eitaa logo
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
1.8هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
11.7هزار ویدیو
335 فایل
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Ehsan Khajeh Amiri - Kaghaz [128].mp3
3.26M
🎵🎵🎵 غافل نشیم در غروب جمعه از یاد امام زمان عج الله تعالی فرجه "اَلّلهُّمَ عَجِّـلْ لِوَلیِّـڪَ الْْفَـرَجْ"
9.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🔵اگر میخواهیم شاهد جاری شدن لطف خدا باشیم، به نور نیاز دارم... و نور در توجه به امام عصر برای ما محقق میشه. .
7.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 💢 دعایی از حضرت رسول صلوات الله علیه، برای سعادتمندی در دنیا و آخرت... استاد رفیعی🎙 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ♥️از شيخ_بهايی پرسیدند: را کجا یافتی؟؟ فرمود: در قلب کسانی که بی دلیل مهربانند. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
18.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✌️🇵🇸🇮🇷 ⏯ 🍃حیدر حیدر ایلیا ایلیا ایلیا 🍃در آیینه‌ی نیل ببینید که فرعون زمان کیست 🎙 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هاکی بانوان بدون باخت قهرمان آسیا شد. مبارکه قهرمانی‌تون ماشالله به سرود خوندنتون با افتخار متأسفانه حکومت ضدزن جمهوری اسلامی هرچقدر تلاش کرد نتونست جلوی موفقیت دختران هاکی ایران رو بگیره؟!!!😂 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
✍ پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله وسلم): خداوند در هر شبِ ماه رمضان می‌گوید: به عزّت و جلالم سوگند، به فرشتگان فرمان داده ام درهای آسمان‌ها را بر روی بندگان دعا کننده من بگشایند. 📚فضائل الشهر الثلاثه، ص۹۹ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
♨️سخنرانی سید حسن نصرالله به مناسبت روز جهانی قدس: 🔹 شهادت این عزیزان برای ما، به ویژه سرلشکر زاهدی، به خاطر اعتبار بزرگی که سال ها برای مقاومت لبنان داشت، موضوع بزرگی است. 🔹حمله اسراییل به کنسولگری ایران در دمشق یک حادثه مهم و دارای عواقب میباشد و این شهدا برای ما ارزش تاریخی دارند. 🔹حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق یک حادثه سرنوشت ساز و عواقبی است. 🔹 از روزی که جمهوری اسلامی ایران موضع حمایت از فلسطین اتخاذ کرد هزینه‌های زیادی در این مسیر پرداخته است اما از موضع خود دست نکشیده است. 🔹 آمریکایی ها به شدت خواهان مذاکره مستقیم با ایرانی ها هستند، اما ایران تاکنون مذاکره مستقیم را رد کرده است. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🖋 به نام مهربانترین ... 📗داستان #خیانت_شیرین 📌#قسمت_دوازدهم ۲ +آخه نیاز به درک نیست که ، من می گم
🖋 به نام مهربانترین ... 📗داستان 📌 ۲ سرش پایین بود _چی می مونه؟ +فقط می مونه مسعود... یک لحظه صداش رو نشنیدم پرسیدم چی؟ نگاهم کرد ، حال نگاهشو درک نمی کردم _مسعود ؟ مسعود چی؟ حالت ماده ببری رو داشتم که آماده ی حمله شده . مسعود چی ؟ چه چیزی از مسعود به عاطفه مربوط بود که می خواست با من مطرح کند؟ منتظر هر حرفی بودم به جز حرفی که از عاطفه شنیدم... ‌ در حالی که اشک می ریخت گفت : _ خودتون می دونید که وابستگی من به مسعود و ریحانه و شما خیلی بیشتر از رابطه فامیلیه ، شماها برای من از برادرام نزدیک ترید‌. دلم نمی خواست این حقیقت رو از زبان عاطفه می شنیدم با این که اشک می ریخت اما بیشتر حس پرخاشگری بهم دست داده بود تا . در جوابش چیزی نگفتم. +ازتون می خوام ... یعنی پیشنهاد میدم که شما یا مسعود یکی دو ماه با من بیاید هلند و شرایط زندگی اونجا رو ببینید ، تو این سفر هایی که رفتم و اومدم ایده ی یه بیزینس خوب به ذهنم رسیده خب کی بهتر از شما؟ حالم ازش بهم می خورد از زنی که جلوم اشک می ریخت ، با سیاست وارد زندگیم شد و ۵ سال از بهترین روزهای من و همسرم را خراب کرده بود و حالا که وقت رفتنش بود پیشنهاد می داد که مسعود را با خودش ببرد . چند لحظه ای سکوت کردم ، افکار زیادی در سرم می چرخید ، باید از خودم حرکتی نشان می دادم تا برای همیشه حساب کار دستش بیاید. _ببین عاطفه جان نه من و نه مسعود قصد ترک ایرانو نداریم ، اصلا هم مایل نیستیم که پیشنهاد شما رو بشنویم . همین که شما بری و موفق بشی برای ما کافیه ، پس نمی خوام به هیچ عنوان مسعود از این پیشنهاد چیزی بفهمه. تند و حرف زدم ، می خواستم قضیه همان جا تمام شود. عاطفه آرام فقط سری تکان داد. +باشه هرچند قبلا مادرم به مسعود ندا داده اما... خب خیلی خوب می شد که اونجا هم همکار می شدیم _نه من اینجوری راحت ترم ... لحن حرف زدنم کاملا بی ادبانه بود اما عاطفه عکس العملی نشان نداد. بدون این که عاطفه را بدرقه کنم خداحافظی کرد و رفت ، خطر محکمی در گوشم به صدا در آمد. می دانستم عاطفه کسی نبود که به این راحتی پیشنهادی بدهد ... می شناختمش ... دقیق باهوش و حساب شده حرف می زد . صحبت امروز مقدمه ای بود که باید منتظر بعدیش می بودم . باید با مسعود صحبت می کردم حس می کردم طوفانی در راه است... اصلا نمی توانستم نظر مسعود را پیش بینی کنم. ... ✍صالحه کشاورز معتمدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا