eitaa logo
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
1.8هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
10.5هزار ویدیو
334 فایل
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️معاون امنیتی استانداری خوزستان: ۵ نفر شهید و ۱۰ نفر مجروح شدند 🔹️مهاجمان راکبان ۲ دستگاه موتور سیکلت بودند که در اقدامی تروریستی با استفاده از سلاح جنگی مردم را در ساعت ۱۷:۳۰ دقیقه به گلوله بستند. 🔹️در بین مجروحین تعدادی از ماموران پلیس نیز قرار دارند. 🔹️حال تعدادی از مجروحان  وخیم است. 🔹️در بین این شهدا یک دختر بچه خرد سال وجود دارد. 🔹️یک خانم و سه مرد دیگر جزو شهدا هستند. 🔹️اکنون اوضاع ایذه ارام است و تلاش ماموران برای شناسایی و دستگیری مهاجمان اغاز شده است.
📸 هم‌اکنون؛ تصویری از بیمارستان محل بستری مجروحان حادثه تروریستی ایذه 🔹به دنبال فراخوان رسانه‌های ضدانقلاب، از ساعت ۱۷:۳۰ امروز چند خودرو با صدای بوق ممتد از میدان شهدا به سمت چهارراه هلال احمر ایذه حرکت کرده و تلاش کردند مردم را با خود همراه کنند. 🔹همزمان با غروب آفتاب ترافیک سنگینی در این محدوده شکل گرفت و نیروهای پلیس با حضور در این محدوده سعی در متفرق کردن این افراد داشتند. 🔹طبق گفته شاهدان عینی در این هنگام گروهی مسلح که سوار بر دو موتورسیکلت بودند با سوءاستفاده از التهاب ایجادشده با اسلحه‌های کلاشینکف به سمت مردم و پلیس تیراندازی کردند و آن‌ها را به رگبار بستند. 🔹نیروهای هلال احمر و اورژانس بلافاصله در محل حادثه حاضر شدند و مجروحان را به مراکز درمانی منتقل کردند. در حال حاضر بیمارستان شهدای ایذه شاهد تجمع خانواده‌ها و بستگان این افراد و نیروهای نظامی است. 🔷یک منبع آگاه از شهادت ۵ نفر و زخمی‌شدن ۶ نفر در این حادثه تروریستی خبر داد. مشاهدات خبرنگار فارس شهادت ۲ کودک و یک زن را  تایید می‌کند. 🔸تنهامسیری شوید👇 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمت_سی_و_ششم قوی بودم ... چاره ای جز قوی بود
🏖 @salehe_keshavarz ✤ ⃟⛱ ⃟⃟ ⃟❀᪥✾✤❀ 🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان 🔍 صدای قدمهای کسی را شنیدم . قرآنم را بوسیدم و بلند شدم . مرتضی بود . _سلام + علیک سلام خم شد روی مزار بابا و با انگشت ضربه ای زد و شروع به خواندن فاتحه کرد . زیر چشمی نگاهش کردم . چقدر غریبه شده بود این مرد برایم ... مثل همیشه کت و شلوار پوش و مرتب ... تایپ های Dc معمولا خوش پوش هستند البته کمی غلبه سودا هم عامل تمیزی این تایپ هست . من سراپا سیاه پوشیده بودم . بعد از فوت امیر فقط برای عروسی مهدا روسری رنگی سر کردم . اصلا انگار با این رنگ آرام تر میشدم ... فاتحه خوانیش تمام شد ... +ممنون ازتون ... _سلامت باشید ، وظیفه س ، از آقا محمد چه خبر ... + والا حال ایشون رو که باید از شما پرسید . لبخندی زد و گفت : _ شیر پسریه واسه خودش ... ماشالا به محمد و رسول ... ستون کارن ... + خدا حفظشون کنه ... چرا معذب بودم نمی‌دانم . انگار هیچ حرفی برای گفتن نداشتیم . دلم میخواست زودتر از آنجا بروم . یک لحظه یاد چشم‌های نگران امیر افتادم . هرجا که مرتضی بود پریشان میشد . طوری که میرفتم و دستش را می‌گرفتم و فشار میدادم با لبخند نگاهش می‌کردم تا آرام شود . کجا بود الان ؟ چادرم را مرتب کردم و گفتم : + بازم ممنون که اومدید ... به راحله خانم و عمه سلام برسونید ... با اجازتون ... به سمت ماشین حرکت کردم . سوار شدم و دنده عقب گرفتم . او همچنان ایستاده بود و با نگاه بدرقه میکرد . کمی که عقب آمدم دیدم در قبرستان هیچ کس جز ما دو نفر نیست ... ماشین دیگری هم نبود ... نم نم باران بهاری هم داشت شروع می‌شد... نمی‌شد باید تعارف میکردم . آمدم جلو و شیشه را پایین کشیدم : + بیایید من میرسونمتون . صدای رعد و برق و باد شدید آن منطقه راه را بر تعارف بست ... با خجالت سوار شد و حرکت کردیم . سکوت ... وای چرا مسیر تمام نمی‌شد . یک پیچ مانده به روستا کنار باغهای زیبا و روخانه پرآب آخر اسفند گفت : _ میشه چند دقیقه وایسی ... راهنما زدم و کناری ایستادم . از دور به جایی که سیزده بدر ها بساط میکردیم و آن درخت تاب بازی نگاه کردم . کمی صندلی ماشین را عقب کشیدم . چادرم را صاف کردم و متمایل به مرتضی نشستم . + در خدمتم ... متفکر و مسلط حرف می‌زد، فرماندهی و استاد دانشگاهی برازنده اش بود. _ وقتی امیرخان به رحمت خدا رفت . حتی تو اون یک سال بیماریشون نتونستم بیام نزدیک و تسلیت بگم ... نمیدانم چرا عصبانی بودم . نمیدانم چرا صدایم خشم داشت . + خب واسه چی خب .‌.. تو مگه پسر عمم نبودی ... مگه آقا سید محمدم نبودی ... نمی‌فهمم ... جدی تر ادامه داد : _ نمی‌شد خب ... عصبی جواب میدادم : + باشه ... مشکلی نیست ... مگه اعتراضی کردم ... الانم گلایه نیست ... _ من فقط میخواستم ... حرفش را قطع کردم . + فقط میخواستی پسر خوبه ی داستان باشی . همون که خیییلی مرده ... همون که آقاس ... عصبی شروع به کف زدن کردم . + آفرین آقا سید ... آفرین بهت ... حالا اومدی که چی بگی ... سرش پایین بود . _ طیبه خوشت میاد منو خفت بدی ؟ باشه تو عزاداری هر جور دوس داری حرف بزن . من وظیفه داشتم عذرخواهی کنم ... + باشه ممنون عذرخواهی کردی . هرچند اصلا نیازی نبود ... با سرعت حرکت کردم . باز هم سکوت بود . جلوی خانه عمه رسیدیم . هوا تاریک بود و باران می بارید . کوچه بدون چراغ و گل آلود ... _ ممنون ازت نمیای تو ..‌. با سر جوابش را دادم که نه ..‌. پیاده شد و رفت داخل ... چه مرگم شده بود . از دست امیر و دنیا عصبانی بودم . کجا رفتی که باز من پریشان شدم . سرم را روی فرمان گذاشتم و اشکهای گرمم همه لجم از زندگی را می بارید... در ماشین باز شد . خم شد و همان‌طور که دست‌هایش روی سقف ماشین بود زیر باران نگاهم می‌کرد . 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🏖 @salehe_keshavarz ✤ ⃟⛱ ⃟⃟ ⃟❀᪥✾✤❀ 🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمت_سی_و
☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️ _ نکن با خودت ... خجالت زده اشکهایم را پاک کردم . + تو چه میدونی حال منو ... پس قضاوتم نکن ... _ من فقط یه چیزو خوب میدونم طیبه ... تو از پس همه چی بر میای . تو طیبه قوی هستی . تو خدا و امام زمان رو داری . تو بیماری امیر و مراسم جلو نیومدم . چون دلم میخواد همیشه تو رو قوی ببینم . اما میدونی که حواسم به کارها بود ... + خیر ببینی ... همینکه مراقب محمد بودی یه دنیا کمکه ... ببخش منو ... این روزها میزون نیستم . سعی می‌کرد به صورتم نگاه نکند . با لبخندی گفت : _ درست میشه ... خدا بزرگه ... گفتم : +برو تو خیس شدی ... برو تو خیس شدی ... ممنون ازت ... دستی تکان داد: _ یا علی ... حرکت کردم . عید ۱۳۹۷ بنا به سنت قدیمی به یاد امیر منزل ما در روستا خرجی داده می‌شد . رفت و آمد فراوان و همه در تلاش بودند . برای مهدا و همسرش یکی از اتاقها را آماده کردم که راحت باشند. سر مزار هم حسابی شلوغ بود . تا چشم کار می‌کرد جمعیت ایستاده بود . به جمعیت نگاه می‌کردم ... چرا دنبال مرتضی میگشتم ... از دور ماشینش را شناختم ... از ماشین پیاده شد و رفت به راحله کمک کرد . آن سال اولین سالی بود که راحله با عصا راه می‌رفت . بیماریش تازه عود کرده بود . دیدم دست‌هایش را گرفته و قدم قدم می آیند. چند حس مختلف را به یکباره تجربه کردم : غم ؛ خشم ؛ تنهایی ؛ نا امیدی ؛ خجالت ؛ چشمهایم را بستم و باز کردم . نگاه خیره عمه روی من بود . رفتم و با مهمانها مشغول شدم . آن سال محمد و رسول و مرتضی تنها ۵ روز از نوروز پیش ما ماندند و بعد هر ۳ به ماموریت رفتند ... بیشتر تعطیلات را با عمه بودم و کتاب جدیدم را با او اصلاح کردم. باید خودم را مشغول میکردم . طیبه باید قوی باشد مثل همیشه ... تصمیم گرفتم محمد که برگشت درباره ازدواجش جدی صحبت کنم . اما با صحبت های عمه فاطمه تمام فکرم بهم ریخت ... ✍ صالحه کشاورز معتمدی ... 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اعضای محترمی که میتونن دورهمی های تنهامسیری رو در شهر خودشون مدیریت کنند با ادمین استانشون هماهنگ کنند تا برنامه ریزی ها انجام بشه. 🔶 هر کسی هرچقدر میتونه باید جمع های مومنین رو بیشتر کنه. حالا که کلی آدم همفکر توی تنهامسیر هستیم باید از این فرصت عالی استفاده کنیم و قدرت مومنین رو افزایش بدیم
‌🔹 در مورد بحث حجاب یه وظیفه ای عموم مردم دارن و یه وظیفه ای هم حکومت مردم باید تا اونجا که میشه بانوان محترم در فضاهای عمومی حضور داشته باشند و جو شهر رو به سمت محجبه بودن سوق بدن 💢 وظیفه حکومت هم اینه که با بی حجابی به عنوان یک کار غیر قانونی برخورد بشه. همونطور که با کسی که قوانین راهنمایی رانندگی رو زیر پا گذاشته برخورد قانونی میشه باید با کسی که کشف حجاب کرده برخورد قانونی بشه. 🔶 مثلا دوربین های سطح شهرها تصاویر افراد کشف حجاب کرده رو ثبت کنند و روی گوشی شون پیام احضاریه به دادگاه ارسال بشه و اونجا بار اول تذکر و برای بار بعدی جریمه در نظر گرفته بشه و بعد هم زندان .... این کار بهترین راه حل کاهش کشف حجاب در کشور خواهد بود. بهترین راه استفاده از قانون هست.
❌فوری / تکرار عملیات تروریستی ایذه در اصفهان ⭕️🔞 در پی حمله تروریستی دو راکب موتورسوار به سمت مدافعان امنیت دو نفر در اصفهان به شهادت رسیدند و دو نفر نیز مجروح شدند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6030397476748396774.mp3
8.36M
💬 قرائت دعای "عهــــد" هدیه میڪنیــم به روح پاک حضرت نرجس سلام الله علیها ❤️🌹 🔸تنهامسیری شوید👇 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
خیال روی تو در هر طریق همره ماست نسیم موی تو پیوند جان آگه ماست به رغم مدعیانی که منع عشق کنند جمال چهره تو حجت موجه ماست ببین که سیب زنخدان تو چه می‌گوید هزار یوسف مصری فتاده در چه ماست اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد گناه بخت پریشان و دست کوته ماست... 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹دوره ی آخرالزمان ♦️واعظ شهیر مرحوم حجت الاسلام والمسلمین شهید حاج شیخ ♦️رفقا خیلی برای فرج امام زمان دعا کنیم 🌺حداقل هرروز بعد از نمازهامون برا فرج مهدی فاطمه عجل الله دعا کنیم 🌸سلامتی وتعجیل درفرج مولاصاحب الزمان عجل الله صلوات علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
بسم الله الرحمن الرحیم تقدیم به پدر عالم 🌺 ✍سلام از وظایف منتظران استمداد،استعانت و استغاثه به آن جناب،هنگام شداید،بلایا و امراض و رو اوردن شبهات و فتنه از اطراف و جوانب،و ندیدن راه چاره و خواستن از حضرتش حل شبهه و دفع بلیّه. 🍃چه آن جناب بر حسب قدرت الهیه و علوم لدُنیِّه ربانیّه بر حال هر کس،در هر جا دانا،و بر اجابت مسئولش توانا،و فیضش عام،و از نظر در امور رعایای خود غفلت نکرده و نمی‌کند. منبع(منتهی الامال ج ۲ص۱۴۷۱) تعجیل در امر فرج صلوات 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┄❁بِـسْـم‌‌ِاللّٰه‌ِالࢪَّحمن‌ِالࢪَّحیمْ❁┄• سلام و درود دوستان همراه و گرانقــــــدر😊✋ روز زیباتون نویدبخش مهـــــر و آذین لبخنــــــد🍃🌻🌺🍃ــــــــ حال دلتــون چطوره؟ الهی سهم دلتــون یک دنیا آسایـــــش خاطر همـــراه با شادکـــامے باشه☺️ بیایید امروزمون رو متفاوت تر از هر روز شروع کنیم 😊
زندگی همینه که هست. اگه سخت بگیری ، اونم بهت سخت می‌گذرونه. این ماییم که بهش ارزش می‌دیم. با همه‌ٔ کمبودهایی که این دنیا داره، زیبایی‌های خودش رو هم داره. نباید از زندگی زیاد انتظار داشته باشیم ، نمی‌شه باهاش جنگید بهتر اینه که نیمه‌ٔ پر لیوان رو ببینیم.
درود بر شما روز زیبایی داشته باشید💐 🏴🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
🌺 امام صادق علیه السلام میفرماید: ✨در روز قیامت خدا به بعضی ها نگاه نمی کند و با آن ها حرف نمی زند، اینها سه گروه هستند: ⬇️🔹⬇️ ⭕️ ۱. کسانی که جایگاهِ امامت را غصب کرده اند ⭕️ ۲. کسانی که در مقابلِ اولیای خدا ایستاده اند و یا جنگیده اند ⭕️ ۳.کسانی که برای دو گروهِ اول"یک ذره سهم از اسلام" قائل شده اند.✨ 🔴💢🔴
🌺 خدا میفرماید: تو باور نکردی رذالتشون رو؟! 🎴گروه سوم میگن خدایا حالا ما که با اهل بیت نجنگیدیم! ➖ دشمنان اهل بیت رو هم قبولشون نداشتیم اما خب فکر کردیم یه ذره ممکنه تهِ دلشون یه کوچولو خوب باشن! ❌ 😒 ✊برائت از دشمنان خدا موضوعِ عجیبی هست. ساده نیست..... ✔️👆👆👆🔹
⚠️ اگه الان این موضوع برامون جا نیفتاد پای رنج های قبل از ظهور جا میفته... 🔰 هر جنایتی که تا حالا دیدید پیش جنایت هایی که سربازانِ سفیانی قبل از ظهور میکنن هیچی نیست...🔺 💯 البته طبق روایات...... ✅🔷➖🔸🌷