تنها علاج
#چالش شماره یک تازه فهمیدید که گذرنامه تان کمتر از شش ماه اعتبار دارد و باید برای تمدید اقدام کنید.
#چالش شماره دو
مدیر یک گروه پیاده روی اربعین هستید. صدتا عمود را در گرما آمده اید؛ کوله خودتان که حامل اقلام فرهنگیست به کنار، کوله یکی از زوار عزیز پنچر(!) هم به دوش شماست. تاول و عرق سوز را که عشق است، ولی ۱۰ نفر از گروهتان نیستند...
در این شرایط چه میکنید؟
#اربعین
@tanhaelaj
تنها علاج
#چالش شماره دو مدیر یک گروه پیاده روی اربعین هستید. صدتا عمود را در گرما آمده اید؛ کوله خودتان که ح
سلام
چالش شماره ۲
🔹اول میرم یه فلافل توپ با شربت لیموی بصری خوشمزه 😋 (ازین آبمیوه های سیاه رنگ عراقی) میزنم بر بدن، بعد میرم یه موکب خنک پیدا میکنم در زیر باد کولر به وسیله تلفن همراه سعی میکنم پیداشون کنم
اگر هم که نشد فی امان الله،😎😎
یه چرت مشتی میزنم بعد مجدد میرم دنبالشون
🔹سلام کوله هارو کنار عزیز پنچر میگذاریم. در جوار موکبی پیاده و با بار سبک به دنبال ۱۰ عزیز میگردیم. و از قبل هم باهمه مطرح کردیم که اگر گم شدن و نبودن چه مکانی و چه ساعتی و کجا پیداشن.اگر مدیرکاروان خط عراقی بگیره از هر عراقی برای تلفن کمک میشه گرفت
🔹در مدیریت کردن توجیه کردن افراد از قبل و شفافیت این موقعیت ها برای اعضای گروه مطرحه. باید از قبل عمودهای مشخصی تعیین شود که هر جور شده خودشونو اونجا برسونن.
دوم بررسی تعیین موقعیت از طریق اطلاع از پیام رسانایی همچون بله که پارسال هم اجرایی شد.
سوم تماس گرفتن
🔹 با توکل و توسل، حرکت به سمت میعادگاه، دیگران هم انشاالله می رسند؛ چون مقصد همه یکی است...حب الحسین یجمعنا 🌷
🔹بمیرم برای مدیر کاروان عشق که نماز شبش را هم از یاد نمیبرد
🔹توسل به امام حسین
و گریه به حال خودم 🤭
تنها علاج
#خبر منتشر شد: «دلبری برگزیدهام که مپرس» 🔹«دلبری برگزیدهام که مپرس» سعی کرده حرکت در متن اتفاق
آنچه در کوچهباغهای این اثر قدم خواهید زد، یک فصل مشترک دارد و آن «حضور مبارک جناب سیدالاحرار حضرت اباعبدالله الحسین روحیفداه» است و دیگر هیچ! و به راستی به غیر از جلوه حضور حضرتش در عالم، دیگر چیست؟! یا تدبری در حدیث کشتی است و تأملات پیرامون آن یا حکایات اردوی جهادی بشاگرد یا حکایات کربلا و نجف از زیارت تا ایام خدمت در آن آستان در معیت تدبرات و نکات و تجربیات. این اثر روایت خاطرات و خطورات و مخاطرات ایام خوشی است که «با دوست به سر شد» ؛ هرچند او بزرگ است و در آیینه کوچک ننماید...
🔻توضیح بیشتر:
https://b2n.ir/g58065
@tanhaelaj
تنها علاج
#چالش شماره سه ترجیح میدهید تنهایی بروید اربعین یا با کاروان؟ #اربعین @tanhaelaj
چالش شماره سه
🔹با کاروان اما تنهای تنها
🔹کاروان :)
🔹با خانواده موقعیتش بود برم برا خادمی دلم رضا نداد من تو مشایه باشم پدرومادرم تو خانه
🔹با خانواده
🔹اگر روزی فرد ، فرد هم با امام بیعت نکردندو به سویش قدم بر نداشتند، امروز فرزندان امام خمینی(ره)، فوج فوج به سوی بزرگترین کاروان تحول ساز تاریخ بشریت تا رساندن پرچم عدالت به دست صاحب الزمان (عج) قدم میگذارند
🔹خانواده
🔹پسندم آنچه را جانان پسندد
🔹با رفقا بهتره
🔹تنهایی
فقط
تنهایی...
🔹تنها در کنار تن ها
🔹با خانواده قرار دارم که برای اربعین بروم
🔹تنهایی
🔹فقط با خانوادم
🔹بار اول و دوم
خانواده / کاروان
دفعات بعد
خانواده / آزاد
🔹کاروان ها معمولا از نجف به بعد متلاشی میشن بدون کاروان بهتره
تنها علاج
#چالش شماره دو مدیر یک گروه پیاده روی اربعین هستید. صدتا عمود را در گرما آمده اید؛ کوله خودتان که ح
چالش شماره دو:
🔹به نیابت از همهی دخترایی که دربهدر به خون و اشک کاروان پیدا میکنن، از ترس اینکه گم نشن و بلایی سرشون نیاد که خانواده و محارمی که اربعینِ دختر و خواهر و مادر و همسر و خواهرزاده و برادرزادهش و تقبل نمیکنن اما اگر خط روشون بیفته، اربعین و امام و حرم رو میارن جلو چشمشون، جواب میدم شده سینهخیز برسم کربلا، تقسیم نیرو میکنم اون ده نفر پیدا شن... مثل امر به معروف و نهی از منکر که راز موفقیتش در تکثیر آمرین و ناهین هست، هر تعداد از کاروان برام مونده تقسیم بر عمودها میکنم، نقطهی مشترک برای برگشت و تجمع تعیین میکنم، ساعت میگم و همه میریم پی اون ده نفر. فقط بیمارها رو با یه نفر میفرستم محل قرار. بقیه همه باید اون دخترایی که پیدا شدن یا نشدنشون یعنی رضایت یا عدم رضایت خانواده برای اربعینِ بعدی رو پیدا کنن... با هم میرسیم کربلا... به آقا باید همه با هم سلام بدیم... شونه به شونهی هم....
تنها علاج
#چالش شماره سه ترجیح میدهید تنهایی بروید اربعین یا با کاروان؟ #اربعین @tanhaelaj
چالش شماره سه:
🔹من دستهجمعی از زیر قرآن رد شدن روچشیدم... دستهجمعی سربند بستن برای هم... شوقِ از بر کردن چهرههامون که هم و گم نکنیم... من میدونم یکی زودتر به موکب رسیده باشه و برات جای خواب گرفته باشه ینی چی... دو نفر همزمان برات غذا گرفته باشن ینی چه خوشبختیای... من چشیدم وقتی تاول زدی همگروهیت زیر شونهت و میگیره چه طعمیه... اصلا سرویس بهداشتی یکی هست چادرت و نگه داره... دو تا پشت در وامیستن عراقیهای هول هی در نزنن استرست بدن... تنهایی؟! کسی که کنارِ چهل نفر رسیده کربلا... چهل تا شونه با هم لرزیدن... چهل تا چشم با هم باریدن... چهل تا دست با هم رفته روسینه... چهل تا لب با هم زمزمه کرده سلام آقا که الآن روبروتونم... محاله دلش تنهایی بخواد... من کاروان با کاروان دیدم... لمسکردم... که یدالله مع الجماعه... من یدِ خدا رو اربعین به اربعین روی شونهم کنار کاروان حسکردم... کاروانی که امسال برای دخترا قحطه... و من انقدر این و میگم که مردها یادشون بیاد محارمشون از نسل زینب کبرین... که پدر و برادر یه دختر به غیرتش بربخوره خودش بره اربعین و محرمش و آویزونِ نامحرما کنه... که مردها یادشون بیاد سر در خیمهی اهل بیت ننوشته ورود بانوان ممنوع!
52.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روضه تصویری
با حال مناسب ببینید...
#شب_جمعه
#محرم_۱۴۰۲
#شهیدان_شیردم
#آجرک_الله_یاصاحب_الزمان_عج
😭
باتشکر از:
◾️ پایگاه بسیج شهیدان شیردم
◾️ هیات معظم مکتب الزهرا س
#حاج_مصطفی_شعبانی
@haj_mostafashabani
@tanhaelaj
13.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️نمیدانم آیا حسین(ع) غریبتر است یا آنانکه با حسین رفیق نیستند؟ اما میدانم که این ما هستیم که باید در فکر پایان این غربت باشیم.
❤️ «غریب» را با حال و هوای شور حسینی ببینید.
@VetrMusic
@tanhaelaj
🔴 قالیچهی سوخته چقدر بها دارد؟
▪️ مردی ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺷده بود، يک ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ توی خونه ﺩﺍﺷﺖ،
ﮔﻮﺷﻪی ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.
مجبور بود؛
همون رو برداشت برد بازار برای فروش.
▪️ﻫﺮ ﻣﻐﺎﺯﻩﺍﯼ كه میرﻓﺖ، میگفتن: ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن ﻣﯽﺍﺭﺯﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﺎ ۱۰۰ ﯾﺎ ۱۵۰ تومن ﺑﯿﺸﺘﺮ نمیخریم.
▪️ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺑﻮﺩ و به ﺍﻣﯿﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺨﺮﻥ ﺍﺯ اﯾﻦ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﻐﺎﺯﻩ میرفت.
▪️داخل ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩﻫﺎ،
حاج جواد فرشچی ﻣﻐﺎﺯﻩﺩﺍﺭ،
از منصفهای بازار و از ارادتمندان اهل بیت(ع) پرﺳﯿﺪ:
قالیِ خوبیه؛ چرا ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺑﯽ ﺭﻭ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻧﮑﺮﺩﯾﺪ؟
ﮔﻔﺖ: ﻣﻨﺰلمون ﺭﻭﺿﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ،
ﻣﻨﻘﻞ ﭼﺎﯾﯽ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩ،
ﺫﻏﺎلها ﺭﯾﺨﺖ و ﻗﺎﻟﯽ ﺳﻮﺧﺖ.
حاججواد یک تکونی به خودش داد:
گفتی ﺗﻮ ﺭﻭﺿﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ؟
گفت: بله.
▪️حاججواد گفت: ﺍﯾﻦ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن ﻣﯽﺍﺭﺯﯾﺪ ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﺮﺍی اﺭﺑﺎﺏ ﻣﻦ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﻦ ١ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺍﺯﺕ میخرﻡ.😭
▪️قالیچه رو خرید و روی میزش پهن کرد و تا آخر عمرش روی قسمت سوختهی قالیچه که به اندازهی کف دست بود گل محمدی پرپر میکرد و دوستان صمیمی و همکارانش همه به نیّت تبرک، یک پَر از گلها را برداشته، توی چاییشون میریختند.
▪️ اوﻥ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ تو روضه سوخته ﺑﻮﺩ قیمت گرفت؛
کاش دلمون تو روضهها بسوزه؛
اونوقت بگیم: یا امام حسین(ع) دل سوخته رو چند میخری؟😭
اَلسَّلامُ عَلَيک يا اَبا عَبْدِ اللَّهِ،
وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِک،
عَلَيک مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِىَ اللَّيلُ وَالنَّهارُ،
وَلا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِکمْ،
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَينِ،
وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَينِ،
وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَينِ،
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَينِ