eitaa logo
🏴{تنها مولود کعبه}🏴
1.7هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
873 ویدیو
66 فایل
معارف علوی🌿🌿 مارا دنبال کنید ☑ پیوی 110_313@
مشاهده در ایتا
دانلود
10.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 الزمان_علیه‌_السلام 👈🏼اگر همواره توجه ما به آن مولایی باشد که «بِيُمنِهِ رُزِقَ الوَرَى وَبِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الأَرضُ وَالسَّمَاء» (کسی که به یُمن و برکتش، خلایق روزی می‌خورند و بخاطر وجودش، زمین و آسمان پابرجاست؛) و سعی بر بجا آوردن شکر بزرگترین واسطه نعمت را داشته باشیم، خدا هم نعمات و برکاتش را بر ما بخاطر معرفت به آن حضرت زیاد می‌کند. 👈🏼 «اللّهمّ بارِك لَنا لِمَولانا صاحب‌الزّمان صلواتك علیه وعلی آبائه» 🔘 حجت‌الاسلام شیخ‌حامدرضا
.. ◾️ 👈🏼👈🏼 مؤلف محترم در کتاب عجل‌الله‌تعالی‌فرجه می‌نویسد: ➖ (۱) یکی از علماء شیعه و بزرگان مذهبی ما است که علاوه بر مراتب علم و کمال، دارای طبعی رسا و پرجاذبه بوده و اشعاری که سروده است گواه بر محبت عجیب او به خاندان وحی و برائت از دشمنان آن بزرگواران می‌باشد. ➖ او همان‌گونه که در زمان حیاتش مورد توجه همگان بود، پس از و فانش نیز مردم به او ارادت می‌ورزیدند؛ به‌حدی که پس از گذشت ده ها سال هنوز مرقد وی در حله زیارتگاه عموم است. او در اثبات ولایت اهل‌بیت اشعار مهمی سروده و به این وسیله بذر ولایت و محبت آنان را در قلب‌ها بارور ساخت. مهم‌ترین شعر او قصیده‌ای است که فضایل خاندان رسالت بالأخص امام عصر ارواحنافداه را در آن ذکر کرده و شهادت امام حسین علیه‌السلام را به صورتی بسیار غم انگیز بیان نموده است. تأثیروبرکت کلام او در این قصیده آن در این چنان زیاد است که علامه امینی در کتاب ارزشمند «الغدیر» فرموده است: درمورداو در میان اصحاب ما چنین معروف است که: در هر مکانی این قصیده خوانده شود، موجب تشریف فرمایی سرور عالم امکان حضرت بقیةالله‌الأعظم ارواحنافداه به‌آن مکان می‌شود(۲). ➖ نمونه‌ای که ذکر می‌کنیم یکی از این موارد است: خطیب بزرگ شیعه مرحوم می‌گوید: یک روز بعد از ظهر وارد صحن مطهر امام حسین علیه‌السلام شدم، شخصی در مقابل یکی از حجره‌های صحن شریف کتاب‌های مذهبی می‌فروخت و من با وی سابقهٔ آشنایی داشتم، چون مرا دید گفت: کتابی دارم که برای شما نافع باشد و در آن اشعاری وجود دارد که زیبنده شما می‌باشد و قیمت آن این است که یک بار آن را برایم بخوانی. ➖ مرحوم شیخ عبدالزهرا می‌گوید: آن اشعار گمشده من بود و مدت‌ها در جستجوی آن بودم. آن را گرفتم و در هنگامی که به خواندن آن مشغول بودم ناگهان دیدم سیدی از بزرگان عرب در برابرم ایستاده و به اشعار گوش می‌دهد و گریه می‌کند به این بیت رسیدم: أیُقْتَلُ ظَمْآناً حُسَیْنٌ بِکَرْبَلا *** وَفی کُلِّ عُضْو مِنْ أنامِلِهِ بَحْرُ؟ [چگونه است که حسین، تشنه درکربلا کشته می‌شود با آنکه در هر سرانگشت او دریاهایی از سرافرازی توان یافت؟] ➖ گریه آن بزرگوار شدید شد و رو به ضریح امام حسین علیه‌السلام نمود و این بیت را تکرار می‌نمود و همچون زن جوان مرده می‌گریست. ➖ همین که اشعار را به پایان رساندم، دیگر آن بزرگوار را ندیدم، برای دیدن ایشان از صحن خارج شدم تا شاید آن جناب را بیابم ولی ایشان را ندیدم به هر کجا رو نمودم اثری نیافتم، گویا از برابر چشمم غایب شده است به یقین دانستم او حضرت حجت و امام منتظر علیه‌السلام است. قصیده ابن‌عرندس بر اثر این گونه جریانات مورد توجه دوستان اهل‌بیت علیهم‌السلام قرار گرفته و با خواندن قصیده او عنایات حضرت بقیةالله ارواحنافداه را به سوی خود جلب می‌کنند. ➖ در کتاب ، و مرحوم شیخ طریحی در کتاب ، و در ، و خطیب دانشمند یعقوبی در ، و برخی دیگر از بزرگان در کتاب‌های خود آورده‌اند(۳). 📚 پی‌نوشت‌ها: ۱. شیخ صالح بن عبدالوهّاب بن عرندس حلّى، معروف به «ابن عرندس» از بزرگان شیعه است که در فقه و اصول داراى تألیفاتى است و براى ائمّه اطهار علیهم‌السلام مراثى و مدایحى سروده است، وى حدود سال ۸۶۰ق رحلت کرد و در حلّه به خاک سپرده شد. از جمله اشعار وى قصیده فوق، معروف به قصیده «رائیه» در میان بزرگان معروف است، در هیچ مجلسى این قصیده خوانده نمى‌شود، مگر آن که امام زمان علیه‌السلام عنایت خاصّى به آن مجلس مى‌نماید. الغدیر، ج۷، ص۱۴ ۲. الغدیر، علامه امینی، ج۷، ص۱۴ ۳. شیفتگان حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه (انتشارات حاذق _ ۱۳۹۳شمسی)، ج۳، ص۱۷۱ 🔆
5.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◼️ آیت‌الله العظمی وحیدخراسانی ------------------------------------------ ◾️ خطاب به وجود مبارک امام زمان أرواحنافداه ای که در صبح و مساء بسیار گریه می‌کنی روز و شب از غصه صدها بار گریه می کنی نوکرت یک عمر از درد تو غافل شد ولی او همین که می شود بیمار گریه می کنی دشمنت که جای خود، وقتی که یک شیعه تورا با جسارت می کند انکار گریه می کنی وای از من!چون گناهی می کنم غمها همه می شود روی دلت آوار گریه می کنی من تو را نشناختم وقتی کنارم رد شدی این چنین در موقع دیدار گریه می کنی خواب بر چشمت نمی آید به یاد عمه ها تا سحر هر شب تویی بیدار گریه می کنی یازده قرن از دوچشمت می چکد خون جای اشک یاد رقص و طعنه و آزار گریه می کنی در محرم وَ صفر نه، در تمام طول سال روضه ها می خوانی از بازار گریه می کنی بین روضه می زنی فریاد: وای از سنگ بام شد گذر از کوچه ها دشوار گریه می کنی خورد روی سینه ی یک نازدانه کعب نی باز یاد سینه و مسمار گریه می‌کنی (عبدالمحسن) 😭😭
ای جان ما فدای تو مولا بیا بیا ای درد هجر با تو مداوا بیا بیا شیعه قرار و صبر ندارد ز دوری ات بی تو دو دیده است چو دریا بیا بیا مولا بیا که کعبه بگردد به دور تو چشم انتظار توست نگارا،بیا بیا حیدر کنار چاه تو را می زند صدا دارد به سینه غصه ی زهرا بیا بیا بی غسل و بی کفن تن جدت میان خون باشد هنوز در دل صحرا بیا بیا بنگر میان کوچه و بازار شامیان آشفته است زینب کبرا بیا بیا تا کی سر بریده ی شش ماهه روی نی تا کی کند رباب تماشا بیا بیا عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان ای دادخواه عترت طاها بیا بیا 🔆
☀️ ☀️عَنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ‌السَّلاَمُ  قَالَ: "نَحْنُ أَهْلَ اَلْبَيْتِ لاَ يُقَاسُ بِنَا أَحَدٌ فِينَا نَزَلَ اَلْقُرْآنُ  وَ فِينَا مَعْدِنُ اَلرِّسَالَةِ". هيچ كس با ما اهل‌بيت، قابل قياس نيست، زيرا درباره‌ی ما قرآن نازل گشته است، و نزد ما معدن رسالت ( و نبوت ) است. -------------------- عيون‌أخبارالرضاعليه‌السلام ج۲,ص۶۶   ☀️ " ...لا يُقاسُ بِنا أَحَد... " یعنی: نیست شأنی، طراز شأن شما خلق در پیشگاه محضرتان... کمتر از قطره اند در دریا " ...لا يُقاسُ بِنا أَحَد... " یعنی: خاک پای شما بهشتِ بَرین ردّ پای شماست نقشه‌ی گنج پیرویّ شماست معنیِ دین " ...لا يُقاسُ بِنا أَحَد... " یعنی: با وجودِ شما همه عدمند عجز باشد به وصفتان، حالِ... عاقلانی که صاحبِ قلمند " ...لا يُقاسُ بِنا أَحَد... " یعنی: غبطه‌ هم بر شما بُوَد ممنوع کارتان دم به دم بُوَد اجلال کار خلق، آن به آن، خضوع و خشوع " ...لا يُقاسُ بِنا أَحَد... " یعنی: حق نداریم که قیاس کنیم... غیر را با شما، فقط باید... پیشتان عجز و التماس کنیم " ...لا يُقاسُ بِنا أَحَد... " یعنی: مطلقِ قدرت است مال شما چون هوای تنفّس است به سر... در وجود بشر، خیال شما " ...لا يُقاسُ بِنا أَحَد... " یعنی: باید از غیرها رها گردیم هر چه کردیم جز اطاعت تان... در همه زندگی، غلط کردیم " ...لا يُقاسُ بِنا أَحَد... " یعنی: غیبت، اصل غم و عزا باشد لحظه‌ی استجابتِ حاجت... جُز فَرَج خواستن، خطا باشد 🔆
◼️ ؟! 👈🏼 قالت مولاتنا فاطمة الزهراء عليهاالسلام في الخطبة الفدكية: ما هذه الغميزةُ في حقّي والسِّنة عن ظُلامتي... ▪️حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در خطبه فدکیه می‌فرمایند: چرا در حق من سستی می‌کنید؟ چرا در برابر ظلمی که به‌من شده خوابتان برده؟ ----------------- 📚 بحار الأنوار، علامه‌مجلسی، (ط‌.دارالاحیاءالتراث) ج۲۹، ص۲۲۷ ➖ امروز ، هستند، مواظب باشیم در حق‌ّ‌شان کوتاهی نکنیم حداقل کار ما درباره آن‌حضرت، و است.. 🔆
سلام بر تو به هنگام هر سپیده دمان سلام بر تو شبانگاه و هر سحرگاهان سلام بر تو که فرمانروای عرشی تو سلام بر تو به تعداد قطره‌ی باران سلام بر تو سلامی جامع و‌کامل سلام بر تو سلام و درود بی‌پایان سلام بر تو یگانه امید! ای منجی! سلام بر تو بهار آفرین، بعد خزان سلام بر تو به‌تعداد برگهای درخت سلام سلام به‌تعداد ذره‌های جهان سلام بر تو‌ سلام انبیا و‌رسل سلام بر تو سلامِ حضرت رحمن به‌وسعت همه‌ی کهکشان سلام و‌ درود به حضرت تو امام و ‌ولی‌عصر و‌ زمان سلام بر تو به‌تعداد غنچه‌ی گل‌ها درود بر تو: درودی سپید و جاویدان تویی ستاره‌ی مغرب، تو کوکب ثاقب تویی ‌مه تابان، تویی تو شمس نهان نمی‌نشیند به‌دلم لفظ و حرف و‌ مجاز به‌مدحت تو منم لال در بيان و زبان چقدر؟ چطور؟ چگونه كنم تو را توصيف؟ بگو بگو به‌من عاجز، ای اَبَر انسان چگونه وصف کنم مر تو را به‌این الفاظ؟ چسان ثناي تو حامد كند به‌شعر و بیان؟ تو برتری و‌ فراتر ز لفظ فرمانده بیا به‌نابودی شرک و‌ ریا تو‌ فرمان ده 🔆
🔆السلام علی ولی الامر وصاحب الزمان وقت است که از چهره ی خود پرده گشایی  «تا با تو بگویم غم شب های جدایی»  اسپندم و در تاب و تب از آتش هجران  «چون عودم و از سوختنم نیست رهایی»  «من در قفس بال و پر خویش اسیرم»  ای کاش تو یکبار به بالین من‌آیی  در بنده نوازی و بزرگی تو شک نیست  من خوب نیاموختم آداب گدایی  عمری ست که ما منتظر آمدنت، نه  تو منتظر لحظه‌ی برگشتن مایی  می خواستم از ماتم دل با تو بگویم  از یاد رود ماتم و دل چون تو بیایی  امشب شده ای زائر آن تربت پنهان؟  یا زائر دلسوخته‌ی کرب و بلایی  ای پرسشِ بی‌پاسخِ هر جمعه‌ی عشّاق  آقا تو کجایی؟ تو کجایی؟ تو کجایی؟    🔆
دگر ای دوست مرا در حرمت محرم کن رفتم از دست نگاهی به دل ماهم کن یا بیا جانب قبله بکشان پای مرا یا بر احوال دلم فکر کمی مرهم کن با نگاهی بده خاکستر عمرم بر باد این جگر سوخته ، رسوای همه عالم کن من زمین گیر شدم باز قدم پیش گذار التفاتی کن و این فاصله ها را کم کن گریه از اول خلقت شده ارثیه ی ما فکر چشمان پر از اشک بنی آدم کن دیگر این نوکر تو گریه کن سابق نیست پای بر دیده نه و چشم مرا زمزم کن می رسد بوی تو اما خبری نیست زتو یوسفا چاره این شام پر از ماتم کن کاش می شد که شبی خواب ترا می دیدم دوستم داری اگر ، قلب مرا محکم کن دست و پا می زنم از دور نگاهی بکنی گوشه چشمی به من و ناله پر دردم کن نازداری تو و ، ناز تو کشیدن سخت است رحمی آخر به من و کوچکی قلبم کن به علمدار قسم پای رکابت هستم شانه ی گرم مرا تکیه گه پرچم کن همچنان ام بنین سوز و نوا دارم من هوس یک سحر کرببلا دارم من 🔆