eitaa logo
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
1.8هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
10.8هزار ویدیو
334 فایل
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست
مشاهده در ایتا
دانلود
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
#اسلام_و_یهود 2 🏵 جلسه دوم: تلاش های پیامبر برای جلوگیری از انحراف اسلام اهمیت #قدس و تسلط یهود بر
سلام و صبح بخیر خدمت همه شما بزرگواران 🌹 ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها رو تسلیت عرض میکنیم. ادامه صحبت های استاد طائب رو تقدیم میکنیم. بحث هر چقدر که جلوتر میره جذاب تر و البته غم انگیز تر خواهد شد. حتما این فایل ها رو با دقت و یه جای خلوت گوش بدید...👇🏼👇🏼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 احترام به همسر در حضور دیگران ⭕️ مراعات شأن همسر خیلی مهمه، قلبی که شکسته رو فقط میشه به هم چسبوند ولی مثل قبلش نمیشه. ╔ ✨✨ ══ 💥 ೋ•══╗ @saritanhamasir ╚══•ೋ💥 ══ ✨✨ ╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
✤ ⃟⛱ ⃟⃟ ⃟❀᪥✾✤❀ 🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمت_پنجم مرتضی درحالی‌که رو
✤ ⃟⛱ ⃟⃟ ⃟❀᪥✾✤❀ 🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان 🔍 جنگ با همه تلخی‌ها و زیبایی‌هایش تمام شد عمه در این سال‌ها تحصیلاتش را تکمیل کرد و گاهی در دانشگاه و گاه در حوزه تدریس می‌کرد . پدرم بعد از جنگ یکی دو سالی پریشان بود به‌سختی توانست ظاهرش را حفظ کند و خارج از مناطق جنگی بماند، با گروهی از اهالی روستا تعاونی راه انداخت، یک مرغداری و یک کارخانه کوچک روغن گیری اولین پروژه آنها بود. پدرم مرد جهادی بود و کارها را با سرعت پیش می‌برد ، گاهی ما هم برای کمک به روستا می‌رفتیم . همگی سوار ماشین لندرور می‌شدیم ، صفایی داشت ... و بین مسیر کلی خوش می‌گذشت... دوستش داشتم ، نمی‌دانم از چه زمانی شروع شد اما از وقتی‌که خودم را شناختم محبت مرتضی در وجودم حک‌شده بود . در تمام این سال‌ها او کنارم بود و با هم رشد می‌کردیم. وقت سربازی رفتن مرتضی که رسید به‌وضوح پریشان بودم صبح روزی‌که می‌خواست اعزام شود گوشه‌ی آشپزخانه داخل حیاط عصبی و بداخلاق کار می‌کردم معصومه خانم هم با حرف‌های تکراری و تذکرات زیادش اعصابم را به‌هم‌ریخته بود وقتی از آشپزخانه خارج شد سبد سبزی‌ها را با تمام قدرت داخل سینک کوباندم سبزی‌ها پخش شدند و عصبانیت من با یک بغض و اشک گرم ترکید... با گریه سبزی‌ها را جمع می‌کردم: _ لعنتی‌ها... لعنتی‌ها... حضورش را کنارم حس کردم: + چه کار می‌کنی با خودت ؟ چته تو پس ؟ با عصبانیت نگاهش کردم: _ هیچی نگو مرتضی عصبانیتم رو سرت خالی می‌کنما همان‌طور که یک ترب قرمز را گاز می‌زد دست‌هاشو بالا گرفت : +باشه باشه بابا تسلیم ما که داریم میریم طیبه خانم خلاصه خوبی هامون رو حلال کن بدی مدی که ندیدی... از لحن حرفش خندیدم گرفت ، همیشه می‌توانست مرا بخنداند . نمی‌دانستم چه بگویم فقط نگاهش کردم دوست داشتم بگویم : دلم برایت تنگ می‌شود ، زود زود نامه بده ، اما روم نشد... فقط نگاهش کردم و او هم همین‌طور چند ثانیه‌ای که برایم قد یک عمر طول کشید ... مرتضی به سربازی رفت و ما هم با درس و کارهای پدر مشغول بودیم و البته کتاب و کتاب و کتاب ، به مطالعه اعتیاد داشتم لذت کتاب خواندن و یاد گرفتن تنها چیزی بود که جای خالی مرتضی را برایم پر می‌کرد. نوروز سال شصت و نه هنوز چند ماه از سربازی مرتضی مانده بود همه به روستا رفتیم. من سال دوازدهم بودم و آماده کنکور می‌شدم از این‌که مرتضی چند روز اول تعطیلات نوروز پیش ما بود سر از پا نمی‌شناختم . در شلوغی منزل پدربزرگ و مادربزرگ تمام حواسم به‌راحتی مرتضی بود مثلاً اگر احساس می‌کردم تشنه شده سریع برایش آب می‌آوردم، سر سفره حواسم بود تا او غذا نمی‌گرفت لب به غذا نمی‌زدم و جالب این‌که او همه این ریزه‌کاری‌های مرا تعقیب می‌کرد و هر وقت چشم در چشم می‌شدیم با لبخند قدردان بود. آن نوروز برای اولین‌بار بعد از سال‌ها امیر را دیدم برای تبریک نوروز آمده بودند موهایش را فوکول زده بود انگار مثل دخترها با بیگودی موهایش را لوله لوله کرده بودند ، با پیراهن و شلوار سفید که ده تا پیله داشت ... با بچه‌ها حسابی به مدل موهایش خندیدیم و با تذکر مرتضی خودمان را جمع کردیم . امیر پسر یکی از اقوام بود که نسبت به بقیه اهالی روستا متمول تر بودند ، پدرش در میهمانی هم دائم در حال به رخ کشیدن دارایی خود بود. موقع پذیرایی من هم ظرف آجیل را چرخاندم وقتی پذیرایی کردم با لب‌ولوچه آویزان به آشپزخانه بازگشتم مرتضی جلوی در آشپزخانه مهربان گفت : +چی شده باز تن صدایم را آرام کردم و نزدیکش رفتم و گفتم : _ این امیرخان هیز با چشماش داشت قورتم می‌داد هیچ خوشم نمیاد ازشون ... مرتضی با خنده علامت سکوت را نشان داد و گفت : +برو داخل آشپزخانه‌ و تا نرفتن بیرون نیا خودم جمعش می‌کنم نگران نباش ... رفتم داخل ، با بودن او که نگران نبودم... زیر لب لبخند می‌زدم ... مرتضی که باشد حال من روبه‌راه است... آن روزها به‌واقع بچه بودیم نمی‌دانستیم که چند ماه دیگر سرنوشت چه بازی پیچیده‌ای را با ما شروع خواهد کرد ... ✍ صالحه کشاورز معتمدی ... ✤ ⃟⃟ ⃟⛱ ⃟❀✤✾᪥❀ 🏖 @saritanhamasir
با سلام و احترام از بچگی بما گفتن خوب باشید ، انسان باشید ، مومن باشید ، با ادب باشید خوشبخت بشید ، ولی هیچوقت راهش رو بما یاد ندادن بندگان خدا خودشون هم بلد نبودن تشکیلات جهانی تنها مسیر آرامش ( راز حیات برتر❤️❤️تمام این راها رو برای ما آموزش داده و تمام راهها رو برامون هموار کرده خدابیش لقمه رو آماده کرده ķ مطمئنا این حرفا توی هیچ کلاسی ، توی هیچ دانشگاهی توی هیچ حوزه علیمه ای گفته نمیشه 😔😔 در حالیکه مهمترین حرفهای زندگی انسانهاست .🙈🤔 از این موقعیت که برای اولین بار براتون تهیه شده نهایت استفاده رو ببرید. @saritanhamasir کلید آرامشتون اینجاست
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
با سلام و احترام از بچگی بما گفتن خوب باشید ، انسان باشید ، مومن باشید ، با ادب باشید خوشبخت بشید
میدونید دیگه ☺️☺️ که چی میخوام بگم لطف کنید این بنر رو در کانال ها و گروه هایی که توش عضو هستید ، ارسال کنید. بینهایت سپاسگزارم🙏🌹
🍎🌷🌹😘😴 عرض سلام و احترام فراوان محضر مبارکتان و خیر مقدم به تمام عزیزانی که بتازگی به جمع دوستان ارزشی خود پیوستند . ص_سپهری هستم از سفیران منتخب ✅ زیباترین و مهم ترین مطالب زندگیتون رو در کانال تنها مسیر آرامش (راز حیات برتر) ببینید .🌹 💥📌راهنمای استفاده از مطالب مهم و دنباله دار کانال 🔍 🔍 🔍 🔍 🔍 🔍 🔍 🔍 🔍 🔍 🔍 آیدی مدیر کانال @ashkae منتظر انتقادات و پیشنهادات شما سروران گرامی هستیم
•••✾•🍃🥀🍃•✾••• 🥀حضرت زهرا سلام الله علیها: آن لحظه ای که زن در خانه خود می ماند و به امور زندگی و تربیت فرزند می پردازد،به خدا نزدیک تر است . بحارالانوار ج۴۳،ص ۹۲ •••✾•🍃🥀🍃•✾••• @saritanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ⚫️ صلي الله عليكِ يا مولاتنا يا فاطمة الزهرا ریزه خواران شماييم! تمامی مان در تمام اعصار... در هر کجای عالم... چادر مادریتان را بر سرمان بکشيد به نوكری و خدمتگزاری به اتمام انتظار به آغاز ... يا وجيهة عندالله إشفعي لنا عندالله به سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ... پدرمهربانم، سلام ... 💢اللّهُمَّ عَجِّل فَرجَ مُنتَِقمِ الزَّهرٰاء سَلٰامُ اللهِ عَلَیهما... ⚫️ @saritanhamasir
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🌱 #نهال_ولایت 102 🌷چند تا روایت درمورد اخلاق خانم ها عرض میکنم؛ یک خانمی به رسول خدا گفت: حقی که من
🌱 103 🔹الحمدلله مردهای جامعه ما، بعضی هاشون عادت کردن خانومشون بد اخلاق باشه...! 😊 ولی بچه هیچ وقت عادت نمیکنه.... نگو شوهرم اخلاقِ بدِ منو قبول داره🚫 💎این بچه فطرتش پاکه✔️ ⚠️ پس فردا بچه خراب شد، اونم‌ بدون اینکه شما دعوا داشته باشی...تعجب نکنی. ⭕️خانوم اگه جلو بچه ها، سرِ شوهرش داد بزنه حتی اگه مرد خیلی خوبی باشه و کنار اومده باشه ولی بچه نابود میشه...بچه مقامِ پدر رو درک نمیکنه... 🔴 و ادامه اش مقامِ امام زمان ارواحنا فداه رو هم درک نمیکنه.... 💢 آقایی که شهید بشه و با خانومش بد اخلاقی کرده باشه، فشار قبر داره 💢خانمی که شهید شه و با آقاش بداخلاقی کرده باشه ، دو برابر فشار قبر داره....♨️ ⁉️ چرا دو برابر ⁉️ 👈چون خدا ،یه :روحیه انعطاف پذیریِ" خوبی به خانمها داده ؛ پس اون خانم خیلی دیر باید بد اخلاقی بکنه! ← چون خلقتِ خانم متفاوته ← حیاش بیشتره ← مسئولیتش هم بیشتره....👌 خانم بالاتره 🔶خانم ها به خودشون بگن ما از نظر معنوی و اخلاقی بالاتریم و میبخشیم ؛ 👈چون خدا از ما انتظارِ بیشتری داره. ⛔️نگن تبعیض قائل شده خداوند! ✔️✅وقتی به یک نفر "مسئولیت بیشتری" میدن یعنی این قدرت و رو در او دیدن دیگه.... 🏴 @saritanhamasir
🌱 104 ☢ یه مثال میزنم از این جریان، در ارتباط با که خداوند برای زن کرده: 🔷 مردها در ارتباط با زن ها نقطه ضعف دارند. برای زن ها هم این نقطه ضعف در ارتباط با مردها هست ؛ ولی زن ها در رابطه با مردها قوی ترند. چون قوی تر هستند خداوند به زن ها گفته حجاب داشته باش... 👌چون شما رو قویتر آفریدم ، پس شما کنترل و کن این رابطه رو . ✔️ آقا از نظرِ جسمی قویتره ولی از نظر روحی یه ضعف هایی داره که زن اون ضعف ها رو نداره. 👈لذا خدا میفرماید من "مسئولیتِ حجاب" رو به تو میدم چون تو قدرتت بیشتره... 🌷 در قرآن میفرماید که شما مدیریت کن رابطه زن و مرد رو👇 شما باید با حجابت بگی ( نه ) به مردی که تو خیابون داره رد میشه. او اگر ضعف داشته باشه، گناه میکنه بله و من او رو مجازات میکنم 🔥🔥 این ضعف رو خودم آفریدم ولی تو اگر ضعف داشته باشی ،دو برابرِ او گناه کردی....⛔️❌ 👆 این فلسفه حجابه✅ 🏴 @saritanhamasir
🌱 105 ⭕️بعضی از خانم ها میگن خوب اون آقا نگاه نکنه! 😒 🔹مثل این میمونه به یه بچه بگی نرو سمت سماور‼️ 🚼 خب اون بچه است، تو باید مراقبش باشی. نگو اون دفعه دستش سوخت، باید حالیش شه خودش ❌ نه اون بچه است تا بفهمه طول میکشه؛ بالاخره ضعیف تره. فرق بین ضعیف و قوی رو تشخیص نمیده 🚫مثل این میمونه توی دعوای یه خانم و آقا، مـرد خانمش رو بزنه...📛 👈همه به اون مرد میگن؛ بابا این خانمه خجالت بکش، تو یه ضربه بزنی دیگه نمیتونه از جاش تکون بخوره😒 👌همین خانم که روحش قویتره، تو خونه مادره، همسره ، وظایف بیشتری هم بر عهده اش هست؛ چون خدا بهش یه برتری هایی داده،پس ازش هم چیزای بیشتری میخواد😊 ✔️ تا به یک نفر گفتن تو وظایفِ بیشتری داری اصولاً خوشحال میشه. نمیگه چرا تبعیض قائل شدین، چرا مساوی نیستیم... ❗️مساوی چیه آخه... تو بهتری. 🔶الان به یکی بگن تو باید خمس بدی، چون دارایی بیشتری داری.... و به یک نفر بگن چون نداری، نمیخواد خمس بدی... شخص اول باید شروع کنه خودشو زدن و بگه ؛ ای وای چرا تبعیض شد!⁉️ 😒 👈اتفاقاً خودشو میگیره و میگه: الحمدلله وضعم خوبه باید خمس بدم😌 ✔️از قدیم گفتن هر که بامش بیش برفش بیشتر 🔹خانمها از یه جهاتی "روحِ قویتری" دارن در نتیجه "مسئولیتِ بیشتری" دارند👌 🔴 متاسفانه تو جامعه ما این توانمندی هایی که خانم ها دارند انکار میشه و خانم ها دنبال تساوی بین مرد و زن میرن.... 💯 مسئولیتِ بیشتری داری چون توانایی بیشتری داری. { لاٰ يُكَلِّفُ اَللّٰهُ نَفْساً إِلاّٰ وُسْعَهٰا.... } 🏴 @saritanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ نمایی کامل از سقف داخلی تیمچه‌ی تجار ملک در بازار قیصریه اصفهان 🌸@saritanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴 ▪️✓❈﷽❈✓▪️ ✍حضرت علی (علیه السلام)💖 💫از پیامبر اكرم🌹 (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم) نقل نموده كه ایشان فرمودند: خداوند عزوجل به خاطر خشم فاطمه، خشمگین؛ و برای خشنودی و رضایت فاطمه راضی می‌شود.👌 📚کنزالعمال ج12/ص111 دیگر آن خنده‌ی زیبا به لب مولا نیست همه هستند ولی هیچ کسی زهرا نیست قطره‌ی اشک علی تا به ته چاه رسید چاه فهمید که کسی همچو علی تنها نیست. ╔ ✨✨ ══ 💥 ೋ•══╗ @saritanhamasir ╚══•ೋ💥 ══ ✨✨ ╝
4_5898005221518346771.mp3
6.99M
⭕️ بسیار شنیده‌ایم که باید برای امامِ زمانِ خود مانند حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها باشیم...! - مگر حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها برای امامش چه کرد؟ - منظور همان ماجرای در و دیوار و آتش است، یا موضوعی فراتر از آن است که هنوز نمی‌دانیم؟ 🏴 ╔ ✨✨ ══ 💥 ೋ•══╗ @saritanhamasir ╚══•ೋ💥 ══ ✨✨ ╝
🌺🍃🌺 چرا همیشه میگن كه شكرگزاری نعمات رو افزایش میده؟🤔 🔸تا حالا شده با یه ذوق و شوق خاصی كل خیابون ها و مغازه ها رو زیر و رو كنی فقط واسه اینكه یه هدیه برای كسی كه بهش علاقه داری بخری؟ 🎁وقتی كادو رو بهش میدی چه احساسی داری؟ قطعا منتظری تا ببینی عكس العمل اون شخص چیه. اگه ببینی واقعا از هدیه ای كه بهش دادی خوشش اومده و كلی ذوق كرده، انگار همه ی دنیا رو بهت دادن. ☺️تو هرگز از كادو دادن به اون شخص خسته نمیشی. 😒اما اگه خیلی با بی ذوقی برگرده و فقط بهت بگه: مرسی! چه حالی بهت دست میده؟ آیا بازهم براش هدیه میخری؟ 🔆تمام نعماتی كه خداوند امروز بهت داده، هدیه های الهی هستن. واقعا واكنش تو چیه وقتی خدا بهت هدیه میده؟ 👌آیا با ذوق و شوق به هدیه نگاه میكنی و میگی خدایا شكرت؟ 🤲 یا اصلا برات مهم نیست؟ ✅رابطه ی شكرگزاری با افزایش بركت، و عدم شكرگزاری با از دست رفتن بركات دقیقا مثل همینه. ❇️بزرگترین هدیه ی الهی، زندگی توئه. كه خداوند با ذوق و شوق اونو بهت هدیه داده. آیا قدرش رو میدونی؟ 🔸واقعا ما چرا اینقدر بی تفاوت شدیم؟ یادته وقتی بچه بودیم یه لباس نو میخریدیم، با همون لباس میخوابیدیم تا صبح؟ یادته كفشای عیدمون همیشه بالای سرمون بود؟ 💢چرا امروز قدر داشته هامون رو نمیدونیم؟ چرا واقعا خریدن یه كفش نو اون لذت قدیم رو نداره برامون؟ 🔸بعضی وقتا با خودم میگم: خدایا عجب معرفتی تو داری. این همه هدیه بهم دادی و من با بی تفاوتی از كنارش گذشتم، اما تو هرگز از دادن هدیه بهم خسته نشدی. 👈یه لحظه به این فكر كنید كه خداوند چقدر خوشحال میشه كه فقط بهش بگید: دستت درد نكنه بابت هدایایی كه امروز بهم دادی. واقعا ازت ممنونم بخاطر همه چیز، هیچوقت لطفت رو فراموش نمیكنم. 👌شک نكن این جملات انگیزه ی خداوند رو برای دادن بركت به زندگی تو چندین برابر میكنه. ✅سپاسگزاری یعنی همین. اگه قدردان هدایای الهی باشی، روز به روز هدیه ی بیشتری دریافت میكنی ╔ ✨✨ ══ 💥 ೋ•══╗ @saritanhamasir ╚══•ೋ💥 ══ ✨✨ ╝