eitaa logo
تنها مولود کعبه🏴
505 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1هزار ویدیو
69 فایل
تنها مولود کعبه
مشاهده در ایتا
دانلود
🎈آخر ماه ربیع الثانی؛ سالمرگ به درک واصل شدن یکی از دشمنان سرسخت اهل بیت علیهم السلام؛ ♦️سیف الشیطان 🔥همو که در آتش زدن درب خانه ی وحی شریک بود 🔥همو که در لیله المبیت قصد جان پیامبر کرد 🔥ژنرال تروریست سقیفه مبارکباد ...
😱دشمنان ملعون اهل بیت علیهم السلام را بهتر بشناسیم .... 🚩آخر ماه ربیع الثانی؛ سالمرگ هلاکت خالد بن ولید لعنة الله علیهما... ♦️در روز آخِر ربیع الثانی خالد بن وَلید بن مُغیره مَخزومی به اسفل السّافلین جهنّم شتافت. (1) ❤️او بیست سال بعد از بعثت پیامبر صلّی الله علیه و آله در اواخر زندگانی آن حضرت، به همراه عمرو عاص ملعون به ظاهر اسلام را قبول کرد. ابوبکر او را حاکم شام کرد، و عُمَر او را عزل کرد. پس از مدّتی در شهر حُمص مُرد و در همان جا مدفون شد. (2) 🔥🔥خالد و عمرو عاص از کسانی بودند که در لیلة المبیت قصد کشتن پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله را داشتند. (3) ♦️در مواردی پیامبر صلّی الله علیه و آله از کارهای خالد بیزاری جستند. 🔥او بدون اجازه ی پیامبر صلّی الله علیه و آله بنی جزیمه را به قتل رساند و عدّه ای را اسیر کرد، آن ها قبل از کشته شدن تصریح می کردند که ما مسلمانیم و نماز می خوانیم و رسول خدا صلّی الله علیه و آله را تصدیق می کنیم و مساجد بنا کرده ایم و اذان در آن می گوییم ... . 🔥خالد گفت : «هر کس اسیری در دست دارد او را بکُشد». بنو سلیم تمام اسیرانشان را کشتند ولی مهاجر و انصار اُسرا را نزد پیامبر صلّی الله علیه و آله فرستادند و آن حضرت دستان مبارک را بلند کردند و رو به قبله نموده و سه بار فرمودند : «خدایا من بیزاری می جویم به سوی تو از کاری که خالد کرده است». چندی بعد مقداری طلا و متاع به دست رسول خدا صلّی الله علیه و آله رسید. ☀️ آن حضرت به امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند : به سوی بنی جزیمه برو و آنان را از آنچه خالد کرده راضی کن ... . ☀️امیر المؤمنین علیه السلام نزد آنان رفتند و طبق حکم خداوند؛ دیه ی هر خونی را دادند، و برای هر جنینی بالاترین قیمت را حساب کردند، و عوض هر مالی را پرداختند، و اضافه ای هم بابت آب خور سگ هایشان و ریسمان چوپانشان داد، و باز مقدار اضافه را برای ترس زنان و هراس کودکان و برای آنچه می دانستند و نمی دانستند دادند. آخر الأمر اضافه ای دادند تا از رسول خدا صلّی الله علیه و آله که بی تقصیر بودند راضی شوند. (4) 🔥خالد به عمّار ناسزا گفت. ☀️پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمودند : هر کس عمّار را سبّ کند خداوند او را سبّ می کند. (5) ❤️او به دستور ابوبکر خواست امیر المؤمنین علیه السلام را به شهادت برساند، ولی قبل از هر اقدامی آن حضرت متوجّه شدند، و با دو انگشت گلوی خالد را آن چنان فشار دادند که خالد نعره کشید و مردم فرار کردند 🔥 و خالد لباسش را نجس کرد. آنگاه گفت : ابوبکر و عُمَر مرا به این کار امر کرده اند. هر کس واسطه شد، آن حضرت او را رها نکردند تا آنکه ابوبکر عُمَر را فرستاد و ابن عبّاس را آورد. ابن عباس حضرت را به قبر مطهّر پیامبر صلّی الله علیه و آله و فرزندانش و حضرت صدّیقه علیهم السلام قسم داد و حضرت او را رها کردند. ابوبکر به عُمَر گفت : «این هم نتیجه ی مشورت با تو» ! چه این که عُمَر، خالد را برای این کار انتخاب کرده بود. (6) ♦️همچنین 🔥خالد بن ولید مالک بن نویره رَحِمَهُ الله را با عدّه ی زیادی از قبیله ی او به جرم بیعت نکردن با ابوبکر کُشت 🔥و در همان شب با همسر مالک مرتکب زنای به عنف شد. (7) وقتی عُمَر این قضیه را شنید، گفت : «تو را سنگسار می کنم»‼️ ولی این کار را انجام نداد؛ برای اینکه سعد بن عبادة را به خاطر آنان کُشت. در اینجا بود که عُمَر او را به سینه چسباند و گفت : تو شمشیر خدا و شمشیر رسول خدایی ‼️ (8)😳 ❤️در مورد دیگری هنگامی که ابوبکر او را به سوی قبیله ی بنی سلیم فرستاد، 🔥عدّه ای از مردان قبیله را در محلّی جمع کرد و آنان را به آتش سوزانید. (9) ------------------ 📚 منابع و مصادر : تقویم شیعه به نقل از : 1. اختیارات : ص 35. وقایع الشهور : ص 91. 2. اسدالغابة : ج 3، ص 96. طبقات الکبری : ج 7، ص 397. 3. الصحیح من السیرة : ج 4، ص 9. شرح نهج البلاغة : ج 13، ص 304. 4. علل الشرائع : ج 2، ص 474. و ... و ... . 5. سبعة من السلف : ص 345 ـ 342. و ... . 6. احتجاج : ج 1، ص 118. و ... . 7. الغدیر : ج 5، ص 264؛ ج 7، ص 158. و ... . 8. الاستغاثة : ج 1، ص 7. و ... . 9. الغدیر : ج 7، ص 155. و ... . 🔥
🚩حکایت قلاده ی آهنین آسیاب و خالد بن ولید لعنهما الله ... 🎈 قلاده ای از محور آهنین آسیاب که امیرالمؤمنین‌ علیه السلام بر گردن خالد بن ولید ملعون پیچاندند.... ❤️در کتاب الثاقب فی المناقب آمده است : از عبد الله بن عبّاس و جابر بن عبد الله روایت شده است: روزى پيش ابوبكر و عمر حاضر بوديم كه خالد بن وليد آمد، درحالیکه میله و محور آهنین آسياب در گردن او پيچيده شده بود و بسيار ناله و شکایت می‌کرد از عملی که (مولا) علی(علیه السلام) با او کرده است. ابوبكر از خالد پرسيد: چه اتفاقی افتاده و چرا طوق ضخیم به گردن داری؟ خالد گفت: به طائف بودم و در طلب جستجوی افراد بی‌دین با سپاه خود بودم، که در راه برگشت، با على و عمّار و مقداد و ابوذر غفارى و ابن العوام و دو جوان ديگر که با علی بودند، مواجه شدم، درحالیکه کنار چشمه‌ آبی نشسته بودند. على جامه رسول الله (صلی الله علیه و آله) به تن داشت و اسب‌هایشان هم آنجا بسته بودند. چون مرا دید عتاب بسيار تند و سختی به من کرد. من به همراه لشگرم از اسب پیاده شدیم . علی به من گفت: تا کی شيعه مرا اذیت می‌کنی؟ غرور جنگآوری مرا گرفت و به اتکاء لشگرم حاضرجوابی و درشتی كردم. به این دلیل، علی بسیار غضبناک شد و چون شير غرّان به من گفت: تو كه باشى كه نام من در دهان تو بگردد و بد من و مواليان و شیعیانم بگويى؟ من سریعاً م سوار اسب شدم. على هم جهید و مرا از اسب فرو كشيد و به زور به آسياب حارث بن كلده برد و سنگ آسياب را بلند كرد و محور آهنین آسياب از سنگ بیرون كشيد و به گردن من پیچاند و مرا با این قلاده مضحکه مردم گرداند. آن میله آهنين در دست علی مثل خمیر و شمعِ در آفتاب، نرم بود. لشگر من از ترس هیبت علی و غضب او، چنان هراسان و متواری شدند كه گویا ملک الموت را دیده‌اند. ای ابوبکر، اکنون که نزد تو هستم، از یکصد مرد از شجاعان عرب درخواست کردم که با کمک هم این طوق را از گردن من باز کنند ولی نتوانستند. پس مرا يقين شد كه این عمل علی، از سحر هاشميان هست و مرا جادو کرده...‼️ ----------------- 📚منبع: الثاقب فی المناقب، ص ۱۶۶-۱۶۸