#روز_شمار_فاطمیه [20]
#دفن_شبانه
#دستور_به_صبر
✔️ وقایع روز ۱۴ جمادی الاول سال ۱۱ هجری قمری ، ۲۶ مرداد سال ۱۱ هجری شمسی ، ۱۲ آگوست سال ۶۳۲ میلادی
➖➖▪️----▫️💢
مردمان از خبر دفن شبانه دخت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بهت زده میشوند؛
تلخ تر آنکه می شنوند وصیت فرزند پیامبرشان ، آن است که اهل مدینه حتی از محل قبر ایشان نیز آگاه نباشند؛
آری ! …… امیرمؤمنان شب گذشته , قبر اصلی را با زمین صاف کردند (۱) ؛
و نزدیک به چهل نقطه را در بقیع به صورت قبر ساخته اند تا محل قبر اصلی بانوی دو عالم - بنا به وصیت خود ایشان - مشخص نباشد...
👥👥مردمان گفتند :
❌ [ ای وای بر ما ! ] پیامبرمان جز یک دختر در میان ما نداشت ؛
که وفات یافت و دفن شد و ما در هنگام وفات ، غسل و نمازش حضور نداشتیم ! الآن نیز از محل قبرش آگاهی نداریم تا حتی آن را زیارت کنیم .…(۲)
دستگاه سقیفه نیز از ماجرا آگاه میشود
عمر رو به ابوبکر کرده , میگوید:
❗️❕به تو نگفتم آنان مراسم را شبانه انجام خواهند داد [ و ما را برای نماز خبر نخواهند کرد ]
عمر در تصمیمی عجولانه و برای ترمیم چهره خلیفه و دستگاه خلافت ، تصمیم به نبش قبرهای ساخته شده در بقیع میگیرد ؛
تا با بیرون آوردن پیکر حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها ، ابوبکر به عنوان خلیفه در مراسمی با شکوه بر آن حضرت نماز گزارد!
👈👈 به همین منظور , ابوبکر دستور می دهد که زنانی از مسلمانان را جمع کنند و همراه با گروهی به بقیع رفته ، شروع به نبش قبرها نمایند .
عمر سرپرستی این کار را به عهده میگیرد؛
خبر به امیرمؤمنان علیه السلام میرسد؛
👈👈 آن حضرت از شدت خشم ، چشمانشان سرخ شده است ،
شمشیر #ذوالفقار را از نیام میکشند ، عبایی زرد رنگ - که در جنگ های سخت می پوشیدند - بر دوش میافکنند و میفرمایند:
👈👈👈 دستی که به قبرها برسد ، به صاحبش برنخواهد گشت.
و آنگاه راهی بقیع میشوند؛
فردی که این سخن را شنیده و خروج امیرالمؤمنین را مشاهده کرده بود ، به شتاب خبر را به بقیع میرساند ،
و مردمان مانند گله ی بُزان که از شیری می گریزند ، فرار می.کنند ؛
امیرمؤمنان به بقیع میرسند ، بر ذوالفقار تکیه کرده ، تهدید علنی نسبت به هر گونه اقدامی مینمایند..
☝️اهل سقیفه در می یابند که امیرالمؤمنین علیه السلام در این قضیه , همانند ماجراهای قبل , مأمور به صبر نیستند؛
عمر شروع به هتاکی میکند❗️….حضرت امير لباسهاى وى را گرفته و او را از جاى بر كَند و بر زمين زدند و فرمودند:
👈👈 یابن السوداء (ای سیاه زاده)! من حقّ خود (يعنى مقام خلافت) را بدين جهت از دست دادم كه مبادا مردم از دين خويش برگردند.
اما در باره قبر فاطمه: به حقّ آن خدايى كه جان على در دست قدرت اوست اگر تو و يارانت راجع به اين قبرها عملى انجام دهيد زمين را از خون شما سيراب خواهم كرد.
عمر! از اين خيال در گذر!
ابوبكر میگوید : اى ابو الحسن! تو را به حقّ پيغمبر اسلام و آن كسى كه بالاى عرش است سوگند میدهم كه از عمر دست بردارى، زيرا ما از انجام دادن عملى كه تو نمیپسندى خوددارى میكنيم.
راوى میگويد: على عليه السّلام عمر را رها كرد و مردم پراكنده شدند و به دنبال مقصود خود بازنگشتند؛
اینگونه عمر کاری از پیش نمیبرد و قضیه فیصله مییابد؛(۳)
😔اینک دختر پیامبر خاتم صلی الله و آله و پاره تن رسول خدا در کنار آن حضرت آرمیده است، تا از رنج های بیپایانش برای پدر حکایت کند.(۴)
أللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِيِّكَ الفَرَج
➖➖▪️----▫️💢
(۱) بحارالانوار ۱۸۳/۴۳
(۲) بحارالانوار ۱۷۱/۴۳
(۳) بحارالانوار ۱۹۹/۴۳
(۴) بحارالانوار ۱۸۸/۴۳
↶【به ما بپیوندید 】↷
🌐 #کانال_تنهاترین_منجی_...
🌤الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج الساعة🌤
📝🔍
https://t.me/joinchat/AAAAAD0VAZd23pFbq5w3KA