دارد وقتی چیزی را درک نمی‌کند، بدی‌اش را بگوید.»😊

ساعت دیگه دوعه! تفریح ،کار،نماز،کلاس،ورزش و... رو برای امروز پشت سر گذاشتم.انرژی چندانی نمونده برام.به گذشته نگاه میکنم و بعد از یه نفس عمیق که با هعییییی تموم میشه رو به خدا میکنم و یاد دوتا جمله میفتم .یکیش از حسین منزوی که گفت: هر آنچه دوست داشتم برای من نماند و رفت امید آخرین اگر تویی برای من بمان....

و حرف دوم از آقا مصطفی چمران: خدایا هرچه را دوست داشتم از من گرفتی، بهر چه دل بستم، دلم را شکستی، بهر چیز عشق ورزیدم آنرا زائل کردی، هر کجا قلبم آرامش یافت تو مضطرب و مشوش کردی، هر وقت دلم بجایی استقرار یافت تو آواره م کردی، هر زمان به چیزی امیدوار شدم تو امیدم را کور کردی… تا به چیزی دل نبندم، و کسی را به جای تو نپرستم و در جایی استقرار نیابم و به جای تو محبوبی و معشوقی نگیرم و جز تو به کسی دیگر و جایی دیگر و نقطه ای دیگر آرامش نیابم و فقط تو را بخوانم و تو را بخواهم و تو را پرستش کنم و تو را بجویم…

شبتون خوش

‌ چند هفته پیش به محض اینکه رسیدم حرم، ناخودآگاه و خیلی یهویی یاد یکی از رفیقام افتادم. به طوری که توی قلبم حزنی حس کردم و انگار یکی توی گوشم گفت که حال رفیقت خوب نیست .. گذشت و گذشت و گذشت تا اینکه امروز دو تا لیوان چایی ریختم و نشستیم به حرف زدن. فهمیدم که اون روز، کنار حرم حضرت معصومه س بیخودی ذهنم مشغول نشده بود و جدی جدی رفیقم غرق غم و مشکلات شده بود. و من؟ بی‌خبر بودم! امروز اما یک دل سیر برام حرف زد. سبک شد انگار. توی چشماش غم بود و توی صداش بغض. اما بعد یک ساعت حرف زدن هم من خیالم راحت شد هم اون. ولی ناراحتم از این حیاتی که داره بیتفاوتمون‌ میکنه. بیایید بیشتر مراقب دوستانمون باشیم :) ‌ #یه‌کنج‌از‌حوزه | #طلبگی

دیگه حال نوشتن و ادامه دادن نیست🙂