هدایت شده از معارف انقلاب اسلامی
کارگاه چهارم معارف انقلاب :
#انقلاب_اسلامی_و_چالش_های_فضای_مجازی
✅ استاد : #دکتر_سید_حسن_میثمی (مدرس و کارشناس حوزه فضای مجازی)
#زمان : پنجشنبه 24 آبان ساعت 14
#مکان : شیراز ، میدان نمازی ، ورودی بیمارستان سمت چپ ، #دانشکده_پرستاری ، #کلاس_شماره2
کانال اطلاع رسانی #دوره_معارف_انقلاب
👇👇👇
https://eitaa.com/mefars
هدایت شده از معارف انقلاب اسلامی
🔷 محورهای بحث در کارگاه #چهارم_معارف_انقلاب_اسلامی:
#انقلاب_اسلامی_و_چالش_های_فضای_مجازی
1⃣ بازشناسی #جریان_های_سیاسی_اجتماعی فعال در فضای مجازی
2⃣ تحلیل و بررسی #وضعیت_کنونی_مواجهه_انقلاب_اسلامی و #نظام_سلطه در فضای مجازی
3⃣ آشنایی با #الزامات_فعالیت_انقلابی در فضای مجازی
✅ استاد : #دکتر_سید_حسن_میثمی (مدرس و کارشناس حوزه فضای مجازی)
#زمان : پنجشنبه 24 آبان ساعت 14
#مکان : شیراز ، میدان نمازی ، ورودی بیمارستان سمت چپ ، #دانشکده_پرستاری ، #کلاس_شماره2
کانال اطلاع رسانی دوره مطالعاتی و آموزشی #معارف_انقلاب
👇👇👇
⭕️ https://eitaa.com/mefars
اختصاصی #تمهید؛ چهارمین کارگاه از مجموعه کارگاه های آموزشی ویژه دوره مطالعاتی #معارف_انقلاب_اسلامی روز #پنجشنبه 24 آبان ماه به میزبانی دفتر مطالعات فرهنگی تمهید در شهر شیراز برگزار خواهد شد.
این کارگاه آموزشی با عنوان : #انقلاب_اسلامی_و_چالش_های_فضای_مجازی و با حضور #حسن_میثمی ؛ کارشناس ارشد مطالعات فرهنگ و رسانه ، #مدرس ، #پژوهشگر و کارشناس حوزه رسانه های اجتماعی از #ساعت 14 الی 20 در دانشکده پرستاری دانشگاه شیراز واقع در میدان نمازی ، ورودی بیمارستان سمت چپ ، #دانشکده_پرستاری ، کلاس شماره 2 برگزار می گردد.
متن کامل خبر در سایت #تمهید
👇👇👇
yon.ir/EaXoK
محورهای کلی مباحث این کارگاه به شرح ذیل می باشد :
1- بازشناسی #جریان_های_سیاسی_اجتماعی فعال در فضای مجازی
2- تحلیل و بررسی وضعیت کنونی #مواجهه_انقلاب_اسلامی و #نظام_سلطه در فضای مجازی
3- آشنایی با #الزامات_فعالیت_انقلابی در فضای مجازی
4- #شبکه_سازی در فضای مجازی
حضور در این کارگاه برای فراگیران دوره آموزشی و مطالعاتی معارف انقلاب اسلامی در شیراز الزامی است و سایر علاقه مندان نیز جهت حضور در کارگاه می توانند از طریق ارسال نام و نام خانوادگی و شماره تماس خود به آی دی زیر در پیام رسان ایتا اقدام به ثبت نام نمایند.
https://eitaa.com/hrghanei
کانال اطلاع رسانی دوره مطالعاتی و آموزشی #معارف_انقلاب در پیام رسان ایتا
👇👇👇
⭕️ https://eitaa.com/mefars
هدایت شده از معارف انقلاب اسلامی
❌ #انقلاب_اسلامی_و_چالش_های_فضای_مجازی
+
#فایل_صوتی
#استاد_حسن_میثمی
گزارش اختصاصی #تمهید از کارگاه چهارم معارف انقلاب اسلامی :
🔻🔻🔻
yon.ir/dVl1n
🔷 ما بعنوان یک فعال فرهنگی چگونه می توانیم به فعالیت خود در #فضای_مجازی ضریب بدهیم ؟
🔷 چگونه می توانیم تاثیر فعالیت خود را با استفاده از این فضا بیشتر نماییم ؟
🔷 چگونه می توانیم از یک کاربر عادی به یک کاربر فعال و موثر در #فضای_مجازی تبدیل بشویم؟
متن کامل در:
🔻🔻🔻
yon.ir/dVl1n
کانال اطلاع رسانی دوره مطالعاتی و آموزشی #معارف_انقلاب
👇👇👇
⭕️ https://eitaa.com/mefars
#آزمون_خواص
برسی نقش #خواص در وقایع صدر اسلام
👇👇👇
https://www.aparat.com/v/ts3Eq
«لَقَدْ كَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُوْلِی الأَلْبَابِ؛
همانا داستان های زندگی آنان، مایه عبرت صاحبان عقل و خرد می باشد».
#سعد_بن_ابی_وقاص
#عبدالله_ابن_عمر
#ابوموسی_اشعری
#طلحه_و_زبیر
#مصقله_بن_هبیره
#اسامه_بن_زید
#نجاشی
کانال های اطلاع رسانی دفتر مطالعات فرهنگی #تمهید
👇👇👇
https://t.me/tamhid_ir
https://eitaa.com/tamhid_ir
آغاز به کار صفحه رسمی دفتر مطالعات فرهنگی #تمهید در شبکه اجتماعی #اینستاگرام همزمان با میلاد پر خیر و برکت حضرت محمد صلی الله علیه وآله و سلم و امام صادق علیه السلام
آدرس صفحه ما در #اینستاگرام
👇👇👇
https://www.instagram.com/tamhid.ir
کانال های اطلاع رسانی دفتر مطالعات فرهنگی #تمهید
👇👇👇
https://t.me/tamhid_ir
https://eitaa.com/tamhid_ir
#معرفی_کتاب_قاف
بازخوانی زندگی آخرین پیامبر از سه متن کهن فارسی
• ناشر: موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
• سال انتشار: ۱۳۹۴
کانال های اطلاع رسانی دفتر مطالعات فرهنگی #تمهید
👇👇👇
🆔 https://t.me/tamhid_ir
🆔 https://eitaa.com/tamhid_ir
#معرفی_کتاب_قاف
بازخوانی زندگی آخرین پیامبر از سه متن کهن فارسی
بخش هایی از #کتاب_قاف
🔻🔻🔻
#بخش_اول:
ــ صفحه ۱۲۲ ــ
حَلیمه گفت:
مردم در آن وقت در سختیِ عظیم بودند از قَحط. و من از خاندانی بودم که درویشترینِ مردمان بودند. و من در صحرا و کوه میگردیدم و نَباتی و حَشیشی طلب میکردم که بدان قناعت کنم و سَدِّ رَمَق بدان حاصل باشد.
و جماعتی خواهران با من بودند و من با ایشان طلبِ روزی میکردیم. یک روز بیرون رفتیم به بَطحای مکّه. به هر نبات و حشیش که میگذرم هم چُنان بود که در روی من میخندید. و من در آن شبها فرزندی آورده بودم و هفت شَبانروز هیچ نیافتم که بخورم و هم چُنان میپیچیدم که مار از سختی و رنجِ گرسنگی. و من ندانستم که از دردِ گرسنگی نالم یا از رنجِ نِفاس و نمیدانستم که بر زمینم یا بر آسمان.
ــ صفحه ۱۲۳ ــ
[حلیمه گفت:
یک شبی خفته بودم. شخصی بیامد و مرا برداشت و در جویی انداخت که در آن آبی بود سپیدتر از شیر و شیرینتر از اَنگَبین و بویاتر از زعفران و نرمتر از مَسکه. و مرا گفت: «بسیار بازخور از این آب تا شیرت بسیار شود و خیرت تمام شود!»
بسیار از آن آب بازخوردم.
گفت: «دیگر بار بازخور!»
بازخوردم.
گفت: «سیراب شو!»
من سیراب شدم.
پس گفت: «مرا میشناسی؟»
گفتم: «نه.»
گفت: «من آن شُکرِ خدایم که تو میگزاردی در سختی و رنج که بر تو بود! اکنون برو به بَطحای مکّه. رو که تو را آنجا روزیای فراخ است و زود باشد که نوری رَخشان، هم چون ماهِ شبِ چهارده، بیاری. و این حال پوشیده دار تا توانی!»
پس دست بر سینه من زد و گفت: «برو! خدایْ تو را روزیِ فراخ بدَهاد و شیرت روان گرداناد!»
ــ صفحه ۱۲۴ و ۱۲۵ ــ
حَلیمه گفت:
من از خواب درآمدم و بِقوّتتر از جمله زنانِ بَنیسَعد بودم و طاقتِ بار برگرفتن بهتر از ایشان داشتم و پستانهای من چُنان پر شیر شده بود که طاقت نمیداشتم که برگیرم ــ و چُنان شده بودند که سَبویی بزرگ ــ و شیر از آنجا میچکید چُنان که آب از مَشک چکد.
و مردمانِ بنیسَعد در تنگی بودند در حوالیِ من و همه را شکمها بر پشت خوشیده بود از غایتِ گرسنگی و گونهها بگردیده و مُتَغَیِّر شده و از هر سرای، نالهای میشنیدم از رنج و گرسنگی و سختی ــ هم چون بیماران که ناله کنند. و خشکی چنان بر مِزاجها مُستولی شده بود که چون میگریستند، اشک از چشمها نمیچکید.
نه بر کوهها چیزی بود و نه بر روی زمین درختی که شکوفه آرد. و نزدیک بود که عرب هلاک شوند از گرسنگی.
و زنان بر من جمع شدند و تعجّب مینمودند از بسیاریِ شیرِ من و میگفتند: «ای حَلیمه، تو امروز به دخترانِ پادشاهان مانی از تَنَعُّم و نازکی و دیروز رنگِ تو گردیده بود و در سختی بودی! تو را حالتی افتاده است؟»
و من هیچ نمییارَم گفت از آنکه در خواب مرا گفته بودند «حالِ خود پوشیده دار!»
و زنان عزم کردند که به مکّه روند. و من نیز بیرون آمدم.
و مرا مادهخَری بود که از بدحالی استخوانش پدید آمده بود و مردمان به جِد میرفتند و من ساکن؛ چُنان که درازگوش میرفت، میرفتم و از ضعیفی چُنان بود که دست و پای از میانِ وَحَل بر نمیتوانست کشید.
پس رفتیم تا به دو فرسنگیِ مکّه فروآمدیم.
ــ صفحة ۱۲۶ ــ
چون بامداد بود، همه در مکّه شده بودند و من از پسِ همه. و زنان همه فرزندی با دست آوردند که شیر دهند. و من نومید میرفتم و همراهِ خود را گفتم: «تو مردی و من زن، در مکّه رو و بپرس که کیست که بزرگترینِ مردمان است به قَدر و خَطَر.»
او گفت: «بَنیهاشم.»
من گفتم: «بپرس تا کیست بزرگتر.»
پس بازآمد و گفت: «عَبدالمُطَّلِب ابن هاشم ابن عَبدِمَناف.»
من او را بنشاندم تا رختِ من نگاه میدارد. و من در مکّه رفتم و زنانِ قومِ خود را دیدم که بر من مُسابقت کرده بودند و هر یک شیرخوارهای به دست آورده. من پشیمان شدم سخت بر آنکه در مکّه رفتم و با خود گفتم: اگر من در منزلی از منازلِ بَنیسَعد توقّف کردمی، مرا بهتر بودی.
پس بیامدم و در خانهای میروم و بیرون میآیم و در دیگری میروم...
ــ صفحة ۱۲۷ ــ
عَبدالمُطَّلِب را دیدم که میآمد و ندا میکرد به آوازِ بلند که: «ای مَعاشِرِ شیردهندگان! در میانِ شما هیچ کس هست که فرزندی را شیر دهند؟»
کانال های اطلاع رسانی دفتر مطالعات فرهنگی #تمهید
👇👇👇
🆔 https://t.me/tamhid_ir
🆔 https://eitaa.com/tamhid_ir
بخش هایی از #کتاب_قاف
🔻🔻🔻
#بخش_دوم:
من قصد کردم و پیشِ او رفتم و گفتم: «اَلا اَنعِم صَباحاً!» (چنان که عادتِ عرب باشد.)
مرا گفت: «تو کیستی؟»
گفتم: «من زنیام از بنیسَعد.»
گفت: «نامِ تو چیست؟»
گفتم: «حَلیمه.»
عَبدالمُطَّلِب بخندید و فال گرفت و گفت: «سَعد و حِلم هر دو خصلتِ نیکاند. ای حَلیمه، ما را پسری کوچکِ یتیم هست، نامِ او محمّد. و من او را بر زنانِ بنیسعد عرض کردم. ایشان قبول نکردند و گفتند: ’او یتیم است و در شیر دادنِ یتیم خیری نباشد. ‘تو را رغبتی هست که او را شیر دهی؟»
من گفتم: «تا من از صاحبِ خود مُشاورت کنم.»
عَبدالمُطَّلِب گفت: «بِاللّه که بازآیی و تو را کراهیَتی نباشد!»
و من بر آن بودم که باز پس نروم و سبب آن بود که مرا پسرِ خواهری بود، مرا گفت: «یا خاله، زنانِ بنیسعد هر یک کودکی به دست آوردند که شیر دهند و ایشان را پدراناند که مُراعات کنند. تو یتیمی را از قریش شیر خواهی داد!؟ اگر چُنین کنی، در رنج و سختیِ خویش افزایی.»
من خواستم که باز پس نروم و بگذارم.
ــ صفحة ۱۲۸ ــ
در همه مکّه بگردیدم تا مرا نیز شیرخوارهای به دست آید از آنِ توانگران.
و نیامد.
و هر چند که گردیدم، نیافتم.
و دلتنگ بازِ وِطاق رفتم و حال با شوهرِ خود بگفتم و او نیز دلتنگ شد، زیرا که قحطیِ عظیم پیدا شده بود و از بهرِ طلب مَعاش را زنانِ قبیله آمده بودند تا شیرخواره بَرَند و ایشان را از بهرِ آن طعام فرستند و تیمارداشت کنند و بدان قناعت همیکنند.
چون زنانِ قبیله به راه خواستند بود، با خود گفتم: بروم و آن یتیم را برگیرم، که زشت باشد که میانِ زنانِ قبیله تهیدست باز پس روم و فردا مردمِ قبیله طَعن در من کنند و بگویند: «جمله شیرخواره بیاوردند الّا دخترِ اَبوذُؤَیب!»
(و پدرِ حَلیمه اَبوذُؤَیبنام بود.)
ــ صفحة ۱۲۹ و ۱۳۰ ــ
بازگشتم و با پیشِ عَبدالمُطَّلِب رفتم.
چون مرا بدید، خرّم شد و گفت: «آمدی ای حَلیمه که به کار مشغول شوی؟»
گفتم: «بلی.»
برخاست و میآمد جامه در پای کِشان، تا مرا به درِ خانه برد که آمنه آنجا بود، مادرِ محمّد. او را دیدم چون ماهِ شبِ چهارده. گوییا ستارة رَخشنده بر پیشانیِ او بسته بودند. چون مرا دید، گفت: «اَهلاً و سَهلاً بِکِ یا حَلیمه!»
پس دستِ من گرفت و در خانهای برد که محمّد در آنجا بود. او را دیدم در جامهای از صوفِ سپید پیچیده ــ و از آن بوی مُشک میدمید ــ و حریری سبز در زیر انداخته و او خفته. من چون او را بدیدم و حُسن و جمالِ او دیدم، روا نداشتم که او را از خواب بیدار کنم. نزدیکِ وی فَراز شدم و دست بر سینة وی نهادم. چشم بَر کرد و تبسّمی در روی من بکرد و نوری از چشمهای او میآمد و در عَنانِ آسمان میشد و من مینگرم. و میانِ دو چشمش بوسه دادم و او را بر کنار گرفتم و پستان به وی دادم.
پستانِ راست بخورد.
پستانِ چپ بر او عرض کردم. سر بگردانید و نخورد.
(ابنِ عبّاس گفت: از برای این پستانِ چپ نخورد که خدای او را عدل الهام کرده بود در شیر خوردن. و او را شریکی بود و آن پسرِ حَلیمه بود. و در همه اوقات پستانِ راست محمّد میخورد و پستانِ چپ «ضَمرَه»، پسرِ حَلیمه. و ضَمرَه پستانِ چپ نخوردی تا محمّد نخست پستانِ راست نخوردی.)
پس محمّد را برگرفتم و به نزدیکِ صاحبِ خود رفتم.
ــ صفحة ۱۳۱ ــ
اُشتری داشتم ماده، سخت لاغر، و هیچ شیر نمیداد. و همان شب که [محمّد] به وِطاق آوردم، شوهرم برفت و دست بر پستانِ شتر نهاد. پستانِ وی دید پر شیر شده! و آن را بدوشید و بیاورد. و من و شوهر آن را بخوردیم و همه شب به راحت بخُسبیدیم.
روزِ دیگر چون برخاستم، شوهر مرا گفت: «ای دخترِ اَبیذُؤَیب، چه مبارکپسری بود که تو او را برداشتی! که ما همه دوش از برکاتِ وی سیرشیر شدیم و خوش خُفتیم!»
ــ صفحة ۱۳۲ ــ
مادرِ محمّد مرا بخواند و گفت: «محمّد را به بَطحای مکّه نبَری تا مرا خبر ندهی! که مرا وصیّتی چند هست تا بگویم.»
و محمّد سه شَبانروز پیشِ من بود.
چون شبِ سهام بود، از خواب بیدار شدم. در میانِ شب مردی را دیدم جامههای سبز داشت و نوری عظیم از وی میدِرَفشید؛ بر بالینِ محمّد نشسته و میانِ دو چشمش بوسه میداد.
صاحبِ خود را بیدار کردم آهسته آهسته و او را گفتم: «بنگر و این عجب بین!»
او مرا گفت: «خاموش باش!»
کانال های اطلاع رسانی دفتر مطالعات فرهنگی #تمهید
👇👇👇
🆔 https://t.me/tamhid_ir
🆔 https://eitaa.com/tamhid_ir
#پیشنهاد_تمهید
#چهل_سال گذشت و اینک حقیقت عریانتر و زلال تر از همیشه از افق سر برآورده است. چهل ضرورت همیشگی بلوغ است و مرز رسیدن به تکامل .
مگر ما سرما و گرما را به «چله» نمىشناسیم و مگر میعادگاه موسى در خلوت طور ، با چله به کمال نرسید؟
دورنمای غرور و بالندگی و افتخار آفرینی چهل ساله انقلاب اسلامی، هنگامی دلچسب تر و شیرین تر می شود که ما بدانیم این همه از بستر مقاومت ملت رشید ایران حاصل گردیده است .
در آستانه #چهل_سالگی_انقلاب_اسلامی سیر مطالعاتی پیشنهادی دفتر مطالعات فرهنگی #تمهید با موضوع انقلاب اسلامی تقدیم می گردد.
1⃣ سیر مطالعاتی با موضوع #انقلاب_اسلامی
🔻🔻🔻
yon.ir/enghelab97
کانال های اطلاع رسانی دفتر مطالعات فرهنگی #تمهید
👇👇👇
🆔 https://t.me/tamhid_ir
🆔 https://eitaa.com/tamhid_ir
ppiran20.pptx
15.12M
✔️قابل توجه #مبلغین و #فعالین_فرهنگی
✳️پاورپوینت بررسی ظرفیت ها وپیشرفت های چهل ساله انقلاب اسلامی درحوزه #علمی #پزشکی #نظامی #کشاورزی #توسعه_انسانی #صنعت_ومعدن #آموزشی #انرژی #فناوری #اقتصادی #ورزشی و #قدرت_جهانی
کانال های اطلاع رسانی دفتر مطالعات فرهنگی #تمهید
👇👇👇
🆔 https://t.me/tamhid_ir
🆔 https://eitaa.com/tamhid_ir
11.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 موشن گرافیک « ایران 20 - جایگاه ورزشی ایران در جهان»
🏆 رتبه های جهانی ورزش ایران پس از انقلاب اسلامی عموماً بهتر شده است. در این موشن گرافیک، با نشان دادن رتبه جهانی ایران در ورزش های تیمی و فردی، و مجموع مدالهای ایران در آوردگاه های بزرگ بین المللی در مقایسه با پیش از انقلاب، این مدعا اثبات میگردد.
#انقلاب_اسلامی
#چهل_سالگی
#ایران_20
#موشن_گرافیک
#ورزش
#دستاورد
#فیلم
کانال های اطلاع رسانی #تمهید
👇👇👇
🆔 https://t.me/tamhid_ir
🆔 https://eitaa.com/tamhid_ir