eitaa logo
تنها مولود کعبه🏴
505 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1هزار ویدیو
69 فایل
تنها مولود کعبه
مشاهده در ایتا
دانلود
جدول سال 1400 …. مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ الإمام الصادق ( عليه السلام ) قَالَ : ” مَنْ سَافَرَ أَوْ تَزَوَّجَ وَ الْقَمَرُ فِي الْعَقْرَبِ لَمْ يَرَ الْحُسْنَى “ 🔰 المقنع ، ۱۰۶ 🔴 امام صادق علیه السلام:کسی که سفر کند و یا ازدواج نماید در حالیکه باشد خوشی و خوبی نمی بیند. 🗓جدول روزهای قمر در برج عقرب سال 1400 توسط بخش فنی مرکز مطالعات و پژوهش های فلکی ـ نجومی منتشر گردید. 🗓در این جدول ساعت های ورود و خروج ماه از برج عقرب برای سال 1400 درج گردیده است قمر در عقرب آذر ماه امروز . چهارشنبه 8دیماه ساعت49: 0 قمر در عقرب شروع شده و در روز جمعه10دی ماه ساعت 2:40پایان می یابد
هدایت شده از ғʀᴇᴇ ғɪʀᴇ
🔵.ادمین میشم.🔵 جذب روزانه 30 الی 70 جذب‼️ @AShKan_TB مدرک جذب دارم💯 نزدیک به 80 چنل ادمینم.✅ @AShKan_TB آمارت (200) بود بیا پی اد میشم بالای 80هم میشم فقط ویوت قوی باشه @xxiioo4
❶وای وای وای وای یک کانال برات اووردم که توش پوستر های اعلام مراسمات میفرسته خیلی خوبه حتما عضو شید ❷و اما لینک کانال👇👇 ❸https://eitaa.com/Announcementofceremonies1400 لینک کانال👆👆
•°🌱 • ✨ [وَمَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُوا عَن کَثِیرٍ...] و هر مصیبتی که به شما برسد از کار و کردار خودتان است؛ در صورتی که خدا بسیاری از اعمال بد را عفو می‌کند. -سوره‌الشوری/آیه۳۰ 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تبادل واسه امشب بیا پیوی بالا ی 300 تا باید باشه عضو ✅ ✅ ✅ ✅ بدو بیا https://eitaa.com/iiiaazahra
.‌ 📚دل به یار و سر به کار روایت یک داستان واقعی!! چند روز پیش کیف مدرسه ای پسر و دخترم رو دادم برای تعمیرات. نو بودند ولی بند حمایل و یکی از زیپ های هرکدوم خراب شده بود. «کاغذ رسید» رو از تعمیرکار تحویل گرفتم و قرار شد یکی دو روزه تعمیرشون کنه و تحویلم بده. دو روز بعد، حدود ساعت۸ شب برای تحویل کیف ها مراجعه کردم. هر دو تا کیف تعمیر شده بودند. «کاغذ رسید» رو تحویل دادم و خواستم هزینه تعمیر رو بپردازم که تعمیرکار بمن گفت: « شما میهمان امام زمان-عج- هستید! هزینه نمی گیرم، فقط یه تسبیح صلوات نذر ظهورش بخونید!» از شنیدن نام مولا و آقایمان، کمی جا خوردم! گفتم: تسبیح صلوات رو حتما می خونم، ولی لطفا پول رو هم قبول کنید! آخه شما زحمت کشیده اید و کار کرده اید گفت: این نذر چند ساله منه. هر صدتا مشتری ، پنج تای بعدیش نذر امام زمانه! بعد هم دسته قبض هاشو بمن نشون داد! هر از چندگاهی روی ته فیش قبض ها نوشته شده بود :«میهمان امام زمان!» گفت این یه نذر و قرار دادیه بین من و امام زمان - عج- و نفراتی که این قبض ها به اونا بیفته،؛ هرکاری که داشته باشن، مجانی انجام میشه فقط باید یه تسبیح صلوات نذر ظهور آقا بخونن! اصرار من برای پرداخت هزینه، فایده نداشت! از تعمیرکار خداحافظی کردم، کیف‌ها رو برداشتم و از مغازه اومدم بیرون! اون شب رو تا مدتها داشتم به کار ارزشمند و جالب این تعمیرکار عزیز فکر میکردم!! به این فکر کردم که اگر همه ماها در همین حد هم که شده برای ظهور قدمی برداریم، چه اتفاق زیبایی برای خودمون و اطرافیانمون میفته! .@tanhamovloodekabae
پرسش: پاسخ مطلب زیر که اخیرا فردی غیرمتخصص نشر کرده و بازتاب زیادی داشته چیست؟👇 "خانه های حجاز، جز پارچه ای حائل، اساساً در نداشتند چه رسد به درِ چوبی که آتش بگیرد و مسمار داشته باشد و شکسته شود و ... امام علی (ع) نیز به خلفا مشورت داده و تحت فرمانشان به جهاد می رفت" پاسخ: مطلب بالا درباره صدر اسلام و عصر خلفا، دچار اغراق و اشکال است زیرا برآیند شواهد و مستندات روایی و تاریخی، ما را به نکات زیر می رساند:👇 1- هیچ سند معتبر تاریخی نداریم که امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) تحت فرمان هیچیک از خلفا به جنگ رفته باشند. حتی خود خلفا هم تمایلی نداشتند ایشان از پایتخت (مدینه) خارج شود زیرا می خواستند تحرکات سیاسی و اجتماعی ایشان را از نزدیک، زیر نظر داشته باشند. 2- خلفا مکررا در مسایل مختلف دینی و سیاسی از امام علی(ع) سؤال می کردند زیرا همگان می دانستند که هیچیک از صحابه از نظر علم، تقوا و درایت، قابل مقایسه با امیرالمؤمنین(ع) نیستند. امام(ع) نیز به پرسشهای خلفا پاسخ می داد و هرگاه از او مشورت میخواستند، خیرخواهانه نظر و نصیحت خود را نقدیم می فرمود و از اشتباهات، نهی می کرد تا شریک در خطاها نباشد. 3- کلمه «باب» در زبان عربی لزوما به معنای «درِ چوبی و سنگین» نبوده بلکه به هرگونه «ورودی»، خواه دارای حائلی از جنس پارچه یا لیف خرما باشد یا دارای دربِ چوبی باشد یا نباشد، «باب» گفته می شد. در قدیم، درهای چوبی و سنگین، معمولا مربوط به دارالاماره(مقر حکومت)، قلعه ها(مثل خیبر) و اتاقهایی بوده که محل نگهداری اموال بودند و بسیاری از خانه های عادی، صرفا دری از جنس لیف خرما داشتند و فاقد قفل و چفت و بست بودند و برای گشودنشان تلاش چندانی نیاز نبوده است. اساسا وضعیت جغرافیا و پوشش گیاهی حجاز با ایران تفاوت داشت و چوب مناسب و کافی برای ساخت در برای عموم خانه های حجاز، به وفور یافت نمی شد اما لیف خرما فراوان بود. بنابراین گرچه ثروتمندان که خانه های مجلل داشتند میتوانستند درهای محکمی از چوب برای حفاظت از اموال خود بسازند اما این مربوط به عموم مردم عربستان که زندگی معمولی داشتند نبوده است. گاهی نیز فقط یک اتاق در خانه (مثلا یک انبار یا بالاخانه) که برای حفاظت از اموال اختصاص داده شده بود، دارای در چوبی و قفل بوده است. درباره روایاتی که حاوی فعل «اَغلَقَ» یا «فَتَحَ» هستند نیز باید دانست که همیشه به معنای «قفل کردن یا گشودنِ قفلِ در با کلید» نیست بلکه گاهی نیز به معنای بستن در بدون قفل کردن است. بنابراین درهای چوبی، محکم و سنگین، مربوط به خانه های محقر و ساده ی عموم مردم نبوده است. 4- اصل هجوم به خانه فاطمه(س) و اینکه مهاجمان، آتش آوردند، تهدید به سوزاندن خانه کردند، بدون اجازه وارد خانه شدند، مولا علی (ع) را با وضع توهین آمیزی بردند و فاطمه (س) به مهاجمان اعتراض کرده، احتجاج فرمودند، قطعی و غیر قابل تشکیک است زیرا با تواتر نقل شده است. طبق برخی نقلها، حضرت زهرا(س) گریه و شیون سر دادند و فرمودند:«آیا میخواهید فرزندانم را یتیم کنید؟!» و این بیاناتِ پر سوز و گداز، موجب گریه حاضران شد. با اینهمه برخی از جزئیات که در برخی روضه ها بیان می شود با سند معتبر نرسیده و متخصصان، در مورد ردّ یا تأییدِ «برخی از جزئیات»، اختلاف نظر دارند. به عنوان نمونه روضه مسمار (اصابت میخِ در به سینه حضرت زهرا سلام الله علیها) سندی در کتب محدثان و مورخان متقدم شیعه و سنی ندارد و حدسیّات و تصورات ذهن خلّاق برخی از افراد در صدسال اخیر است. حتی کتاب «مؤتمر علماء بغداد» که اشاره ای به روضه مسمار کرده نیز تألیف یکی از فضلای عرب در قرن اخیر است و به غلط به نام «مقاتل بن عطیه»(از علمای قرن شش هجری) نشر شده و این از سبک و ادبیات امروزیِ کتاب هویداست. روایات کتب شیعه که بحث شهادت را مطرح میکنند، اموری غیر از مسمار را به عنوان علت شهادت آورده اند. 5- رابطه مولا علی(ع) با خلفا دستکم دارای دو مرحله بوده است: در یک برهه دستگاه خلافت شیوه رویارویی با اهل بیت(ع) را در پیش گرفت که اوج آن، ماجرای متواتر و غیرقابلِ تردیدِ هجوم به خانه فاطمه سلام الله علیهاست ولی پس از حدود ششماه، مرحله آتش بس و همزیستی شروع می شود که امام علي(ع) از احقاق حق در آن شرایط نومید شده بودند، زمزمه ارتداد قبایل و شورش های تجزیه طلبانه از گوشه و کنار کشور اسلامی به گوش می رسید و خلیفه نیز این دفعه از باب آشتی وارد شد و در این مرحله، امام علی(ع) برای دفع افسد و حفظ مصلحت مهمتر (امنیت، تمامیت ارضی و وحدت اسلامی) تقاضای خلیفه برای بیعت را پذیرفتند و از آن پس در نمازجمعه خلیفه حاضر می شدند و هرجا لازم بود به حاکمان مشورت می دادند یا انتقاد و نصیحت می کردند. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 .@tanhamovloodekabae
@tanhamovloodekabae مدت فعالیت سفیانی اقدامات سفیانی از ابتدا تا زمان کشته شدنش ۱۵ ماه به طول می‌انجامد که ۶ ماهش برای تصرف سرزمین های مورد نظرش صرف می‌شود. امام صادق علیه السلام در روایت معتبری فرمودند: «سفیانی از حتمیات است... از ابتدای حرکت او تا آخر کارش، پانزده ماه به طول می‌انجامد. شش ماهش را به جنگ و نبرد می‌گذراند.» (الغیبه للنعمانی، ب۱۸، ح۱) در مدت فعالیت سفیانی احتمالِ بَدا وجود دارد [یعنی احتمال دارد کمتر از این مدت اتفاق بیفتد اما بیشتر نخواهد شد] @tanhamovloodekabae
. 💎 حکایت جالب مسجد مقدس جمکران و راننده ... 🔹مشکلات شیعیان بر آن بزرگوار ، سخت و گران است .... ▫️ شخصی گفت: من یک شب بعد از خواندن فاتحه برای اموات به مسجد مقدس جمکران می رفتم که دیدم دیر وقت شده و تردد ماشین برای جمکران کم شده است، به هر ماشینی می گفتم یا پر بود یا جمکران نمی رفت. خسته شدم گفتم برگردم و به منزل بروم. یک ماشین آمد گفتم توکلت علی الله، به راننده گفتم جمکران، گفت بفرمایید. تا نشستم مسافرین دیگر اعتراض کردند و گفتند که ما جمکران نمی رویم؟! راننده به من گفت ابتدا مسافرین را می رسانم سپس شما را به جمکران می برم. بعد از رساندن آن ها به مقصد، به سمت جمکران رفتیم. گفتم: چرا مرا به جمکران می رسانید با اینکه جمکران در مسیر شما نبود؟ گفت: کسی بگوید جمکران، زانوهای من می لرزد و نمی توانم او را نبرم. مسجد جمکران حکایتی بین من و آقا دارد. گفتم پس لطفی کن ما که همدیگر را نمی شناسیم و بعد از رسیدن هم، از همدیگر جدا می شویم، پس حکایتت را تعریف کن. ▫️گفت: شبی ساعت دوازده شب، خسته از سرکار به سمت منزل می رفتم. هوا پاییزی و سوز و سرما بود که دیدم یک خانم و آقا به همراه دو بچه کنار جاده ایستاده اند. از کنار آن ها که رد شدم، گفتند جمکران. گفتم من خسته ام و نمی برم. مقداری رفتم و بعد فکر کردم، نکند خدا وظیفه ای بر گردن من نهاده و لطف امام زمان(علیه السلام) باشد که آنها را برسانم. با وجود کم میلی، آن ها را به جمکران رسانده و به خانه برگشتم. به بچه هایم گفتم که من امروز آنقدر خسته ام و دیر وقت شده که احتمالا بخوابم و نماز صبح ام قضا بشود، نماز صبح من را بیدار کنید. ده دقیقه بود که دراز کشیده بودم و تازه خوابم می برد که صدایی به من گفت: خوابیدی؟ بلند شو. بلند شدم، گفتم: کسی من را صدا زد؟ به خودم گفتم بخواب، خسته ای، هذیان می گویی! دوباره دراز کشیدم. نزدیک بود که خوابم ببرد، صدایی دوباره گفت: باز خوابیدی؟!. با صاحب صدا صحبت کردم. گفتم چرا نخوابم؟ گفت: برو جمکران. گفتم تازه جمکران بودم، برای چه بروم؟ گفت آن خانواده گریه می کنند و نگران هستند. گفتم به من چه؟ گفت: کیف پولشان در ماشینت جا مانده، برو و آن را تحویل بده. به خودم گفتم: ماشین را نگاه کنم، ببینیم اگر خواب می بینم و وهم و خیال است، برگردم بخوابم. در ماشین را باز کردم، دیدم که کیفی در صندلی عقب است. آن را باز کردم، دیدم که داخل آن چند میلیون پول وجود دارد. سوار ماشین شدم و رفتم جمکران. دیدم دم درب یکی از ورودی ها، همان زن با دو بچه اش نشسته و در حال گریه کردن هستند. گفتم: خواهر، چرا گریه می کنی؟ گفت: برادر من، شما که نمی توانی کاری بکنی، چرا سوال می کنی؟. گفتم: شوهرتان کجاست؟. گفت: چرا سوال می کنی؟. گفتم: من همان راننده ای هستم که شما را به مسجد جمکران آوردم، گمشده نداری؟. گفت: شوهرم در مسجد متوسل به امام زمان(علیه السلام) شده است. گفتم: بلند شو، داخل مسجد برویم. به یکی از خدّام اسم شوهرش را گفتیم تا صدایش کند. آن مرد با صورت و چشمانی سرخ آمد و شروع به فریاد زد که چرا نمی گذاری به توسلم برسم چرا نمی گذاری به بدبختیم برسم و...؟ زن گفت: این آقا آمده و گفته که مشکلتان را حل می کنم. گفت شما کی باشید؟ من کیف را در آوردم و به او دادم. مرد کیف را گرفت و درب آن را با خوشحالی باز کرد و گفت چرا این را آوردی؟ . گفتم: آقا امام زمان (ارواحنافداه) به من گفت که بیایم. چهره ها بارانی شد و به زانو افتادند و گفتند یعنی امام زمان(علیه السلام) ما را دیده؟ گفتم: این جمله از خود آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که می فرمایند: 👈«إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، و لاناسینَ لِذِکْرِکُمْ؛ ما در رعایت حال شما اهمال و کوتاهی نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نمی‌بریم».👉 مرد گفت: ما با این پول می خواستیم خانه بخریم و گفتیم اول به جمکران بیاییم و آن را تبرک کنیم که این اتفاق برایمان افتاد. ▫️دمی زحاجت ما نمی کنی غفلت ▫️که این سجیه به جز در شما نمی بینم ▫️ز بس که گرد معصیت نشسته بر چشمانم ▫️تو در کنار منی و تو را نمی بینم 🙏 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفرج و النصر و العافیه...
Jalal Zare - Karbala (128).mp3
5.09M
جلال زارع. هر شب میخونم با شور و نوا