eitaa logo
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
1.8هزار دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
11.4هزار ویدیو
335 فایل
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ و بعد که یه مدت در مورد زیبایی های ارتباط با امام زمان براشون صحبت کردید و نتایج و تجربه های خوبی در این زمینه مطرح شد کم کم میبینید که خود اون دختر خانمها حجابشون هی داره بهتر میشه. این تجربه ای هست که بنده انجام دادم و کاملا نتیجه مثبت گرفتم. 🌷 ما توی باشگاه ورزشی تنهامسیر بیش از 300 تا دانش آموز دختر و پسر داریم که معمولا دختران باشگاه زیاد اهل حجاب نبودن و صرفا برای آموزش فوتبال ثبت نام کردن. ولی خب مدتی هست که داریم اون ها رو با امام زمان آشنا میکنیم و زیبایی های ارتباط با امام رو براشون میگیم
🔸 مربی ها میگن حاج آقا شما چیکار کردید که اینا انقدر خوب شدن؟ گفتم والا کار خاصی نکردم! فقط اونا رو با امام زمان یه مقداری آشنا کردم...
بزرگوارانی که مسئول فرهنگی هستند حتما از این روش استفاده کنند و نتایج زیبایی که به دست میاد رو با ما به اشتراک بذارن 🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
‍ ✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت : 61 آن روز تازه از تشییع جنازه چند شهید برگشته بودم، بچه ها را گذاشته بود
‍ ‍ ✫⇠ ✫⇠قسمت : 62 گفت: «می روم، حقم است. دنده ام نرم. اگر می خواهم نان بخورم، باید بروم ته صف.» بعد خندید. داشت پوتین هایش را می پوشید. گفتم: «پس اقّلاً بیا لباس هایت را عوض کن. بگذارکفش هایت را واکس بزنم. یک دوش بگیر.» خندید و گفت: «تا بیست بشمری، برگشته ام.» خندیدم و آمدم توی اتاق. صورت بچه ها را شستم. لباس هایشان را عوض کردم. غذا گذاشتم. خانه را مرتب کردم. دستی به سر و صورتم کشیدم. وقتی صمد نان به دست به خانه برگشت، همه چیز از این رو به آن رو شده بود. بوی غذا خانه را پر کرده بود. آفتاب وسط اتاق پهن شده بود. در و دیوار خانه به رویمان می خندید. فردا صبح صمد رفت بیرون. وقتی برگشت، چند ساک بزرگ پلاستیکی دستش بود. باز رفته بود خرید. از نخود و لوبیا گرفته تا قند و چای و شکر و برنج. گفتم: «یعنی می خواهی به این زودی برگردی؟!» گفت: «به این زودی که نه، ولی بالاخره باید بروم. من که ماندنی نیستم. بهتر است زودتر کارهایم را انجام بدهم. دوست ندارم برای یک کیلو عدس بروی دم مغازه.» بعد همان طور که کیسه ها را می آورد و توی آشپزخانه می گذاشت، گفت: «دیروز که آمدم و دیدم رفته ای سر صف نانوایی از خودم بدم آمد.» کیسه ها را از دستش گرفتم و گفتم: «یعنی به من اطمینان نداری!» دستپاچه شد. ایستاد و نگاهم کرد و گفت: «نه... نه...، منظورم این نبود. منظورم این بود که من باعث عذاب و ناراحتی ات شدم. اگر تو با من ازدواج نمی کردی، الان برای خودت خانه مامانت راحت و آسوده بودی، می خوردی و می خوابیدی.» خندیدم و گفتم: «چقدر بخور و بخواب!» برنج ها را توی سینی بزرگی خالی کرد و گفت: «خودم همه اش را پاک می کنم. تو به کارهایت برس.» گفتم: «بهترین کار این است که اینجا بنشینم.» خندید و گفت: «نه... مثل اینکه راه افتادی. آفرین، آفرین. پس بیا بنشین اینجا کنار خودم. بیا با هم پاک کنیم.» توی آشپزخانه کنار هم پای سینی نشستیم و تا ظهر نخود و لوبیا و برنج پاک کردیم. تعریف کردیم و گفتیم و خندیدیم. بعد از ناهار صمد لباس پوشید و گفت: «می خواهم بروم سپاه. زود برمی گردم.» گفتم: «عصر برویم بیرون؟!» با تعجب پرسید: «کجا؟!» گفتم: «نزدیک عید است. می خواهم برای بچه ها لباس نو بخرم.» یک دفعه دیدم رنگ از صورتش پرید. لب هایش سفید شد. گفت: «چی! لباس عید؟!» من بیشتر از او تعجب کرده بودم. گفتم: «حرف بدی زدم!» گفت: «یعنی من دست بچه هایم را بگیرم و ببرم لباس نو بخرم! آن وقت جواب بچه های شهدا را چی بدهم. یعنی از روی بچه های شهدا خجالت نمی کشم؟!» ادامه دارد... 🎀 @saritanhamasir 🎀 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ... پدرمهربانم، سلام ... 🌺 @Salehe_keshavarz 🌺 به گرداب بلا افتاده ام یا مرتضی دستی به بحر غم گرفتارم علی مرتضی دستی ز حالات شب معراج دانستم یداللهی چرا دستم نگیری یاعلی بهر خدا دستی (سلام الله علیه) یا عالی بحق علی عجل لولیک الفرج
┄┅─✵💝✵─┅┄ با نام و یاد خــدا میتوان بهترین روز را براے خـود رقم زد پس با تمام وجـود بگیم خـدایا بہ امید تو نه بہ امید خلق تو ┄┅─✵💝✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 در دوران " ۷ تا ۱۴ سالگی" بچه "مثل یه عبد برای پدر و مادرش" هست؛ 📜👆این تعبیریه که در روایات استفاده شده 🚥 ۷ سال این بچه زیر بارانِ دستورها قرار میگیره البته ""‌منطقی و با مهربانی تمام""...💞 💖♥️💖✔️
🔔نکته مهم اینه که "تمام مفاهیمِ دینی" هرکدوم به نوعی با مبارزه با هوای نفس ارتباط دارن * که ان شاء الله در آینده این ارتباط رو بیشتر بررسی خواهیم کرد ⏪ 🔚🔍🔦