#مدیریت_زمان 1
سلام و عرض ادب خدمت همه شما سروران گرامی 🌹
✅ امیدوارم که حالتون خوب باشه و از لحظات زندگیتون کاملا لذت ببرید.
🔶 با توجه به اینکه موضوع "مدیریت زمان" یک موضوع بسیار مهم هست و همه آدم ها با این موضوع سر و کار دارند مناسب دونستیم که به این موضوع بپردازیم.
🌺 از شما مخاطب عزیز هم درخواست داریم که مباحث مطرح شده رو با دقت دنبال کنید و با سایر دوستانتون هم به اشتراک بذارید.
امیدواریم که ما رو هم از دعای خیر خودتون بهرمند بفرمایید.
#مدیریت_زمان 2
❇️ یکی از موضوعات بسیار مهم در زندگی ما آدم ها موضوعی هست به نام زمان.
👈🏼 زمانی که ما در اون زندگی میکنیم دقیقا مثل مکانی که در اون قرار داریم یک واقعیت ارزشمند هست و آدم باید برای هر لحظه از اون برنامه ریزی کنه.
✅ ما باید ذره ذره از زمان خودمون رو قدر بدونیم. برخی از زمان ها ارزشش از بسیاری از دارایی های انسان بیشتر هست.
زمان چیه؟
👈🏼 زمان اون مقدار فرصتی هست که ما برای زندگی کردن در اختیار داریم. در واقع زمان، مقدار عمر ما رو مشخص میکنه.
🔶 این مدت یه مدت محدودی هست و ما به طور بی نهایت در دنیا زندگی نخواهیم کرد...
#مدیریت_زمان 3
🔶 مدت زمانی که ما زندگی میکنیم عمر ما محسوب میشه و تقریبا برای همه ما آدم ها هم مقدارش نامعلوم هست.
💢 در واقع اکثر آدم ها نمیدونن که قراره چه زمانی از دنیا برن و همین موجب میشه که زمان یه عنصر ترسناکی محسوب بشه.
📊 یکی از خصوصیات زمان اینه که در اون تغییری رخ نمیده.
🔷 یعنی ممکنه هر چیزی در این دنیا عوض بشه، مثلا یه کوهی ممکنه طی چند میلیون سال تبدیل به دریا بشه یا جنگل یا برعکس ولی در زمان هییییچ تغییری رخ نخواهد داد.
🔺 یعنی زمان هیچ وقت کشیده یا کم نمیشه. مثلا یک ساعت همیشه یک ساعت هست، هیچ وقت تبدیل به نیم ساعت نمیشه یا بیشتر از یک ساعت نمیشه⏰.
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
یه سوال رو به نظرم رسید خوبه در موردش فکر کنیم.
ارزش عمر شما چقدره؟
🔶 اگه قرار باشه بابت باقیمونده عمر شما از یه نفر مبلغی بگیرید چقدر میفروشید؟
برای یک سال از عمرتون چقدر پول طلب میکنید؟
🌺امام هادی -علیه السلام- میفرماید:
👶👧 داشتن فرزند موجب آسایش روحی و فکری انسان میگردد و انسان را از دغدغه درونی و افسردگی روحی نجات میدهد.
📚وسایل الشریعه. جلد ۱۵.صفحه ۹۶
#فرزندآوری
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 چرا یک فرزند کافی نیست؟!
🔻 اگر میخواهید فرزندتان را درست تربیت کنید، حتماً فرزند دومتان را بیاورید.👌🏻
بچه های تک فرزند از لحاظ خلقیات و پرخاشگری بسیار آسیب پذیر هستند.
استاد_لاور
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
🛑 آمارهای سازمان ثبتواحوال کشور نشان میدهد امسال کمترین تعداد تولد در کشور به ثبت رسیده است.
🔺براساس آمارهای سازمان ثبت احوال کشور، در ۹ ماهه نخست امسال تعداد متولدان کشور به ۷۹۸ هزار و ۵۵۳ نفر رسیده که ۴۱۴ هزار نفر از آنها پسر و حدود ۳۸۶ هزار نفر نیز دختر هستند.
👈مقایسه تعداد متولدین ۹ ماهه امسال با ۹ ماهه دوره ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۲ نشان میدهد امسال کمترین تعداد تولد در کشور به ثبت رسیده است.
قابل ذکر است در ۹ ماهه سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۷ تعداد متولدین کشور بیش از یک میلیون نفر بوده است که تعداد فعلی متولدین حدود ۲۵۰ تا ۳۵۰ هزار نفر کمتر از آن دوره است.
#بحران_جمعیت
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نشرحداکثری
#پویش_سوال_چالشی_ازنامزدهای_مجلس
🚨 ۱۴۰۰۰ هزار کاندیدای مجلس در معرض سوالات حوزه خانواده و جمعیت
🔸 چه میزان دغدغه مباحث خانواده( کاهش سن ازدواج،کاهش آمار طلاق و..) را دارید؟
🔸اطلاعی از دغدغه های رهبری راجع به جمعیت دارید؟
🔹 و ....؟؟؟
🖍 محمدمسلم وافی
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
داستان حضرت دلبر ۱۵.mp3
3.9M
#خاطرات_یک_مشاور
#حضرت_دلبر
#قسمت_پانزدهم
📚داستان حضرت دلبر
#فایل_صوتی
با صدای نویسنده :
✍صالحه کشاورز معتمدی
🖋به نام خداوند مهر آفرین ...
📕داستان #حضرت_دلبر
🔍 #قسمت_پانزدهم
ساعت حدود ده صبح صدای دایره و ترانهخوانی کل خانه را پر کرده بود ...
بچهها با سرعت تمام در حال دویدن و شادی بودند.
یکی از داییهایم وسط حیاط درحال رقصیدن بود.
من با مانتو و شلوار و کفش سفید چادرم را سر کردم تا به آرایشگاه بروم ، معصومه خانوم سرش را داخل اتاق کرد:
_ طیبه بجنب ...
یک لحظه نگاهش روی من خیره ماند:
_ ماه شدی ...
خندم گرفت :
+هنوز که آرایشگاه نرفتم ...
معصومه خانم سعی کرد اشکهایش را پنهان کند
_الان ماه شدی عزیز جانم ماشاءالله برات صدقه گذاشتم بیا برو بیچاره جلوی در کلی منتظرت موند...
باعجله وسایلم رو جمع کردم:
+ باشه باشه الان میرم بگو یکی بیاد کمک کنه جعبه لباس عروس بزرگه ...
ترکی شروع به صدا زدن برادرش کرد به برادرهای معصومه خانم هم دایی میگفتم یکی از آنها آمد و کمک کرد و وسایل را به داخل ماشین برد .
جلوی در ماشین ایستاده بود...
درب را برایم باز کرد ...
_سلام بر ملکه قلب من طیبه خانم ...
زیر لب سلامی دادم و سریع جلوی ماشین نشستم.
در طول راه بشکن میزد و پشت فرمان میرقصید تا مرا بخنداند اما دریغ از یک لبخند.
جلوی در آرایشگاه دوید و در را برویم باز کرد.
_عنق نشو دیگه عشقم ، مثلاً روز عروسی مونه ها...
زوری لبخندی زدم و پیاده شدم پشت سرم را هم نگاه نکردم ...
_عشقم لباست ...
با چهرهای درهم برگشتم و به زور همه وسایلم را بردم داخل آرایشگاه ، تمام ساعاتی که آرایشگر روی سر و صورتم کار میکرد مشغول خواندن قرآن بودم .
نزدیک ظهر زیارت امینالله خواندم و نماز اول وقتم را هم بهجا آوردم هنوز آرایش چشمم تمام نشده بود سر نماز با تمام حسم اشک ریختم و شکایت زندگیام را به خداوند کردم باورم نمیشد سرنوشت اینهمه بیرحم باشد .
دلم برای خودم میسوخت...
دلم بابایم را میخواست...
دلم آغوش عمه فاطمه را میخواست ...
عمه را شش ماه بود که ندیده بودم ...
دلم مرتضی را...
نه ...
نه مرتضی را ...
نه...
آرایشگرم به زحمت پف چشمهایم را پشت خط چشم سیاه پررنگ پنهان کرد ، تاج و تور و لباس عروس همهچیز سر جای خودش بود .
در آینه به چهره جدیدم نگاه کردم انصافاً زیبا شده بودم با آنهمه طلای سنگین گرانقیمت ساعت طلا و حلقه برلیان خودم را نمیشناختم.
چشمهایم را بستم مرتضی را با لبخند زیبایش با چشمهای سبزش و قامتی که مرا به یاد پدرم میانداخت تصور کردم.
با صدای آرایشگر به خودم آمدم:
_ عروس خانوم آقا داماد اومد ناز نکن دیگه ...
فیلمبردار داخل شد و شروع به کار کرد .
چادر سفید عروس را برداشتم محض احتیاط قرار بود دوتا چادر سر کند فیلمبردار گفت عروس خانوم وسط سالن آرایشگاه بایستید تا داماد وارد بشه و دستهگل رو تقدیم کنه ...
گوش کردم ...
ایستادم ...
در باز شد...
داماد داخل شد...
با لباس سرتاسر سفید ...
#امیر شب عروسی داماد برازنده ای شده بود...
پشت سرش خانواده #امیر هم وارد شدند ...
نقل پاشیدند و قربانصدقه رفتند...
امیر پیشانیام را بوسید ...
از آن شب جز خندههای مصنوعی و صدای رقص و آواز و هدایای فراوان چیز دیگری به خاطرم نیست...
✍ صالحه کشاورز معتمدی
#ادامه_دارد ...
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
enc_16460380389373949325690.mp3
6.16M
🌸 بعثت، امید انسان به فردایی روشن است.
🌸 بعثت، نشانه مهرورزی خدا با خاکیان و باران 🌸🌸 رحمت بیحد او بر زمینیان است.
🌸 بعثت پیامبر اکرم(ص) مبارک باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واقعا برای این حیوانات طویله هم اضافه ست..
چه برسه به سرزمین فلسطین و بیت المقدس شریف که این غاصبین جنایتکار صاحب شدند..
#رژیم_جعلی
#اسرائیل_باید_نابود_شود
#نابودتان_میکنیم
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 #استوری
عید مبعث مبارک🌸
InShot_۲۰۲۳۰۹۱۷_۱۸۳۷۵۸۲۶۸_۱۷۰۹۲۰۲۳.mp3
16.15M
#زندگانی_پیامبر_صلیاللهعلیهوآله
༺◍⃟☀️჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
رویکرد: شناخت شخصیت پیامبر صلی الله علیه وآله
#زندگانی_پیامبر_صلیاللهعلیهوآله_قسمت_۳۴
#داستان
#قصه
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینها آزاد نیستند😔
#خنده_دونی_حلال
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حالا عکس بگیر 😂😂😂😂😂
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
اشعار در مدح مولا ،
سرودهٔ استاد !
می نویسم بدون حدو عدد،
یا علی یا ابو الائمه مدد./
سائلم آب و دانه می خواهم ،
رحمت حیدرانه می خواهم. /
کاش مشمول این عطا باشم،
وارث ارث مرتضی باشم./
باید از دوش او غمی برداشت ،
از یَم عشق او نمی برداشت./
به دَمَش جامهٔ عمل پوشید،
خط به خط جام معرفت نوشید./
در مسیر علاقه باید رفت ،
سوی نهج البلاغه باید رفت./
از کلامش اگر حظی داریم،
برکت سیدِ رضی داریم./
باید امّید از علی آموخت،
درس توحید از علی آموخت./
بعد، از مارقیه باید خواند،
خطبهٔ شقشقیه باید خواند./
باید آمادهٔ عزیمت بود،
واژه واژه پی شهادت بود./
گاه باید محک به ایمان زد،
گاه همراه او به میدان زد./
گاه باید یقین شنید از او،
خطبهٔ متقین شنید از او./
عشق را خیر واسعه خوانده،
خطبه ای مثل قاسئه خوانده./
نیمه شب گریه های بادیه اش ،
روزها خطبهٔ جهادیه اش./
فتنه های خواص را رو کرد،
باطن عمرو عاص را رو کرد./
علی از آبروش بذل نمود،
عده ای را زکار عزل نمود./
با علی از قدیم زاویه داشت،
نامه ها در رگ معاویه داشت./
کاش ما حارث علی بودیم،
در عمل وارث علی بودیم./
پنجه چون بر غلاف سیف گرفت،
تیغ عدلش به ذو حُنیف گرفت./
کور حتی علیل هم باشد،
آشنا چون عقیل هم باشد./
علی از عدل رد نخواهد شد،
دوزخیّ ابد نخواهد شد./
باید آرام شد بپای علی،
از دم حکمتانه های علی./
با علی بوده ایم و می مانیم،
ماکه نهج البلاغه میخوانیم./