چقدر همه چیز داره زود میگذره...
این وقایعی که داره پشت سر هم اتفاق میوفته،
چقدر همه شون دارای نشونه هستن...
خوش به حال اونایی که نشونه ها رو میبینن...
خوش به حال شهدا...
خوش به حال شهدا که وقتی خون پاک شون ریخته میشه خدا بهشون اجازه میده امام حسین رو ببینن...
خوش به حال اونایی که حسین رو دیدن...
حسین جان...
ارباب خوبم...
راه رو باز کن آقاجان...
همه کف میدون هستن...
راه رو برای ما هم باز کن عزیز دلم...
مثل سوریه، مثل عراق،
برای ما غزه و لبنان هم حرمه،
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🍁🍂🍁🍂🍁 🍂🍁🍂 🍁 #داستان (اختصاصی جهاد تبیین) #هم_نفس_با_داعش قسمت بیست و پنجم بلند شدم و لباسامو و
🍁🍂🍁🍂
🍂🍁🍂
🍁
#داستان
(اختصاصی جهاد تبیین)
#هم_نفس_با_داعش
قسمت بیست و ششم
تا داعشی بیرون رفت سریع رفتیم بالا سر ابوهاجر... واقعا شبیهم بود و مردی که مسئول گریمم بود موهامو دقیقا مثل اون درست کرده بود.
چشمم خورد به انگشترش که به انگشت اشارهی دست راستش انداخته بود طرحش کلمه ی الدولة الاسلامیة بود که به شکل دو تا لوزی تو در تو نوشته شده بود... انگشترو در آوردم و انداختم انگشت اشارهی دست راستم ...جیباشم گشتم و چیزی نداشت یه خنجر جا سازی کرده بود که قرار شد بعدا پرستار بیاره.
ابوهاجرو بردن اتاق کناری و دیگه ندیدمش... یکی از پرستارا یه چیزی آورد و بست به فکم و سمت چپ بدنم. نزدیک کتفمو پانسمان کرد و بعدش لباسای بیمارستانو پوشیدم قرار شد در مورد سر و گلوم بگم که خورده به شیشهی ماشین...
فرمانده اومد کنارم و آخرین حرفاشو بهم زد و یه ساعت بعد سوار برانکارد شدم و بردنم به بخش...
استرس زیادی داشتم و از شدت هیجان صدای ضربان شدید قلبمو میشنیدم.
دکتر بهم گفت اگه میترسی یه آرام بخش بهت بزنم که از هیجانت کم بشه و هم اینکه عادی جلوت بده و من قبول کردم.. و بعدش نفهمیدم کی خوابم برد.
***
چشمامو وا کردم... تار میدیدم و چن بار که پلک زدم صورت یه نفرو دیدم با ریشای بلند و قهوه ای و دندونای زرد و نامرتب با دماغ کشیده و باریک بهم لبخند می زد... تا متوجه بیدار شدنم شد شروع کرد به الحمد لله گفتن...
کمی خودمو به تنگی نفس زدم که فوری ماسک اکسیژن کنار تختمو برداشت و گذاشت تو دهنمو و چن بار قسمت طوسی رنگشو فشار داد تا اکسیژن بیاد دستمو گرفتم جلو ماسک و آروم از جلو دهنم ور داشتم.
_ سبحان الله... فکر کردم شهید شدید امیر
دکتر اومد بالا سرم و با چراغش چشمامو نگاه کرد و تعداد انگشتاشو ازم پرسید... بعدشم با گوشی ضربان قلبمو چک کرد... رو کرد سمت داعشی... که یادم اومد ابو خلیل دست راست ابو هاجره.
_ عملش موفقیت آمیز بوده و گلوله رو درآوردیم اما مشکل اصلیش بر خورد سرش با شیشه هست که بهش آسیب وارد کرده... باید یه روز بستری باشه و ممکنه تا مدتی خوب نتونه صحبت کنه.... راستی چرا نگفتین تنگی نفس داره...
_ گفتیم به پرستار گفتیم.. وسطای عمل یادم افتاد..
_ باید زودتر میگفتین ممکن بود بیمار از دست بره... به هر حال بعد از ظهر یه سری بهش می زنم... ابو خلیل رفت پشت سر دکتر و متوجه اسلحش شدم... با صدای آروم و به فشار وقتی که ابوخلیل اومد سمتم گفتم:
_ اینجا امنه؟
_ مطمئن باشید... بیست نفر تو بیمارستان هستن...
_ وسایلام کو؟ نکنه برداشتن؟ و ماسکو گذاشتم جلو دهنم
_ الآن میارم
بعدش رفت بیرون... یه داعشی دیگه با اسلحه جلوی در بود و میچرخید... در که باز بود صدای همهمهی تو بیمارستان به گوشم میرسید... چن دقیقه بعد ابو خلیل با یه کیسهی مشکی اومد تو.
_ خودتم آسیب دیدی؟
_ نه... نه... دقیقا طوری برنامه ریزی کرده بودن که شخص شما شهید بشید.. ولی دست خدا بالای دست اونا بود و شما زنده موندین!
_ همین اطراف بشین تا خبرت کنم... در اتاقمو ببند صدا اذیتم میکنه...داشت میرفت که با صدای گرفته گفتم یه اسلحه تو اتاق برام بذار...
رفت بیرون و از یکی از داعشیایی که بیرون بودن یه اسلحه گرفت و گذاشت کنار تختم...
وقتی اتاق خالی شد کیسه رو آروم وا کردم.. یه گوشی اپل بود و یه ساعت که روش علامت داعش بود و یه نقشهی چن صفحهای که روش چن جا با خودکار قرمز علامت گذاشته شده بود.
اگه رضا بود یه سیلی بهم میزد که اگه ابوهاجر چیزی نداشت لو میرفتی ولی خب حداقل گوشی رو که باید میداشت و خندم گرفت تازه میفهمیدم اون کشیدهها برا چی بود...
متوجه شدم رمز گوشی با اثر انگشته و با اعتماد به نفس انگشتمو گذاشتم و نگرفت... موبایل ابو هاجر تنها کسی بود که تشخیص میداد من ابوهاجر نیستم..
#ادامه_دارد
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
1_1483813040.mp3
8.36M
💬 قرائت دعای "عهــــد"
دعـای عــهــــد ،با صوت زیبای و دلنشین استاد فرهمند
سعی کنیم هر روز حتما دعای عهد را بخوانیم و با امام زمانمان عهد ببندیم که یاور او هستیم چه درزمان غیبت و چه در هنگام ظهور ان شاءالله
اَللّٰهُــمَّ عَجِّــلْ لِّوَلِیِــکَ الْفَــرَجـــ بِحَــقِّ حَضرَتِ زِیْنَـبِ کُبْــریٰ سَــلٰامُ الله عَلَیْهٰـــا🤲
#یا_منصور_امت
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
✍ #نکات_دعای_عهد 35 «منتظر آگاه»💕 🤲وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُ
✍ #نکات_دعای_عهد 36
«موسم شادی...»💕
🔹اللَّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّدا صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلَى دَعْوَتِهِ؛ پروردگارا! پیامبرت، حضرت محمد(ص) که درود خدا بر او و خاندان مطهرش باد و نیز آنانی که دعوتش را پذیرفته و پیرو ایشان شدهاند را با دیدن امام زمان(عج) شاد گردان
🔰 در آیه ۱۹۴ سوره آل عمران، «اولوا الالباب» که در اوج ایشان رسولالله(ص) قرار دارند، از خداوند درخواست میکنند:
🤲 رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِکَ وَ لا تُخْزِنا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمیعادَ
🍃پروردگارا، و آنچه را که به وسیله فرستادگانت به ما وعده دادهاى به ما عطا کن، و ما را روز رستاخیز رسوا مگردان، زیرا تو در وعدهات خلاف نمىکنى.
🔍 با بررسی آیاتی از قرآن میتوان نتیجه گرفت مهمترین وعده ی خداوند به انبیا و رسولان الهی، وعده برپایی "حکومت الهی و حاکمیت صالحان بر زمین در آخرالزمان" است؛
📖 وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ؛ ...زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.
💢و نیز نقل شده در جنگ اُحد پیامبر دست به سوی آسمان بلند کرد و فرمود: ...
✨اللَّهُمَّ وَعْدَکَ وَعْدَکَ إِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمِیعادَ(آلعمران۱۹۴) وَعَدْتَنِی أَنْ تُظْهِرَ دِینَکَ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ(اشاره به توبه۳۳)✨
🌐خدایا وعده تو وعده است که تو در وعدهها تخلف نمیکنی. به من وعده دادی که دینت را بر تمام ادیان غلبه میدهی هرچند مشرکان کراهت داشته باشند.
🌺 لذا پیامبر بعد از عبور بشریت از تاریکی دنیا به روشنایی عصر ظهور، از مشاهده ی به ثمر رسیدن دولت حضرت و گسترش عدالت در کره زمین و خوشحالی پیروانش که ظهور منجی آنان را غرق شادی کرده، بسیار مسرور خواهند شد.
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
#سلام🤚_صبحتبخیرمولایم🌸
آدینهی نرگس بارانتان بخیر،
عزیز دلهای ما
دلخوشیم به این جمعههای موعود ...
جمعه که میشود
تمام حجم روز را
پر از پولک.های زرین صلوات میکنیم
نذر آمدنتان ...
... و میدانیم یک روز ...
یک روز خیلی خوبِ نزدیک،
غبار دلتنگی
از صورت آدینه ها زدوده میشود
و شما پر از لبخند و امید و صلح
بازمیآیید ...
به همین زودی ...
به همین نزدیکی...
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
سلام و درود خداوند محضر شما همسفران خوب تنها مسیری 🌸🤚
صبحتون بخیر
#آدینهتونمهدوی
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
﷽؛
#حدیث_روز
امام رضا(ع):
🔹صلوات در پیشگاه خدا معادل ذکرهای سبحان الله و لااله الا الله و الله اکبر است.
🔹الصَّلاةُ عَلى مُحَمَّدٍ و آلِهِ تَعدِلُ عِندَ اللّهِ عز و جل التَّسبيحَ وَ التَّهليلَ وَ التَّكبيرَ.
عيون أخبار الرضا(ع) ج ۱، ص ۲۹۴
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh