🔹 ما 60 قسمت مقدمه سازی کردیم تا به این بحث برسیم. بحث بسیاااااار زیبا و جذاب و مفید زندگی جمعی امیدواریم همراه ما باشید و از تمرین های خوبی که تقدیم میشه استفاده بفرمایید 😊

#درسهای_یک_فتنه 61 بخش شصت و یکم 💥 امام زمان ارواحنا فداه در یکی از نامه های خودشون به جناب شیخ مفید جمله ای بسیار مهم رو فرمودند: وَلَوْ اَنَّ اشْیاعَنا ـ وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ ـ عَلَی اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَما تَاَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنَ بِلِقائِنا، وَلَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا.... ❇️ اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد در راه ایفای عهدی که بر دوش دارند قلبشان مجتمع میشد سعادت دیدار ما به تاخیر نمی افتاد... 🔸 حضرت خیلی صریح علت تاخیر در ظهور رو همدل نبودن شیعیان عنوان کردند نه هیچ چیز دیگه. 🔷 بنابراین راه اصلی رسیدن به ظهور رو خود امام به ما آموزش دادند. ✅ ما زمانی برای ظهور آماده میشیم که اجتماع قلوب شکل بگیره. یعنی دل های مومنین بهمدیگه نزدیک بشه. خب حالا یه سوال؟ ⭕️ آیا امکان داره که مومنین با هم رفت و آمد نداشته باشن و زندگی جمعی نباشه ولی همدلی وجود داشته باشه؟ قطعا خیر. 💥👈🏼 برای همین مهم ترین راه برای رسیدن به ظهور، تمرین زندگی جمعی توسط مومنین هست. 🔸تنهامسیری شوید👇 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh

#درسهای_یک_فتنه 62 بخش شصت و دوم ⭕️ این خیلی مهمه که تمام دنیا معطل این هستند که یه گروهی از شیعیان همدل بشن تا ظهور رخ بده ولی ماها همه کاری میکنیم و در مورد همه چیز حرف میزنیم غیر از زندگی جمعی! 🔺 و اتفاقا هرچقدر زندگی ماها به سمت فردگرایی میره سخت تر هم خواهد شد. میبینی مردم زندگیشون نسبت به 20 سال قبل ظاهرا رفاه بیشتری داره ولی بهش سخت میگذره... و همین موجب میشه که مدام غر بزنه و ناشکری کنه و اتفاقا بازم دنیا زندگیش رو سخت تر کنه. 💢 هر کسی میخواد خودش تنهایی به موفقیت برسه که حتما نمیرسه...! ✅ موفقیت و قدرت آدم ها در زندگی جمعی هست. در زمان های قدیم زندگی جمعی خیلی بیشتر وجود داشت نسبت به الان. 🔸🔶 مثلا خونه های قدیمی جوری طراحی میشد که چندین خونه دربشون به سمت حیاط بزرگ خونه باز میشد و همسایه ها کاملا از اوضاع زندگی همدیگه خبر داشتند. 🌱🌿☘️ اعضای اون منزل بزرگ کاملا با هم مرتبط بودند و با هم زندگی میکردند. اگه دعوایی پیش میومد همسایه ها خیلی زود برطرف میکردند. اگه کسی دچار بدهکاری میشد همه پول جمع میکردن که بدهی او رو بپردازند و.... 🔸تنهامسیری شوید👇 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh

✤ ⃟⛱ ⃟⃟ ⃟❀᪥✾✤❀ 🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمت_بیست_و_سوم پسرت عجله داره و می‌خواد زودتر بیاد و مامان بابای قشنگش رو ببینم ... جایش نبود که کسی پاسخی به پرستار بدهد. لحظه آخر عمه تسبیح به دست و مرتضی نگران بالای سرم بودند توانم را جمع کردم و به هر دو گفتم : +ممنونم ... عمه جان ، مرتضی ممنونم ... اگه شما نبودید ... عمه حرفم رو قطع کرد: _نگو گلم تو عزیز ما هستی برو دعای خانم فاطمه زهرا به همراهت ... محمد هفت‌ماهه دنیا آمد. دو هفته باید داخل دستگاه می‌ماند و من در بیمارستان . تمام دو هفته هم هر روز عمه و معصومه خانم برایم غذا می‌آوردند ، می‌دانستم راننده آن‌ها مرتضی است اما به دیدنم نیامد. خانواده امیر هم دائم در رفت‌وآمد بودند و کم نگذاشتند. موقع ترخیص پدر امیر به همه پرسنل بیمارستان هزار تومنی مژدگانی داد و با دسته‌گل بزرگ و دو قربانی به نیت سلامتی من و پسرم مرا به خانه‌ام برد. محمد بیست روزه بود که امیر از سفر برگشت خانه ما با بودن محمد پسر آرام و زیبایم گرمای شیرینی یافت... پسری که هربار نگاهش می‌کردم در چشمان سبز زمردینش دو مرد در نظرم تجسم داشتند : پدرم ... و ... مرتضی ... + برام خیلی سختمه... اما چون امر کردید می‌گم براتون ... اولین جمله قطعا براتون شوکه کنندس اما تا این مطرح نشه نمی‌تونم به بقیه ماجرا بپردازم... عمه با تمام وجودش چشم و گوش بود... + عمه جان ! پدرم... چند شب پیش‌از فوتش ... من... و .... مرتضی... رو به‌هم محرم کرد... عمه آهی کشید و دست‌هایش را روی صورتش گذاشت ... نگرانش شدم... + می‌خواهید بقیه‌اش بمونه بعد؟!! _ نه گلم بگو ... بگو ... بدونم چه بلایی سر تو مرتضی اومده... + از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون که من و مرتضی با همه وجود هم‌دیگه رو می‌خواستیم قراره بابا این بود که بعد از چهلم زلزله‌زده‌ها به همه اعلام و جشن گرفته بشه که عمرش بدنیا نبود... هر دو آرام اشک می‌ریختیم خاطرات کوتاه محرمیت من و مرتضی مثل برق و باد از نظرم گذشت. با اشک و بغض ادامه دادم... + خدا خیر بده مرتضی و شما و بقیه فامیل رو که اگه نبودید درد یتیمی منو می‌کشت شرایط طوری نبود که بتونم دوباره درباره این‌موضوع با کسی صحبت کنیم آخر که مرتضی رو دیدم داشت برای بار آخر به پادگان می‌رفت ، رفت و دوماه نیامد... قرارمون این شد که این راز بمونه تا وقتی‌که شرایط فراهم بشه ... همین‌که مرتضی رفت موضوع تعاونی پیش‌آمد شما هم روستا بودید یک هفته تمام خانه‌ی ما محل رفت‌وآمد بود... پول زیادی که دست پدرم امانت بوده و بخش اعظم آن در زلزله ازبین‌رفته بود و باید براش فکری می‌کردم . امیر که از طریق پدرش از موضوع مطلع شده بود آخر یکی از آن شب‌ها درب خانه ما رو زد اول با مادرم صحبت کرد و بعد مفصل با من پیشنهاد داشت گفت که تمام دین پدرم رو تصفیه می‌کنه همون‌جا هم به من ابراز علاقه کرد . عمه با کمی غیض پرسید : _به این شرط کمک کرد که زنش بشی؟؟؟ + نه باور کنید اصلا به زبون نیاورد اما خب مشخص بود دیگه قصدش چیه ... یک هفته هر روز اومد و رفت ... یک هفته هر روز مردم و زنده شدم... از طرفی آبروی پدرم ... معصومه خانوم و بچه‌ها... از طرفی هم مرتضی ... برای این‌که خودمو نجات بدهم تصمیم گرفتم که حقیقتو به امیر بگم ✍ صالحه کشاورز معتمدی #ادامه_دارد ... ✤ ⃟⃟ ⃟⛱ ⃟❀✤✾᪥❀ 🏖 @tanhamasiraaramesh

‏رفتیم خواستگاری یه دختر پولدار بابای دختره گفت احساس میکنم به خاطر مال ومنال منه که اومدین گفتم حالاما یه کم فضای خونه رونگاه کردیم دلیل نمیشه این تهمت رو بزنین گفت به اون کار ندارم باباتون چرا دارن کف خونه رو متراژ میکنن ؟! خیلی بهم برخورد داداشمو از گاوصندوق آوردم بیرون و رفتیم😐😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌😍 @tanhamasiraaramesh 🤣

‏یه بار رفتم شرکت میهن باهاشون قرارداد ببندم روزانه ازشون شیر پاستوریزه بخرم. بهم گفتن برای شروع نظرتون روی چند تا کامیونه‌؟ دبه رو پشتم قایم کردم گفتم چند تا میتونین تامین کنین؟😐🙄 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌😍 @tanhamasiraaramesh 🤣

*چرا وقتی میخوام از یخچال چیزی بردارم هیچی نیست اما وقتی میخوام چیزی بذارم جا نیست🤨😂* ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌😍 @tanhamasiraaramesh 🤣

❇️🌷 میدونی چرا امام حسین علیه السلام شهید شد؟ استاد پناهیان 🔸تنهامسیری شوید👇 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh

💬 قرائت دعای "عهــــد" هدیه میڪنیــم به روح پاک حضرت نرجس سلام الله علیها ❤️🌹 🔸تنهامسیری شوید👇 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh

«صبح» یعنی یک فرصت دوباره؛ فرصت دوباره خدا به من، تا لبخند روی لبهای شما بنشانم! لبخند شما، زیباترین رویای هر روز من است #سلام_امام_زمانم🌸 عاقبت نور تـو پهــنـای جـهـان می گیرد جسم بی جان زمین از تو توان می گیرد سال ها قلـب من از دوریـتان مـرده ولـی خبـری از تـو بیـاید ضـربـان می گیرد #الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــــ_الْفَــرَج #سلام_علی_آل_یاسین ♥️ @tanhamasiraaramesh

سلام دوستان عزیز صبحتون عسل 🌸✨آخرین روز 🌸✨مهر هم از راه رسید 🌸✨خوب یا بد تمام شد 🌸✨الهي ماه آبان براتون 🌸✨برکت ، سلامتی ، آرامش 🌸✨خوشبختي ، موفقیت 🌸✨و نگاه خدا 🌸✨را به همراه داشته باشه الهی به اميد تو ‎‌‌‌‌‌‌‌ 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh

💞 "پذیرشِ #ولایت" 👈 "نقطه ی نهایی مشخص شدنِ پاکی انسان" هست ✴️ #ولایت همون چیزیه که ابلیس نتونست بپذیره 👿 و بعد از ۶۰۰۰ سال معلوم شد که دروغ می گفته و هنوز هواپرستی داره...... ✅🔹🔺➖⭕️

✅ اگه قرار شده حرفِ خدا رو بشنویم، این پیامبر صلی الله علیه و آله هست که حرفِ خدا رو میرسونه ؛ ⭕️ اگه کسی بگه: خدایا من میخوام مستقیماً از خودت دستور بگیرم، نه از پیامبرت؛ همچین آدمی👆 "خیلی متکبر" هست 🔹♦️🔹

🔸 خداوند میفرماید: "تو زمانی واقعاً پا روی هوای نفست گذاشتی که علاوه بر دستوراتِ من دستوراتِ هر کسی رو که من بهش #ولایت میدم رو گوش بدی...."👌🏼 💯 حالا معلوم میشه که واقعاً #ولایت پذیر هستی یا نه! 🌺💕☑️

🎴بعضی ها هم #ولایتِ اهل بیت علیهم السلام رو قبول دارن 🚫 اما حاضر نیستن "#ولایت فقیه که دستور مستقیمِ امام هست" رو بپذیرن ⚠️احساس سنگینی میکنن روی قلبشون... 🚩🚩🚩

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم •══•◈• 🌹 •◈•══•

سلام سروران وبزرگواران این کلیپ توسط اینستا حذف شد لطفانشر بدید تو همه گروهها

#اطلاعیه ✅💥 طبق نظر امام خامنه ای جهاد تبیین یک واجب عینی و فوری است و مومنین نباید قدم از قدم بردارند مگر اینکه این جهاد رو انجام بدن... 💥 آغاز دوره رایگان جهاد تبیین در کانال تربیتی کشور👇🏼👇🏼 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh

#جهاد_تبیین 19 ⭕️ مهمترین عملیات روانی دشمن، تمسخر، سرزنش و ترسوندن هست... ❇️ نکته بسیار مهم در تربیت فرزند استاد پناهیان 🔸تنهامسیری شوید👇 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh

روس تباران شهرهای اکراین در همه پرسی رای قاطع به الحاق به روسیه دادند. مردم نخجوان هم خواهان بازگشت به سرزمین خود ایران هستند. ما خواهان همه پرسی در نخجوان هستیم. مردم نخجوان ایرانی هستند و خواهان بازگشت به سرزمین مادری #نخجوان_ایران

#درسهای_یک_فتنه 63 بخش شصت و سوم ✅ زندگی جمعی اولا باید در بین اعضای یک فامیل صورت بگیره. بعد هم بین همسایگان و بعد هم بین مومنین یک شهر. 🔶 اعضای یک فامیل باید مرتبا با هم مرتبط باشند. مثلا شما خودتون رو موظف بدونید هفته ای دو تا سه شب خونه اعضای فامیل برید. اول هم به اعضای نزدیک و بعد هم به فامیل های دور. 👈🏼 اصلا این براتون مهم نباشه که بقیه هم خونه شما میان یا نه. شما به عنوان وظیفه و "اطاعت امر خدا" باهاشون تماس بگیرید و اطلاع بدید که فلان روز یا شب میخواید برید خونشون. 🌺🎁 و یکی از خصوصیات بسیار عالی مردم ایران اینه که به مهمان احترام ویژه میذارن و از مهمانی دادن لذت میبرند. خب این خیلی خوبه که از این ویژگی استفاده بشه. روزها جمعه رو به جای تفریح های بیرون از خونه بیشتر سعی کنید صله رحم کنید. در همین دید و بازدیدها هست که با مشکلات همدیگه آشنا میشید و ممکنه بتونیم قدمی برای حل مشکلاتشون بردارید. ❇️ اگه بتونید موقع مهمانی یه هدیه ای چیزی هم ببرید که خیلی بهتره. طبق روایات مردم بنده احسان هستند و اگه کسی بهشون محبت کنه حتما اونها هم به دنبال جبران خواهند بود 🔸تنهامسیری شوید👇 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh