متأسفیم که نامزدها فقط وعده‌های شکمی میدن از نظر امام، مسئولی که مهدوی نیست، خائن و خطرناکه ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

🎥رئیس قوه قضائيه: دشمنان در هفته‌ های اخیر تلاش‌هایی برای ایجاد ناامنی داشتند اما با تلاش سربازان گمنام امام زمان(عج) این توطئه‌ها خنثی شد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

گفتن اینکه فاطمه الگوی ماست کفایت نمیکنه کدام یکی فاطمی رفتار کردیم؟! ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

همای سعادت در طالقان

تازه ترین خبر درباره این پرنده مربوط به تصاویر فرودش بر فراز ارتفاعات پارک ملی گلستان است که توسط دوربین یحیی مرادی مسوول روابط عمومی این ذخیره گاه زیستکره ثبت شده است. این دومین بار هست ، بار اول در طالقان و حال در پارک ملی گلستان، در فاصله چند روز . ان شاءالله سال‌های سختی و مشکلات ملت ایران به پایان خواهد رسید.

مقام معظم رهبری: بزرگترین وظیفه منتظران امام زمان این است که از لحاظ معنوی و اخلاقی و عملی و پیوندهای دینی و اعتقادی و عاطفی بامومنین و همچنین برای پنجه در افکندن با زورگویان خود را آماده کنند. #رهبری #آماده‌سازی ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

دیدار رأی اولی‌ها و خانواده‌های شهدا با رهبر انقلاب 🔹در آستانه برگزاری انتخابات مجلس و مجلس خبرگان رهبری، جمعی از رأی اولی‌ها و خانواده‌های معظم شهدا، چهارشنبه ۹ اسفند با حضور در حسینیه امام خمینی (ره)، با رهبر انقلاب دیدار خواهند کرد. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

🔴خونه ما دبی هست و ما دبی زندگی میکنیم! ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

جاده‌ای برای درمان افسردگی در نروژ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

📚معتاد اکبر، فقط رهبر📚 مقام معظم رهبری: گاهی اوقات یک شب یک کتاب را می خواندم . نکته: البته ایشان با توجه به اظهار نظر در علوم مختلف قطعا همه گونه کتاب مطالعه می کنند . کسی که در همه علوم بتواند اظهار نظر کند ولی مثلا در یک یا دو رشته (سیاست و دیانت) این چنین فردی حکیم نسبی است . چون حکیم واقعی خداست . اما در جامعه معتادان تریاک و کشیش و قمار و مشروب هم داریم که مغزشان را حداقل تخریب می کنند و دچار ضعف عقل می باشند و نهایتش چون خلاف دستور خدا عمل کردند از بهشت محرومند. اما افرادی چون رهبری و اندیشمندان و پیروان آنها با اعتیاد به مطالعه ضمن رشد مغز و افزایش تجزیه تحلیل های مختلفی دنیا را روشن می بینند و این روشنی را به دیگران منتقل می کنند، در نهایت رنگ جهنم را با اعمال صالح نخواهند دید. چون با مطالعه کردن کتب مختلف فرد در افکار نویسندگان شریک می شود. خدایا توفیق ده که پیرو افراد اهل مطالعه باشیم و در زندگی با گسترش رشد مغزی کم نیاوریم و عاقبت بخیر شویم . آمین یا رب العالمین» م م »۱۴۰۲/۱۲/۹ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

🎥 پاسخ به یکی از پربازدید ترین ویدئوهای این روزهای اینستاگرام به کدوم رای میدی؟ گوگوش یا ساسی مانکن؟ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

⭕ هادی ابراهیمی: باورم نیست که ساده باورانی تحت تأثیر رسانه های صهیونیستی ضمن اسرائيل نوازی، جمهوری اسلامی ایران را متهم به زن ستیزی می کنند! ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

. ♨️#فوری/باز هم فایل صوتی جلسه عبدالله مهتدی سرکرده گروهک کومله لو رفت! رسانه ی Wllat اقلیم کردستان در خبری عنوان کرده است اخیرا فایل صوتی دیگری از جلسه عبدالله مهتدی با شورای رهبری در خصوص انتخابات ایران درز پیدا کرده است که‌ آن به نکات مهمی از اهداف اپوزیسون پرداخته میشود. عبدالله مهتدی دبیر کل گروهک تروریستی کومله در این نشست گفته است : الان باید تمام تمرکز ما بر روی انتخابات ایران باشد و هرچه بتوانیم از مشارکت در آن بکاهیم فردا میتوانیم بهره برداری های زیادی داشته باشیم مشارکت پایین در انتخابات به ما این امکان را میدهد که بر روی تحریم بیشتر ایران مانور دهیم عبدالله مهتدی مشارکت پایین در انتخابات با ما این امکان را میدهد که خود را نماینده مردم کردستان و ایران معرفی کنیم و از موسسات مختلف در آمریکا و اروپا حمایت مالی جذب نماییم مشارکت پایین در انتخابات به ما این امکان را میدهد که تیم جذب خود را مجددا فعال کنیم و از میان جوانان تعداد بیشتری را برای اقدامات مسلحانه جذب نماییم! ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

🔴 قالیباف بهانه است رهبری نشانه است/ توسط خودی ها دشمن وارد شده/ آقا فرمودند این مجلس انقلابی است تمام. صحبتهای استاد سید حسین در مورد آقای قالیباف(۱) ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

#کلیپ مبادا خانه‌ی ملت، خانه‌ی توصیه نامه‌ها شود... 👤استاد #رائفی_پور ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

🎥 اگه به یه نفر اعتراض داریم، چرا جای اینکه آدمِ درست رو انتخاب کنیم حق انتخاب رو از خودمون می‌گیریم؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ میگن: طرف نوشابه‌خور بود داشت روزنامه می‌خوند دید نوشته: نوشابه ضرر داره تصمیم گرفت دیگه روزنامه نخونه این شده حکایت بعضیا که قبلاً انتخاب درست انجام ندادند الان میخوان رأی ندن...😑 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

#خاطرات_یک_مشاور #حضرت_دلبر #قسمت_سی_و_هفتم 📚داستان حضرت دلبر #فایل_صوتی با صدای نویسنده : ✍صالحه کشاورز معتمدی

🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمت_سی_و_هفتم صدای قدمهای کسی را شنیدم . قرآنم را بوسیدم و بلند شدم . مرتضی بود . _سلام + علیک سلام خم شد روی مزار بابا و با انگشت ضربه ای زد و شروع به خواندن فاتحه کرد . زیر چشمی نگاهش کردم . چقدر غریبه شده بود این مرد برایم ... مثل همیشه کت و شلوار پوش و مرتب ... تایپ های Dc معمولا خوش پوش هستند البته کمی غلبه سودا هم عامل تمیزی این تایپ هست . من سراپا سیاه پوشیده بودم . بعد از فوت امیر فقط برای عروسی مهدا روسری رنگی سر کردم . اصلا انگار با این رنگ آرام تر میشدم ... فاتحه خوانیش تمام شد ... +ممنون ازتون ... _سلامت باشید ، وظیفه س ، از آقا محمد چه خبر ... + والا حال ایشون رو که باید از شما پرسید . لبخندی زد و گفت : _ شیر پسریه واسه خودش ... ماشالا به محمد و رسول ... ستون کارن ... + خدا حفظشون کنه ... چرا معذب بودم نمی‌دانم . انگار هیچ حرفی برای گفتن نداشتیم . دلم میخواست زودتر از آنجا بروم . یک لحظه یاد چشم‌های نگران امیر افتادم . هرجا که مرتضی بود پریشان میشد . طوری که میرفتم و دستش را می‌گرفتم و فشار میدادم با لبخند نگاهش می‌کردم تا آرام شود . کجا بود الان ؟ چادرم را مرتب کردم و گفتم : + بازم ممنون که اومدید ... به راحله خانم و عمه سلام برسونید ... با اجازتون ... به سمت ماشین حرکت کردم . سوار شدم و دنده عقب گرفتم . او همچنان ایستاده بود و با نگاه بدرقه میکرد . کمی که عقب آمدم دیدم در قبرستان هیچ کس جز ما دو نفر نیست ... ماشین دیگری هم نبود ... نم نم باران بهاری هم داشت شروع می‌شد... نمی‌شد باید تعارف میکردم . آمدم جلو و شیشه را پایین کشیدم : + بیایید من میرسونمتون . صدای رعد و برق و باد شدید آن منطقه راه را بر تعارف بست ... با خجالت سوار شد و حرکت کردیم . سکوت ... وای چرا مسیر تمام نمی‌شد . یک پیچ مانده به روستا کنار باغهای زیبا و روخانه پرآب آخر اسفند گفت : _ میشه چند دقیقه وایسی ... راهنما زدم و کناری ایستادم . از دور به جایی که سیزده بدر ها بساط میکردیم و آن درخت تاب بازی نگاه کردم . کمی صندلی ماشین را عقب کشیدم . چادرم را صاف کردم و متمایل به مرتضی نشستم . + در خدمتم ... متفکر و مسلط حرف می‌زد، فرماندهی و استاد دانشگاهی برازنده اش بود. _ وقتی امیرخان به رحمت خدا رفت . حتی تو اون یک سال بیماریشون نتونستم بیام نزدیک و تسلیت بگم ... نمیدانم چرا عصبانی بودم . نمیدانم چرا صدایم خشم داشت . + خب واسه چی خب .‌.. تو مگه پسر عمم نبودی ... مگه آقا سید محمدم نبودی ... نمی‌فهمم ... جدی تر ادامه داد : _ نمی‌شد خب ... عصبی جواب میدادم : + باشه ... مشکلی نیست ... مگه اعتراضی کردم ... الانم گلایه نیست ... _ من فقط میخواستم ... حرفش را قطع کردم . + فقط میخواستی پسر خوبه ی داستان باشی . همون که خیییلی مرده ... همون که آقاس ... عصبی شروع به کف زدن کردم . + آفرین آقا سید ... آفرین بهت ... حالا اومدی که چی بگی ... سرش پایین بود . _ طیبه خوشت میاد منو خفت بدی ؟ باشه تو عزاداری هر جور دوس داری حرف بزن . من وظیفه داشتم عذرخواهی کنم ... + باشه ممنون عذرخواهی کردی . هرچند اصلا نیازی نبود ... با سرعت حرکت کردم . باز هم سکوت بود . جلوی خانه عمه رسیدیم . هوا تاریک بود و باران می بارید . کوچه بدون چراغ و گل آلود ... _ ممنون ازت نمیای تو ..‌. با سر جوابش را دادم که نه ..‌. پیاده شد و رفت داخل ... چه مرگم شده بود . از دست امیر و دنیا عصبانی بودم . کجا رفتی که باز من پریشان شدم . سرم را روی فرمان گذاشتم و اشکهای گرمم همه لجم از زندگی را می بارید... در ماشین باز شد . خم شد و همان‌طور که دست‌هایش روی سقف ماشین بود زیر باران نگاهم می‌کرد ... 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇