#شعر_حکمت
هی ماه و هفته میگذرد از مدار عمر
بنگر چه زود میگذرد روزگار عمر
عمر است همچو شهری و دشمن بگرد وی
هی رخنه میرسد ز نَفَس بر حصار عمر
حافظ چه خوش سرود که بنشین کنار جوی
آب روان ببین و نظر کن گذار عمر
نی نی نسیم صبح بگردش نمیرسد
بس با شتاب میگذرد شهسوار عمر
ما در پی اقامت و او در پی رحیل
در دست دیگری است عزیزان مَهارعمر