eitaa logo
فرهنگ و اندیشه ی تمدنی
938 دنبال‌کننده
979 عکس
394 ویدیو
292 فایل
🔸️مسعود پارسافر🔸️ 🔹️دستیار سابق استاندار یزد 🔹️رییس سابق ستاد مردمی سازی دولت استان یزد 🔹️دبیر ستاد سهام(سیاست گذاری و هدایت اقتصاد مردمی) #تمدن_نوین_اسلامی #گام_دوم_انقلاب #حکمرانی_مردمی ارتباط مستقیم: @masood_parsafar
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شناخت صحنه
✍️ نکات شناختی درباره چرایی عدم تنظیم دستگاه محاسباتی برخی از ما با دستگاه محاسباتی رهبر معظم انقلاب اسلامی 🔻اصلا چنین تنظیماتی لازم است؟ (قسمت اول) 🔻اگر دستگاه تنظیم نبود یعنی از خط رهبری جدا شدیم؟ (قسمت دوم) 🔻علت چیست و برای تنظیمات چه باید کرد؟ (قسمت سوم) 1️⃣اصلا چنین تنظیماتی لازم است؟ 🔸انقلاب اسلامی یک جریان است، مبانی دارد،اصول دارد، اجتهاد در زمان و مکان دارد و رهبر دارد. وظیفه رهبری راهبری کلان جریان انقلاب است؛ بدیهی است که این راهبری بدون وجود یک دستگاه محاسباتی دقیق در تصمیمات و مواضع رهبری امکان‌پذیر نمی‌باشد. به‌همین منظور ابتدا مروری کوتاه به برخی ویژگی‌های موثر بر دستگاه محاسباتی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای داریم: 🔅ظرفیت بالای علمی، فقاهتی و مطالعاتی متنوع ایشان ( از قرآن و حدیث و تاریخ و فقه تا سیاست ومدیریت و رمان و ادبیات) 🔅ظرفیت عظیم عبادی، معرفتی، اخلاقی، زهد و ساده زیستی 🔅رهبر، نظریه‌پرداز و مفسر شاخص جریان انقلاب اسلامی و اندیشه‌های امام بزرگوار انقلاب 🔅آگاهی از اخبار دقیق و مطلع از وضعیت فرهنگی، اقتصادی و سیاسی مردم، کشور، منطقه و جهان بصورت مستمر 🔅سرمایه‌ی دانش‌تجربی بی‌نظیرِ اندوخته شده در جایگاه ولایت‌فقیه و رهبری ایران و رهبری جبهه مقاومت در مواجهه وسیع تمدنی با صهیونیزم بین‌الملل و تمدن غرب طی 32 سال و موارد دیگری که با ادبیات مختلف قابل بیان است. 🔸اگر کسی یا جریانی هست که چنین سرمایه‌ای دارد و باز دستگاه محاسباتی‌اش برای پیشبُرد اهداف جریان انقلاب اسلامی با رهبری تنظیم نیست، طبیعاتا خود صاحب‌نظر است و شاید اصلا نیازی به تنظیم محاسبات ندارد جز آنکه بخواهد به دلیل وحدت با رهبریِ جریان انقلاب، دستگاه محاسباتی خویش را با ایشان هماهنگ کند، اما واقعا چنین فردی و جریانی را می‌شناسید؟ 🔸حال اگر قبول داریم که موضع‌گیری رهبر معظم انقلاب درباره مسائل جاری نظام به دلیل ویژگی‌های‌ ایشان، میزان و شاخص است، پس چرا چندی است در خصوص برخی از مسائل چون: ▪️برجام▪️حمایت از دولت و یا برخی افراد▪️فساد سیستمی▪️ ماجرای بنزین▪️ پرونده طبری▪️ کنایه به مجلس انقلابی▪️تحامل به شورای نگهبان▪️واکسن زدن ایشان▪️ مواضع پسا انتخاباتی 1400▪️و... مواضعی از سوی برخی از ما طرح می‌شود که پس از اعلام موضع از سوی رهبری احساس فاصله با ایشان می‌کنیم؟ و گاها هم دست به توجیهاتی اینچنین می‌زنیم که نظر رهبری هم همین است بعد که نظر مشخص شد گفته‌می‌شود نه، رهبری یک وظیفه دارد ماهم یک وظیفه، یا با متهم کردن مرکز و دفتر رهبری یا افراد نزدیک به ایشان یا مرتبط به ایشان و دفتر، رهبری را پا به سن گذاشته و کانالیزه می‌پنداریم ( نقایص افراد و دفتر جای خود محفوظ بحث کانالیزه شدن مطرح است.) 🔻ادامه دارد ... (پاسخ به سوال قسمت اول در جمع‌بندی قسمت دوم) 🌐 🔘 @shenakhte_sahne 🔘 instagram.com/shenakhte_sahne
هدایت شده از شناخت صحنه
✍️ نکات شناختی درباره چرایی عدم تنظیم دستگاه محاسباتی برخی از ما با دستگاه محاسباتی رهبری 🔻قسمت دوم 2️⃣ اگر دستگاه محاسباتی تنظیم نبود یعنی از خط رهبری جدا شدیم؟ 🔸بعنوان مثال اگر به دیدارهای چندساله اخیر دانشجویان با رهبری توجه کنیم، فاصله گرفتن مواضع برخی دانشجویان وتشکل‌های انقلابی با ایشان در مواردی، نسبت به سال‌های قبل‌تر مشهود و اتفاقا مورد توجه رهبری است؛ در این بین برخی مواضع کارشناسی‌تر که متفاوت از نگاه رهبری مطرح شده است گاها مورد استقبال و گاها مورد نقد رهبری قرار گرفته است؛ اینکه در بعضی حوزه های‌تخصصی، موضوعی یا موردی مواضع کارشناسی متفاوت مطرح است امری طبیعی می‌باشد، اما وقتی این تفاوت نگاه با رهبر انقلاب تبدیل به یک «رویه» و جریان مداوم می‌شود که گستره‌ای از موضوعات را دربرمی‌گیرد آیا معنایی غیر آن دارد که اساسا دستگاه محاسباتی برخی از ما با دستگاه محاسباتی رهبری فاصله پیدا کرده است؟ حال کسانی که چنین رویه‌ای دارند از خط رهبری جدا شده‌اند؟ 🔸بهتر است مسئله را اینگونه طرح کنیم که این فاصله چه تبعاتی دارد؟ اگر درک و شناخت صحیحی از صحنه تمدنی داشته باشیم متوجه می‌شویم که جبهه مقابل‌ما از هر زمینی بتواند استفاده می‌کند. افراد و جریان‌های خنثی و ساکت جای خود،او حتی از ظرفیت انقلابی‌ترین‌ها هم استفاده می‌کند تا به جریان انقلاب اسلامی ضربه وارد کند و به تعبیر رهبر انقلاب با کنارهم قرار دادن خانه‌های یک جدول یا قطعات یک پازل ظاهرا بی ربط بهم میدان را طوری آرایش دهد که متضرر آن انقلاب اسلامی باشد. اساسا یکی از تبحرهای جبهه مقابل خط‌ روخط انداختن و عوض کردن کدها باهم است؛ چیزی که رهبری از آن به عنوان اصلی و فرعی کردن امور نام می‌برند و از جمله عوامل اختلال در دستگاه محاسباتی همین اختلال در کدها و اولویت های افراد و جریان‌ها می‌باشد. به هر حال از آنجاکه نظر نهایی جریان انقلاب از لسان رهبر دارای صلاحیت انقلاب اعلام می‌شود ( پس از طی مسیر مشورتی و تصمیم سازی که ایشان برای خود دارند) مسلم است که هر مطلبی خارج از آن مستعد قرارگرفتن در پازل جبهه مقابل است (چه بجا باشد،چه نابجا چه نیمه‌جا) و این یعنی هر حرکت‌ما و اعلام موضع‌ما یا تاثیر مثبت‌ومنفی بر جبهه خودی دارد یا جبهه مقابل؛ بدیهی است که حتی حرکت در ظاهر خنثی، اثر مثبتش برای جبهه مقابل بیشتر است و لو اثر منفی مستقیمی برای جبهه خودی نداشته باشد. 🔸تجربه زیسته انقلاب گویای آن‌است بسیاری از تفاوت رویه‌هایی که از سوی افراد و جریان‌ها بوجود می‌آید در مبنا(مبانی) و در مقصد(هدف) نیست بلکه در روش است؛ در لایه مبانی نیست که در لایه شناخت و سپس اتخاذ روش است. (مثلا روش مقابله با بیماری کرونا چه ارتباط مستقیمی با مبانی علمی و دینی پیدا می‌کند؟ عقل می‌گوید هرچه داری که می‌توانی به آن اطمینان کنی و در این زمان قابل حصول و استفاده برای مقابله با این بیماری است استفاده کن) فلذا سهم شناخت و سپس روش در تفاوت رویه‌ها عمده و محوری است و از آنجا که روش هرکاری به داده‌های ورودی و لوازمش وابسته است بسیاری از این تفاوت رویه‌ها در عدم کفایت ما نسبت به همین مواد اولیه خصوصا ماده شناخت است؛ بارها دیده‌شده که گذشت زمان این مسئله را به افراد غیرلجوج ثابت کرده است. 🔸جمع‌بندی آنکه اولویت تکلیفی و رسالتی ما در اهداف کلان، اثبات آزاد اندیشی ماست یا پیشبرد جریان بحق انقلاب اسلامی؟ اصلا چه تضمینی وجود دارد که راه حل یا موضع ما بیش از آنچه رهبر جریان از روی متد اجتهادی‌اش اعلام و اعمال می‌کند موثر واقع شود؟ ( که نمونه ناموفق آن بسیاراست- مثلا اختلاف نظر در کیفیت ورود ایران به فتنه سوریه) پس اگر دومی اولویت اول است، ناگزیر به تنظیم دستگاه محاسباتی‌مان با دستگاه محاسباتی و دقیق رهبری عظیم‌الشان انقلابیم؛ آنجاهم که موضع متفاوت و دارای قوت داریم و مطمئنیم رهبری از آن با خبر نیست، برماست( تکلیف ماست) تلاش کنیم تا نظر خود را به فرایند تصمیم‌سازی ایشان برسانیم و به ایشان در اتخاذ تصمیم و اعلان مواضع کمک کنیم.( لزوما نه از سمت دفتر.برای کسی که بخواهد ازطرق گوناگون قابل دسترسی است واینکه حتی بدون آنکه رهبری بداند میتوان پازل ایشان را در حوزه عملی خودمان تکمیل کنیم، نکته آنجاست برخی از آنهایی که دفتر را بهانه می‌کنند، بعد آنکه نظرشان به دست رهبری هم میرسد و باز اعمال نمی‌شود بجای اینکه تکلیف خود را در فرایند تصمیم‌سازی تمام شده و موفق ببینند متاسفانه سرخورده می‌شوند.) 🔹توجه به این نکته ضروری است که زاویه نگرش رسانه شناخت صحنه در این بحث سه قسمتی، یک زاویه دید مدیریتی، ساختاری و تشکیلاتی است. 🌐 🔘 @shenakhte_sahne 🔘 instagram.com/shenakhte_sahne
هدایت شده از شناخت صحنه
✍️ نکات شناختی درباره چرایی عدم تنظیم دستگاه محاسباتی برخی از ما با دستگاه محاسباتی رهبری 🔻قسمت آخر 3️⃣ علت چیست و برای تنظیمات چه باید کرد؟ 🔸از منظر رسانه شناخت صحنه یک قوت و یک ضعف توامان منجر به بروز اختلال در تنظیمات دستگاه محاسباتی برخی از ما شده است. 🔸بازهم به دیدارهای اخیر رهبر معظم با دانشجویان بنگریم، تقدیر سالانه ایشان از سطح مباحث و رشد فکری دانشجویان توام با تذکر ایشان به عدم شناخت صحیح و دقیق از صحنه همان دانشجویان می‌تواند بیانگر این نتیجه‌ باشد که انقلابی‌ها اتفاقا چون رشد کرده‌اند پر از سوال شده‌اند، چون خود را مطابق فرمایش‌رهبرانقلاب مرکز دنیا می‌پندارند، احساس مسئولیت کرده و تکلیف خود را در پاسخگویی و کنشگری فعال و آتش به اختیار می‌بینند، فلذا اقدام به انجام تکلیف و اثرگذاری و اعلام موضع به نفع انقلاب و آرمانها می‌کنند و چون به اندازه سطح مواجهه شان با مسائل، ورودی کافی اطلاعات و پردازش متناسب با آن و در نتیجه تحلیل صحیح از صحنه ندارند در خروجی اقدام‌شان، احساس فاصله با دستگاه محاسباتی رهبر انقلاب می‌کنند.(که البته همانطور که در شماره قبل طرح شد بحث ما در رویه دستگاه محاسباتی است نه در موردهای خاص) 🔸مطالعه چند ساله بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی و تطبیق آن با شرایط کنونی مارا بر آن داشت که به چند مورد از عوامل ریز و درشت اختلال پیش آمده در دستگاه محاسباتی برخی از ما ذیل عنوان «عدم شناخت صحیح از صحنه» اشاره کنیم: ۱) عدم وجود اصول علمی، مبنایی و عدم ارائه نظر تخصصی در موضوعی که درباره آن موضع گرفته می‌شود ( وزانت علمی و تخصصی) ۲) عدم مطالعه کافی و لازم مبتنی بر یک روش پژوهش منطقی درباره آن موضوع (پژوهش و پدیده شناسی) ۳) مشکل بزرگی بنام « عدم درک تفاوت مقیاس شخصی یا محلی با مقیاس ملی و جهانی » در تحلیل ها (درک مقیاس و مقیاس شناسی) ۴) اتکا به داده‌های با روایت ناقص و دور،کم‌اعتبار یا بی‌اعتبار ( کلان داده و بیگ دیتا) ۵) قرار‌دادن تحلیل‌ها بجای اطلاعات و نتیجه گیری( قوه پردازش) ۶) عدم داشتن دانش میدانی و تجربه لازم و کافی در مواجهه با موضوعات و مسائل (دانش تجربی و بومی، مدیریت دانش) ۷) تحلیل از دور و به هم وصل کردن داده‌های موجود و ناقص و نتیجه‌گیری‌ وقضاوت (قابلیت تحلیل از نزدیک و تحلیل از دور) ۸) کم‌رنگی نگاه سیستمی و شبکه‌ای و برتری نگاه خطی (نگرش سیستمی) ۹) عدم یا کمبود شناخت نسبت به آدم ها،جریان ها، قوانین و ساختارها (شناسایی) ۱۰) عدم یا کمبود دانش درباره نظام مسائل و اقتضائات کشور و اولویت های آن‌ها و نداشتن نقشه جامع برای حل مسائل (مسئله شناسی،دانش کاربردی) ۱۱) عدم داشتن تحلیل صحیح از وضع موجود آن موضوع و نداشتن تحلیل صحیح از وضع مطلوب و راه های رساندن وضع موجود به وضع مطلوب (دانش راهبردی، آینده پژوهی) ۱۲) عدم یا کمبود دانش حکمی،فلسفی و تاریخی سیر جامعه و تاریخ و تمدن(مطالعات تاریخی، تمدن شناسی) ۱۳) عدم یا کمبود دانش و شناخت برنامه‌ها و نظام اولویت‌های نظام‌سلطه و نقطه تمرکز آن‌ها در موضوعات گوناگون (غرب شناسی، صهیونیست شناسی،رصد ) ۱۴) عدم دید یا نقص دید ماهواره‌ای و از بالا به مسائل و همچنین عدم قدرت و امکان زوم کردن تا رهگیری جزئیات (جامع نگری و تسلط به صحنه) ۱۵) بی‌صبری یا کم صبری و عجله در بکارگیری زبان و قلم با اتکا به زاویه دید خودمان یا زاویه دید مشهور در رسانه‌ها بجای اطلاع از زوایای دید کارشناسی متعدد و تفکر و تامل بیشتر (صبر) ۱۶) مغلوب شدن در جنگ ادراکی، جنگ روایت ها و تحت تاثیر قرارگرفتن در جو القائی روانی واغوایی رسانه در فضای مجازی وحقیقی (جنگ شناختی- جنگ روانی) ۱۷) اغوای ریز و درشت شیاطین جن و انس و ایجاد اختلال در تنظیمات دستگاه محاسباتی (خطوات الشیطان، عدو مبین) ۱۸) عجله کردن در رسیدن به اهداف درست و در نظر نگرفتن یا ندیدن بسیاری از موانع اجتناب ناپذیر راه مانند مانع زمان یا کمبود نیروی انسانی با کیفیت و تخصصی یا نبود دستورالعمل های علمی و بومی لازم و... (درک اقتضائات، دانش مدیریت) ۱۹) گاها غفلت و عدم رعایت تقوای لازم و نکات ریز اخلاقی و دوری از معارف و ارتباط معنوی (خودسازی) ۲۰) عدم مطالعه مستمر و به روز مجموعه اندیشه‌ها، مواضع و فرمایشات حضرت‌آیت‌الله‌خامنه‌ای طی 32 سال رهبری ایشان (اندیشه ولایت، رسالت اندیشی) 🔸جمع بندی همه این نکات- که برخی از آنها موارد تخصصی‌تر و قابل مطالعه و مباحثه می‌باشد- در همان یک عبارت خلاصه می شود که پیش از این طرح شد: لزوم شناخت صحیح از صحنه در سطوح گوناگون و موضوعات مختلف که مطابق فرمایشات رهبر‌معظم‌انقلاب اولین عنصر لازم برای نقش آفرینی جوانان در رسیدن به تمدن نوین اسلامی است. 🌐 🔘 @shenakhte_sahne 🔘 instagram.com/shenakhte_sahne
✍️ نکات شناختی درباره چرایی عدم تنظیم دستگاه محاسباتی برخی از ما با دستگاه محاسباتی رهبر معظم انقلاب اسلامی 🔻اصلا چنین تنظیماتی لازم است؟ (قسمت اول) 🔻اگر دستگاه تنظیم نبود یعنی از خط رهبری جدا شدیم؟ (قسمت دوم) 🔻علت چیست و برای تنظیمات چه باید کرد؟ (قسمت سوم) 1️⃣اصلا چنین تنظیماتی لازم است؟ 🔸انقلاب اسلامی یک جریان است، مبانی دارد،اصول دارد، اجتهاد در زمان و مکان دارد و رهبر دارد. وظیفه رهبری راهبری کلان جریان انقلاب است؛ بدیهی است که این راهبری بدون وجود یک دستگاه محاسباتی دقیق در تصمیمات و مواضع رهبری امکان‌پذیر نمی‌باشد. به‌همین منظور ابتدا مروری کوتاه به برخی ویژگی‌های موثر بر دستگاه محاسباتی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای داریم: 🔅ظرفیت بالای علمی، فقاهتی و مطالعاتی متنوع ایشان ( از قرآن و حدیث و تاریخ و فقه تا سیاست ومدیریت و رمان و ادبیات) 🔅ظرفیت عظیم عبادی، معرفتی، اخلاقی، زهد و ساده زیستی 🔅رهبر، نظریه‌پرداز و مفسر شاخص جریان انقلاب اسلامی و اندیشه‌های امام بزرگوار انقلاب 🔅آگاهی از اخبار دقیق و مطلع از وضعیت فرهنگی، اقتصادی و سیاسی مردم، کشور، منطقه و جهان بصورت مستمر 🔅سرمایه‌ی دانش‌تجربی بی‌نظیرِ اندوخته شده در جایگاه ولایت‌فقیه و رهبری ایران و رهبری جبهه مقاومت در مواجهه وسیع تمدنی با صهیونیزم بین‌الملل و تمدن غرب طی 32 سال و موارد دیگری که با ادبیات مختلف قابل بیان است. 🔸اگر کسی یا جریانی هست که چنین سرمایه‌ای دارد و باز دستگاه محاسباتی‌اش برای پیشبُرد اهداف جریان انقلاب اسلامی با رهبری تنظیم نیست، طبیعاتا خود صاحب‌نظر است و شاید اصلا نیازی به تنظیم محاسبات ندارد جز آنکه بخواهد به دلیل وحدت با رهبریِ جریان انقلاب، دستگاه محاسباتی خویش را با ایشان هماهنگ کند، اما واقعا چنین فردی و جریانی را می‌شناسید؟ 🔸حال اگر قبول داریم که موضع‌گیری رهبر معظم انقلاب درباره مسائل جاری نظام به دلیل ویژگی‌های‌ ایشان، میزان و شاخص است، پس چرا چندی است در خصوص برخی از مسائل چون: ▪️برجام▪️حمایت از دولت و یا برخی افراد▪️فساد سیستمی▪️ ماجرای بنزین▪️ پرونده طبری▪️ کنایه به مجلس انقلابی▪️تحامل به شورای نگهبان▪️واکسن زدن ایشان▪️ مواضع پسا انتخاباتی 1400▪️و... مواضعی از سوی برخی از ما طرح می‌شود که پس از اعلام موضع از سوی رهبری احساس فاصله با ایشان می‌کنیم؟ و گاها هم دست به توجیهاتی اینچنین می‌زنیم که نظر رهبری هم همین است بعد که نظر مشخص شد گفته‌می‌شود نه، رهبری یک وظیفه دارد ماهم یک وظیفه، یا با متهم کردن مرکز و دفتر رهبری یا افراد نزدیک به ایشان یا مرتبط به ایشان و دفتر، رهبری را پا به سن گذاشته و کانالیزه می‌پنداریم ( نقایص افراد و دفتر جای خود محفوظ بحث کانالیزه شدن مطرح است.) 🔻ادامه دارد ... (پاسخ به سوال قسمت اول در جمع‌بندی قسمت دوم)
✍️ نکات شناختی درباره چرایی عدم تنظیم دستگاه محاسباتی برخی از ما با دستگاه محاسباتی رهبری 🔻قسمت دوم 2️⃣ اگر دستگاه محاسباتی تنظیم نبود یعنی از خط رهبری جدا شدیم؟ 🔸بعنوان مثال اگر به دیدارهای چندساله اخیر دانشجویان با رهبری توجه کنیم، فاصله گرفتن مواضع برخی دانشجویان وتشکل‌های انقلابی با ایشان در مواردی، نسبت به سال‌های قبل‌تر مشهود و اتفاقا مورد توجه رهبری است؛ در این بین برخی مواضع کارشناسی‌تر که متفاوت از نگاه رهبری مطرح شده است گاها مورد استقبال و گاها مورد نقد رهبری قرار گرفته است؛ اینکه در بعضی حوزه های‌تخصصی، موضوعی یا موردی مواضع کارشناسی متفاوت مطرح است امری طبیعی می‌باشد، اما وقتی این تفاوت نگاه با رهبر انقلاب تبدیل به یک «رویه» و جریان مداوم می‌شود که گستره‌ای از موضوعات را دربرمی‌گیرد آیا معنایی غیر آن دارد که اساسا دستگاه محاسباتی برخی از ما با دستگاه محاسباتی رهبری فاصله پیدا کرده است؟ حال کسانی که چنین رویه‌ای دارند از خط رهبری جدا شده‌اند؟ 🔸بهتر است مسئله را اینگونه طرح کنیم که این فاصله چه تبعاتی دارد؟ اگر درک و شناخت صحیحی از صحنه تمدنی داشته باشیم متوجه می‌شویم که جبهه مقابل‌ما از هر زمینی بتواند استفاده می‌کند. افراد و جریان‌های خنثی و ساکت جای خود،او حتی از ظرفیت انقلابی‌ترین‌ها هم استفاده می‌کند تا به جریان انقلاب اسلامی ضربه وارد کند و به تعبیر رهبر انقلاب با کنارهم قرار دادن خانه‌های یک جدول یا قطعات یک پازل ظاهرا بی ربط بهم میدان را طوری آرایش دهد که متضرر آن انقلاب اسلامی باشد. اساسا یکی از تبحرهای جبهه مقابل خط‌ روخط انداختن و عوض کردن کدها باهم است؛ چیزی که رهبری از آن به عنوان اصلی و فرعی کردن امور نام می‌برند و از جمله عوامل اختلال در دستگاه محاسباتی همین اختلال در کدها و اولویت های افراد و جریان‌ها می‌باشد. به هر حال از آنجاکه نظر نهایی جریان انقلاب از لسان رهبر دارای صلاحیت انقلاب اعلام می‌شود ( پس از طی مسیر مشورتی و تصمیم سازی که ایشان برای خود دارند) مسلم است که هر مطلبی خارج از آن مستعد قرارگرفتن در پازل جبهه مقابل است (چه بجا باشد،چه نابجا چه نیمه‌جا) و این یعنی هر حرکت‌ما و اعلام موضع‌ما یا تاثیر مثبت‌ومنفی بر جبهه خودی دارد یا جبهه مقابل؛ بدیهی است که حتی حرکت در ظاهر خنثی، اثر مثبتش برای جبهه مقابل بیشتر است و لو اثر منفی مستقیمی برای جبهه خودی نداشته باشد. 🔸تجربه زیسته انقلاب گویای آن‌است بسیاری از تفاوت رویه‌هایی که از سوی افراد و جریان‌ها بوجود می‌آید در مبنا(مبانی) و در مقصد(هدف) نیست بلکه در روش است؛ در لایه مبانی نیست که در لایه شناخت و سپس اتخاذ روش است. (مثلا روش مقابله با بیماری کرونا چه ارتباط مستقیمی با مبانی علمی و دینی پیدا می‌کند؟ عقل می‌گوید هرچه داری که می‌توانی به آن اطمینان کنی و در این زمان قابل حصول و استفاده برای مقابله با این بیماری است استفاده کن) فلذا سهم شناخت و سپس روش در تفاوت رویه‌ها عمده و محوری است و از آنجا که روش هرکاری به داده‌های ورودی و لوازمش وابسته است بسیاری از این تفاوت رویه‌ها در عدم کفایت ما نسبت به همین مواد اولیه خصوصا ماده شناخت است؛ بارها دیده‌شده که گذشت زمان این مسئله را به افراد غیرلجوج ثابت کرده است. 🔸جمع‌بندی آنکه اولویت تکلیفی و رسالتی ما در اهداف کلان، اثبات آزاد اندیشی ماست یا پیشبرد جریان بحق انقلاب اسلامی؟ اصلا چه تضمینی وجود دارد که راه حل یا موضع ما بیش از آنچه رهبر جریان از روی متد اجتهادی‌اش اعلام و اعمال می‌کند موثر واقع شود؟ ( که نمونه ناموفق آن بسیاراست- مثلا اختلاف نظر در کیفیت ورود ایران به فتنه سوریه) پس اگر دومی اولویت اول است، ناگزیر به تنظیم دستگاه محاسباتی‌مان با دستگاه محاسباتی و دقیق رهبری عظیم‌الشان انقلابیم؛ آنجاهم که موضع متفاوت و دارای قوت داریم و مطمئنیم رهبری از آن با خبر نیست، برماست( تکلیف ماست) تلاش کنیم تا نظر خود را به فرایند تصمیم‌سازی ایشان برسانیم و به ایشان در اتخاذ تصمیم و اعلان مواضع کمک کنیم.( لزوما نه از سمت دفتر.برای کسی که بخواهد ازطرق گوناگون قابل دسترسی است واینکه حتی بدون آنکه رهبری بداند میتوان پازل ایشان را در حوزه عملی خودمان تکمیل کنیم، نکته آنجاست برخی از آنهایی که دفتر را بهانه می‌کنند، بعد آنکه نظرشان به دست رهبری هم میرسد و باز اعمال نمی‌شود بجای اینکه تکلیف خود را در فرایند تصمیم‌سازی تمام شده و موفق ببینند متاسفانه سرخورده می‌شوند.) 🔹توجه به این نکته ضروری است که زاویه نگرش رسانه شناخت صحنه در این بحث سه قسمتی، یک زاویه دید مدیریتی، ساختاری و تشکیلاتی است.
✍️ نکات شناختی درباره چرایی عدم تنظیم دستگاه محاسباتی برخی از ما با دستگاه محاسباتی رهبری 🔻قسمت آخر 3️⃣ علت چیست و برای تنظیمات چه باید کرد؟ 🔸از منظر رسانه شناخت صحنه یک قوت و یک ضعف توامان منجر به بروز اختلال در تنظیمات دستگاه محاسباتی برخی از ما شده است. 🔸بازهم به دیدارهای اخیر رهبر معظم با دانشجویان بنگریم، تقدیر سالانه ایشان از سطح مباحث و رشد فکری دانشجویان توام با تذکر ایشان به عدم شناخت صحیح و دقیق از صحنه همان دانشجویان می‌تواند بیانگر این نتیجه‌ باشد که انقلابی‌ها اتفاقا چون رشد کرده‌اند پر از سوال شده‌اند، چون خود را مطابق فرمایش‌رهبرانقلاب مرکز دنیا می‌پندارند، احساس مسئولیت کرده و تکلیف خود را در پاسخگویی و کنشگری فعال و آتش به اختیار می‌بینند، فلذا اقدام به انجام تکلیف و اثرگذاری و اعلام موضع به نفع انقلاب و آرمانها می‌کنند و چون به اندازه سطح مواجهه شان با مسائل، ورودی کافی اطلاعات و پردازش متناسب با آن و در نتیجه تحلیل صحیح از صحنه ندارند در خروجی اقدام‌شان، احساس فاصله با دستگاه محاسباتی رهبر انقلاب می‌کنند.(که البته همانطور که در شماره قبل طرح شد بحث ما در رویه دستگاه محاسباتی است نه در موردهای خاص) 🔸مطالعه چند ساله بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی و تطبیق آن با شرایط کنونی مارا بر آن داشت که به چند مورد از عوامل ریز و درشت اختلال پیش آمده در دستگاه محاسباتی برخی از ما ذیل عنوان «عدم شناخت صحیح از صحنه» اشاره کنیم: ۱) عدم وجود اصول علمی، مبنایی و عدم ارائه نظر تخصصی در موضوعی که درباره آن موضع گرفته می‌شود ( وزانت علمی و تخصصی) ۲) عدم مطالعه کافی و لازم مبتنی بر یک روش پژوهش منطقی درباره آن موضوع (پژوهش و پدیده شناسی) ۳) مشکل بزرگی بنام « عدم درک تفاوت مقیاس شخصی یا محلی با مقیاس ملی و جهانی » در تحلیل ها (درک مقیاس و مقیاس شناسی) ۴) اتکا به داده‌های با روایت ناقص و دور،کم‌اعتبار یا بی‌اعتبار ( کلان داده و بیگ دیتا) ۵) قرار‌دادن تحلیل‌ها بجای اطلاعات و نتیجه گیری( قوه پردازش) ۶) عدم داشتن دانش میدانی و تجربه لازم و کافی در مواجهه با موضوعات و مسائل (دانش تجربی و بومی، مدیریت دانش) ۷) تحلیل از دور و به هم وصل کردن داده‌های موجود و ناقص و نتیجه‌گیری‌ وقضاوت (قابلیت تحلیل از نزدیک و تحلیل از دور) ۸) کم‌رنگی نگاه سیستمی و شبکه‌ای و برتری نگاه خطی (نگرش سیستمی) ۹) عدم یا کمبود شناخت نسبت به آدم ها،جریان ها، قوانین و ساختارها (شناسایی) ۱۰) عدم یا کمبود دانش درباره نظام مسائل و اقتضائات کشور و اولویت های آن‌ها و نداشتن نقشه جامع برای حل مسائل (مسئله شناسی،دانش کاربردی) ۱۱) عدم داشتن تحلیل صحیح از وضع موجود آن موضوع و نداشتن تحلیل صحیح از وضع مطلوب و راه های رساندن وضع موجود به وضع مطلوب (دانش راهبردی، آینده پژوهی) ۱۲) عدم یا کمبود دانش حکمی،فلسفی و تاریخی سیر جامعه و تاریخ و تمدن(مطالعات تاریخی، تمدن شناسی) ۱۳) عدم یا کمبود دانش و شناخت برنامه‌ها و نظام اولویت‌های نظام‌سلطه و نقطه تمرکز آن‌ها در موضوعات گوناگون (غرب شناسی، صهیونیست شناسی،رصد ) ۱۴) عدم دید یا نقص دید ماهواره‌ای و از بالا به مسائل و همچنین عدم قدرت و امکان زوم کردن تا رهگیری جزئیات (جامع نگری و تسلط به صحنه) ۱۵) بی‌صبری یا کم صبری و عجله در بکارگیری زبان و قلم با اتکا به زاویه دید خودمان یا زاویه دید مشهور در رسانه‌ها بجای اطلاع از زوایای دید کارشناسی متعدد و تفکر و تامل بیشتر (صبر) ۱۶) مغلوب شدن در جنگ ادراکی، جنگ روایت ها و تحت تاثیر قرارگرفتن در جو القائی روانی واغوایی رسانه در فضای مجازی وحقیقی (جنگ شناختی- جنگ روانی) ۱۷) اغوای ریز و درشت شیاطین جن و انس و ایجاد اختلال در تنظیمات دستگاه محاسباتی (خطوات الشیطان، عدو مبین) ۱۸) عجله کردن در رسیدن به اهداف درست و در نظر نگرفتن یا ندیدن بسیاری از موانع اجتناب ناپذیر راه مانند مانع زمان یا کمبود نیروی انسانی با کیفیت و تخصصی یا نبود دستورالعمل های علمی و بومی لازم و... (درک اقتضائات، دانش مدیریت) ۱۹) گاها غفلت و عدم رعایت تقوای لازم و نکات ریز اخلاقی و دوری از معارف و ارتباط معنوی (خودسازی) ۲۰) عدم مطالعه مستمر و به روز مجموعه اندیشه‌ها، مواضع و فرمایشات حضرت‌آیت‌الله‌خامنه‌ای طی 32 سال رهبری ایشان (اندیشه ولایت، رسالت اندیشی) 🔸جمع بندی همه این نکات- که برخی از آنها موارد تخصصی‌تر و قابل مطالعه و مباحثه می‌باشد- در همان یک عبارت خلاصه می شود که پیش از این طرح شد: لزوم شناخت صحیح از صحنه در سطوح گوناگون و موضوعات مختلف که مطابق فرمایشات رهبر‌معظم‌انقلاب اولین عنصر لازم برای نقش آفرینی جوانان در رسیدن به تمدن نوین اسلامی است.